پرش به محتوا

اصلاح نظام شخصیت: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۷: خط ۷:


==مقدمه==
==مقدمه==
برخی از اندیشمندان، [[شخصیت]] را مجموعه‌ای (نظامی) از عوامل درونی تعریف می‌کند که تمام فعالیت‌های فردی را جهت می‌دهد<ref>سید داوود حسینی نسب و اصغر علی اقدم، فرهنگ واژه‌ها، تعاریف، اطلاعات تعلیم و تربیت، ص۴۶۴.</ref>. بروس کوئن می‌نویسد: «شخصیت، به همه [[خصلت‌ها]] و ویژگی‌هایی اطلاق می‌شود که مُعرف [[رفتار]] یک شخص است؛ از جمله می‌توان این خصلت‌ها را شامل [[اندیشه]]، [[احساسات]]، [[ادراک]] شخص از خود، وجهه‌نظرها، طرز [[فکر]] و بسیاری [[عادات]] دانست»<ref>بروس کوئن، مبانی جامعه‌شناسی، ترجمه غلامعباس توسلی و رعنا فاضل، ص۱۱۳.</ref>.
برخی از اندیشمندان، [[شخصیت]] را مجموعه‌ای (نظامی) از عوامل درونی تعریف می‌کند که تمام فعالیت‌های فردی را جهت می‌دهد<ref>سید داوود حسینی نسب و اصغر علی اقدم، فرهنگ واژه‌ها، تعاریف، اطلاعات تعلیم و تربیت، ص۴۶۴.</ref>. برخی دیگر می‌نویسند: «شخصیت، به همه [[خصلت‌ها]] و ویژگی‌هایی اطلاق می‌شود که مُعرف [[رفتار]] یک شخص است؛ از جمله می‌توان این خصلت‌ها را شامل [[اندیشه]]، [[احساسات]]، [[ادراک]] شخص از خود، وجهه‌نظرها، طرز [[فکر]] و بسیاری [[عادات]] دانست»<ref>بروس کوئن، مبانی جامعه‌شناسی، ترجمه غلامعباس توسلی و رعنا فاضل، ص۱۱۳.</ref>. همچنین در تعریف دقیق‌تری می‌نویسند: «شخصیت، مجموعه کامل و پیچیده‌ای است از وجهه‌نظرها، صفات، احساسات، [[عواطف]] و ارزش‌هایی که فرد [[آمادگی]] بروز آن را به صورت معینی دارد»<ref>بروس کوئن، مبانی جامعه‌شناسی، ترجمه غلامعباس توسلی و رعنا فاضل، ص۱۱۴.</ref>.
او همچنین در تعریف دقیق‌تری می‌نویسد «شخصیت، مجموعه کامل و پیچیده‌ای است از وجهه‌نظرها، صفات، احساسات، [[عواطف]] و ارزش‌هایی که فرد [[آمادگی]] بروز آن را به صورت معینی دارد»<ref>بروس کوئن، مبانی جامعه‌شناسی، ترجمه غلامعباس توسلی و رعنا فاضل، ص۱۱۴.</ref>.
شخصیت از ویژگی‌های [[زیستی]] – وراثتی، محیط طبیعی، [[فرهنگ]]، گروه و تجربیات فردی و گروهی تأثیر می‌پذیرد. از این رو، بخشی از شخصیت می‌تواند نسبتاً ثابت (ویژگی‌های زیستی - وراثتی) و بخشی دیگر (ویژگی‌های [[فرهنگی]] و تجربیات) قابل [[تغییر]] باشد. هرگاه ارزش‌های فرهنگی، گروهی و تجربیات فردی و گروهی دگرگون شود، شخصیت نیز بر اساس آن تغییر می‌کند. «هر جامعه‌ای برای آنکه بتواند در قالب فرهنگ معینی [[زندگی]] کرده، ارتباط کامل و موفقیت‌آمیزی داشته باشد، گونه‌های شخصیتی خاصی را که با فرهنگش [[هماهنگی]] داشته باشد، پرورش می‌دهد»<ref>بروس کوئن، مبانی جامعه‌شناسی، ترجمه غلامعباس توسلی و رعنا فاضل، ص۱۱۴.</ref>.
شخصیت از ویژگی‌های [[زیستی]] – وراثتی، محیط طبیعی، [[فرهنگ]]، گروه و تجربیات فردی و گروهی تأثیر می‌پذیرد. از این رو، بخشی از شخصیت می‌تواند نسبتاً ثابت (ویژگی‌های زیستی - وراثتی) و بخشی دیگر (ویژگی‌های [[فرهنگی]] و تجربیات) قابل [[تغییر]] باشد. هرگاه ارزش‌های فرهنگی، گروهی و تجربیات فردی و گروهی دگرگون شود، شخصیت نیز بر اساس آن تغییر می‌کند. «هر جامعه‌ای برای آنکه بتواند در قالب فرهنگ معینی [[زندگی]] کرده، ارتباط کامل و موفقیت‌آمیزی داشته باشد، گونه‌های شخصیتی خاصی را که با فرهنگش [[هماهنگی]] داشته باشد، پرورش می‌دهد»<ref>بروس کوئن، مبانی جامعه‌شناسی، ترجمه غلامعباس توسلی و رعنا فاضل، ص۱۱۴.</ref>.


