پرش به محتوا

رشوه: تفاوت میان نسخه‌ها

۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۰ دسامبر ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


== معناشناسی ==
== معناشناسی ==
رشوه عبارت است از اعطای [[مال]] یا [[احسان]] دیگر به [[قاضی]] برای بهره‌مندی از [[حکم]] وی، یا به فرد بانفوذ دیگری برای انجام دادن عملی نادرست «[[رشوه]]» به ضم، کسر و فتح حرف «راء» از ماده «ر ـ ش ـ و» و یا برگرفته از «رِشاء» به معنای ریسمان دَلو است که با آن به آب می‌رسند و یا از «رَشا» به معنای جوجه‌ای است که گردنش را به سوی مادر می‌کشد، تا غذا در دهانش گذارد<ref>لسان‌العرب، ج ۱۴، ص۳۲۲؛ مجمع‌البحرین، ج ۲، ص۱۸۲.</ref>. در اصطلاح، [[مالی]] است که شخص به قاضی می‌پردازد تا به [[سود]] وی به [[باطل]] یا به [[حق]] حکم کند؛ یا به او شیوه‌ای بیاموزد که بتواند بر طرف مقابل، چیره شود<ref>الروضة البهیه، ج ۳، ص۷۴ ـ ۷۵؛ العروة الوثقی، ج ۶، ص۴۴۲ ـ ۴۴۳؛ حاشیة رد المحتار، ج ۵، ص۵۰۲.</ref>. برخی در معنایی وسیع‌تر، رشوه را مالی دانسته‌اند که به قاضی یا جز او مانند مأموران دولتی داده می‌شود، تا به نفع رشوه دهنده حکمی کند؛ یا کاری معّین را انجام داده یا ترک کند<ref>المکاسب، ج ۲، ص۲۸۲؛ مصباح الفقاهه، ج ۱، ص۴۱۳ ـ ۴۱۴؛ مبسوط در ترمینولوژی، ج ۳، ص۲۰۵۲.</ref>. برخی نیز آن را به معنای هر چیزی، اعم از مال یا عمل یا گفتار، مانند [[مدح]] قاضی و برآوردن [[حاجت]] او دانسته‌اند که در مقابل حکم به سود رشوه دهنده، به قاضی داده می‌شود<ref>جواهرالکلام، ج ۲۲، ص۱۴۶ ـ ۱۴۷؛ العروة الوثقی، ج ۶، ص۴۴۴.</ref>. به رشوه دهنده، راشی و به رشوه گیرنده، مرتشی و به واسطه میان آن دو، رائش گفته می‌شود<ref>الشرح الکبیر، ج ۱۱، ص۴۰۲؛ لسان العرب، ج ۱۴، ص۳۲۲؛ مصباح الفقاهه، ج ۱، ص۴۱۳، ۴۳۰.</ref>.<ref>[[مهرعلی کاظمی|کاظمی]] و [[مهدی یوسفیان|یوسفیان]]، [[رشوه (مقاله)|مقاله «رشوه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص 633-634؛ [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[رشوه هدیه‌ای دوزخی (مقاله)|رشوه هدیه‌ای دوزخی]].</ref>
رشوه عبارت است از اعطای [[مال]] یا [[احسان]] دیگر به [[قاضی]] برای بهره‌مندی از [[حکم]] وی، یا به فرد بانفوذ دیگری برای انجام دادن عملی نادرست «رشوه» به ضم، کسر و فتح حرف «راء» از ماده «ر ـ ش ـ و» و یا برگرفته از «رِشاء» به معنای ریسمان دَلو است که با آن به آب می‌رسند و یا از «رَشا» به معنای جوجه‌ای است که گردنش را به سوی مادر می‌کشد، تا غذا در دهانش گذارد<ref>لسان‌العرب، ج ۱۴، ص۳۲۲؛ مجمع‌البحرین، ج ۲، ص۱۸۲.</ref>. در اصطلاح، [[مالی]] است که شخص به قاضی می‌پردازد تا به [[سود]] وی به [[باطل]] یا به [[حق]] حکم کند؛ یا به او شیوه‌ای بیاموزد که بتواند بر طرف مقابل، چیره شود<ref>الروضة البهیه، ج ۳، ص۷۴ ـ ۷۵؛ العروة الوثقی، ج ۶، ص۴۴۲ ـ ۴۴۳؛ حاشیة رد المحتار، ج ۵، ص۵۰۲.</ref>. برخی در معنایی وسیع‌تر، رشوه را مالی دانسته‌اند که به قاضی یا جز او مانند مأموران دولتی داده می‌شود، تا به نفع رشوه دهنده حکمی کند؛ یا کاری معّین را انجام داده یا ترک کند<ref>المکاسب، ج ۲، ص۲۸۲؛ مصباح الفقاهه، ج ۱، ص۴۱۳ ـ ۴۱۴؛ مبسوط در ترمینولوژی، ج ۳، ص۲۰۵۲.