طاغوت در قرآن: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
(←منابع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = طاغوت| عنوان مدخل = طاغوت| مداخل مرتبط = [[طاغوت در قرآن]] - [[طاغوت در حدیث]] - [[طاغوت در معارف مهدویت]] - [[طاغوت در فقه سیاسی]] - [[طاغوت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
| موضوع مرتبط = طاغوت | |||
| عنوان مدخل = طاغوت | |||
| مداخل مرتبط = [[طاغوت در قرآن]] - [[طاغوت در حدیث]] - [[طاغوت در معارف مهدویت]] - [[طاغوت در فقه سیاسی]] - [[طاغوت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
== معناشناسی == | == معناشناسی == | ||
برخی از خاورشناسان از [[عبری]]، [[سریانی]] و آرامی بودن اصل واژه [[طاغوت]] [[سخن]] گفتهاند<ref>واژگان دخیل، ص۳۰۱؛ دایرة المعارف فارسی، ج ۲، ص۱۶۵۸.</ref>، ولی فرهنگنویسان [[عربی]]، آن را عربی دانستهاند. براساس یک دیدگاه، طاغوت از ریشه «ط ـ غ ـ و»، به معنای [[تجاوز از حد]] و صیغه فاعل آن (طاغِو: طاغ) گرفته شده و پس از [[الحاق]] «تا»ی [[مبالغه]]، به صورت طاغوت درآمده است<ref>التحقیق، ج ۷، ص۸۴، «طغی».</ref>. براساس دیدگاهی دیگر، طاغوت در اصل، مصدر و ساختار آن طَغَیوت یا طَغَووت بوده است. حرف یاء، یا واو پس از [[جابجایی]] با حرف غین، به سبب فتحه حرف پیش از آن (ط) به الف بدل شده است<ref>نک: الصحاح، ج ۶، ص۲۴۱۳؛ مفردات، ص۵۲۰-۵۲۱؛ لسان العرب، ج ۱۵، ص۹، «طغی».</ref>. دلیل مصدر بودن آن را [[درستی]] کاربرد آن درباره مفرد و جمع دانسته و گفتهاند که به جای فاعل و به معنای [[طاغی]] ([[سرکش]]) نیز به کار میرود<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص۶۳۰؛ قاموس قرآن، ج ۴، ص۲۲۴.</ref> با این تفاوت که طاغوت به سبب مصدر بودن بر مبالغه (بسیار سرکش) دلالت دارد<ref>الکشاف، ج ۴، ص۱۲۰.</ref>. در هر صورت، با توجه به معنای [[از حد گذشتن]] برای [[طغیان]]، طاغوت در اصطلاح [[ادبیات]] [[معارف اسلامی]] به معنای کسی است که [[تعدی]] از [[حدود الهی]] را از حد بگذراند یا چیزی که موجب تعدی از حدّ شود و با قرار گرفتن در برابر [[خدا]] به جای او [[معبود]] یا [[مرجع]] [[مردم]] شود. برهمین اساس، انواع [[بت]]ها و [[خدایان دروغین]]، [[شیطان]]، [[جنیان]] سرکش، [[جادوگران]]، [[کاهنان]]، سران [[کفر]] و [[گمراهی]]<ref>مفردات، ص۵۲۰-۵۲۱؛ المیزان، ج ۲، ص۳۴۴؛ التحقیق، ج ۷، ص۸۴، «طغی».</ref>، [[نفس اماره]]<ref>تفسیرثعلبی، ج ۲، ص۲۳۶؛ تفسیرسلمی، ج ۱، ص۷۷.</ref> و جز آنها طاغوت خوانده شدهاند. درباره مواردی مانند بتهای بیجان هر چند تعدی از حدود الهی معنا ندارد، چون [[ایمان]] به آنها سبب گمراهی و [[سرکشی]] مردم شده، به آنها نیز طاغوت گفته میشود: {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِنًا وَاجْنُبْنِي وَبَنِيَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنَامَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که ابراهیم گفت: پروردگارا! این شهر را امن گردان و مرا و فرزندانم را از پرستیدن بتها دور بدار» سوره ابراهیم، آیه ۳۵.</ref>، {{متن قرآن|رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ كَثِيرًا مِنَ النَّاسِ فَمَنْ تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي وَمَنْ عَصَانِي فَإِنَّكَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«پروردگارا! به راستی آنان بسیاری از مردم را گمراه کردهاند پس هر که از من پیروی کند از من است و هر که با من سرکشی ورزد بیگمان تو آمرزندهای بخشایندهای» سوره ابراهیم، آیه ۳۶.</ref>.<ref> نک: التفسیر الکبیر، ج ۷، ص۱۶.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[طاغوت - اسدی (مقاله)|مقاله «طاغوت»]]، [[ | برخی از خاورشناسان از [[عبری]]، [[سریانی]] و آرامی بودن اصل واژه [[طاغوت]] [[سخن]] گفتهاند<ref>واژگان دخیل، ص۳۰۱؛ دایرة المعارف فارسی، ج ۲، ص۱۶۵۸.</ref>، ولی فرهنگنویسان [[عربی]]، آن را عربی دانستهاند. براساس یک دیدگاه، طاغوت از ریشه «ط ـ غ ـ و»، به معنای [[تجاوز از حد]] و صیغه فاعل آن (طاغِو: طاغ) گرفته شده و پس از [[الحاق]] «تا»ی [[مبالغه]]، به صورت طاغوت درآمده است<ref>التحقیق، ج ۷، ص۸۴، «طغی».</ref>. براساس دیدگاهی دیگر، طاغوت در اصل، مصدر و ساختار آن طَغَیوت یا طَغَووت بوده است. حرف یاء، یا واو پس از [[جابجایی]] با حرف غین، به سبب فتحه حرف پیش از آن (ط) به الف بدل شده است<ref>نک: الصحاح، ج ۶، ص۲۴۱۳؛ مفردات، ص۵۲۰-۵۲۱؛ لسان العرب، ج ۱۵، ص۹، «طغی».</ref>. دلیل مصدر بودن آن را [[درستی]] کاربرد آن درباره مفرد و جمع دانسته و گفتهاند که به جای فاعل و به معنای [[طاغی]] ([[سرکش]]) نیز به کار میرود<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص۶۳۰؛ قاموس قرآن، ج ۴، ص۲۲۴.</ref> با این تفاوت که طاغوت به سبب مصدر بودن بر مبالغه (بسیار سرکش) دلالت دارد<ref>الکشاف، ج ۴، ص۱۲۰.</ref>. در هر صورت، با توجه به معنای [[از حد گذشتن]] برای [[طغیان]]، طاغوت در اصطلاح [[ادبیات]] [[معارف اسلامی]] به معنای کسی است که [[تعدی]] از [[حدود الهی]] را از حد بگذراند یا چیزی که موجب تعدی از حدّ شود و با قرار گرفتن در برابر [[خدا]] به جای او [[معبود]] یا [[مرجع]] [[مردم]] شود. برهمین اساس، انواع [[بت]]ها و [[خدایان دروغین]]، [[شیطان]]، [[جنیان]] سرکش، [[جادوگران]]، [[کاهنان]]، سران [[کفر]] و [[گمراهی]]<ref>مفردات، ص۵۲۰-۵۲۱؛ المیزان، ج ۲، ص۳۴۴؛ التحقیق، ج ۷، ص۸۴، «طغی».</ref>، [[نفس اماره]]<ref>تفسیرثعلبی، ج ۲، ص۲۳۶؛ تفسیرسلمی، ج ۱، ص۷۷.</ref> و جز آنها طاغوت خوانده شدهاند. درباره مواردی مانند بتهای بیجان هر چند تعدی از حدود الهی معنا ندارد، چون [[ایمان]] به آنها سبب گمراهی و [[سرکشی]] مردم شده، به آنها نیز طاغوت گفته میشود: {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِنًا وَاجْنُبْنِي وَبَنِيَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنَامَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که ابراهیم گفت: پروردگارا! این شهر را امن گردان و مرا و فرزندانم را از پرستیدن بتها دور بدار» سوره ابراهیم، آیه ۳۵.</ref>، {{متن قرآن|رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ كَثِيرًا مِنَ النَّاسِ فَمَنْ تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي وَمَنْ عَصَانِي فَإِنَّكَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«پروردگارا! به راستی آنان بسیاری از مردم را گمراه کردهاند پس هر که از من پیروی کند از من است و هر که با من سرکشی ورزد بیگمان تو آمرزندهای بخشایندهای» سوره ابراهیم، آیه ۳۶.</ref>.<ref> نک: التفسیر الکبیر، ج ۷، ص۱۶.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[طاغوت - اسدی (مقاله)|مقاله «طاغوت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۷، ص ۴۵۴- ۴۵۵.</ref> | ||
