پرش به محتوا

عدالت اقتصادی در مکتب خلفا: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۰: خط ۲۰:
همزمان با [[پیشرفت]] [[فتوحات اسلامی]] در عصر [[خلافت عمر]]، [[جهان اسلام]] با [[تغییر]] [[ارزش‌های اخلاقی]] و [[دینی]] در میان [[مردم]] مواجه شد. اگرچه همچنان [[ظواهر]] [[دین]] رعایت می‌شد اما [[روحیه]] [[دنیاگرایی]] و [[مادی‌گرایی]] در [[جامعه]] [[نفوذ]] کرده بود.  
همزمان با [[پیشرفت]] [[فتوحات اسلامی]] در عصر [[خلافت عمر]]، [[جهان اسلام]] با [[تغییر]] [[ارزش‌های اخلاقی]] و [[دینی]] در میان [[مردم]] مواجه شد. اگرچه همچنان [[ظواهر]] [[دین]] رعایت می‌شد اما [[روحیه]] [[دنیاگرایی]] و [[مادی‌گرایی]] در [[جامعه]] [[نفوذ]] کرده بود.  


===ساده‌زیستی عمر===
[[عمر بن خطاب]] خود [[ساده‌زیست]] بود و [[اجازه]] نمی‌داد حاکمانش [[زندگی]] مرفّهی داشته باشند، به جز [[معاویه بن ابی سفیان]] که به او اجازه داد در برابر [[رومیان]] در [[شام]]، کاخی سبز رنگ بسازد. [[معاویه]] توجیه می‌کرد که این کار برای نشان دادن [[عزّت]] [[اسلام]] لازم است. عمر نیز توجیه او را پذیرفت، اگرچه ظاهراً همچنان بر [[ساده‌زیستی]] پافشاری می‌کرد. اما در عمل، روحیۀ [[دنیاطلبی]] در جامعه رواج یافت و خود عمر نیز در [[ترویج]] آن نقش داشت.
[[عمر بن خطاب]] خود [[ساده‌زیست]] بود و [[اجازه]] نمی‌داد حاکمانش [[زندگی]] مرفّهی داشته باشند، به جز [[معاویه بن ابی سفیان]] که به او اجازه داد در برابر [[رومیان]] در [[شام]]، کاخی سبز رنگ بسازد. [[معاویه]] توجیه می‌کرد که این کار برای نشان دادن [[عزّت]] [[اسلام]] لازم است. عمر نیز توجیه او را پذیرفت، اگرچه ظاهراً همچنان بر [[ساده‌زیستی]] پافشاری می‌کرد. اما در عمل، روحیۀ [[دنیاطلبی]] در جامعه رواج یافت و خود عمر نیز در [[ترویج]] آن نقش داشت.


به عنوان مثال، هنگامی که می‌خواست مردم را پس از [[شکست]] از [[ایرانیان]] برای ادامۀ [[جنگ]] [[تشویق]] کند، به [[غنایم]] و سرزمین‌های مرغوبی که از [[پیروزی]] حاصل خواهد شد، اشاره می‌کرد. در حالی که پیش از آن، انگیزۀ مسلمانان برای جنگ، [[پیروزی دین اسلام]] یا [[شهادت در راه خدا]] بود.
به عنوان مثال، هنگامی که می‌خواست مردم را پس از [[شکست]] از [[ایرانیان]] برای ادامۀ [[جنگ]] [[تشویق]] کند، به [[غنایم]] و سرزمین‌های مرغوبی که از [[پیروزی]] حاصل خواهد شد، اشاره می‌کرد. در حالی که پیش از آن، انگیزۀ مسلمانان برای جنگ، [[پیروزی دین اسلام]] یا [[شهادت در راه خدا]] بود.


===تبعیض در بیت المال===
[[عمر بن خطاب]] در [[سال 20 هجری]] [[بیت المال]] را تأسیس کرد. اما در [[توزیع ثروت]] بیت المال، اختلافات [[نژادی]] و طبقاتی ایجاد شد. عمر [[عرب‌ها]] را بر [[عجم]] ترجیح می‌داد، درون عرب‌ها [[مهاجران]] را بر انصار ترجیح می‌داد، درون مهاجران قریش‌ها را بر غیر [[قریش]] ترجیح می‌داد، و درون [[انصار]] هم اوسی‌ها را بر خزرجی‌ها ترجیح می‌داد.
[[عمر بن خطاب]] در [[سال 20 هجری]] [[بیت المال]] را تأسیس کرد. اما در [[توزیع ثروت]] بیت المال، اختلافات [[نژادی]] و طبقاتی ایجاد شد. عمر [[عرب‌ها]] را بر [[عجم]] ترجیح می‌داد، درون عرب‌ها [[مهاجران]] را بر انصار ترجیح می‌داد، درون مهاجران قریش‌ها را بر غیر [[قریش]] ترجیح می‌داد، و درون [[انصار]] هم اوسی‌ها را بر خزرجی‌ها ترجیح می‌داد.