</ref>. برخی نیز آن را به معنای هر چیزی، اعم از مال یا عمل یا گفتار، مانند [[مدح]] قاضی و برآوردن [[حاجت]] او دانسته‌اند که در مقابل حکم به سود رشوه دهنده، به قاضی داده می‌شود<ref>جواهرالکلام، ج ۲۲، ص۱۴۶ ـ ۱۴۷؛ العروة الوثقی، ج ۶، ص۴۴۴.</ref>. به رشوه دهنده، راشی و به رشوه گیرنده، مرتشی و به واسطه میان آن دو، رائش گفته می‌شود<ref>الشرح الکبیر، ج ۱۱، ص۴۰۲؛ لسان العرب، ج ۱۴، ص۳۲۲؛ مصباح الفقاهه، ج ۱، ص۴۱۳، ۴۳۰.</ref>.<ref>[[مهرعلی کاظمی|کاظمی]] و [[مهدی یوسفیان|یوسفیان]]، [[رشوه (مقاله)|مقاله «رشوه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص ۶۳۳-۶۳۴؛ [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[رشوه هدیه‌ای دوزخی (مقاله)|رشوه هدیه‌ای دوزخی]].</ref>


== تفاوت رشوه با هدیه ==
== تفاوت رشوه با هدیه ==
در تفاوت رشوه با [[هدیه]] گفته شده: رشوه پرداختی است که در آن، [[حکم]] کردن به غیر حق یا [[امتناع]] از حکم [[حق]]، شرط شود؛ ولی هدیه مطلق عطیّه است که [[هدف]] از آن [[دوستی]] با افراد یا [[توسل]] به آنان برای تأمین نیازی [[مباح]] ـ مانند [[علم]] ـ است<ref>مسالک الافهام، ج ۱۳، ص۴۱۹ ـ ۴۲۱؛ کفایة الاحکام، ج ۲، ص۶۷۸ ـ ۶۷۹.</ref>.<ref>[[مهرعلی کاظمی|کاظمی]] و [[مهدی یوسفیان|یوسفیان]]، [[رشوه (مقاله)|مقاله «رشوه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص 633-634.</ref>
در تفاوت رشوه با [[هدیه]] گفته شده: رشوه پرداختی است که در آن، [[حکم]] کردن به غیر حق یا [[امتناع]] از حکم [[حق]]، شرط شود؛ ولی هدیه مطلق عطیّه است که [[هدف]] از آن [[دوستی]] با افراد یا [[توسل]] به آنان برای تأمین نیازی [[مباح]] ـ مانند [[علم]] ـ است<ref>مسالک الافهام، ج ۱۳، ص۴۱۹ ـ ۴۲۱؛ کفایة الاحکام، ج ۲، ص۶۷۸ ـ ۶۷۹.</ref>.<ref>[[مهرعلی کاظمی|کاظمی]] و [[مهدی یوسفیان|یوسفیان]]، [[رشوه (مقاله)|مقاله «رشوه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص ۶۳۳-۶۳۴.</ref>


== پیشینه رشوه‌خواری ==
== پیشینه رشوه‌خواری ==
در ادوار گوناگون [[تاریخ]]، پیوسته رشوه‌خواری در [[جوامع بشری]] امری ناپسند و ممنوع به شمار آمده و برای رشوه‌خواران مجازات‌های سنگینی وضع می‌شده است: افلاطون، [[کارگزاران حکومت]] را از [[رشوه]] گرفتن برحذر می‌داشت؛ حتی رشوه گیرنده را سزاوار [[قتل]] می‌دانست<ref>قوانین، ص۴۲۵.</ref>. در یونان باستان کارگزاران حکومت در آغاز [[مسئولیت]] خود [[سوگند]] یاد می‌کردند که اگر ارمغانی پذیرند یا رشوه‌ای گیرند، مجسمه‌ای از طلا به قامت [[انسان]] به پیشگاه خدایان [[هدیه]] کنند<ref>تاریخ تمدن، ج ۲، ص۲۹۱.</ref>. در [[ایران]] باستان، همه تلاش برای [[پاک]] بودن دستگاه [[اداری]] و [[قضایی]] از رشوه‌خواری به عمل می‌آمد و [[کیفر]] رشوه دهنده و رشوه گیرنده اعدام بود. در دوران یکی از [[پادشاهان]] هخامنشی، قاضی‌ای رشوه‌خوار را به بدترین وضع [[مجازات]] کردند: پوست او را کندند و بر روی [[کرسی]] [[داوری]] انداختند و فرزند [[قاضی]] را به جای او نشاندند، تا با [[عبرت گرفتن]] از وضعیت پدر از [[راه راست]] [[منحرف]] نشود<ref>تاریخ تمدن، ج ۱، ص۴۱۸ ـ ۴۱۹؛ تاریخ مردم ایران، ج ۱، ص۲۲۰.