== طاغوت در آیات قرآن == | == طاغوت در آیات قرآن == | ||
واژه [[طاغوت]] ۸ بار در ۵ [[سوره]] [[قرآن کریم]] آمده است. طاغوت از مفاهیم عام [[قرآنی]] و دارای مصادیق گوناگونی است و درباره چیزی یا کسی به کار رفته است که بهگونهای در برابر [[الله]]، [[معبود]] یا [[مرجع]] [[قضاوت]] [[مردم]] قرار گرفته باشد: {{متن قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انْفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«در (کار) دین هیچ اکراهی نیست که رهیافت از گمراهی آشکار است پس، آنکه به طاغوت کفر ورزد و به خداوند ایمان آورد، بیگمان به دستاویز استوارتر چنگ زده است که هرگز گسستن ندارد و خداوند شنوای داناست» سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref>، {{متن قرآن|اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«خداوند سرور مؤمنان است که آنان را به سوی روشنایی از تیرگیها بیرون میبرد اما سروران کافران، طاغوتهایند که آنها را از روشنایی به سوی تیرگیها بیرون میکشانند؛ آنان دمساز آتشند، آنها در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۵۷.</ref>، {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِنَ الْكِتَابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَيَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا هَؤُلَاءِ أَهْدَى مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا سَبِيلًا}}<ref>«آیا به کسانی که بهرهای (اندک) از کتاب آسمانی داده شده است ننگریستهای (که چگونه) به «جبت» و «طاغوت» ایمان دارند و درباره کافران میگویند که اینان رهیافتهتر از مؤمنانند؟!» سوره نساء، آیه ۵۱.</ref>، {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِيدًا}}<ref>«آیا به آن کسان ننگریستهای که گمان میبرند به آنچه به سوی تو و آنچه پیش از تو فرو فرستاده شده است ایمان دارند (اما) بر آنند که داوری (های خود را) نزد طاغوت برند با آنکه به آنان فرمان داده شده است که به آن کفر ورزند و شیطان سر آن دارد که آنان را به گمراهی ژرفی درافکند» سوره نساء، آیه ۶۰.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُوا أَوْلِيَاءَ الشَّيْطَانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا}}<ref>«مؤمنان در راه خداوند جنگ میکنند و کافران در راه طاغوت پس با یاران شیطان کارزار کنید که نیرنگ شیطان، سست است» سوره نساء، آیه ۷۶.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ هَلْ أُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذَلِكَ مَثُوبَةً عِنْدَ اللَّهِ مَنْ لَعَنَهُ اللَّهُ وَغَضِبَ عَلَيْهِ وَجَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَالْخَنَازِيرَ وَعَبَدَ الطَّاغُوتَ أُولَئِكَ شَرٌّ مَكَانًا وَأَضَلُّ عَنْ سَوَاءِ السَّبِيلِ}}<ref>«بگو آیا میخواهید از کسانی که نزد خداوند کیفری بدتر از این دارند، آگاهتان گردانم؟» سوره مائده، آیه ۶۰.</ref>، {{متن قرآن|وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلَالَةُ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ}}<ref>«و به راستی ما، در میان هر امّتی پیامبری برانگیختیم (تا بگوید) که خداوند را بپرستید و از طاغوت دوری گزینید آنگاه برخی از آنان را خداوند راهنمایی کرد و بر برخی دیگر گمراهی سزاوار گشت پس، در زمین گردش کنید تا بنگرید سرانجام دروغانگاران چگونه بوده است» سوره نحل، آیه ۳۶.</ref>، {{متن قرآن|وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ}}<ref>«و آنان را که از پرستیدن بت دوری گزیدهاند و به درگاه خداوند بازگشتهاند، مژده باد! پس به بندگان من مژده بده!» سوره زمر، آیه ۱۷.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[طاغوت - اسدی (مقاله)|مقاله «طاغوت»]]، [[ | واژه [[طاغوت]] ۸ بار در ۵ [[سوره]] [[قرآن کریم]] آمده است. طاغوت از مفاهیم عام [[قرآنی]] و دارای مصادیق گوناگونی است و درباره چیزی یا کسی به کار رفته است که بهگونهای در برابر [[الله]]، [[معبود]] یا [[مرجع]] [[قضاوت]] [[مردم]] قرار گرفته باشد: {{متن قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انْفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«در (کار) دین هیچ اکراهی نیست که رهیافت از گمراهی آشکار است پس، آنکه به طاغوت کفر ورزد و به خداوند ایمان آورد، بیگمان به دستاویز استوارتر چنگ زده است که هرگز گسستن ندارد و خداوند شنوای داناست» سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref>، {{متن قرآن|اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«خداوند سرور مؤمنان است که آنان را به سوی روشنایی از تیرگیها بیرون میبرد اما سروران کافران، طاغوتهایند که آنها را از روشنایی به سوی تیرگیها بیرون میکشانند؛ آنان دمساز آتشند، آنها در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۵۷.</ref>، {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِنَ الْكِتَابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَيَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا هَؤُلَاءِ أَهْدَى مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا سَبِيلًا}}<ref>«آیا به کسانی که بهرهای (اندک) از کتاب آسمانی داده شده است ننگریستهای (که چگونه) به «جبت» و «طاغوت» ایمان دارند و درباره کافران میگویند که اینان رهیافتهتر از مؤمنانند؟!» سوره نساء، آیه ۵۱.