احقاق حق در سیره معصوم: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - '“' به '«'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - '“' به '«') |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
این واقعه هر چه بود، نخستین سنگبنای [[اختلاف]] و انحراف را در [[جامعه اسلامی]] بنا نهاد. پس از این واقعه، گرچه [[امام علی]] {{ع}} برای [[حفظ]] [[مصالح اسلام]] و جلوگیری از [[فروپاشی]] [[امت اسلامی]] در نهایت به [[بیعت]] با [[خلفا]] مجبور شد و بیستوپنج سال [[خانهنشینی]] را برگزید، اما این بدان معنا نیست که ایشان برای احقاق [[حقّ]] از دسترفته خویش تلاشی انجام نداده باشند. آن [[حضرت]] در عمل، تلاشهای وسیعی در جهت [[پیشگیری]] از [[انحراف]] آغاز کرد. گرچه این اقدامات نتیجه عملیِ مثبتی در بر نداشت، ولی حداقل به ما [[ثابت]] کرد که در سختترین شرایط نیز نباید از تلاش و [[کوشش]] جهت دستیابی به [[هدف]] و احقاق حق و پیشگیری از انحراف باز ایستاد. | این واقعه هر چه بود، نخستین سنگبنای [[اختلاف]] و انحراف را در [[جامعه اسلامی]] بنا نهاد. پس از این واقعه، گرچه [[امام علی]] {{ع}} برای [[حفظ]] [[مصالح اسلام]] و جلوگیری از [[فروپاشی]] [[امت اسلامی]] در نهایت به [[بیعت]] با [[خلفا]] مجبور شد و بیستوپنج سال [[خانهنشینی]] را برگزید، اما این بدان معنا نیست که ایشان برای احقاق [[حقّ]] از دسترفته خویش تلاشی انجام نداده باشند. آن [[حضرت]] در عمل، تلاشهای وسیعی در جهت [[پیشگیری]] از [[انحراف]] آغاز کرد. گرچه این اقدامات نتیجه عملیِ مثبتی در بر نداشت، ولی حداقل به ما [[ثابت]] کرد که در سختترین شرایط نیز نباید از تلاش و [[کوشش]] جهت دستیابی به [[هدف]] و احقاق حق و پیشگیری از انحراف باز ایستاد. | ||
[[امام علی]] {{ع}} در نخستین [[اقدام]]، تا مدتی از بیعت خودداری کرده و با همه تلاشهای صورتیافته از سوی [[خلیفه]] و هوادارانش، حاضر به بیعت و [[همکاری]] نشد. حتی تا مدتی [[خانه]] آن حضرت به روی معترضان به [[دستگاه خلافت]] و [[پیروان]] [[اهلبیت]] {{عم}} باز بود. روزانه گروهی از [[مهاجران]] و [[انصار]] در خانه [[فاطمه]] {{س}} گرد هم میآمدند و به بحث درباره این موضوع میپرداختند. دستگاه خلافت که این تجمع را به زیان خود میدید، گروهی را به همراه [[عمر]] جهت [[درهم]] شکستن این تجمع، به [[خانه حضرت زهرا]] {{س}} فرستاد. عمر ساکنان خانه و تحصنکنندگان در آن را [[تهدید]] کرد که در صورت خودداری از بیعت، خانه را به [[آتش]] خواهد کشید و حتی با [[صراحت]] اعلام کرد که اگر فاطمه {{س}} هم در خانه باشد، آن را به آتش میکشم. از اینرو [[حضرت زهرا]] {{س}} از تحصنکنندگان درخواست کرد بهتدریج خانه را ترک کنند<ref>ر. ک: ابومحمد عبدالله بن مسلم ابنقتیبه الدینوری، الإمامة و السیاسة، ج۱، ص۱۹؛ عزالدین ابیالحسن علی بن محمد ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۳۲۵؛ ابوجعفر محمد بن جریر طبری، تاریخ الرسل و الملوک (تاریخ طبری)، ج۲، ص۴۴۳؛ عزالدین بن هبة الله ابن ابی الحدید معتزلی، شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۱۱؛ ابوعمر احمد بن محمد ابن عبد ربّه، العقد الفرید، ج۳، ص۶۴ و....