نیابت عام امام مهدی در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
==[[حکام نایب امام]]{{ع}}== | ==[[حکام نایب امام]]{{ع}}== | ||
حکام نایب امام{{ع}} به کسانی گفته میشود که در [[زمان غیبت]] [[امام]]{{ع}}، [[نیابت]] از ایشان را بر عهده دارند و در زمان غیبت به [[نیابت از امام]] [[انجام وظیفه]] میکنند. | حکام نایب امام{{ع}} به کسانی گفته میشود که در [[زمان غیبت]] [[امام]]{{ع}}، [[نیابت]] از ایشان را بر عهده دارند و در زمان غیبت به [[نیابت از امام]] [[انجام وظیفه]] میکنند. [[سید مرتضی علمالهدی]] در فصل [[قضاوت]] از کتاب الانتصار مینویسد: «از جمله مواردی که [[فقهای شیعه]] بدان معترفند و فقهای [[مذهب ظاهری]] نیز بر آن موافقت دارند این است که امام{{ع}} و حکامی که نیابت از امام{{ع}} دارند میتوانند در مورد همه موارد [[حقوق]] و حدود بدون استثنا [[حکم]] نمایند»<ref>الانتصار، ص۲۳۷-۲۳۶.</ref>. | ||
[[سید مرتضی علمالهدی]] در فصل [[قضاوت]] از کتاب الانتصار مینویسد: «از جمله مواردی که [[فقهای شیعه]] بدان معترفند و فقهای [[مذهب ظاهری]] نیز بر آن موافقت دارند این است که امام{{ع}} و حکامی که نیابت از امام{{ع}} دارند میتوانند در مورد همه موارد [[حقوق]] و حدود بدون استثنا [[حکم]] نمایند»<ref>الانتصار، ص۲۳۷-۲۳۶.</ref>. | |||
گر چه موضوع بحث در این مسئله، عمل [[قاضی]] به [[علم]] خود در [[اثبات]] دعوا است، اما آوردن حکام نایب امام{{ع}} در ردیف امام{{ع}} نشاندهنده غیر قابل بحث بودن [[مشروعیت]] اصل قضاوت برای [[فقها]]، در [[عصر غیبت]] است<ref>فقه سیاسی، ج۸، ص۳۸.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۷۳۱.</ref> | گر چه موضوع بحث در این مسئله، عمل [[قاضی]] به [[علم]] خود در [[اثبات]] دعوا است، اما آوردن حکام نایب امام{{ع}} در ردیف امام{{ع}} نشاندهنده غیر قابل بحث بودن [[مشروعیت]] اصل قضاوت برای [[فقها]]، در [[عصر غیبت]] است<ref>فقه سیاسی، ج۸، ص۳۸.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۱]]، ص ۷۳۱.</ref> | ||
==[[حکام نواب]] امام{{ع}} و [[حکومت]] آنان از دیدگاه ابیالصلاح [[حلبی]]== | ==[[حکام نواب]] امام{{ع}} و [[حکومت]] آنان از دیدگاه ابیالصلاح [[حلبی]]== | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
از دیدگاه حلبی در هر دو صورت [[فقیه]] واجد شرایطی که ولایت تنفیذی را میپذیرد، باید خود را [[نایب]] «[[صاحب الامر]]» بداند و از روش اهلبیت{{ع}} تخطی نکند و اگر از قبول آن اجتناب نماید او در واقع صلاحیت [[تصدی]] این [[منصب]] را دارد و [[برادران دینی]] ([[شیعه]]) موظفند به هنگام بروز مشکلی در [[تنفیذ احکام]] به اینان مراجعه کنند و [[حقوق مالی]] را به آنان برسانند و خود را برای [[اجرای حد]] یا هر نوع اقدامات تأدیبی در [[اختیار]] آنان قرار دهند و از [[دستورات]] آنان [[سرپیچی]] نکنند؛ زیرا [[اطاعت]] از اینان مقتضای [[التزام]] تقیدی به [[احکام الهی]] است<ref>الکافی فی الفقه، ص۱۵۱، ۱۵۳، ۱۷۲، ۲۶۳، ۴۲۵-۴۲۱ و ۴۲۷.