|
|
خط ۱۴۷: |
خط ۱۴۷: |
| در مجموع میتوان گفت که حکومت در [[اسلام]] معادل قوام و [[اصلاح]] کار [[مسلمین]] در جهت [[مصالح دنیوی و اخروی]] آنها بر مبنای عدالت است در حالی که [[فساد]] با توجه به معنای لغوی و کاربرد [[قرآنی]] آن، درست در نقطه مقابل این امر قرار دارد. بر همین اساس، [[فساد اداری]] به هر نوع عملی اطلاق میشود که از جانب هر کسی و به هر صورتی و هر انگیزهای انجام گیرد؛ به گونهای که در اهداف و عملکرد نهادهای دولتی اخلال ایجاد و یا آن را از مسیر صحیح خویش [[منحرف]] کند. | | در مجموع میتوان گفت که حکومت در [[اسلام]] معادل قوام و [[اصلاح]] کار [[مسلمین]] در جهت [[مصالح دنیوی و اخروی]] آنها بر مبنای عدالت است در حالی که [[فساد]] با توجه به معنای لغوی و کاربرد [[قرآنی]] آن، درست در نقطه مقابل این امر قرار دارد. بر همین اساس، [[فساد اداری]] به هر نوع عملی اطلاق میشود که از جانب هر کسی و به هر صورتی و هر انگیزهای انجام گیرد؛ به گونهای که در اهداف و عملکرد نهادهای دولتی اخلال ایجاد و یا آن را از مسیر صحیح خویش [[منحرف]] کند. |
| <ref>[[مهدی اکبرنژاد|اکبرنژاد]]، [[مینا یعقوبی|یعقوبی]]، [[فرزاد غلامی|غلامی]]، [[بررسی فساد اداری از دیدگاه قرآن و احادیث (مقاله)|مقاله «بررسی فساد اداری از دیدگاه قرآن و احادیث»]]، [[مدیریت اسلامی (نشریه)|فصلنامه مدیریت اسلامی]]، ص 170-172.</ref> | | <ref>[[مهدی اکبرنژاد|اکبرنژاد]]، [[مینا یعقوبی|یعقوبی]]، [[فرزاد غلامی|غلامی]]، [[بررسی فساد اداری از دیدگاه قرآن و احادیث (مقاله)|مقاله «بررسی فساد اداری از دیدگاه قرآن و احادیث»]]، [[مدیریت اسلامی (نشریه)|فصلنامه مدیریت اسلامی]]، ص 170-172.</ref> |
|
| |
| ==گونههای فساد اداری==
| |
| [[پژوهشگران]]، فساد اداری را در قالب انواع و گونههای مختلفی، [[شناسایی]] و تقسم بندی کردهاند. در [[آیات قرآن]] و روایات اسلامی نیز به انواعی از فساد اشاره شده است که معادل آن را در سامانه [[اداری]] [[جامعه]] میتوان [[مشاهده]] کرد. مفاسدی از قبیل دریافت [[رشوه]]، [[خیانت]] در [[امانت]]، [[تقلب]] و [[غش]] در [[معامله]]، [[احتکار]]، [[رابطهگرایی]]، کمفروشی، [[رباخواری]]، اتلاف سرمایههای [[خدادادی]]، عدم پرداخت سهم [[بیت المال]] از [[اموال شخصی]]، [[تکاثر]]، کنز، [[اسراف]] و... در ذیل به برخی از رایجترین و شناخته شدهترین [[مفاسد اداری]] با استفاده از [[قرآن]] و [[احادیث]] اشاره میشود:
| |
| === [[ارتشا]]===
| |
| مورد استعمال رشوه معمولاً برای چیزی است که به منظور [[باطل]] کردن [[حق]] یا اجرای باطلی داده میشود<ref>طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، تحقیق سید احمد حسینی، ج۱.</ref>.