</ref>. معروف است امام علی {{ع}} به عمر فرمود: | [[امام علی]] {{ع}} در نخستین [[اقدام]]، تا مدتی از بیعت خودداری کرده و با همه تلاشهای صورتیافته از سوی [[خلیفه]] و هوادارانش، حاضر به بیعت و [[همکاری]] نشد. حتی تا مدتی [[خانه]] آن حضرت به روی معترضان به [[دستگاه خلافت]] و [[پیروان]] [[اهلبیت]] {{عم}} باز بود. روزانه گروهی از [[مهاجران]] و [[انصار]] در خانه [[فاطمه]] {{س}} گرد هم میآمدند و به بحث درباره این موضوع میپرداختند. دستگاه خلافت که این تجمع را به زیان خود میدید، گروهی را به همراه [[عمر]] جهت [[درهم]] شکستن این تجمع، به [[خانه حضرت زهرا]] {{س}} فرستاد. عمر ساکنان خانه و تحصنکنندگان در آن را [[تهدید]] کرد که در صورت خودداری از بیعت، خانه را به [[آتش]] خواهد کشید و حتی با [[صراحت]] اعلام کرد که اگر فاطمه {{س}} هم در خانه باشد، آن را به آتش میکشم. از اینرو [[حضرت زهرا]] {{س}} از تحصنکنندگان درخواست کرد بهتدریج خانه را ترک کنند<ref>ر. ک: ابومحمد عبدالله بن مسلم ابنقتیبه الدینوری، الإمامة و السیاسة، ج۱، ص۱۹؛ عزالدین ابیالحسن علی بن محمد ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۳۲۵؛ ابوجعفر محمد بن جریر طبری، تاریخ الرسل و الملوک (تاریخ طبری)، ج۲، ص۴۴۳؛ عزالدین بن هبة الله ابن ابی الحدید معتزلی، شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۱۱؛ ابوعمر احمد بن محمد ابن عبد ربّه، العقد الفرید، ج۳، ص۶۴ و....</ref>. معروف است امام علی {{ع}} به عمر فرمود: «شیری را بدوش که بخشی از آن، به خودت باز خواهد گشت؛ اکنون پایههای [[امارت]] [[ابوبکر]] را [[استوار]] ساز تا فردا به سویت بازگردد و در دامنت جای گیرد”<ref>عزالدین بن هبة الله ابن ابیالحدید معتزلی، شرح نهجالبلاغه، ج۶، ص۱۱.</ref>. | ||
افزون بر این جریانات، [[امام]] {{ع}} برای دستیابی به [[حقوق]] از دسترفته خود، با بسیاری از چهرههای برجسته [[انصار]] و [[مهاجر]] تماس گرفت، از آنان کمک خواست و [[سخنان پیامبر]] {{صل}} را به آنان [[یادآوری]] کرد. آن [[حضرت]] خود در شرح این واقعه میفرماید: {{متن حدیث|ثُمَّ أَخَذْتُ بِيَدِ فَاطِمَةَ وَ ابْنَيَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ...}}<ref>ابومنصور احمد بن علی طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص۱۹۰ و ۸۱؛ ابومحمد عبدالله بن مسلم ابنقتیبه الدینوری، الامامة و السیاسة، ج۱، ص۱۹؛ عزالدین بن هبة الله ابن ابیالحدید معتزلی، شرح نهجالبلاغه، ج۱۱، ص۱۴.</ref>. سپس دست [[فاطمه]] و [[حسن]] و [[حسین]] را گرفتم و نزد بدریان و [[پیشگامان]] در [[پذیرش اسلام]] شتافتم و [[حقّ]] از دسترفته خود را به آنها گوشزد کرده و از آنان [[یاری]]طلبیدم؛ اما بهجز چهار نفر: [[سلمان]]، [[عمار]]، [[مقداد]] و [[ابوذر]] پاسخی نشنیدم. | افزون بر این جریانات، [[امام]] {{ع}} برای دستیابی به [[حقوق]] از دسترفته خود، با بسیاری از چهرههای برجسته [[انصار]] و [[مهاجر]] تماس گرفت، از آنان کمک خواست و [[سخنان پیامبر]] {{صل}} را به آنان [[یادآوری]] کرد. آن [[حضرت]] خود در شرح این واقعه میفرماید: {{متن حدیث|ثُمَّ أَخَذْتُ بِيَدِ فَاطِمَةَ وَ ابْنَيَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ...}}<ref>ابومنصور احمد بن علی طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص۱۹۰ و ۸۱؛ ابومحمد عبدالله بن مسلم ابنقتیبه الدینوری، الامامة و السیاسة، ج۱، ص۱۹؛ عزالدین بن هبة الله ابن ابیالحدید معتزلی، شرح نهجالبلاغه، ج۱۱، ص۱۴.</ref>. سپس دست [[فاطمه]] و [[حسن]] و [[حسین]] را گرفتم و نزد بدریان و [[پیشگامان]] در [[پذیرش اسلام]] شتافتم و [[حقّ]] از دسترفته خود را به آنها گوشزد کرده و از آنان [[یاری]]طلبیدم؛ اما بهجز چهار نفر: [[سلمان]]، [[عمار]]، [[مقداد]] و [[ابوذر]] پاسخی نشنیدم. |