تأثیر اندیشه عصمت در اصول فقه امامیه چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
تأثیر اندیشه عصمت در اصول فقه امامیه چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۸ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۴۴
، ۲۸ نوامبر ۲۰۲۳←پاسخ نخست
(←پانویس) |
|||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
«از مباحثی که در [[اصول فقه]] امامی نقش کلیدی دارد و مبحث [[کلامی]] [[عصمت پیامبر]] {{صل}} و [[عصمت امام|امامان]] {{عم}} به عنوان پایه و پیش فرض اساسی آن مطرح میباشد، [[حجیّت]] [[کتاب و سنت]] است. کتاب و سنت دو منبع اولیه و پایهای در [[شناخت]] [[احکام]] خداست | «از مباحثی که در [[اصول فقه]] امامی نقش کلیدی دارد و مبحث [[کلامی]] [[عصمت پیامبر]] {{صل}} و [[عصمت امام|امامان]] {{عم}} به عنوان پایه و پیش فرض اساسی آن مطرح میباشد، [[حجیّت]] [[کتاب و سنت]] است. کتاب و سنت دو منبع اولیه و پایهای در [[شناخت]] [[احکام]] خداست | ||
''' | '''حجیّت کتاب خدا''': بیشک [[قرآن]]، نخستین و بااهمیتترین منبع برای دریافت و [[استنباط احکام شرعی]] است. [[فقیه]] در هر قضیهای برای فهم [[حکم]] [[خداوند متعال]]، در وهله نخست به کتاب خدا مراجعه میکند و پس از آن به بررسی منابع دیگر میپردازد. در مورد ابتنای حجیّت کتاب خدا و خدشه ناپذیربودن آن بر [[عصمت]] یا [[اعجاز]] سه تقریر وجود دارد. در بعضی از این صور، حجیّت کتاب مبتنی بر عصمت است و در بعضی دیگر مبتنی نیست. | ||
تقریر یکم: حجیّت به صورت مانعةالجمع یا مبتنی بر اعجاز است یا مبتنی بر عصمت. این تقریر، آن چیزی است که در وهله نخست به [[ذهن]] میآید؛ اما چه بسا تقریرهای دیگری وجود دارد. | تقریر یکم: حجیّت به صورت مانعةالجمع یا مبتنی بر اعجاز است یا مبتنی بر عصمت. این تقریر، آن چیزی است که در وهله نخست به [[ذهن]] میآید؛ اما چه بسا تقریرهای دیگری وجود دارد. | ||
تقریر دوم: حجیّت کتاب به صورت مانعةالخلو یا مبتنی بر اعجاز یا مبتنی بر [[عصمت رسول خدا]] {{صل}} و یا مبتنی بر هر دو میباشد؛ به عبارت دیگر [[صدق]] [[ | تقریر دوم: حجیّت کتاب به صورت مانعةالخلو یا مبتنی بر اعجاز یا مبتنی بر [[عصمت رسول خدا]] {{صل}} و یا مبتنی بر هر دو میباشد؛ به عبارت دیگر [[صدق]] گفتار [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[اعتقاد]] به حقانیت گفتار او میتواند ناشی از ارائه [[معجزه]] توسط [[پیامبر اکرم]] {{صل}} باشد؛ یعنی [[اعجاز قرآن]] اعم از اعجاز بلاغی، مفهومی، ادبی و... نشان دهنده عجز [[بشر]] از آوردن قرآن و درنتیجه حجیّت آن است و در عرض آن، دلیل دیگری مانند شیوۀ [[زندگی]] [[رسول خدا]] {{صل}} در میان [[مردم]]، [[پاکدامنی]]، [[امانتداری]] و [[صداقت]] در سیره عملی او راه پی بردن به صدق گفتار رسول خدا {{صل}} و خدایی بودن کلماتش و اسناد قرآن به [[حق تعالی]] و حقانیت و حجیّت کتاب است. طبق این تقریر، عصمت میتواند در عرض معجزه به تنهایی یا هر دو با هم حقانیت و حجیّت کتاب را [[اثبات]] کند. | ||
تقریر سوم: در این تقریر میتوان حجیّت کتاب خدا را مستند به عصمت کرد و [[عصمت]] را از طریق ارائه [[معجزه]] توسط [[پیامبر]] {{صل}} [[اثبات]] کرد؛ یعنی [[شأن]] معجزه دلیل بر معصومیت [[رسول خدا]] {{صل}} باشد؛ چون | تقریر سوم: در این تقریر میتوان حجیّت کتاب خدا را مستند به عصمت کرد و [[عصمت]] را از طریق ارائه [[معجزه]] توسط [[پیامبر]] {{صل}} [[اثبات]] کرد؛ یعنی [[شأن]] معجزه دلیل بر معصومیت [[رسول خدا]] {{صل}} باشد؛ چون لیاقت اخذ معجزه تنها در صورت عصمت [[رسول]] ثابت میشود و در طول آن عصمت در گفتار پیامبر {{صل}} نشان دهنده اسناد [[قرآن]] به [[حق تعالی]] و [[حجیّت]] کتاب باشد. | ||