این اقدامات با [[سیره]] [[پیامبر اسلام]]، که همیشه به [[معاملات]] عادلانه برای تمامی [[مسلمانان]] بدون توجه به نژاد یا [[قبیله]] تأکید می‌کرد، در تضاد بود. به جای این که [[مردم]] به [[خلیفه]] مراجعه کنند و از وی بخواهند که [[عدل]] و [[انصاف]] را رعایت کند، آنها به یکدیگر بدبین شدند. این [[اختلافات]] نه تنها درون گروه‌های مختلف [[عرب‌ها]] به وجود آمد، بلکه بین [[مهاجران]] و انصار نیز اختلافاتی ایجاد شد.
این اقدامات با [[سیره]] [[پیامبر اسلام]]، که همیشه به [[معاملات]] عادلانه برای تمامی [[مسلمانان]] بدون توجه به نژاد یا [[قبیله]] تأکید می‌کرد، در تضاد بود. به جای این که [[مردم]] به [[خلیفه]] مراجعه کنند و از وی بخواهند که [[عدل]] و [[انصاف]] را رعایت کند، آنها به یکدیگر بدبین شدند. این [[اختلافات]] نه تنها درون گروه‌های مختلف [[عرب‌ها]] به وجود آمد، بلکه بین [[مهاجران]] و انصار نیز اختلافاتی ایجاد شد.


زمانی که [[خلیفه دوم]] به [[شهادت]] رسید، یک شورایی برای [[تعیین خلیفه]] سوم تشکیل داده شد. این [[شورا]] خود ماجرایی داشت و امیرالمؤمنین علی{{ع}} یکی از اعضای این شورا بود. به مرور [[زمان]]، کاندیداهای اصلی به دو نفر، یعنی [[امیرالمؤمنین]] و [[عثمان]] منتهی شد.
===سنت شیخین===
زمانی که [[خلیفه دوم]] به [[قتل]] رسید، یک شورایی برای [[تعیین خلیفه]] سوم تشکیل داده شد. این [[شورا]] خود ماجرایی داشت و امیرالمؤمنین علی{{ع}} یکی از اعضای این شورا بود. به مرور [[زمان]]، کاندیداهای اصلی به دو نفر، یعنی [[امیرالمؤمنین]] و [[عثمان]] منتهی شد.


در این مرحله، [[عبدالرحمان بن عوف]] به عنوان یکی از اعضای شورا نقش مهمی را [[بازی]] کرد. او اعلام کرد که با هر کدام از این دو نفر [[بیعت]] کند، او خلیفه خواهد شد. سپس به این دو کاندیدا، علی و عثمان، پیشنهاد داد که کدام یک از آنها حاضر است به نفع دیگری از میدان کنار برود تا او با بیعت با او، او را خلیفه کند.
در این مرحله، [[عبدالرحمن بن عوف]] به عنوان یکی از اعضای شورا نقش مهمی را [[بازی]] کرد. او اعلام کرد که با هر کدام از این دو نفر [[بیعت]] کند، او خلیفه خواهد شد. سپس به این دو کاندیدا، علی و عثمان، پیشنهاد داد که کدام یک از آنها حاضر است به نفع دیگری از میدان کنار برود تا او با بیعت با او، او را خلیفه کند.


امیرالمؤمنین علی{{ع}} در این موقعیت حاضر به [[کناره‌گیری]] به نفع عثمان نبود. او خود را مستحق [[خلافت]] می‌دانست و آرزومند بود که در این [[مقام]] باشد. اما او شرط عبدالرحمان بن عوف را قبول نکرد. عبدالرحمان بن عوف شرط گذاشته بود که خلیفه باید مطابق [[کتاب خدا]]، [[سنت]] [[پیغمبر]] و روش دو [[خلیفه اول]] ([[ابوبکر]] و [[عمر]]) عمل کند. امیرالمؤمنین علی{{ع}} این شرط را قبول نکرد؛ چراکه از نظر او، روش دو خلیفه اول باعث ایجاد [[بدعت‌ها]] در [[دین]] و اختلافات نسبت به دوران پیغمبر{{صل}} شده بود.
امیرالمؤمنین علی{{ع}} در این موقعیت حاضر به [[کناره‌گیری]] به نفع عثمان نبود. او خود را مستحق [[خلافت]] می‌دانست و آرزومند بود که در این [[مقام]] باشد. اما او شرط عبدالرحمان بن عوف را قبول نکرد. عبدالرحمان بن عوف شرط گذاشته بود که خلیفه باید مطابق [[کتاب خدا]]، [[سنت]] [[پیغمبر]] و روش دو [[خلیفه اول]] ([[ابوبکر]] و [[عمر]]) عمل کند. امیرالمؤمنین علی{{ع}} این شرط را قبول نکرد؛ چراکه از نظر او، روش دو خلیفه اول باعث ایجاد [[بدعت‌ها]] در [[دین]] و اختلافات نسبت به دوران پیغمبر{{صل}} شده بود.
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش