پرش به محتوا

امنیت فردی در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۷: خط ۷:


==مقدمه==
==مقدمه==
===مفهوم و ضرورت===
«امنیت فردی» فرد واحدی تقسیم‌ناپذیر در کاربرد مفهوم [[امنیت]] است؛ از این رو [[امنیت فردی]] نقطه عزیمت برای تحلیل‌های گسترده‌تر از امنیت است. نکته مهم اینکه [[دولت]] منشأ اصلی [[تهدید]] افراد و نیز امنیت افراد قلمداد می‌شود؛ در مقابل افراد نیز علت اصلی و نیز منشأ برخی محدودیت‌ها برای فعالیت‌های دولت‌اند که برای تأمین امنیت انجام می‌دهد؛ بنابراین با توجه به اینکه افراد منبع اولیه ناامنی یکدیگر هستند، مسئله امنیت فردی ابعاد گسترده‌تر [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] می‌یابد<ref>باری بوزان، مردم، دولت‌ها و هراس، ص۵۱.</ref>.
«امنیت فردی» فرد واحدی تقسیم‌ناپذیر در کاربرد مفهوم [[امنیت]] است؛ از این رو [[امنیت فردی]] نقطه عزیمت برای تحلیل‌های گسترده‌تر از امنیت است. نکته مهم اینکه [[دولت]] منشأ اصلی [[تهدید]] افراد و نیز امنیت افراد قلمداد می‌شود؛ در مقابل افراد نیز علت اصلی و نیز منشأ برخی محدودیت‌ها برای فعالیت‌های دولت‌اند که برای تأمین امنیت انجام می‌دهد؛ بنابراین با توجه به اینکه افراد منبع اولیه ناامنی یکدیگر هستند، مسئله امنیت فردی ابعاد گسترده‌تر [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] می‌یابد<ref>باری بوزان، مردم، دولت‌ها و هراس، ص۵۱.</ref>.
 
===نسبت با امنیت ملی===
در اینجا ممکن است این [[پرسش]] مطرح شود که چرا با وجود لحاظ نشدن امنیت فردی در تقسیم‌بندی بوزان و ماندل از امنیت، ما در این پژوهش به این امنیت پرداخته‌ایم؟ در این خصوص با تمسک به نظریه باری بوزان و تحلیل او از امنیت و پیوند [[امنیت ملی]] (مشتمل بر پنج نوع [[امنیت نظامی]]، سیاسی ـ [[فرهنگی]]، [[اقتصادی]]، اجتماعی و زیست محیطی) با امنیت فردی باید گفت امنیت فردی دست کم از چهار طریق، آثار چشمگیری بر امنیت ملی می‌گذارد: اول افراد یا گروه‌های شبه دولتی مانند [[تروریست‌ها]] و جدایی‌طلبان؛ دوم نقش [[شهروندان]] به عنوان ستون پنجم احتمالی در حمایت از منافع دولت دیگر؛ سوم فشارهای کلی سیاسی و محدودیت‌هایی که شهروندان بر دولت [[تحمیل]] می‌کنند که در قالب افکار عمومی تجلی می‌یابد؛ چهارم نقش افراد به عنوان [[رهبران]] دولت که هرکدام دارای دنیای خاص [[نگرانی‌ها]] و دیدگاه‌های [[امنیتی]] خود هستند<ref>باری بوزان، مردم، دولت‌ها و هراس، ص۷۰-۷۲.</ref>. در واقع امنیت فردی گروه‌های نفوذ، رهبران دولت و افکار عمومی بر امنیت‌های پنج‌گانه یادشده تأثیر می‌گذارد.
در اینجا ممکن است این [[پرسش]] مطرح شود که چرا با وجود لحاظ نشدن امنیت فردی در تقسیم‌بندی بوزان و ماندل از امنیت، ما در این پژوهش به این امنیت پرداخته‌ایم؟ در این خصوص با تمسک به نظریه باری بوزان و تحلیل او از امنیت و پیوند [[امنیت ملی]] (مشتمل بر پنج نوع [[امنیت نظامی]]، سیاسی ـ [[فرهنگی]]، [[اقتصادی]]، اجتماعی و زیست محیطی) با امنیت فردی باید گفت امنیت فردی دست کم از چهار طریق، آثار چشمگیری بر امنیت ملی می‌گذارد: اول افراد یا گروه‌های شبه دولتی مانند [[تروریست‌ها]] و جدایی‌طلبان؛ دوم نقش [[شهروندان]] به عنوان ستون پنجم احتمالی در حمایت از منافع دولت دیگر؛ سوم فشارهای کلی سیاسی و محدودیت‌هایی که شهروندان بر دولت [[تحمیل]] می‌کنند که در قالب افکار عمومی تجلی می‌یابد؛ چهارم نقش افراد به عنوان [[رهبران]] دولت که هرکدام دارای دنیای خاص [[نگرانی‌ها]] و دیدگاه‌های [[امنیتی]] خود هستند<ref>باری بوزان، مردم، دولت‌ها و هراس، ص۷۰-۷۲.</ref>. در واقع امنیت فردی گروه‌های نفوذ، رهبران دولت و افکار عمومی بر امنیت‌های پنج‌گانه یادشده تأثیر می‌گذارد.
 