از دیدگاه نگارنده تقریب دوم به واقع نزدیکتر است؛ به این معنا که پیامد [[عصمت پیامبر]] [[خدا]] {{صل}} از [[کذب]] و [[خطا]] و [[نسیان]] در مقام اخذ و تلقّی وحی و سپس بازخوانی و [[ابلاغ]] آن به [[مردم]] صدر اسلام، حجیّت کتابی است که بدون هیچگونه کاهش، [[تغییر]] و افزایش در [[اختیار]] مردم صدر اسلام قرار داده شده است. | |||
[[ | اینکه میگوییم عصمت پیامبر خدا {{صل}} تنها حجیّت قرآن نازل شده به مردم صدر اول را ثابت میکند، نشانه آن است که [[مصونیت قرآن از تحریف]] به نقیصه در نسلهای بعد، نیازمند تواتر و اسناد [[تاریخی]] خواهد بود. در این امر نمیتوان به بعضی از [[آیات قرآن]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ}} «بیگمان ما خود قرآن را فرو فرستادهایم و به یقین ما نگهبان آن خواهیم بود» سوره حجر، آیه ۹.</ref> که اهتمام [[الهی]] در [[حفظ کتاب]] خدا از هرگونه تغییر و تبدّل به زیاده و نقیصه است استناد کرد؛ چون در این صورت [[استدلال]] دوری خواهد بود. | ||
'''[[ | بنابراین قول به [[تحریف قرآن]] به نقیصه که بعضی از دانشوران به آن قایل شدهاند، با اعتقاد به عصمت پیامبر {{صل}} هیچگونه تنافی ندارد؛ هرچند این قول ادلّه قابل [[دفاعی]] ندارد. | ||
'''حجیّت [[سنت]]''': [[وحی الهی]] دربردارنده همه جزئیات [[احکام شرعی]] نیست. در غالب موارد تنها اصل [[تشریع حکم]] در قرآن آمده است و تفاصیل جزئی [[احکام]] توسط [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در قالب گفتار یا به صورت عملی و [[رفتاری]] بیان شدهاند. بسیاری از احکامی که در قرآن آمده است به صورت مجمل یا عام و یا مطلق بیان شدهاند. مقیدات، تخصیصها و تفصیلها و تفسیرهای آنها در سخن [[رسول خدا]] {{صل}} و [[اهل بیت]] {{عم}} آمده است. آن حضرت با گفتار و سیره عملی خود به تبیین جزئیات [[قوانین]] و [[تفسیر]] مجملهای [[قرآن]] پرداختهاند. به آنچه [[پیامبر]] {{صل}} در مقام تفسیر وحی و تبیین جزئیات [[شریعت]] گفتهاند، [[سنت نبوی]] گفته میشود<ref>سعید ضیائیفر، جایگاه مبانی کلامی در اجتهاد، ص۴۵۷ - ۴۵۸.</ref>. عدهای از [[اهل سنت]]، [[سنت]] را منحصر در [[سنت پیامبر]] {{صل}} میدانند و بعضی آن را به سنت صحابه هم بسط میدهند. اگر سنت به [[صحابه]] بسط داده شود، یقیناً این سنت شامل سنت برخی از اهل بیت {{عم}} نیز خواهد شد؛ چراکه اهل بیت {{عم}} [[افضل]] و [[اعلم]] همه صحابه محسوب میشوند. در هر صورت [[فقه]] امامی، سنت را منحصر در سنت نبوی نمیداند. [[همراهی]] [[کتاب و سنت]] و [[لزوم]] کنارهم بودن آنها با هم تا [[روز قیامت]] در سفارشهای رسول خدا {{صل}} و وصایای ایشان به [[امت اسلام]] بسیار مورد تأکید قرار گرفته است. | |||
[[دین اسلام]] بدون سنت نمیتواند [[دین خاتم]] باشد؛ چراکه دین خاتم افزون بر کامل بودن خود [[دین]] و افزون بر یک منبع [[وحیانی]] [[مصون از تحریف]] - یعنی قرآن - نیازمند یک روش معیار برای فهم صحیح از آن منبع است تا هر پژوهشگری بتواند تفسیر صحیح از آن منبع را [[کشف]] کند. سنت بیان این روش معیار است<ref>ر.ک: مهدی هادوی تهرانی، تأملات در علم اصول فقه، دفتر ششم، ص۱۰۶.</ref>. بنابراین سنت در [[مکتب]] [[امامیه]] به معنای هر دو سنت پیامبر صلی [[الله]] علیه و [[اله]] و سنت اهل بیت {{عم}} میآید. | |||