| |
|
| |
| ارتشا در اصطلاح [[حقوق جزا]]، «گرفتن یا قبول (مستقیم یا غیرمستقیم) وجه یا [[مال]] یا سند پرداخت وجه یا [[تسلیم]] مال از سوی هر یک از مستخدمان و ماموران دولتی یا قوای سهگانه و [[نیروهای مسلح]] و... به منظور انجام دادن یا ندادن امری که به سازمانها و ادارات فوق الذکر مربوط است<ref>شاملو احمدی، محمد حسین، فرهنگ اصطلاحات و عناوین جزایی، ص۲۹.</ref>.
| |
|
| |
| در متن [[قرآن کریم]] این واژه به کار نرفته است؛ اما کلمه سُحت سه بار در [[آیات]] ۴۲، ۶۲ و ۶۳ [[سوره مائده]] بیان شده که به معنای [[حرام]] یا هر نوع کسب حرام است. ارتشا یکی از مصداقهای کسب حرام است که معمولاً [[مفسران]] در ذیل [[تفسیر]] سُحت آن را بیان کردهاند. در تقسیم انواع معانی [[سحت]]، که در تفسیر [[زاد المسیر]] آمده است از سه معنی دو مورد به رشوه بر میگردد و آن دیگری مفهوم عامی است که رشوه را نیز در بر دارد<ref>ابن جوزی، ابوالفرج عبدالرحمن بن علی، زاد المسیر فی علم التفسیر، ج١.</ref>. صاحب [[تفسیر روایی]] [[جامع البیان]] نیز با بیان [[اسناد]] متعدد و مختلف، سحت را به معنای رشوه دانسته است<ref>طبری، ابوجعفر محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۶.</ref>. اما چگونگی برخورد با ارتشا از بررسی آیات ۴۲ و ۶۳ سوره مائده به دست میآید؛ به عنوان مثال در [[آیه]] ۶۳ بر [[لزوم]] برخورد [[قاطع]] [[نخبگان]] و صاحبان [[جامعه]] با هر گونه [[فساد]] و از جمله [[فساد مالی]] [[ارتشا]] تأکید میشود: {{متن قرآن|لَوْلَا يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَصْنَعُونَ}}<ref>«چرا دانشوران ربانی و دانشمندان (توراتشناس) آنان را از گفتار گناهآلود و رشوهخواری باز نمیدارند؟ به راستی زشت است آنچه میکردند!» سوره مائده، آیه ۶۳.</ref>.
| |
|
| |
| [[رسول خدا]]{{صل}} نیز در باب [[تحریم]] [[رشوه]] میفرمایند: «شما را باد بر رشوه که از آن [[حذر]] کنید؛ زیرا [[کفر]] محض است و صاحب رشوه بوی [[بهشت]] را استشمام نخواهد کرد»<ref>{{متن حدیث|إِيَّاكُمْ وَ الرِّشْوَةَ فَإِنَّهَا مَحْضُ الْكُفْرِ وَ لَا يَشَمُّ صَاحِبُ الرِّشْوَةِ رِيحَ الْجَنَّةِ}}؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ص۲۷۴.</ref>؛ همچنین در [[حدیثی]] عتاب آمیز، سه طرف ارتشا را مورد [[لعن]] قرار میدهند: «رشوه دهنده و رشوه گیرنده و واسطه بین آنها، هر سه ملعونند»<ref>{{متن حدیث|الرَّاشِي وَ الْمُرْتَشِي وَ الْمَاشِي بَيْنَهُمَا مَلْعُونُونَ}}؛ شعیری، تاج الدین، جامع الأخبار، ص۱۵۶.</ref>.
| |
|
| |
| [[امام علی]]{{ع}} نیز در [[نامه]] ۷۹ [[نهج البلاغه]] در باب آثار شوم ارتشا در [[جامعه]] چنین سخن میگویند: «پس از [[یاد خدا]] و [[درود]]! همانا ملتهای پیش از شما به [[هلاکت]] رسیدند؛ بدان دلیل که [[حق مردم]] را نپرداختند؛ پس [[دنیا]] را با رشوه دادن به دست آوردند و [[مردم]] را به راه [[باطل]] بردند و آنان [[اطاعت]] کردند»<ref>{{متن حدیث|أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّمَا أَهْلَكَ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ أَنَّهُمْ مَنَعُوا النَّاسَ الْحَقَّ فَاشْتَرَوْهُ وَ أَخَذُوهُمْ بِالْبَاطِلِ فَاقْتَدَوْهُ}}</ref>.