</ref>. [[اسلام]]، به شدّت از رشوه [[نهی]] می‌کند و رشوه‌خواری را همه [[مسلمانان]] [[حرام]] می‌دانند<ref>مسالک الافهام، ج ۱۳، ص۴۱۹؛ جواهر الکلام، ج ۴۰، ص۱۳۱؛ مغنی المحتاج، ج ۴، ص۳۹۲.</ref>. [[فقیهان]] بر [[حرمت]] آن به [[ادله]] چهارگانه کتاب، [[سنّت]]، [[اجماع]] و [[عقل]] [[استدلال]] کرده‌اند<ref>مجمع‌الفائده، ج ۱۲، ص۴۸ ـ ۴۹؛ المکاسب، ج ۱، ص۲۳۹؛ مصباح الفقاهه، ج ۱، ص۴۱۶ ـ ۴۱۷.</ref>.<ref>[[مهرعلی کاظمی|کاظمی]] و [[مهدی یوسفیان|یوسفیان]]، [[رشوه (مقاله)|مقاله «رشوه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص 633-634.</ref>
در ادوار گوناگون [[تاریخ]]، پیوسته رشوه‌خواری در [[جوامع بشری]] امری ناپسند و ممنوع به شمار آمده و برای رشوه‌خواران مجازات‌های سنگینی وضع می‌شده است: افلاطون، [[کارگزاران حکومت]] را از رشوه گرفتن برحذر می‌داشت؛ حتی رشوه گیرنده را سزاوار [[قتل]] می‌دانست<ref>قوانین، ص۴۲۵.</ref>. در یونان باستان کارگزاران حکومت در آغاز [[مسئولیت]] خود [[سوگند]] یاد می‌کردند که اگر ارمغانی پذیرند یا رشوه‌ای گیرند، مجسمه‌ای از طلا به قامت [[انسان]] به پیشگاه خدایان [[هدیه]] کنند<ref>تاریخ تمدن، ج ۲، ص۲۹۱.</ref>. در [[ایران]] باستان، همه تلاش برای [[پاک]] بودن دستگاه [[اداری]] و [[قضایی]] از رشوه‌خواری به عمل می‌آمد و [[کیفر]] رشوه دهنده و رشوه گیرنده اعدام بود. در دوران یکی از [[پادشاهان]] هخامنشی، قاضی‌ای رشوه‌خوار را به بدترین وضع [[مجازات]] کردند: پوست او را کندند و بر روی [[کرسی]] [[داوری]] انداختند و فرزند [[قاضی]] را به جای او نشاندند، تا با [[عبرت گرفتن]] از وضعیت پدر از [[راه راست]] [[منحرف]] نشود<ref>تاریخ تمدن، ج ۱، ص۴۱۸ ـ ۴۱۹؛ تاریخ مردم ایران، ج ۱، ص۲۲۰.</ref>. [[اسلام]]، به شدّت از رشوه [[نهی]] می‌کند و رشوه‌خواری را همه [[مسلمانان]] [[حرام]] می‌دانند<ref>مسالک الافهام، ج ۱۳، ص۴۱۹؛ جواهر الکلام، ج ۴۰، ص۱۳۱؛ مغنی المحتاج، ج ۴، ص۳۹۲.</ref>. [[فقیهان]] بر [[حرمت]] آن به [[ادله]] چهارگانه کتاب، [[سنّت]]، [[اجماع]] و [[عقل]] [[استدلال]] کرده‌اند<ref>مجمع‌الفائده، ج ۱۲، ص۴۸ ـ ۴۹؛ المکاسب، ج ۱، ص۲۳۹؛ مصباح الفقاهه، ج ۱، ص۴۱۶ ـ ۴۱۷.</ref>.<ref>[[مهرعلی کاظمی|کاظمی]] و [[مهدی یوسفیان|یوسفیان]]، [[رشوه (مقاله)|مقاله «رشوه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص ۶۳۳-۶۳۴.</ref>


== رشوه در آیات و تفاسیر ==
== رشوه در آیات و تفاسیر ==
{{اصلی|رشوه در قرآن}}
{{اصلی|رشوه در قرآن}}