به [[عقیده]] بروس کوئن، افزون بر فرهنگ، تجربیات گروهی و فردی نیز در [[شخصیت انسان]] مؤثر است. وی می‌نویسد: «شخصیت انسان، در حد وسیعی به منزله حاصل [[تجربه]] فرد در قالب گروهش [[رشد]] می‌یابد. [[ارزش‌ها]]، [[هنجارها]]، وجهه نظرها و باورهای گروه، همگی به شکل‌گیری شخصیت فرد کمک می‌کند. بدون این تجربیات گروهی، شخصیت رشد پیدا نخواهد کرد»<ref>بروس کوئن، مبانی جامعه‌شناسی، ترجمه غلامعباس توسلی و رعنا فاضل، ص۱۱۴.</ref>.
به [[عقیده]] برخی صاحب‌نظران، افزون بر فرهنگ، تجربیات گروهی و فردی نیز در [[شخصیت انسان]] مؤثر است. وی می‌نویسد: «شخصیت انسان، در حد وسیعی به منزله حاصل [[تجربه]] فرد در قالب گروهش [[رشد]] می‌یابد. [[ارزش‌ها]]، [[هنجارها]]، وجهه نظرها و باورهای گروه، همگی به شکل‌گیری شخصیت فرد کمک می‌کند. بدون این تجربیات گروهی، شخصیت رشد پیدا نخواهد کرد»<ref>بروس کوئن، مبانی جامعه‌شناسی، ترجمه غلامعباس توسلی و رعنا فاضل، ص۱۱۴.</ref>.
از آنجا که شخصیت از فرهنگ، گروه و تجربیات فردی و گروهی تأثیر می‌پذیرد، پرورش و [[رشد شخصیت]] افراد در یک [[جامعه]]، می‌تواند تابع [[فرهنگ]] آن باشد. در این صورت، [[حاکمان]] خواهند توانست بر اساس اهداف خاص خود، برای پرورش [[شخصیت]] افراد، ارزش‌هایی را [[ترویج]] دهند و [[فرهنگی]] را به عنوان فرهنگ غالب بنمایانند یا به صورت [[الگو]] معرفی کنند. البته باید یادآور شد [[تغییر]] در شخصیت، در درازمدت ممکن می‌شود. بنابراین، می‌توان گفت شخصیت، از [[عادات]]، [[تمایلات]]، حالات، [[افکار]]، [[ارزش‌ها]]، نگرش‌ها و [[رفتارها]] تشکیل می‌شود و همه این امور، به صورت ویژگی‌ها و صفاتی نسبتاً [[پایدار]] در فرد یا گروه در می‌آید و به صورت یک کل و واحد عمل می‌کند<ref>محسن فرمهینی فراهانی، فرهنگ توصیفی علوم تربیتی، ص۴۴۰.</ref>.
از آنجا که شخصیت از فرهنگ، گروه و تجربیات فردی و گروهی تأثیر می‌پذیرد، پرورش و [[رشد شخصیت]] افراد در یک [[جامعه]]، می‌تواند تابع [[فرهنگ]] آن باشد. در این صورت، [[حاکمان]] خواهند توانست بر اساس اهداف خاص خود، برای پرورش [[شخصیت]] افراد، ارزش‌هایی را [[ترویج]] دهند و [[فرهنگی]] را به عنوان فرهنگ غالب بنمایانند یا به صورت [[الگو]] معرفی کنند. البته باید یادآور شد [[تغییر]] در شخصیت، در درازمدت ممکن می‌شود. بنابراین، می‌توان گفت شخصیت، از [[عادات]]، [[تمایلات]]، حالات، [[افکار]]، [[ارزش‌ها]]، نگرش‌ها و [[رفتارها]] تشکیل می‌شود و همه این امور، به صورت ویژگی‌ها و صفاتی نسبتاً [[پایدار]] در فرد یا گروه در می‌آید و به صورت یک کل و واحد عمل می‌کند<ref>محسن فرمهینی فراهانی، فرهنگ توصیفی علوم تربیتی، ص۴۴۰.</ref>. دیگران می‌توانند از راه [[عادت‌ها]]، حالت‌ها و فرهنگ، [[رفتار]] نشأت گرفته از آنها را [[پیش‌بینی]] کنند و او (فرد یا گروه) را از دیگران متمایز سازند.
دیگران می‌توانند از راه [[عادت‌ها]]، حالت‌ها و فرهنگ، [[رفتار]] نشأت گرفته از آنها را [[پیش‌بینی]] کنند و او (فرد یا گروه) را از دیگران متمایز سازند.


