علم مستأثر در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←دلیل روایی
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
==دلیل روایی== | ==دلیل روایی== | ||
*در این رابطه امام | *در این رابطه امام باقر(علیه السلام) می فرمایند:<ref>ر.ک. فاضل لنکرانی، محمدجواد، سخنرانی با موضوع: همگرایی قیام امام حسین با علم حضرت به شهادت خود و یارانش</ref> «و اما منظور از (عالم الغیب) این است، خداوند عزوجل عالم به مسائلی است که از آفریدههای او مخفی مانده است؛ مسائلی از قبیل قضا و قدر در رابطه با اشیاء، در علم خود و قبل از خلق آنها، و قبل از آنی که آنها را به فرشتگان خود افاضه نماید. پس ای حمران این علمی نگه داشته شده نزد خداوند است، اختیار و اراده آن در دست اوست و اگر بخواهد قضا نماید و یا اینکه درون آن برایش ظاهر گردد ولی آن را امضا نمیکند، و اما علمی که خداوند متعال آن را مقدر نموده و آن را به مرحله قضا رسانده و جاری میسازد، همان علمی است که به رسول اکرم9 رسید و سپس نزد ما رسیده است.<ref>«وَ أَمَّا قَوْلُهُ عالِمُ الْغَیْبِ فَإِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَالِمٌ بِمَا غَابَ عَنْ خَلْقِهِ فِیمَا یَقْدِرُ مِنْ شَیْءٍ وَ یَقْضِیهِ فِی عِلْمِهِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَهُ وَ قَبْلَ أَنْ یُفْضِیَهُ إِلَی الْمَلَائِکَهِ فَذَلِکَ یَا حُمْرَانُ عِلْمٌ مَوْقُوفٌ عِنْدَهُ إِلَیْهِ فِیهِ الْمَشِیئَهُ فَیَقْضِیهِ إِذَا أَرَادَ وَ یَبْدُو لَهُ فِیهِ فَلَا یُمْضِیه فَأَمَّا الْعِلْمُ الَّذِی یُقَدِّرُهُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَیَقْضِیهِ وَ یُمْضِیهِ فَهُوَ الْعِلْمُ الَّذِی انْتَهَی إِلَی رَسُولِ اللهِ9ثُمَّ إِلَیْنَا»؛الكافی (ط - الإسلامیة)، ج۱، ص۲۵۷</ref> همچنین در روایتی دیگر امیرالمؤمنین7 و امام باقر7 میفرمایند: «لَوْ لَا آیَهٌ فِی کِتَابِ اللهِ لَأَخْبَرْتُکُمْ بِمَا کَانَ وَ بِمَا یَکُونُ وَ مَا هُوَ کَائِنٌ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَه»<ref>«آیهای در قرآن هست که اگر آن آیه نبود ما تمام آنچه را تا روز قیامت واقع میشود به شما خبر میدادیم»؛ شیخ صدوق، التوحید، ص۳۰۵</ref> این همان علم موقوف عندالله است که فقط نزد خدای تبارک و تعالی است و کسی نمیداند در یک قضیه بداء واقع میشود یا نه؟<ref>ر.ک. فاضل لنکرانی، محمدجواد، سخنرانی با موضوع: همگرایی قیام امام حسین با علم حضرت به شهادت خود و یارانش</ref> | ||
و نیز از امام باقر7، روایت شده فرمودند: «إِنَّ اسْمَ اللَّهِ الْأَعْظَمَ عَلى ثَلَاثَةٍ وَ سَبْعِينَ حَرْفاً، وَ إِنَّمَا كَانَ عِنْدَ آصَفَ مِنْهَا حَرْفٌ وَاحِدٌ، فَتَكَلَّمَ بِهِ، فَخُسِفَ بِالْأَرْضِ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ سَرِيرِ بِلْقِيسَ حَتّى تَنَاوَلَ السَّرِيرَ بِيَدِهِ، ثُمَّ عَادَتِ الْأَرْضُ كَمَا كَانَتْ أَسْرَعَ مِنْ طَرْفَةِ عَيْنٍ ، وَ نَحْنُ عِنْدَنَا مِنَ الِاسْمِ الْأَعْظَمِ اثْنَانِ وَ سَبْعُونَ حَرْفاً، وَ حَرْفٌ عِنْدَ اللَّهِ- تبارك و تَعَالى- اسْتَأْثَرَ بِهِ فِي عِلْمِ الْغَيْبِ عِنْدَهُ، وَ لَاحَوْلَ وَ لَاقُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ؛ به راستى نام خدا كه اعظم است، هفتاد و سه حرف است و همانا يك حرف از آن را آصف داشت و آن را به زبان آورد و زمين ميان او و ميان تخت بلقيس از بيت المقدس تا صنعاى يمن در حدود دو ماه راه تا شد و به هم درنورديد تا آن تخت به دستش رسيد و سپس زمين به حال خود برگشت، اين كار در كمتر از چشم بهم زدن انجام شد، هفتاد و دو حرف از اسم اعظم نزد ما است و يك حرف از آن مخصوص خدا است كه براى خويش در علم غيب برگزيده و لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظيم.»