</ref>، {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِيدًا}}<ref>«آیا به آن کسان ننگریستهای که گمان میبرند به آنچه به سوی تو و آنچه پیش از تو فرو فرستاده شده است ایمان دارند (اما) بر آنند که داوری (های خود را) نزد طاغوت برند با آنکه به آنان فرمان داده شده است که به آن کفر ورزند و شیطان سر آن دارد که آنان را به گمراهی ژرفی درافکند» سوره نساء، آیه ۶۰.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُوا أَوْلِيَاءَ الشَّيْطَانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا}}<ref>«مؤمنان در راه خداوند جنگ میکنند و کافران در راه طاغوت پس با یاران شیطان کارزار کنید که نیرنگ شیطان، سست است» سوره نساء، آیه ۷۶.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ هَلْ أُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذَلِكَ مَثُوبَةً عِنْدَ اللَّهِ مَنْ لَعَنَهُ اللَّهُ وَغَضِبَ عَلَيْهِ وَجَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَالْخَنَازِيرَ وَعَبَدَ الطَّاغُوتَ أُولَئِكَ شَرٌّ مَكَانًا وَأَضَلُّ عَنْ سَوَاءِ السَّبِيلِ}}<ref>«بگو آیا میخواهید از کسانی که نزد خداوند کیفری بدتر از این دارند، آگاهتان گردانم؟» سوره مائده، آیه ۶۰.</ref>، {{متن قرآن|وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلَالَةُ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ}}<ref>«و به راستی ما، در میان هر امّتی پیامبری برانگیختیم (تا بگوید) که خداوند را بپرستید و از طاغوت دوری گزینید آنگاه برخی از آنان را خداوند راهنمایی کرد و بر برخی دیگر گمراهی سزاوار گشت پس، در زمین گردش کنید تا بنگرید سرانجام دروغانگاران چگونه بوده است» سوره نحل، آیه ۳۶.</ref>، {{متن قرآن|وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ}}<ref>«و آنان را که از پرستیدن بت دوری گزیدهاند و به درگاه خداوند بازگشتهاند، مژده باد! پس به بندگان من مژده بده!» سوره زمر، آیه ۱۷.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[طاغوت - اسدی (مقاله)|مقاله «طاغوت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۷، ص ۴۵۴- ۴۵۵.</ref> | ||
== دعوت انبیا به پرهیز از [[بندگی]] طاغوت == | == دعوت انبیا به پرهیز از [[بندگی]] طاغوت == | ||
[[مشرکان]] در [[دفاع]] از [[آیین]] شرکآمیز خود و نیاکانشان و نیز [[تکذیب]] [[رسالت پیامبر اکرم]]، [[بتپرستی]] را هماهنگ با [[اراده خداوند]] دانسته و میگفتند اگر بتپرستی خواستِ [[خدا]] نبود ما نمیتوانستیم هیچ معبود دیگری جز خدا را بپرستیم. آنان [[اراده تکوینی]] و [[تشریعی]] خدا را به هم آمیخته بودند. قرآن کریم در [[نفی]] این [[پندار]] نادرست، [[دعوت]] به [[عبادت]] خدای یگانه و پرهیز از بندگی طاغوت را [[هدف بعثت]] همه [[پیامبران الهی]] (ارادۀ تشریعی خدا) خوانده و میافزاید که گروهی از مردم دعوت آنان را پذیرفته و [[هدایت]] شدند و گروهی دیگر تکذیب کرده و به [[عذاب الهی]] گرفتار آمدند و از مشرکان میخواهد با گشت و گذار در روی [[زمین]]، فرجام تکذیب کنندگان دعوت [[پیامبران]] را ببینند: {{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا عَبَدْنَا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْءٍ نَحْنُ وَلَا آبَاؤُنَا وَلَا حَرَّمْنَا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْءٍ كَذَلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ}}<ref>«و مشرکان گفتند: اگر خداوند میخواست نه ما و نه پدرانمان به جای او چیزی را نمیپرستیدیم و چیزی را بی (فرمان) وی حرام نمیشمردیم؛ پیشینیان ایشان نیز بدینگونه رفتار میکردند و آیا جز پیامرسانی آشکار بر عهده پیامبران است؟» سوره نحل، آیه ۳۵.</ref>، {{متن قرآن|وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلَالَةُ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ}}<ref>«و به راستی ما، در میان هر امّتی پیامبری برانگیختیم (تا بگوید) که خداوند را بپرستید و از طاغوت دوری گزینید آنگاه برخی از آنان را خداوند راهنمایی کرد و بر برخی دیگر گمراهی سزاوار گشت پس، در زمین گردش کنید تا بنگرید سرانجام دروغانگاران چگونه بوده است» سوره نحل، آیه ۳۶.</ref>. این [[آیات]] به روشنی نشان میدهند مراد از طاغوت هر چیزی است که به جای [[خداوند]] یا همراه او پرستیده و موجب [[گمراهی]] شود<ref>لسان العرب، ج ۸، ص۴۴۴، «طوغ»؛ نک: تفسیر لاهیجی، ج ۲، ص۷۱۱.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[طاغوت - اسدی (مقاله)|مقاله «طاغوت»]]، [[ | [[مشرکان]] در [[دفاع]] از [[آیین]] شرکآمیز خود و نیاکانشان و نیز [[تکذیب]] [[رسالت پیامبر اکرم]]، [[بتپرستی]] را هماهنگ با [[اراده خداوند]] دانسته و میگفتند اگر بتپرستی خواستِ [[خدا]] نبود ما نمیتوانستیم هیچ معبود دیگری جز خدا را بپرستیم. آنان [[اراده تکوینی]] و [[تشریعی]] خدا را به هم آمیخته بودند. قرآن کریم در [[نفی]] این [[پندار]] نادرست، [[دعوت]] به [[عبادت]] خدای یگانه و پرهیز از بندگی طاغوت را [[هدف بعثت]] همه [[پیامبران الهی]] (ارادۀ تشریعی خدا) خوانده و میافزاید که گروهی از مردم دعوت آنان را پذیرفته و [[هدایت]] شدند و گروهی دیگر تکذیب کرده و به [[عذاب الهی]] گرفتار آمدند و از مشرکان میخواهد با گشت و گذار در روی [[زمین]]، فرجام تکذیب کنندگان دعوت [[پیامبران]] را ببینند: {{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا عَبَدْنَا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْءٍ نَحْنُ وَلَا آبَاؤُنَا وَلَا حَرَّمْنَا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْءٍ كَذَلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ}}<ref>«و مشرکان گفتند: اگر خداوند میخواست نه ما و نه پدرانمان به جای او چیزی را نمیپرستیدیم و چیزی را بی (فرمان) وی حرام نمیشمردیم؛ پیشینیان ایشان نیز بدینگونه رفتار میکردند و آیا جز پیامرسانی آشکار بر عهده پیامبران است؟» سوره نحل، آیه ۳۵.</ref>، {{متن قرآن|وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلَالَةُ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ}}<ref>«و به راستی ما، در میان هر امّتی پیامبری برانگیختیم (تا بگوید) که خداوند را بپرستید و از طاغوت دوری گزینید آنگاه برخی از آنان را خداوند راهنمایی کرد و بر برخی دیگر گمراهی سزاوار گشت پس، در زمین گردش کنید تا بنگرید سرانجام دروغانگاران چگونه بوده است» سوره نحل، آیه ۳۶.</ref>. این [[آیات]] به روشنی نشان میدهند مراد از طاغوت هر چیزی است که به جای [[خداوند]] یا همراه او پرستیده و موجب [[گمراهی]] شود<ref>لسان العرب، ج ۸، ص۴۴۴، «طوغ»؛ نک: تفسیر لاهیجی، ج ۲، ص۷۱۱.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[طاغوت - اسدی (مقاله)|مقاله «طاغوت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۷، ص ۴۵۵.</ref> | ||
== [[طاغوت]] پرستی [[یهود]] == | == [[طاغوت]] پرستی [[یهود]] == | ||
[[قرآن کریم]] از طاغوتپرستی [[یهودیان]] یاد میکند. یهودیان هنگام [[اذان]] گفتن [[مسلمانان]] برای [[نماز جماعت]]، آن را به سخره میگرفتند: {{متن قرآن|وَإِذَا نَادَيْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ اتَّخَذُوهَا هُزُوًا وَلَعِبًا ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْقِلُونَ}}<ref>«و چون به نماز بانگ برآورید آن را به ریشخند و بازی میگیرند؛ این از آن روست که آنان گروهی هستند که خرد نمیورزند» سوره مائده، آیه ۵۸.</ref>، [[خداوند]] این کار را خرده گرفتن بر [[ایمان مسلمانان]] دانسته و در مقابل به ماجرای [[لعن]] و [[خشم خداوند]] بر آنها و [[میمون]] و خوک شدن و طاغوتپرستی گروهی از آنان در گذشته اشاره کرده و آنان را دارای بدترین جایگاه و گمراهترین افراد معرفی میکند: {{متن قرآن|قُلْ هَلْ أُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذَلِكَ مَثُوبَةً عِنْدَ اللَّهِ مَنْ لَعَنَهُ اللَّهُ وَغَضِبَ عَلَيْهِ وَجَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَالْخَنَازِيرَ وَعَبَدَ الطَّاغُوتَ أُولَئِكَ شَرٌّ مَكَانًا وَأَضَلُّ عَنْ سَوَاءِ السَّبِيلِ}}<ref>«بگو آیا میخواهید از کسانی که نزد خداوند کیفری بدتر از این دارند، آگاهتان گردانم؟» سوره مائده، آیه ۶۰.</ref>. برخی طاغوتپرستی یهودیان را اشاره به [[پیروی]] آنان از [[شیطان]] و برخی دیگر اشاره به گوسالهپرستی دانستهاند<ref>التبیان، ج ۳، ص۵۷۵؛ مجمع البیان، ج ۳، ص۳۳۳.</ref>. با توجه به اینکه قرآن کریم به رخدادهای برجستهای مانند تبدیل شدن گروهی از یهودیان به خوک و میمون اشاره کرده است، [[تفسیر]] [[پرستش طاغوت]] به گوسالهپرستی با توجه به مهم بودن آن [[هماهنگی]] بیشتری دارد، در حالی که پیروی شیطان همواره به شکلهای گوناگون در میان آنان بوده است<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[طاغوت - اسدی (مقاله)|مقاله «طاغوت»]]، [[ | [[قرآن کریم]] از طاغوتپرستی [[یهودیان]] یاد میکند. یهودیان هنگام [[اذان]] گفتن [[مسلمانان]] برای [[نماز جماعت]]، آن را به سخره میگرفتند: {{متن قرآن|وَإِذَا نَادَيْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ اتَّخَذُوهَا هُزُوًا وَلَعِبًا ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْقِلُونَ}}<ref>«و چون به نماز بانگ برآورید آن را به ریشخند و بازی میگیرند؛ این از آن روست که آنان گروهی هستند که خرد نمیورزند» سوره مائده، آیه ۵۸.</ref>، [[خداوند]] این کار را خرده گرفتن بر [[ایمان مسلمانان]] دانسته و در مقابل به ماجرای [[لعن]] و [[خشم خداوند]] بر آنها و [[میمون]] و خوک شدن و طاغوتپرستی گروهی از آنان در گذشته اشاره کرده و آنان را دارای بدترین جایگاه و گمراهترین افراد معرفی میکند: {{متن قرآن|قُلْ هَلْ أُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذَلِكَ مَثُوبَةً عِنْدَ اللَّهِ مَنْ لَعَنَهُ اللَّهُ وَغَضِبَ عَلَيْهِ وَجَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَالْخَنَازِيرَ وَعَبَدَ الطَّاغُوتَ أُولَئِكَ شَرٌّ مَكَانًا وَأَضَلُّ عَنْ سَوَاءِ السَّبِيلِ}}<ref>«بگو آیا میخواهید از کسانی که نزد خداوند کیفری بدتر از این دارند، آگاهتان گردانم؟» سوره مائده، آیه ۶۰.</ref>. برخی طاغوتپرستی یهودیان را اشاره به [[پیروی]] آنان از [[شیطان]] و برخی دیگر اشاره به گوسالهپرستی دانستهاند<ref>التبیان، ج ۳، ص۵۷۵؛ مجمع البیان، ج ۳، ص۳۳۳.</ref>. با توجه به اینکه قرآن کریم به رخدادهای برجستهای مانند تبدیل شدن گروهی از یهودیان به خوک و میمون اشاره کرده است، [[تفسیر]] [[پرستش طاغوت]] به گوسالهپرستی با توجه به مهم بودن آن [[هماهنگی]] بیشتری دارد، در حالی که پیروی شیطان همواره به شکلهای گوناگون در میان آنان بوده است<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[طاغوت - اسدی (مقاله)|مقاله «طاغوت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۷، ص ۴۵۵- ۴۵۶.</ref>. | ||
== طاغوتباوری یهود == | == طاغوتباوری یهود == | ||
[[قرآن کریم]] از [[ایمان]] گروهی از [[اهل کتاب]] به «جِبْت» و «طاغوت» یاد میکند و اینکه آنها [[کافران]] را در مقایسه با [[مؤمنان]] راهیافتهتر خواندند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! یهودیان و مسیحیان را دوست مگیرید که آنان (در برابر شما) هوادار یکدیگرند و هر کس از شما آنان را دوست بگیرد از آنان است؛ بیگمان خداوند گروه ستمگران را راهنمایی نمیکند» سوره مائده، آیه ۵۱.</ref>. [[مفسران]] درباره مراد از [[جبت و طاغوت]]، [[اختلاف]] دارند: برخی آنها را نام دو [[بت]] از بتهای [[مشرکان]]، برخی دیگر مراد از [[جبت]] را [[بتها]] و مراد از طاغوت را کاهنانی دانستهاند که به [[دروغ]] از زبان بتها[[سخن]] گفته و [[مردم]] را گمراه میکردند. براساس دیدگاه سوم، جبت به معنای [[سحر]] در زبان [[حبشی]] و مراد از طاغوت، [[شیطان]] است. برخی نیز [[جبت]] را به معنای [[کاهن]] و [[طاغوت]] را اشاره به برخی از [[یهودیان]] دانستهاند. دیدگاهی دیگر [[جبت و طاغوت]] را اشاره به دو تن از سران [[یهود]] دانسته است<ref>جامع البیان، ج ۵، ص۸۳-۸۴؛ مجمع البیان، ج ۳، ص۹۳؛ روض الجنان، ج ۵، ص۳۹۳.</ref> و چون یهودیان از آنها تبعیت میکردند به نوعی به آنان [[ایمان]] داشتند. | [[قرآن کریم]] از [[ایمان]] گروهی از [[اهل کتاب]] به «جِبْت» و «طاغوت» یاد میکند و اینکه آنها [[کافران]] را در مقایسه با [[مؤمنان]] راهیافتهتر خواندند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! یهودیان و مسیحیان را دوست مگیرید که آنان (در برابر شما) هوادار یکدیگرند و هر کس از شما آنان را دوست بگیرد از آنان است؛ بیگمان خداوند گروه ستمگران را راهنمایی نمیکند» سوره مائده، آیه ۵۱.</ref>. [[مفسران]] درباره مراد از [[جبت و طاغوت]]، [[اختلاف]] دارند: برخی آنها را نام دو [[بت]] از بتهای [[مشرکان]]، برخی دیگر مراد از [[جبت]] را [[بتها]] و مراد از طاغوت را کاهنانی دانستهاند که به [[دروغ]] از زبان بتها[[سخن]] گفته و [[مردم]] را گمراه میکردند. براساس دیدگاه سوم، جبت به معنای [[سحر]] در زبان [[حبشی]] و مراد از طاغوت، [[شیطان]] است. برخی نیز [[جبت]] را به معنای [[کاهن]] و [[طاغوت]] را اشاره به برخی از [[یهودیان]] دانستهاند. دیدگاهی دیگر [[جبت و طاغوت]] را اشاره به دو تن از سران [[یهود]] دانسته است<ref>جامع البیان، ج ۵، ص۸۳-۸۴؛ مجمع البیان، ج ۳، ص۹۳؛ روض الجنان، ج ۵، ص۳۹۳.</ref> و چون یهودیان از آنها تبعیت میکردند به نوعی به آنان [[ایمان]] داشتند. | ||
براساس [[روایات]] [[شأن نزول]]، برخی از سران یهود خواستار [[همراهی]] و همپیمانی با [[مشرکان قریش]] بر [[ضد]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} شدند. [[مشرکان]] برای [[اطمینان]] از اینکه یهودیان در نیمه راه آنها را تنها نخواهند گذاشت، از آنان خواستند بر بتهای آنها [[سجده]] کنند و یهودیان چنین کرده و به رغم [[آگاهی]] از حقانیت پیامبر اکرم و از سر [[دشمنی]]، مشرکان را هدایت یافتهتر از [[مسلمانان]] خواندند<ref>مجمع البیان، ج ۳، ص۹۲؛ التفسیرالکبیر، ج ۱۰، ص۱۰۱.</ref>. براساس [[تفسیری]] دیگر، [[قضاوت]] یهودیان یادشده مبنی بر راهیافتهتر بودن مشرکان، اعتراف به این موضوع بود که [[آیین]] [[بتپرستی]] هم از [[حقانیت]] بهرهای دارد و این سخن به نوعی ایمان به جبت و طاغوت است<ref>المیزان، ج ۴، ص۳۷۵.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[طاغوت - اسدی (مقاله)|مقاله «طاغوت»]]، [[ | براساس [[روایات]] [[شأن نزول]]، برخی از سران یهود خواستار [[همراهی]] و همپیمانی با [[مشرکان قریش]] بر [[ضد]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} شدند. [[مشرکان]] برای [[اطمینان]] از اینکه یهودیان در نیمه راه آنها را تنها نخواهند گذاشت، از آنان خواستند بر بتهای آنها [[سجده]] کنند و یهودیان چنین کرده و به رغم [[آگاهی]] از حقانیت پیامبر اکرم و از سر [[دشمنی]]، مشرکان را هدایت یافتهتر از [[مسلمانان]] خواندند<ref>مجمع البیان، ج ۳، ص۹۲؛ التفسیرالکبیر، ج ۱۰، ص۱۰۱.</ref>. براساس [[تفسیری]] دیگر، [[قضاوت]] یهودیان یادشده مبنی بر راهیافتهتر بودن مشرکان، اعتراف به این موضوع بود که [[آیین]] [[بتپرستی]] هم از [[حقانیت]] بهرهای دارد و این سخن به نوعی ایمان به جبت و طاغوت است<ref>المیزان، ج ۴، ص۳۷۵.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[طاغوت - اسدی (مقاله)|مقاله «طاغوت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۷، ص ۴۵۶.</ref> | ||
== پیامد [[کفر به طاغوت]] == | == پیامد [[کفر به طاغوت]] == | ||
[[قرآن کریم]] ضمن بیان روشنی از ویژگیهای [[خداوند]] {{متن قرآن|اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ}}<ref>«خداوند است که هیچ خدایی جز آن زنده پایدار نیست که او را چرت و خواب فرا نمیگیرد، همه آنچه در آسمانها و زمین است از آن اوست، کیست که جز به اذن وی نزد او شفاعت آورد؛ به آشکار و پنهان آنان داناست و آنان بر چیزی از دانش وی جز آنچه او بخواهد چیرگی ندارند؛ اریکه او گستره آسمانها و زمین است و نگاهداشت آنها بر وی دشوار نیست و او فرازمند سترگ است» سوره بقره، آیه ۲۵۵.</ref> به پیامد کفر به طاغوت پرداخته است. براین اساس، اگر کسی به طاغوت [[کفر]] ورزیده و به [[اللّه]] ایمان آورد، به محکمترین دستاویز چنگ زده است؛ زیرا خداوند ضمن [[سرپرستی]] [[مؤمنان]] آنها را از تاریکیهای [[شرک]] و کفر بیرون برده و به سوی [[نور]] ([[شناخت]] [[معارف توحیدی]] و [[بندگی خدا]]) [[هدایت]] میکند؛ اما [[سرپرستی کافران]] را [[طاغوتها]] عهدهدار شده و آنان را از [[روشنایی]] بیرون میبرند و به تاریکیهای کفر و شرک وارد میکنند و سرانجام موجبات دوزخی شدن آنان را فراهم میآورند: {{متن قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انْفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«در (کار) دین هیچ اکراهی نیست که رهیافت از گمراهی آشکار است پس، آنکه به طاغوت کفر ورزد و به خداوند ایمان آورد، بیگمان به دستاویز استوارتر چنگ زده است که هرگز گسستن ندارد و خداوند شنوای داناست» سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref>، {{متن قرآن|اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«خداوند سرور مؤمنان است که آنان را به سوی روشنایی از تیرگیها بیرون میبرد اما سروران کافران، طاغوتهایند که آنها را از روشنایی به سوی تیرگیها بیرون میکشانند؛ آنان دمساز آتشند، آنها در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۵۷.</ref>. [[مفسران]] با [[اختلاف]] در تعیین مصداق [[طاغوت]]، آن را بر [[شیطان]]، [[کاهن]]، [[جادوگر]]، [[انسانها]] و [[جنیان]] [[سرکش]]، [[بتها]] و هر معبودی جز [[خداوند]] تطبیق کردهاند<ref>التبیان، ج ۲، ص۳۱۲؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۶۳۱؛ روح المعانی، ج ۲، ص۱۴.</ref>. با توجه به کاربرد طاغوت در معنای جمع و در مقابل [[اللّه]]، معنای «هر معبودی جز خداوند» انطباق بیشتری با آن دارد. البته با درنظرگرفتن [[ادیان]] و آیینهای رایج در عصر [[نزول قرآن]] از قبیل [[پرستش]] [[جن]]، ماه، [[ستاره]] و [[خورشید]]، به ویژه پرستش انواع بتهای سنگی و چوبی در شبه جزیره [[عرب]]، طاغوت یاد شده در این [[آیات]] در درجه نخست ناظر به اینگونه [[خدایان]] است. | [[قرآن کریم]] ضمن بیان روشنی از ویژگیهای [[خداوند]] {{متن قرآن|اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ}}<ref>«خداوند است که هیچ خدایی جز آن زنده پایدار نیست که او را چرت و خواب فرا نمیگیرد، همه آنچه در آسمانها و زمین است از آن اوست، کیست که جز به اذن وی نزد او شفاعت آورد؛ به آشکار و پنهان آنان داناست و آنان بر چیزی از دانش وی جز آنچه او بخواهد چیرگی ندارند؛ اریکه او گستره آسمانها و زمین است و نگاهداشت آنها بر وی دشوار نیست و او فرازمند سترگ است» سوره بقره، آیه ۲۵۵.</ref> به پیامد کفر به طاغوت پرداخته است. براین اساس، اگر کسی به طاغوت [[کفر]] ورزیده و به [[اللّه]] ایمان آورد، به محکمترین دستاویز چنگ زده است؛ زیرا خداوند ضمن [[سرپرستی]] [[مؤمنان]] آنها را از تاریکیهای [[شرک]] و کفر بیرون برده و به سوی [[نور]] ([[شناخت]] [[معارف توحیدی]] و [[بندگی خدا]]) [[هدایت]] میکند؛ اما [[سرپرستی کافران]] را [[طاغوتها]] عهدهدار شده و آنان را از [[روشنایی]] بیرون میبرند و به تاریکیهای کفر و شرک وارد میکنند و سرانجام موجبات دوزخی شدن آنان را فراهم میآورند: {{متن قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انْفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«در (کار) دین هیچ اکراهی نیست که رهیافت از گمراهی آشکار است پس، آنکه به طاغوت کفر ورزد و به خداوند ایمان آورد، بیگمان به دستاویز استوارتر چنگ زده است که هرگز گسستن ندارد و خداوند شنوای داناست» سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref>، {{متن قرآن|اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«خداوند سرور مؤمنان است که آنان را به سوی روشنایی از تیرگیها بیرون میبرد اما سروران کافران، طاغوتهایند که آنها را از روشنایی به سوی تیرگیها بیرون میکشانند؛ آنان دمساز آتشند، آنها در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۵۷.</ref>. [[مفسران]] با [[اختلاف]] در تعیین مصداق [[طاغوت]]، آن را بر [[شیطان]]، [[کاهن]]، [[جادوگر]]، [[انسانها]] و [[جنیان]] [[سرکش]]، [[بتها]] و هر معبودی جز [[خداوند]] تطبیق کردهاند<ref>التبیان، ج ۲، ص۳۱۲؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۶۳۱؛ روح المعانی، ج ۲، ص۱۴.</ref>. با توجه به کاربرد طاغوت در معنای جمع و در مقابل [[اللّه]]، معنای «هر معبودی جز خداوند» انطباق بیشتری با آن دارد. البته با درنظرگرفتن [[ادیان]] و آیینهای رایج در عصر [[نزول قرآن]] از قبیل [[پرستش]] [[جن]]، ماه، [[ستاره]] و [[خورشید]]، به ویژه پرستش انواع بتهای سنگی و چوبی در شبه جزیره [[عرب]]، طاغوت یاد شده در این [[آیات]] در درجه نخست ناظر به اینگونه [[خدایان]] است. | ||
در [[تفسیر]] چگونگی بیرون بردن [[کافران]] از [[نور]] که به دست طاغوت صورت میگیرد، گفته شده [[انسان]] طبق [[آفرینش]] خود و پیش از آنکه [[مؤمن]] یا [[کافر]] باشد، به سبب برخورداری از [[فطرت]] خداگرا در نور و به سبب [[ناآگاهی]] از [[حقایق]] و [[معارف توحیدی]] و راه درست [[بندگی خدا]] در [[تاریکی]] قرار دارد و هنگامی که ایمان میآورد، خدای یگانه به وسیله [[پیامبران الهی]] و [[کتب آسمانی]]، [[معارف الهی]] و راه [[بندگی]] را به او آموخته و از تاریکی به [[روشنایی]] رهنمون میشود؛ اما در صورت کافر شدن، نور فطرت وی از میان رفته و بر اثر [[ایمان]] به [[طاغوتها]] ([[خدایان دروغین]]) در تاریکی [[کفر]]، [[شرک]] و [[نفاق]] فرو رفته و سرانجام سر از [[آتش دوزخ]] درمیآورد<ref>المیزان، ج ۲، ص۳۴۶.</ref>. دیگر پیامد طاغوتگرایی این است که پرستندگان طاغوت در [[روز قیامت]] خود را دچار هلاک کرده و گرفتار خسارتی آشکار و جبرانناپذیر میشوند؛ اما به کسانی که با [[پرهیز]] از بندگی و [[پرستش طاغوت]]، به سوی [[خدا]] بازگردند، [[بشارت]] [[پاداش]]<ref>روح المعانی، ج ۱۲، ص۲۴۲؛ کنز الدقائق، ج ۱۱، ص۲۹۰.</ref> و [[هدایت]]<ref>جامع البیان، ج ۲۳، ص۱۳۲؛ مجمع البیان، ج ۸، ص۷۷۰.</ref> داده شده است: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ}}<ref>«و آنان را که از پرستیدن بت دوری گزیدهاند و به درگاه خداوند بازگشتهاند، مژده باد! پس به بندگان من مژده بده!» سوره زمر، آیه ۱۷.</ref>؛ [[طاغوت]] در این [[آیه]] را بر [[شیطان]]، گروه [[شیاطین]]، [[بتها]] و هر معبودی جز [[خدا]] تطبیق کردهاند<ref>نک: التبیان، ج ۹، ص۱۶؛ مجمع البیان، ج ۸، ص۷۶۹؛ المیزان، ج ۱۷، ص۲۴۹.</ref>؛ اما قراینی مانند مخاطب بودن [[مشرکان مکه]] و بازگشت ضمیر مؤنث در {{متن قرآن|يَعْبُدُوهَا}} به طاغوت میتوانند مؤید انطباق آن بر بتها باشند<ref>التفسیرالکاشف، ج ۶، ص۴۰۳.</ref>. البته با استناد به عبارت {{متن قرآن|فَاعْبُدُوا مَا شِئْتُمْ مِنْ دُونِهِ}}<ref>«بنابراین هر چه را میخواهید به جای او بپرستید!» سوره زمر، آیه ۱۵.</ref> میتوان گفت بر هر معبودی جز {{متن قرآن|اللَّهِ}} تطبیق میکند. [[امام صادق]]{{ع}}، [[پیروان اهل بیت]] را مصداق اجتناب کنندگان از [[بندگی]] طاغوت، [[اطاعت]] کنندگان از [[حاکمان جور]] را پرستندگان طاغوت و حاکمان جور را از مصادیق طاغوت شناسانده است<ref>مجمع البیان، ج ۸، ص۷۷۰؛ المیزان، ج ۱۷، ص۲۵۲.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[طاغوت - اسدی (مقاله)|مقاله «طاغوت»]]، [[ | در [[تفسیر]] چگونگی بیرون بردن [[کافران]] از [[نور]] که به دست طاغوت صورت میگیرد، گفته شده [[انسان]] طبق [[آفرینش]] خود و پیش از آنکه [[مؤمن]] یا [[کافر]] باشد، به سبب برخورداری از [[فطرت]] خداگرا در نور و به سبب [[ناآگاهی]] از [[حقایق]] و [[معارف توحیدی]] و راه درست [[بندگی خدا]] در [[تاریکی]] قرار دارد و هنگامی که ایمان میآورد، خدای یگانه به وسیله [[پیامبران الهی]] و [[کتب آسمانی]]، [[معارف الهی]] و راه [[بندگی]] را به او آموخته و از تاریکی به [[روشنایی]] رهنمون میشود؛ اما در صورت کافر شدن، نور فطرت وی از میان رفته و بر اثر [[ایمان]] به [[طاغوتها]] ([[خدایان دروغین]]) در تاریکی [[کفر]]، [[شرک]] و [[نفاق]] فرو رفته و سرانجام سر از [[آتش دوزخ]] درمیآورد<ref>المیزان، ج ۲، ص۳۴۶.</ref>. دیگر پیامد طاغوتگرایی این است که پرستندگان طاغوت در [[روز قیامت]] خود را دچار هلاک کرده و گرفتار خسارتی آشکار و جبرانناپذیر میشوند؛ اما به کسانی که با [[پرهیز]] از بندگی و [[پرستش طاغوت]]، به سوی [[خدا]] بازگردند، [[بشارت]] [[پاداش]]<ref>روح المعانی، ج ۱۲، ص۲۴۲؛ کنز الدقائق، ج ۱۱، ص۲۹۰.</ref> و [[هدایت]]<ref>جامع البیان، ج ۲۳، ص۱۳۲؛ مجمع البیان، ج ۸، ص۷۷۰.</ref> داده شده است: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ}}<ref>«و آنان را که از پرستیدن بت دوری گزیدهاند و به درگاه خداوند بازگشتهاند، مژده باد! پس به بندگان من مژده بده!» سوره زمر، آیه ۱۷.</ref>؛ [[طاغوت]] در این [[آیه]] را بر [[شیطان]]، گروه [[شیاطین]]، [[بتها]] و هر معبودی جز [[خدا]] تطبیق کردهاند<ref>نک: التبیان، ج ۹، ص۱۶؛ مجمع البیان، ج ۸، ص۷۶۹؛ المیزان، ج ۱۷، ص۲۴۹.</ref>؛ اما قراینی مانند مخاطب بودن [[مشرکان مکه]] و بازگشت ضمیر مؤنث در {{متن قرآن|يَعْبُدُوهَا}} به طاغوت میتوانند مؤید انطباق آن بر بتها باشند<ref>التفسیرالکاشف، ج ۶، ص۴۰۳.</ref>. البته با استناد به عبارت {{متن قرآن|فَاعْبُدُوا مَا شِئْتُمْ مِنْ دُونِهِ}}<ref>«بنابراین هر چه را میخواهید به جای او بپرستید!» سوره زمر، آیه ۱۵.</ref> میتوان گفت بر هر معبودی جز {{متن قرآن|اللَّهِ}} تطبیق میکند. [[امام صادق]]{{ع}}، [[پیروان اهل بیت]] را مصداق اجتناب کنندگان از [[بندگی]] طاغوت، [[اطاعت]] کنندگان از [[حاکمان جور]] را پرستندگان طاغوت و حاکمان جور را از مصادیق طاغوت شناسانده است<ref>مجمع البیان، ج ۸، ص۷۷۰؛ المیزان، ج ۱۷، ص۲۵۲.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[طاغوت - اسدی (مقاله)|مقاله «طاغوت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۷، ص ۴۵۶- ۴۵۸.</ref> | ||
== [[داوری]] بردن نزد طاغوت == | == [[داوری]] بردن نزد طاغوت == | ||
خط ۳۳: | خط ۲۸: | ||
گفتهاند که آیه درباره مردی [[منافق]] و فردی [[یهودی]] نازل شده است که با یکدیگر [[اختلاف]] داشتند. یهودی با [[آگاهی]] از اینکه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[رشوه]] نمیپذیرد و عادلانه داوری میکند، پیشنهاد کرد برای [[رفع اختلاف]] نزد آن حضرت روند؛ اما [[مرد]] منافق خواستار آن شد که نزد [[کعب ابن اشرف]] از بزرگان و [[دانشمندان یهود]] بروند. برخی نیز گفتهاند که مرد منافق خواست تا برای [[رفع اختلاف]] نزد کاهنی بروند<ref>التبیان، ج ۳، ص۲۳۸؛ مجمع البیان، ج ۳، ص۱۰۲؛ زاد المسیر، ج ۱، ص۴۲۵-۴۲۶.</ref>؛ همچنین گفته شده [[آیه]] درباره گروهی از [[مسلمانان]] نازل شده است و آنان برای [[قضاوت]] نزد کاهنی میرفتند که میان [[یهودیان]] داوری میکرد<ref>زاد المسیر، ج ۱، ص۴۲۶.</ref>. این [[شأن نزول]] با ظاهر و [[سیاق آیات]] که درباره [[منافقان]] است سازگار نیست. بنابراین [[قرآن کریم]] کسانی مانند سران [[یهود]] و [[کاهنان]] را که در [[تقابل]] با [[خدا]] و [[پیامبر اکرم]] قرار دارند [[طاغوت]] خوانده است. | گفتهاند که آیه درباره مردی [[منافق]] و فردی [[یهودی]] نازل شده است که با یکدیگر [[اختلاف]] داشتند. یهودی با [[آگاهی]] از اینکه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[رشوه]] نمیپذیرد و عادلانه داوری میکند، پیشنهاد کرد برای [[رفع اختلاف]] نزد آن حضرت روند؛ اما [[مرد]] منافق خواستار آن شد که نزد [[کعب ابن اشرف]] از بزرگان و [[دانشمندان یهود]] بروند. برخی نیز گفتهاند که مرد منافق خواست تا برای [[رفع اختلاف]] نزد کاهنی بروند<ref>التبیان، ج ۳، ص۲۳۸؛ مجمع البیان، ج ۳، ص۱۰۲؛ زاد المسیر، ج ۱، ص۴۲۵-۴۲۶.</ref>؛ همچنین گفته شده [[آیه]] درباره گروهی از [[مسلمانان]] نازل شده است و آنان برای [[قضاوت]] نزد کاهنی میرفتند که میان [[یهودیان]] داوری میکرد<ref>زاد المسیر، ج ۱، ص۴۲۶.</ref>. این [[شأن نزول]] با ظاهر و [[سیاق آیات]] که درباره [[منافقان]] است سازگار نیست. بنابراین [[قرآن کریم]] کسانی مانند سران [[یهود]] و [[کاهنان]] را که در [[تقابل]] با [[خدا]] و [[پیامبر اکرم]] قرار دارند [[طاغوت]] خوانده است. | ||
هنگامی که منافقان با رویگردانی از [[داوری]] [[رسول خدا]] و [[مرجع]] قرار دادن طاغوت دچار آسیب میشدند، نزد پیامبر اکرم آمده و [[سوگند]] یاد میکردند که [[هدف]] ما از بردن داوری نزد دیگران چیزی جز [[نیکی]] و ایجاد [[سازش]] میان [[مشاجره]] کنندگان نبود! قرآن کریم ضمن تأکید بر [[پیروی از پیامبر]] در همه امور از اینان میخواهد از کار خویش [[توبه]] کرده و به هیچ بهانهای به [[مرجعیت]] و داوری طاغوت تن ندهند و در پایان، [[رجوع]] به داوری رسول خدا و پذیرش [[قلبی]] آن را نشانه [[درستی]] [[ایمان]] آنان معرفی میکند: {{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَى مَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ رَأَيْتَ الْمُنَافِقِينَ يَصُدُّونَ عَنْكَ صُدُودًا}}<ref>«و چون به آنان گفته شود که به سوی آنچه خداوند فرو فرستاده است و به سوی این پیامبر آیید دورویان را خواهی دید که یکسره روی از تو باز میگردانند» سوره نساء، آیه ۶۱.</ref>، {{متن قرآن|فَكَيْفَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ ثُمَّ جَاءُوكَ يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا إِحْسَانًا وَتَوْفِيقًا}}<ref>«پس چه حالی دارند هنگامی که برای کارهایی که کردهاند مصیبتی به آنان برسد سپس نزد تو آیند و به خداوند سوگند خورند که ما جز نیکی و هماهنگی نظری نداشتیم؟!» سوره نساء، آیه ۶۲.</ref>، {{متن قرآن|أُولَئِكَ الَّذِينَ يَعْلَمُ اللَّهُ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَعِظْهُمْ وَقُلْ لَهُمْ فِي أَنْفُسِهِمْ قَوْلًا بَلِيغًا}}<ref>«آنانند که آنچه را در دل دارند خداوند میداند؛ از آنان دوری گزین و پندشان ده و به آنان سخنی رسا که در دلشان جایگیر شود، بگوی» سوره نساء، آیه ۶۳.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا}}<ref>«و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای آنکه به اذن خداوند از او فرمانبرداری کنند و اگر آنان هنگامی که به خویش ستم روا داشتند نزد تو میآمدند و از خداوند آمرزش میخواستند و پیامبر برای آنان آمرزش میخواست خداوند را توبهپذیر بخشاینده مییافتند» سوره نساء، آیه ۶۴.</ref>، {{متن قرآن|فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا}}<ref>«پس نه، به پروردگارت سوگند که ایمان نمیآورند تا در آنچه میانشان ستیز رخ داده است تو را داور کنند سپس از آن داوری که کردهای در خود دلتنگی نیابند و یکسره (بدان) تن در دهند» سوره نساء، آیه ۶۵.