افزون بر فرد، گروه‌ها یا [[جوامع]] نیز می‌توانند دارای شخصیت شوند. به عبارتی، می‌توان نوعی تشابه در حالت‌ها، عادت‌ها، روحیه‌ها و اندیشه‌های آنها [[مشاهده]] کرد. بروس کوئن از این مسئله به «[[منش]] ملی» تعبیر می‌کند، آنجا که می‌نویسد: «منش ملی، به شخصیت بنیادین [[مردم]] یک [[ملت]] اطلاق می‌شود. چنانچه منش ملی درست فهمیده شود، می‌توان پیش‌بینی کرد اعضای یک [[جامعه]] معین، چگونه به موقعیت‌ها و اوضاعی که با آن مواجه می‌شوند، پاسخ خواهند گفت»<ref>محسن فرمهینی فراهانی، فرهنگ توصیفی علوم تربیتی، ص۱۱۵.</ref>. پس شخصیت هر فرد یا گروه، الگوهای [[رفتاری]] را مشخص می‌کند.
افزون بر فرد، گروه‌ها یا [[جوامع]] نیز می‌توانند دارای شخصیت شوند. به عبارتی، می‌توان نوعی تشابه در حالت‌ها، عادت‌ها، روحیه‌ها و اندیشه‌های آنها [[مشاهده]] کرد. بروس کوئن از این مسئله به «[[منش]] ملی» تعبیر می‌کند، آنجا که می‌نویسد: «منش ملی، به شخصیت بنیادین [[مردم]] یک [[ملت]] اطلاق می‌شود. چنانچه منش ملی درست فهمیده شود، می‌توان پیش‌بینی کرد اعضای یک [[جامعه]] معین، چگونه به موقعیت‌ها و اوضاعی که با آن مواجه می‌شوند، پاسخ خواهند گفت»<ref>محسن فرمهینی فراهانی، فرهنگ توصیفی علوم تربیتی، ص۱۱۵.</ref>. پس شخصیت هر فرد یا گروه، الگوهای [[رفتاری]] را مشخص می‌کند.
۲۱۸٬۲۲۷

ویرایش