</ref>. | از دیدگاه حلبی در هر دو صورت [[فقیه]] واجد شرایطی که ولایت تنفیذی را میپذیرد، باید خود را [[نایب]] «[[صاحب الامر]]» بداند و از روش اهلبیت{{ع}} تخطی نکند و اگر از قبول آن اجتناب نماید او در واقع صلاحیت [[تصدی]] این [[منصب]] را دارد و [[برادران دینی]] ([[شیعه]]) موظفند به هنگام بروز مشکلی در [[تنفیذ احکام]] به اینان مراجعه کنند و [[حقوق مالی]] را به آنان برسانند و خود را برای [[اجرای حد]] یا هر نوع اقدامات تأدیبی در [[اختیار]] آنان قرار دهند و از [[دستورات]] آنان [[سرپیچی]] نکنند؛ زیرا [[اطاعت]] از اینان مقتضای [[التزام]] تقیدی به [[احکام الهی]] است<ref>الکافی فی الفقه، ص۱۵۱، ۱۵۳، ۱۷۲، ۲۶۳، ۴۲۵-۴۲۱ و ۴۲۷.</ref>. | ||
[[فقهای جامع الشرایط]] نمیتوانند از تصدی [[حکومت]] و تنفیذ احکام سرباز زنند، چنان که هرکس (چه [[اهل حق]] و چه [[اهل باطل]]) که از [[فرمان]] اینان سرپیچی کند، در واقع از [[دین خدا]] سر باز زده و [[حکم خدا]] را رد کرده و با [[رسول خدا]]{{صل}} [[مخالفت]] ورزیده است و به حکومت [[جاهلیت]] برگشته و به فرمان [[طاغوت]] گردن نهاده است<ref>الکافی فی الفقه، ص۱۵۱، ۱۵۳، ۱۷۲، ۲۶۳، ۴۲۵-۴۲۱ و ۴۲۷.</ref>. | [[فقهای جامع الشرایط]] نمیتوانند از تصدی [[حکومت]] و تنفیذ احکام سرباز زنند، چنان که هرکس (چه [[اهل حق]] و چه [[اهل باطل]]) که از [[فرمان]] اینان سرپیچی کند، در واقع از [[دین خدا]] سر باز زده و [[حکم خدا]] را رد کرده و با [[رسول خدا]]{{صل}} [[مخالفت]] ورزیده است و به حکومت [[جاهلیت]] برگشته و به فرمان [[طاغوت]] گردن نهاده است<ref>الکافی فی الفقه، ص۱۵۱، ۱۵۳، ۱۷۲، ۲۶۳، ۴۲۵-۴۲۱ و ۴۲۷.</ref>. | ||
[[حلبی]] سپس به روایاتی چون [[روایت]] عمربن حنظله پرداخته و با استناد به آنها در پایان، چنین نتیجه میگیرد که در صورت فقدان [[فقیه جامع الشرایط]]، هرکس میتواند برای به دست آوردن [[حق]] خود به [[حکام جور]] مراجعه و یا به [[مصالحه]] تن بدهد<ref>الکافی فی الفقه، ص۱۵۱، ۱۵۳، ۱۷۲، ۲۶۳، ۴۲۵-۴۲۱ و ۴۲۷.</ref> | [[حلبی]] سپس به روایاتی چون [[روایت]] عمربن حنظله پرداخته و با استناد به آنها در پایان، چنین نتیجه میگیرد که در صورت فقدان [[فقیه جامع الشرایط]]، هرکس میتواند برای به دست آوردن [[حق]] خود به [[حکام جور]] مراجعه و یا به [[مصالحه]] تن بدهد<ref>الکافی فی الفقه، ص۱۵۱، ۱۵۳، ۱۷۲، ۲۶۳، ۴۲۵-۴۲۱ و ۴۲۷.</ref>.<ref>فقه سیاسی، ج۸، ص۴۳-۳۹.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۱]]، ص ۷۳۱.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:نیابت امام مهدی]] |