| |
|
| |
| علاوه بر این، [[معصومین]]{{عم}} در عمل نیز با [[قاطعیت]] به برخورد با رشوهخواری پرداختهاند که گزارش محکمترین این برخوردها در [[منابع روایی]] موجود است<ref>برای نمونه نک: نهج البلاغه، خطبه ۲۲۴.</ref>.<ref>[[مهدی اکبرنژاد|اکبرنژاد]]، [[مینا یعقوبی|یعقوبی]]، [[فرزاد غلامی|غلامی]]، [[بررسی فساد اداری از دیدگاه قرآن و احادیث (مقاله)|مقاله «بررسی فساد اداری از دیدگاه قرآن و احادیث»]]، [[مدیریت اسلامی (نشریه)|فصلنامه مدیریت اسلامی]]، ص 172-173.</ref>
| |
| === [[رابطهگرایی]]===
| |
| خویشاوندگرایی یا [[گرایش]] به [[خاندان]] و [[قوم]] خود در [[زبان عربی]] با واژههای [[عصبیت]] و [[تعصب]] بیان میشود<ref>مهیار، رضا، فرهنگ ابجدی عربی – فارسی، نرمافزار جامع التفاسیر نور.</ref>. رابطهگرایی در [[علم]] [[مدیریت]] به این معناست که [[دوستان]] و [[خویشاوندان]] [[مدیر]] در خارج از [[سازمان]]، ممکن است [[دوستی]] و [[خویشاوندی]] را با سازمان مد نظر قرار دهند و [[انتظار]] داشته باشند که امتیازات ویژهای به آنها تعلق گیرد <ref>خدمتی، ابو طالب؛ آقا پیروز، علی؛ شفیعی؛ عباس، مدیریت علوی.</ref>. گاهی از این [[امتیازات ویژه]] به «[[رانتخواری]]» تعبیر میشود؛ یعنی هر نوع استفاده مادی و [[معنوی]] که از [[ارتباطات]] ویژه و جایگاه و موقعیت [[مدیر]] توسط اطرافیان صورت بگیرد و به دلیل آن چیزی که دیگران امکان دسترسی به آن را ندارند به آسانی بتوانند به خود اختصاص دهند<ref>امیری، علی نقی، مدیریت اسلامی (تحلیلی مدیریتی بر فرمان امام علی{{ع}} به مالک اشتر).</ref>.
| |
|
| |
| در [[قرآن کریم]] برای [[دوستی]]، گرایشها و [[روابط انسانی]] معیار تعیین شده است؛ معیار [[ایمان]] و [[تقوا]] نه [[تعصبها]] و [[منفعتطلبی]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا آبَاءَكُمْ وَإِخْوَانَكُمْ أَوْلِيَاءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْكُفْرَ عَلَى الْإِيمَانِ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! پدران و برادرانتان را دوست مگیرید اگر کفر را بر ایمان برگزینند و کسانی از شما که آنها را دوست بگیرند ستمگرند» سوره توبه، آیه ۲۳.</ref>.
| |
|
| |
| در [[آیه]] دیگر میفرماید: {{متن قرآن|وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ}}<ref>«و به ستمگران مگرایید که آتش (دوزخ) به شما رسد در حالی که شما را در برابر خداوند، سروری نباشد، آنگاه یاری نخواهید شد» سوره هود، آیه ۱۱۳.</ref>.