<ref>ر.ک. مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص ۶۹</ref> | *و نیز از امام باقر7، روایت شده فرمودند: «إِنَّ اسْمَ اللَّهِ الْأَعْظَمَ عَلى ثَلَاثَةٍ وَ سَبْعِينَ حَرْفاً، وَ إِنَّمَا كَانَ عِنْدَ آصَفَ مِنْهَا حَرْفٌ وَاحِدٌ، فَتَكَلَّمَ بِهِ، فَخُسِفَ بِالْأَرْضِ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ سَرِيرِ بِلْقِيسَ حَتّى تَنَاوَلَ السَّرِيرَ بِيَدِهِ، ثُمَّ عَادَتِ الْأَرْضُ كَمَا كَانَتْ أَسْرَعَ مِنْ طَرْفَةِ عَيْنٍ ، وَ نَحْنُ عِنْدَنَا مِنَ الِاسْمِ الْأَعْظَمِ اثْنَانِ وَ سَبْعُونَ حَرْفاً، وَ حَرْفٌ عِنْدَ اللَّهِ- تبارك و تَعَالى- اسْتَأْثَرَ بِهِ فِي عِلْمِ الْغَيْبِ عِنْدَهُ، وَ لَاحَوْلَ وَ لَاقُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ؛ به راستى نام خدا كه اعظم است، هفتاد و سه حرف است و همانا يك حرف از آن را آصف داشت و آن را به زبان آورد و زمين ميان او و ميان تخت بلقيس از بيت المقدس تا صنعاى يمن در حدود دو ماه راه تا شد و به هم درنورديد تا آن تخت به دستش رسيد و سپس زمين به حال خود برگشت، اين كار در كمتر از چشم بهم زدن انجام شد، هفتاد و دو حرف از اسم اعظم نزد ما است و يك حرف از آن مخصوص خدا است كه براى خويش در علم غيب برگزيده و لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظيم.»<ref>ر.ک. مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص ۶۹</ref> | ||
==علت نفی علم غیب توسط معصوم== | ==علت نفی علم غیب توسط معصوم== | ||
روایاتی که علم غیب را دو قسم می کند و قسمی از آنرا برای اهل بیت: ثابت می داند با روایاتی که اهل بیت: علم غیب را از خود نفی کرده اند تنافی ندارند زیرا مراد اهل بیت: از نفی علم غیب، عدم آگاهی ایشان اموری است که هنوز تقدیر نشدهاند و پس از تقدیر، علم آنها به ائمه: داده میشود و به تعبیر خود ایشان، افضل علوم ایشان نیز همین است.<ref>ر.ک. غلامی، اصغر، علم امام در الکافی، صفحه؟؟؟</ref> به عبارتی دیگر اگر در روایتی اهل بیت(علیهم السلام) علم غیب را از خود نفی می کنند ناظر به نوع اول می باشد.<ref>ر.ک. غلامی، اصغر، علم امام در الکافی، صفحه؟؟؟</ref> | روایاتی که علم غیب را دو قسم می کند و قسمی از آنرا برای اهل بیت: ثابت می داند با روایاتی که اهل بیت: علم غیب را از خود نفی کرده اند تنافی ندارند زیرا مراد اهل بیت: از نفی علم غیب، عدم آگاهی ایشان اموری است که هنوز تقدیر نشدهاند و پس از تقدیر، علم آنها به ائمه: داده میشود و به تعبیر خود ایشان، افضل علوم ایشان نیز همین است.<ref>ر.ک. غلامی، اصغر، علم امام در الکافی، صفحه؟؟؟</ref> به عبارتی دیگر اگر در روایتی اهل بیت(علیهم السلام) علم غیب را از خود نفی می کنند ناظر به نوع اول می باشد.<ref>ر.ک. غلامی، اصغر، علم امام در الکافی، صفحه؟؟؟</ref> |