</ref>. براساس روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} اگر کسی از مسلمانان برای [[حل اختلاف]] خود با دیگری به جای [[حاکم]] [[عادل]] به [[حاکم جور]] مراجعه کند، از مصادیق این آیه است و داوری نزد طاغوت برده است<ref>تفسیرعیاشی، ج ۱، ص۲۵۴.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[طاغوت - اسدی (مقاله)|مقاله «طاغوت»]]، [[ | هنگامی که منافقان با رویگردانی از [[داوری]] [[رسول خدا]] و [[مرجع]] قرار دادن طاغوت دچار آسیب میشدند، نزد پیامبر اکرم آمده و [[سوگند]] یاد میکردند که [[هدف]] ما از بردن داوری نزد دیگران چیزی جز [[نیکی]] و ایجاد [[سازش]] میان [[مشاجره]] کنندگان نبود! قرآن کریم ضمن تأکید بر [[پیروی از پیامبر]] در همه امور از اینان میخواهد از کار خویش [[توبه]] کرده و به هیچ بهانهای به [[مرجعیت]] و داوری طاغوت تن ندهند و در پایان، [[رجوع]] به داوری رسول خدا و پذیرش [[قلبی]] آن را نشانه [[درستی]] [[ایمان]] آنان معرفی میکند: {{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَى مَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ رَأَيْتَ الْمُنَافِقِينَ يَصُدُّونَ عَنْكَ صُدُودًا}}<ref>«و چون به آنان گفته شود که به سوی آنچه خداوند فرو فرستاده است و به سوی این پیامبر آیید دورویان را خواهی دید که یکسره روی از تو باز میگردانند» سوره نساء، آیه ۶۱.</ref>، {{متن قرآن|فَكَيْفَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ ثُمَّ جَاءُوكَ يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا إِحْسَانًا وَتَوْفِيقًا}}<ref>«پس چه حالی دارند هنگامی که برای کارهایی که کردهاند مصیبتی به آنان برسد سپس نزد تو آیند و به خداوند سوگند خورند که ما جز نیکی و هماهنگی نظری نداشتیم؟!» سوره نساء، آیه ۶۲.</ref>، {{متن قرآن|أُولَئِكَ الَّذِينَ يَعْلَمُ اللَّهُ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَعِظْهُمْ وَقُلْ لَهُمْ فِي أَنْفُسِهِمْ قَوْلًا بَلِيغًا}}<ref>«آنانند که آنچه را در دل دارند خداوند میداند؛ از آنان دوری گزین و پندشان ده و به آنان سخنی رسا که در دلشان جایگیر شود، بگوی» سوره نساء، آیه ۶۳.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا}}<ref>«و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای آنکه به اذن خداوند از او فرمانبرداری کنند و اگر آنان هنگامی که به خویش ستم روا داشتند نزد تو میآمدند و از خداوند آمرزش میخواستند و پیامبر برای آنان آمرزش میخواست خداوند را توبهپذیر بخشاینده مییافتند» سوره نساء، آیه ۶۴.</ref>، {{متن قرآن|فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا}}<ref>«پس نه، به پروردگارت سوگند که ایمان نمیآورند تا در آنچه میانشان ستیز رخ داده است تو را داور کنند سپس از آن داوری که کردهای در خود دلتنگی نیابند و یکسره (بدان) تن در دهند» سوره نساء، آیه ۶۵.</ref>. براساس روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} اگر کسی از مسلمانان برای [[حل اختلاف]] خود با دیگری به جای [[حاکم]] [[عادل]] به [[حاکم جور]] مراجعه کند، از مصادیق این آیه است و داوری نزد طاغوت برده است<ref>تفسیرعیاشی، ج ۱، ص۲۵۴.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[طاغوت - اسدی (مقاله)|مقاله «طاغوت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۷، ص ۴۵۸.</ref> | ||
== [[جنگ]] در راه طاغوت == | == [[جنگ]] در راه طاغوت == | ||
[[خداوند]] برای [[ترغیب]] [[مهاجران]] و [[انصار]] برای [[جهاد با مشرکان]] و [[نجات]] دادن مسلمانان مانده در [[مکه]]، جنگ آنان را [[جنگ در راه خدا]] و جنگ [[کافران]] را [[جنگ]] در راه [[طاغوت]] خوانده است: {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُوا أَوْلِيَاءَ الشَّيْطَانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا}}<ref>«مؤمنان در راه خداوند جنگ میکنند و کافران در راه طاغوت پس با یاران شیطان کارزار کنید که نیرنگ شیطان، سست است» سوره نساء، آیه ۷۶.</ref> [[راه خدا]] به [[اطاعت خدا]]، گسترش [[دین خدا]] و کسب [[خشنودی خدا]] و [[یاری دین]] او [[تفسیر]] شده است<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۰، ص۱۴۲؛ مجمع البیان، ج ۳، ص۱۱۷.</ref>. براین اساس، میتوان گفت مراد از طاغوت که [[کافران]] در راه آن نبرد میکردند، بتهاست و کافران در درجه نخست برای [[حفظ]] [[آیین]] [[بتپرستی]] خویش میجنگیدند. البته برخی با استناد به اینکه کافران [[اولیای شیطان]] شناسانده شدهاند، طاغوت را بر [[شیطان]] تطبیق کردهاند<ref>التبیان، ج ۳، ص۲۶۰؛ مجمع البیان، ج ۳، ص۱۱۷-۱۱۸.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[طاغوت - اسدی (مقاله)|مقاله «طاغوت»]]، [[ | [[خداوند]] برای [[ترغیب]] [[مهاجران]] و [[انصار]] برای [[جهاد با مشرکان]] و [[نجات]] دادن مسلمانان مانده در [[مکه]]، جنگ آنان را [[جنگ در راه خدا]] و جنگ [[کافران]] را [[جنگ]] در راه [[طاغوت]] خوانده است: {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُوا أَوْلِيَاءَ الشَّيْطَانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا}}<ref>«مؤمنان در راه خداوند جنگ میکنند و کافران در راه طاغوت پس با یاران شیطان کارزار کنید که نیرنگ شیطان، سست است» سوره نساء، آیه ۷۶.</ref> [[راه خدا]] به [[اطاعت خدا]]، گسترش [[دین خدا]] و کسب [[خشنودی خدا]] و [[یاری دین]] او [[تفسیر]] شده است<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۰، ص۱۴۲؛ مجمع البیان، ج ۳، ص۱۱۷.</ref>. براین اساس، میتوان گفت مراد از طاغوت که [[کافران]] در راه آن نبرد میکردند، بتهاست و کافران در درجه نخست برای [[حفظ]] [[آیین]] [[بتپرستی]] خویش میجنگیدند. البته برخی با استناد به اینکه کافران [[اولیای شیطان]] شناسانده شدهاند، طاغوت را بر [[شیطان]] تطبیق کردهاند<ref>التبیان، ج ۳، ص۲۶۰؛ مجمع البیان، ج ۳، ص۱۱۷-۱۱۸.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[طاغوت - اسدی (مقاله)|مقاله «طاغوت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۷، ص ۴۵۸- ۴۵۹.</ref> | ||
== جایگاه [[پیامبران]] در [[مبارزه با طاغوت]] == | == جایگاه [[پیامبران]] در [[مبارزه با طاغوت]] == |