| |
|
| |
| علاوه بر این، [[خداوند متعال]]، تبارگرایی بدون زمینههای [[شایستگی]] و [[استحقاق]] را از جانب هر کس که صورت گیرد نمیپذیرد: {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. [[خداوند]] در این آیه، هم اهمیت و حساسیت جایگاه [[رهبری]] و [[اداره جامعه]] را بیان میفرماید و هم از به [[کرسی]] نشستن [[مردمان]] [[ظالم]] و [[فاسد]] [[نهی]] میکند. در نهایت نیز [[خویشاوندی]] و نسبت داشتن با [[پیامبر خدا]] را دلیل کافی برای [[امامت]] و [[جانشینی]] ایشان نمیداند و آشکارا از اینگونه [[رابطهگرایی]] [[نهی]] میکند. این نوع طرد و دفع قوممداری در ارتباط با دیگر [[پیامبران الهی]] همچون [[حضرت نوح]]{{ع}} و پسر وی، [[حضرت لوط]]{{ع}} و [[همسر]] او و... دیده میشود. در [[روایات اسلامی]] نیز به این موضوع مهم پرداخته شده است؛ به عنوان مثال از [[امام سجاد]]{{ع}} درباره [[عصبیت]] سؤال شد، ایشان پاسخ دادند: «[[قومگرایی]] که [[گناه]] به شمار میرود، این است که فرد [[اشرار]] [[خاندان]] خود را بهتر از [[برگزیدگان]] و [[نیکان]] [[قوم]] دیگر بداند و صرف [[دوست داشتن]] خاندان خویش، عصبیت نیست. اما [[تعصب]] و تبارگرایی این است که کسی قومش را بر انجام ظلمی [[یاری]] دهد».<ref>{{متن حدیث|الْعَصَبِيَّةُ- الَّتِي يَأْثَمُ عَلَيْهَا صَاحِبُهَا أَنْ يَرَى الرَّجُلُ شِرَارَ قَوْمِهِ خَيْراً مِنْ خِيَارِ قَوْمٍ آخَرِينَ، وَ لَيْسَ مِنَ الْعَصَبِيَّةِ أَنْ يُحِبَّ الرَّجُلُ قَوْمَهُ، وَ لكِنْ مِنَ الْعَصَبِيَّةِ أَنْ يُعِينَ قَوْمَهُ عَلَى الظُّلْمِ}}؛ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج١۵، ص۳۷۳.</ref>
| |
|
| |
| [[امام صادق]]{{ع}} نیز در [[مذمت]] عمل [[رانت]] [[خوار]] و رانت دهنده از دیدگاه [[اسلام]]، بیان رسایی دارند: «کسی که قوممداری (بیجا) میکند و یا کسی که این کار به نفع او صورت میگیرد، گردن آویز [[ایمان]] را از گردن خود بیرون کشیده است<ref>{{متن حدیث|مَنْ تَعَصَّبَ أَوْ تُعُصِّبَ لَهُ خَلَعَ رِبْقَةَ الْإِيمَانِ مِنْ عُنُقِهِ}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ص۳۰۷.</ref>.<ref>[[مهدی اکبرنژاد|اکبرنژاد]]، [[مینا یعقوبی|یعقوبی]]، [[فرزاد غلامی|غلامی]]، [[بررسی فساد اداری از دیدگاه قرآن و احادیث (مقاله)|مقاله «بررسی فساد اداری از دیدگاه قرآن و احادیث»]]، [[مدیریت اسلامی (نشریه)|فصلنامه مدیریت اسلامی]]، ص 173-175.</ref>
| |
|
| |
| === [[تقلب]] و [[تزویر]]===
| |
| بسیاری از [[مفاسد اداری]] را که امروزه به وقوع میپیوندد میتوان در زیر مجموعه بحث تقلب و [[کلاهبرداری]] و تعبیر [[دینی]] آن یعنی [[غش]] جای داد. «غش در لغت به معنای تقلب و تزویر و [[خیانت]]، و در اصطلاح یعنی جنس خوب را با جنس بد مخلوط کردن یا اینکه فروشنده، جنس نامرغوب را به صورت کالای مرغوب عرضه کند به گونهای که مشتری و خریدار نفهمد<ref>حسینی دشتی، مصطفی، معارف و معاریف، ج۷، ص۶۱۰.</ref>. باید دانست که غش و تقلب تنها در [[معاملات تجاری]] و در صحنه [[بازار]] روی نمیدهد؛ بلکه این اصطلاح، معنایی عام دارد که هر نوع [[تزویر]] و [[کلاهبرداری]] و تدلیسی را شامل میشود و اگر این [[مفسده]] در حوزه کاری [[کارمندان]] [[دولت]] و [[صاحبان مناصب]] [[مدیریتی]] روی دهد با عنوان [[فساد اداری]] از آن یاد میشود. کارمندان و [[مدیران دولتی]] ممکن است با [[سوء استفاده]] از موقعیتی همچون پیچیدگیهای مقررات [[اداری]] و نبودن [[قوه]] نظارتی کارآمد و... به [[جعل]]، [[تقلب]] و [[تدلیس]] برای [[جلب منافع]] تحت [[تصدی]] به نفع خود یا دیگران اقدام کنند. واژه [[غش]] در [[قرآن کریم]] نیامده است، اما در [[روایات اسلامی]] بسیار به چشم میخورد و به عنوان یکی از [[محرمات الهی]] از آن [[نهی]] شده است؛ مانند [[روایات]] ذیل:
| |
|
| |
| [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمودند: «هر کس در [[خرید و فروش]] با [[برادر]] [[مسلمان]] خود [[فریبکاری]] نماید از ما نیست و در [[روز قیامت]] با [[قوم یهود]] [[محشور]] خواهد شد»<ref>{{متن حدیث|مَنْ غَشَّ مُسْلِماً فِي شِرَاءٍ أَوْ بَيْعٍ فَلَيْسَ مِنَّا وَ يُحْشَرُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَعَ الْيَهُودِ}}؛ ابن بابویه، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۱۳.</ref>.
| |
|
| |
| باز از آن حضرت{{صل}} [[روایت]] شده است که: «هر که به برادر مسلمان خود دغلکاری روا دارد، [[خداوند]] [[برکت]] را از روزی او بگیرد و زندگیش را بر وی تباه گرداند و او را به خودش واگذارد»<ref>{{متن حدیث|مَنْ غَشَّ أَخَاهُ الْمُسْلِمَ نَزَعَ اللَّهُ مِنْهُ بَرَكَةَ رِزْقِهِ وَ أَفْسَدَ عَلَيْهِ مَعِيشَتَهُ وَ وَكَلَهُ إِلَى نَفْسِهِ}}؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ص۳۶۴.</ref>.
| |
|
| |
| [[امام علی]]{{ع}} نیز در همین رابطه میفرمایند: «انسانهای [[نیرنگ]] پیشه [[ایمان]] ندارند».<ref>{{متن حدیث|لَا دِينَ لِخَدَّاعٍ}}؛ تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و دررالکلم، ص۷۸۰.</ref>.
| |
|
| |
| یکی از مصداقهای غش در [[معامله]]، [[کمفروشی]] است. در [[قرآن کریم]] سورهای به همین نام هست که در اولین [[آیات]] آن با لحنی کوبنده، کم فروشان را مورد [[عتاب]] قرار داده است: {{متن قرآن|وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ الَّذِينَ إِذَا اكْتَالُوا عَلَى النَّاسِ يَسْتَوْفُونَ وَإِذَا كَالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ يُخْسِرُونَ}}<ref>«وای بر کمفروشان! آنان که چون از مردم پیمانه گیرند تمام پیمایند و چون پیمانه دهند یا وزن کنند کم نهند» سوره مطففین، آیه ۱-۳.</ref>.
| |
|
| |
| [[کمفروشی]] مسئلهای تعمیمپذیر، و در هر صنف و هر عرصه فعالیتی ممکن است روی دهد. [[کمکاری]] و [[اهمال]] در [[مسئولیت]] و یا در برابر ارباب [[رجوع]] به منظور دستیابی به مقاصد خود از جمله [[مفاسد]] شایع [[اداری]] به شمار میرود.<ref>[[مهدی اکبرنژاد|اکبرنژاد]]، [[مینا یعقوبی|یعقوبی]]، [[فرزاد غلامی|غلامی]]، [[بررسی فساد اداری از دیدگاه قرآن و احادیث (مقاله)|مقاله «بررسی فساد اداری از دیدگاه قرآن و احادیث»]]، [[مدیریت اسلامی (نشریه)|فصلنامه مدیریت اسلامی]]، ص 175-176.</ref>
| |
|
| |
|
| ==پیامدهای [[فساد اداری]]== | | ==پیامدهای [[فساد اداری]]== |