در [[قرآن کریم]] واژه رشوه به کار نرفته؛ ولی واژه سُحت: {{متن قرآن|سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِنْ جَاءُوكَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَإِنْ تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَنْ يَضُرُّوكَ شَيْئًا وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}}<ref>«گوش سپارندگان به دروغ و بسیار حرام  خوارند پس اگر به نزد تو آمدند میان آنان داوری کن و یا از آنان رو بگردان؛ و اگر از ایشان رو بگردانی هرگز هیچ زیانی به تو نمی‌توانند رساند  و اگر میان آنان داوری کردی به داد داوری کن که خداوند دادگران را دوست می‌دارد» سوره مائده، آیه ۴۲.</ref> و تعبیراتی، مانند دادن [[مالی]] به [[قاضیان]]: {{متن قرآن|وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ ....}}<ref>«و دارایی‌های همدیگر را میان خود به نادرستی مخورید و آنها را (با رشوه) به سوی داوران سرازیر نکنید ...» سوره بقره، آیه ۱۸۸.</ref> و خوردن [[اموال]] [[مردم]] به [[باطل]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ ...}}<ref>«ای مؤمنان! بسیاری از دانشوران دینی (اهل کتاب) و راهبان، دارایی‌های مردم را به نادرستی می‌خورند ...» سوره توبه، آیه ۳۴.</ref> به رشوه [[تفسیر]] شده؛ یا رشوه از مصادیق آن به شمار آمده است. در این [[آیات]] از رشوه‌خواری نهی و به رشوه‌خواری [[اهل کتاب]] اشاره شده است<ref>[[مهرعلی کاظمی|کاظمی]] و [[مهدی یوسفیان|یوسفیان]]، [[رشوه (مقاله)|مقاله «رشوه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص 633-634؛ [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[رشوه هدیه‌ای دوزخی (مقاله)|رشوه هدیه‌ای دوزخی]].</ref>.
در [[قرآن کریم]] واژه رشوه به کار نرفته؛ ولی واژه سُحت: {{متن قرآن|سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِنْ جَاءُوكَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَإِنْ تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَنْ يَضُرُّوكَ شَيْئًا وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}}<ref>«گوش سپارندگان به دروغ و بسیار حرام  خوارند پس اگر به نزد تو آمدند میان آنان داوری کن و یا از آنان رو بگردان؛ و اگر از ایشان رو بگردانی هرگز هیچ زیانی به تو نمی‌توانند رساند  و اگر میان آنان داوری کردی به داد داوری کن که خداوند دادگران را دوست می‌دارد» سوره مائده، آیه ۴۲.</ref> و تعبیراتی، مانند دادن [[مالی]] به [[قاضیان]]: {{متن قرآن|وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ ....}}<ref>«و دارایی‌های همدیگر را میان خود به نادرستی مخورید و آنها را (با رشوه) به سوی داوران سرازیر نکنید ...» سوره بقره، آیه ۱۸۸.</ref> و خوردن [[اموال]] [[مردم]] به [[باطل]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ ...}}<ref>«ای مؤمنان! بسیاری از دانشوران دینی (اهل کتاب) و راهبان، دارایی‌های مردم را به نادرستی می‌خورند ...» سوره توبه، آیه ۳۴.</ref> به رشوه [[تفسیر]] شده؛ یا رشوه از مصادیق آن به شمار آمده است. در این [[آیات]] از رشوه‌خواری نهی و به رشوه‌خواری [[اهل کتاب]] اشاره شده است<ref>[[مهرعلی کاظمی|کاظمی]] و [[مهدی یوسفیان|یوسفیان]]، [[رشوه (مقاله)|مقاله «رشوه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص ۶۳۳-۶۳۴؛ [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[رشوه هدیه‌ای دوزخی (مقاله)|رشوه هدیه‌ای دوزخی]].</ref>.


== [[نهی]] از رشوه ==
== [[نهی]] از رشوه ==
[[آیه]] {{متن قرآن|وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«و دارایی‌های همدیگر را میان خود به نادرستی مخورید و آنها را (با رشوه) به سوی داوران سرازیر نکنید  تا بخشی از دارایی‌های مردم را آگاهانه به حرام بخورید» سوره بقره، آیه ۱۸۸.</ref>، [[مؤمنان]] را از بردن اموالی نزد قاضیان، در نتیجه خوردن گناهکارانه بخشی از [[اموال]] [[مردم]]، همراه [[علم]] به این موضوع، نهی می‌کند. به [[اعتقاد]] بسیاری از مفسران، مراد آیه<ref>التفسیر الکبیر، ج ۵، ص۲۸۰؛ تفسیر مراغی، ج ۲، ص۸۲؛ التحریر والتنویر، ج ۲، ص۱۸۷ ـ ۱۸۸.</ref> یا یکی از مصادیق آن<ref>التفسیر الوسیط، ج ۱، ص۴۰۱ ـ ۴۰۲؛ من وحی القرآن، ج ۴، ص۵۶؛ الجدید، ج ۱، ص۲۲۵ ـ ۲۲۶.</ref> نهی از رشوه دادن به قاضیان با [[هدف]] بهره‌مندی از [[حکم]] [[باطل]] آنان برای تصرّف [[حرام]] در اموال دیگران است، در حالی که خود می‌دانند این اموال از آنِ دیگری است، از این‌رو گناهی را که در آیه از آن یاد شده، رشوه دانسته‌اند<ref>التفسیر الکاشف، ج ۱، ص۲۹۱.</ref>.  
[[آیه]] {{متن قرآن|وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«و دارایی‌های همدیگر را میان خود به نادرستی مخورید و آنها را (با رشوه) به سوی داوران سرازیر نکنید  تا بخشی از دارایی‌های مردم را آگاهانه به حرام بخورید» سوره بقره، آیه ۱۸۸.</ref>، [[مؤمنان]] را از بردن اموالی نزد قاضیان، در نتیجه خوردن گناهکارانه بخشی از [[اموال]] [[مردم]]، همراه [[علم]] به این موضوع، نهی می‌کند. به [[اعتقاد]] بسیاری از مفسران، مراد آیه<ref>التفسیر الکبیر، ج ۵، ص۲۸۰؛ تفسیر مراغی، ج ۲، ص۸۲؛ التحریر والتنویر، ج ۲، ص۱۸۷ ـ ۱۸۸.</ref> یا یکی از مصادیق آن<ref>التفسیر الوسیط، ج ۱، ص۴۰۱ ـ ۴۰۲؛ من وحی القرآن، ج ۴، ص۵۶؛ الجدید، ج ۱، ص۲۲۵ ـ ۲۲۶.</ref> نهی از رشوه دادن به قاضیان با [[هدف]] بهره‌مندی از [[حکم]] [[باطل]] آنان برای تصرّف [[حرام]] در اموال دیگران است، در حالی که خود می‌دانند این اموال از آنِ دیگری است، از این‌رو گناهی را که در آیه از آن یاد شده، رشوه دانسته‌اند<ref>التفسیر الکاشف، ج ۱، ص۲۹۱.</ref>.  


در روایات [[اهل بیت]]{{عم}} از [[رشوه]] به شدّت نکوهش و راشی و مرتشی [[لعن]] شده‌اند و رشوه گرفتن برای [[داوری]]، مصداق [[کفر]] دانسته شده است<ref>الکافی، ج ۵، ص۱۲۶ ـ ۱۲۷؛ تهذیب، ج ۶، ص۲۲۲.</ref>. افزون بر رشوه گرفتن که به هر شکلی [[حرام]] است، رشوه گیرنده [[واجب]] است، رشوه را به صاحبش برگرداند و اگر تلف شود، رشوه گیرنده ضامن است<ref>تبصرة المتعلمین، ص۲۳۷؛ ارشاد الاذهان، ج ۲، ص۱۴۰؛ مسالک الافهام، ج ۱۳، ص۴۱۹.</ref>. رشوه دادن با این هدف نیز که [[قاضی]] [[حکم]] باطلی صادر کند، حرام است؛ ولی پرداخت رشوه برای رسیدن به [[حق]] خویش، اگر راه دیگری نداشته باشد و بر پایه قولی، بی‌لحاظ چنین قیدی، جایز است<ref>السرائر، ج ۲، ص۱۶۶؛ روضة الطالبین، ج ۸، ص۱۲۷؛ جواهرالکلام، ج ۴۰، ص۱۳۱.</ref>. [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} برای پیشگیری از رشوه‌خواری و [[مبارزه]] با آن، فرمان‌هایی صادر کرده‌اند؛ مانند تأمین [[زندگی]] قاضیان از [[بیت‌المال]]<ref>نهج‌البلاغه، نامه ۵۳؛ وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص۲۲۳ ـ ۲۲۴.</ref>، [[استخدام]] بازرسان تیزبین و درخور اعتماد و زیر نظر داشتن قاضیان و واکنش جدّی در برابر خاطیان و [[مجازات]] آنان<ref>نهج‌البلاغه، نامه ۵۳؛ بحارالانوار، ج ۳۳، ص۶۰۶؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۳، ص۱۶۶.</ref>.<ref>[[مهرعلی کاظمی|کاظمی]] و [[مهدی یوسفیان|یوسفیان]]، [[رشوه (مقاله)|مقاله «رشوه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص 634-635.</ref>
در روایات [[اهل بیت]]{{عم}} از رشوه به شدّت نکوهش و راشی و مرتشی [[لعن]] شده‌اند و رشوه گرفتن برای [[داوری]]، مصداق [[کفر]] دانسته شده است<ref>الکافی، ج ۵، ص۱۲۶ ـ ۱۲۷؛ تهذیب، ج ۶، ص۲۲۲.</ref>. افزون بر رشوه گرفتن که به هر شکلی [[حرام]] است، رشوه گیرنده [[واجب]] است، رشوه را به صاحبش برگرداند و اگر تلف شود، رشوه گیرنده ضامن است<ref>تبصرة المتعلمین، ص۲۳۷؛ ارشاد الاذهان، ج ۲، ص۱۴۰؛ مسالک الافهام، ج ۱۳، ص۴۱۹.</ref>. رشوه دادن با این هدف نیز که [[قاضی]] [[حکم]] باطلی صادر کند، حرام است؛ ولی پرداخت رشوه برای رسیدن به [[حق]] خویش، اگر راه دیگری نداشته باشد و بر پایه قولی، بی‌لحاظ چنین قیدی، جایز است<ref>السرائر، ج ۲، ص۱۶۶؛ روضة الطالبین، ج ۸، ص۱۲۷؛ جواهرالکلام، ج ۴۰، ص۱۳۱.</ref>. [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} برای پیشگیری از رشوه‌خواری و [[مبارزه]] با آن، فرمان‌هایی صادر کرده‌اند؛ مانند تأمین [[زندگی]] قاضیان از [[بیت‌المال]]<ref>نهج‌البلاغه، نامه ۵۳؛ وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص۲۲۳ ـ ۲۲۴.</ref>، [[استخدام]] بازرسان تیزبین و درخور اعتماد و زیر نظر داشتن قاضیان و واکنش جدّی در برابر خاطیان و [[مجازات]] آنان<ref>نهج‌البلاغه، نامه ۵۳؛ بحارالانوار، ج ۳۳، ص۶۰۶؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۳، ص۱۶۶.</ref>.<ref>[[مهرعلی کاظمی|کاظمی]] و [[مهدی یوسفیان|یوسفیان]]، [[رشوه (مقاله)|مقاله «رشوه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص ۶۳۴-۶۳۵.</ref>


== زمینه‌های رشوه ==
== زمینه‌های رشوه ==
خط ۳۰: خط ۳۰:
# ننگ و [[خواری]]: بر اساس [[آیه]] ۴۲ [[سوره مائده]]، رشوه موجب ننگ و خواری می‌شود؛ زیرا سحت به معنای [[مالی]] است که ننگ و خواری را به دنبال دارد.
# ننگ و [[خواری]]: بر اساس [[آیه]] ۴۲ [[سوره مائده]]، رشوه موجب ننگ و خواری می‌شود؛ زیرا سحت به معنای [[مالی]] است که ننگ و خواری را به دنبال دارد.
# [[آتش دوزخ]]: رشوه‌خواری موجب [[عذاب اخروی]] و آتش دوزخ است که در [[روایات]] بسیاری به آن اشاره شده است<ref>سوره مائده، آیه ۴۱-۴۲.</ref>.
# [[آتش دوزخ]]: رشوه‌خواری موجب [[عذاب اخروی]] و آتش دوزخ است که در [[روایات]] بسیاری به آن اشاره شده است<ref>سوره مائده، آیه ۴۱-۴۲.</ref>.
# تصرفات ناروا: از آثار دیگر [[رشوه]] و [[حرام]] [[خواری]] آن است که زمینه را برای تصرف ناروا در [[اموال]] [[مردم]] فراهم می‌آورد<ref>بقره، آیه ۱۸۸.</ref>.
# تصرفات ناروا: از آثار دیگر رشوه و [[حرام]] [[خواری]] آن است که زمینه را برای تصرف ناروا در [[اموال]] [[مردم]] فراهم می‌آورد<ref>بقره، آیه ۱۸۸.</ref>.
# بی‌اعتمادی: [[فرهنگ]] [[رشوه]] در [[جامعه]] موجب بی‌اعتمادی مردم به [[رهبران]] و دستگاه‌های [[قضایی]] و دولتی می‌شود.
# بی‌اعتمادی: [[فرهنگ]] رشوه در [[جامعه]] موجب بی‌اعتمادی مردم به [[رهبران]] و دستگاه‌های [[قضایی]] و دولتی می‌شود.
# نکوهش [[خدا]]: نکوهش و مذمت شدید از سوی [[خداوند]] به خاطر [[آلودگی]] به رشوه و حرام‌خواری از جمله آثار آن است<ref>سوره مائده، آیه ۶۲-۶۳.</ref>.
# نکوهش [[خدا]]: نکوهش و مذمت شدید از سوی [[خداوند]] به خاطر [[آلودگی]] به رشوه و حرام‌خواری از جمله آثار آن است<ref>سوره مائده، آیه ۶۲-۶۳.</ref>.
# [[لعن]] و نفرین پیامبر{{صل}}: [[پیامبر]]{{صل}} رشوه گیرنده و رشوه‌دهنده را [[ملعون]] دانسته و لعن کرده است.
# [[لعن]] و نفرین پیامبر{{صل}}: [[پیامبر]]{{صل}} رشوه گیرنده و رشوه‌دهنده را [[ملعون]] دانسته و لعن کرده است.
خط ۴۴: خط ۴۴:
برای نمونه [[حضرت علی]]{{ع}}، در [[نامه]] ای که به [[مالک اشتر]] نوشته‌اند، راه‌های [[مبارزه]] با این بلای اجتماعی را تبیین کرده‌اند.آن حضرت در ابتدا، دقت در [[انتخاب کارگزاران]] را به مالک گوشزد می‌‌کند و سپس درباره [[حقوق]] [[قضاوت]] می‌‌فرماید: «پس از [[انتخاب]] [[قاضی]] …آن قدر به او ببخش که نیازهای او برطرف گردد و به [[مردم]] نیازمند نباشد». همچنین درباره کارمندان دولتی می‌‌فرمایند: «آنان را از میان مردمی با [[تجربه]] و با [[حیا]]، از خاندان‌های [[پاکیزه]] و با [[تقوا]] که در [[مسلمانی]] سابقه درخشانی دارند انتخاب کن؛ زیرا [[اخلاق]] آنان گرامی‌تر و آبرویشان محفوظ‌تر و [[طمع]] ورزی شان کمتر و [[آینده‌نگری]] شان بیشتر است. پس روزی فراوان بر آنان ارزانی دار که با گرفتن حقوق کافی در اصلاح خود، بیشتر می‌‌کوشند و با [[بی‌نیازی]]، دست به [[اموال]] [[بیت المال]] نمی‌زنند …سپس [[رفتار]] [[کارگزاران]] را بررسی کن و جاسوسانی راست گو و وفاپیشه بر آنان بگمار که [[مراقبت]] و بازرسی پنهانی تو از کار آنان، سبب [[امانت داری]] و [[مهربانی]] با [[رعیت]] خواهد بود»<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳، ترجمه محمد دشتی.</ref>.
برای نمونه [[حضرت علی]]{{ع}}، در [[نامه]] ای که به [[مالک اشتر]] نوشته‌اند، راه‌های [[مبارزه]] با این بلای اجتماعی را تبیین کرده‌اند.آن حضرت در ابتدا، دقت در [[انتخاب کارگزاران]] را به مالک گوشزد می‌‌کند و سپس درباره [[حقوق]] [[قضاوت]] می‌‌فرماید: «پس از [[انتخاب]] [[قاضی]] …آن قدر به او ببخش که نیازهای او برطرف گردد و به [[مردم]] نیازمند نباشد». همچنین درباره کارمندان دولتی می‌‌فرمایند: «آنان را از میان مردمی با [[تجربه]] و با [[حیا]]، از خاندان‌های [[پاکیزه]] و با [[تقوا]] که در [[مسلمانی]] سابقه درخشانی دارند انتخاب کن؛ زیرا [[اخلاق]] آنان گرامی‌تر و آبرویشان محفوظ‌تر و [[طمع]] ورزی شان کمتر و [[آینده‌نگری]] شان بیشتر است. پس روزی فراوان بر آنان ارزانی دار که با گرفتن حقوق کافی در اصلاح خود، بیشتر می‌‌کوشند و با [[بی‌نیازی]]، دست به [[اموال]] [[بیت المال]] نمی‌زنند …سپس [[رفتار]] [[کارگزاران]] را بررسی کن و جاسوسانی راست گو و وفاپیشه بر آنان بگمار که [[مراقبت]] و بازرسی پنهانی تو از کار آنان، سبب [[امانت داری]] و [[مهربانی]] با [[رعیت]] خواهد بود»<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳، ترجمه محمد دشتی.</ref>.


به طور خلاصه راه‌های مبارزه با رشوه خواری، با توجّه به نامه حضرت، [[احادیث]] دیگر و نظریه کارشناسان عبارت است از: انتخاب افراد شایسته؛ سیاست‌های مناسب [[اقتصادی]]؛ [[قانون‌گذاری]] صحیح و سالم؛ بسط [[اقتصاد]] فردی و کم کردن [[حاکمیت]] [[دولت]] در برخی از زمینه ها؛ [[اصلاح]] وضع حقوق کارمندان و [[قضات]]؛ بازرسی و [[نظارت]] دقیق؛ مجازات [[رشوه]] خواران؛ تقویت [[استقلال]] دستگاه‌های [[قضایی]] برای مبارزه با رشوه خواران؛ [[آگاهی]] دادن به مردم از طریق رسانه‌های گروهی و...<ref>رک: پرسمان قرآنی فلسفه احکام، ص۱۳۲.</ref>.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[رشوه آتشی در جان آدمی (مقاله)|رشوه آتشی در جان آدمی]].</ref>
به طور خلاصه راه‌های مبارزه با رشوه خواری، با توجّه به نامه حضرت، [[احادیث]] دیگر و نظریه کارشناسان عبارت است از: انتخاب افراد شایسته؛ سیاست‌های مناسب [[اقتصادی]]؛ [[قانون‌گذاری]] صحیح و سالم؛ بسط [[اقتصاد]] فردی و کم کردن [[حاکمیت]] [[دولت]] در برخی از زمینه ها؛ [[اصلاح]] وضع حقوق کارمندان و [[قضات]]؛ بازرسی و [[نظارت]] دقیق؛ مجازات رشوه خواران؛ تقویت [[استقلال]] دستگاه‌های [[قضایی]] برای مبارزه با رشوه خواران؛ [[آگاهی]] دادن به مردم از طریق رسانه‌های گروهی و...<ref>رک: پرسمان قرآنی فلسفه احکام، ص۱۳۲.</ref>.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[رشوه آتشی در جان آدمی (مقاله)|رشوه آتشی در جان آدمی]].</ref>


== پرسش مستقیم ==
== پرسش مستقیم ==
۱۱۲٬۶۳۷

ویرایش