'''ارتباط میان [[عصمت]] و [[حجیّت]] [[سنت]] لفظی''': به هر روی سنت در سه شکل قول، فعل و تقریر معصوم ظهور و بروز مییابد. ادلّه [[شرعی]] لفظی شامل [[کتاب خدا]] و [[احادیث]] (اقوال) [[پیامبر]] {{صل}} و [[اهل بیت]] {{عم}} میشود. اما ابتنای حجیّت اقوال پیامبر {{صل}} و اهل بیت {{عم}} بر عصمت آنها از [[گناه]] و خطای در قول و گفتار بسیار روشن و بدیهی است، گرچه در مباحث دلالت، ظهور، اطلاق، عموم، مفهوم، امر، [[نهی]] و... سهم بحث عصمت در آنها و تأثیر این ارتکازِ ناخودآگاهِ [[کلامی]] در اذهان [[فقیهان]] و اصولیها، [[ارزش]] پیگیری دقیق و موشکافانه دارد. | |||
'''ارتباط عصمت و حجیّت سنت فعلی''': برای استکشاف [[حکم شرعی]] از فعل معصوم باید شبههای را که اصل دلیلیت فعل معصوم را بر حکم شرعی زیر سؤال میبرد، پاسخ داد و آن [[شبهه]] این است که فعل معصوم احتمال دارد به اعتبار [[نبوت]] یا [[امامت]] [[معصوم]] خصوصیتی در فعل او باشد که مبتنی بر معصومیت اوست و درنتیجه [[کشف]] حکم شرعی از [[افعال]] او دچار مشکل میشود. | |||
این اشکال را اینگونه میتوان پاسخ گفت که احتمال خصوصیت معصومیت در فعل معصوم {{ع}} منتفی است؛ چون معصوم {{ع}} از آن جهت که مکلّف است همانند همه مکلّفان، فعل را انجام میدهد آیاتی از [[قرآن]] که [[رسول خدا]] {{صل}} را در همه افعالش [[اسوه]] و [[الگو]] معرفی میکند و روایاتی که مطلوبیت تأسّی به رسول خدا {{صل}} و اهل بیت {{عم}} را توصیه میکنند، همه این احتمال را منتفی میدانند و اختصاص یک فعل به معصوم نیازمند دلیل خاص است<ref>محمدباقر صدر، حلقات الاصول، حلقه ثانیه، ص۲۰۲؛ ر.ک: محمد صنقور علی البحرانی، شرح الاصول من الحلقة الثانیه، ج۱، ص۳۳۸.</ref>. | این اشکال را اینگونه میتوان پاسخ گفت که احتمال خصوصیت معصومیت در فعل معصوم {{ع}} منتفی است؛ چون معصوم {{ع}} از آن جهت که مکلّف است همانند همه مکلّفان، فعل را انجام میدهد آیاتی از [[قرآن]] که [[رسول خدا]] {{صل}} را در همه افعالش [[اسوه]] و [[الگو]] معرفی میکند و روایاتی که مطلوبیت تأسّی به رسول خدا {{صل}} و اهل بیت {{عم}} را توصیه میکنند، همه این احتمال را منتفی میدانند و اختصاص یک فعل به معصوم نیازمند دلیل خاص است<ref>محمدباقر صدر، حلقات الاصول، حلقه ثانیه، ص۲۰۲؛ ر.ک: محمد صنقور علی البحرانی، شرح الاصول من الحلقة الثانیه، ج۱، ص۳۳۸.</ref>. | ||
نکته دیگری که باید به آن توجه کرد، این است که دلیلیت فعل بر حکم شرعی از سنخ ادلّه لُبّیهای است که زبان ندارد که از آن بتوان اطلاقگیری کرد و تمامی قیود محتمل در ظرف صدور فعل احتمال دخالت آن در [[حکم]] مستنبط شرعی از فعل داده | نکته دیگری که باید به آن توجه کرد، این است که دلیلیت فعل بر حکم شرعی از سنخ ادلّه لُبّیهای است که زبان ندارد که از آن بتوان اطلاقگیری کرد و تمامی قیود محتمل در ظرف صدور فعل احتمال دخالت آن در [[حکم]] مستنبط شرعی از فعل داده میشود»<ref>محمد صنقور علی البحرانی، شرح الاصول من الحلقة الثانیه، ج۱، ص۳۳۸.</ref>.<ref>[[بهروز مینایی|مینایی، بهروز]]، [[اندیشه کلامی عصمت (کتاب)|اندیشه کلامی عصمت]]، ص ۳۶۳-۳۷۸.</ref> | ||
== [[:رده:آثار عصمت|منبعشناسی جامع عصمت]] == | == [[:رده:آثار عصمت|منبعشناسی جامع عصمت]] == |