===جایگاه و اهمیت در اسلام===
از سوی دیگر بسیاری از [[احکام فقهی]] ناظر بر فرد و [[حقوق]] اوست و حتی [[مصالح]] خمسه که [[احکام شرعی]] [[تابعی]] از آنهاست، در وهله نخست ناظر بر [[تکالیف]] و حقوق فرد است؛ از این رو لازم است افزون بر انواع امنیت که باری بوزان و رابرت ماندل برشمرده‌اند و مبنای بحث حاضر قرار گرفته، [[امنیت فردی]] نیز از منظر [[فقه]] بررسی شود. امنیت فردی، مصونیت و [[حرمت]] یک شخص از تعرض و [[تجاوز به حقوق]] مشروعش، اعم از [[جان]]، [[مال]]، [[آبرو]] و [[آزادی]] است؛ یعنی [[حقوق]] و حریم خصوصی او نقض نشود و [[اختیار]] و آزادی فردی او سلب نگردد. آنچه امنیت فردی افراد یک [[جامعه]] را [[تهدید]] می‌کند، [[رفتار]] [[خشونت]] آمیز، ضدبشری، توهین‌آمیز، بدجنسی و بی‌تفاوتی درباره همنوعان است<ref>احمد جهان بزرگی، امنیت در نظام سیاسی اسلام، ص۵۱.</ref>.
از سوی دیگر بسیاری از [[احکام فقهی]] ناظر بر فرد و [[حقوق]] اوست و حتی [[مصالح]] خمسه که [[احکام شرعی]] [[تابعی]] از آنهاست، در وهله نخست ناظر بر [[تکالیف]] و حقوق فرد است؛ از این رو لازم است افزون بر انواع امنیت که باری بوزان و رابرت ماندل برشمرده‌اند و مبنای بحث حاضر قرار گرفته، [[امنیت فردی]] نیز از منظر [[فقه]] بررسی شود. امنیت فردی، مصونیت و [[حرمت]] یک شخص از تعرض و [[تجاوز به حقوق]] مشروعش، اعم از [[جان]]، [[مال]]، [[آبرو]] و [[آزادی]] است؛ یعنی [[حقوق]] و حریم خصوصی او نقض نشود و [[اختیار]] و آزادی فردی او سلب نگردد. آنچه امنیت فردی افراد یک [[جامعه]] را [[تهدید]] می‌کند، [[رفتار]] [[خشونت]] آمیز، ضدبشری، توهین‌آمیز، بدجنسی و بی‌تفاوتی درباره همنوعان است<ref>احمد جهان بزرگی، امنیت در نظام سیاسی اسلام، ص۵۱.</ref>.


خط ۱۶: خط ۱۷:


[[اسلام]] برای فرد در برابر جامعه، دولت یا گروه‌ها، [[ارزش]] بسیاری قایل است و ارزش جان یک فرد را مساوی ارزش جان همه [[انسان‌ها]] قلمداد می‌کند<ref>{{متن قرآن|مِنْ أَجْلِ ذَلِكَ كَتَبْنَا عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ بَعْدَ ذَلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ}} «به همین روی بر بنی اسرائیل مقرر داشتیم که هرکس تنی را -جز به قصاص یا به کیفر تبهکاری در روی زمین- بکشد چنان است که تمام مردم را کشته است و هر که آن را زنده بدارد چنان است که همه مردم را زنده داشته است؛ و بی‌گمان پیامبران ما برای آنان برهان‌ها (ی روشن) آوردند آنگاه بسیاری از ایشان از آن پس، در زمین گزافکارند» سوره مائده، آیه ۳۲.</ref>. بر همین اساس است که در تعالیم و [[روایات اسلامی]]، تضمین [[حرمت]] افراد، از جمله [[حفظ]] آبروی آنها، یک [[ارزش]] به شمار می‌رود: «باید دورترین [[مردم]] از تو و مبغوض‌ترین آنان نزد تو کسی باشد که پیوسته در پی [[عیب]] [[مردمان]] است؛ همانا در مردم لغزش‌هایی است که [[حاکم]] از هر کس دیگر به پوشانیدن آن سزاوارتر است. پس در جستجوی امور پنهان مباش، [[وظیفه]] تو [[پاک]] کردن ظواهر است و این [[پروردگار]] است که بر آنچه از تو [[نهان]] است، [[حکم]] می‌کند. پس تا آنجا که می‌توانی، عیب را بپوشان تا [[خداوند]] نیز آنچه را [[دوست]] داری از مردم مخفی بماند، بپوشاند»<ref>{{متن حدیث|وَ لْيَكُنْ أَبْعَدَ رَعِيَّتِكَ مِنْكَ وَ أَشْنَأَهُمْ عِنْدَكَ أَطْلَبُهُمْ لِمَعَايِبِ النَّاسِ فَإِنَّ فِي النَّاسِ عُيُوباً الْوَالِي أَحَقُّ مَنْ سَتَرَهَا فَلَا تَكْشِفَنَّ عَمَّا غَابَ عَنْكَ مِنْهَا فَإِنَّمَا عَلَيْكَ تَطْهِيرُ مَا ظَهَرَ لَكَ وَ اللَّهُ يَحْكُمُ عَلَى مَا غَابَ عَنْكَ فَاسْتُرِ الْعَوْرَةَ مَا اسْتَطَعْتَ}}، سیدرضی، نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>.
[[اسلام]] برای فرد در برابر جامعه، دولت یا گروه‌ها، [[ارزش]] بسیاری قایل است و ارزش جان یک فرد را مساوی ارزش جان همه [[انسان‌ها]] قلمداد می‌کند<ref>{{متن قرآن|مِنْ أَجْلِ ذَلِكَ كَتَبْنَا عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ بَعْدَ ذَلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ}} «به همین روی بر بنی اسرائیل مقرر داشتیم که هرکس تنی را -جز به قصاص یا به کیفر تبهکاری در روی زمین- بکشد چنان است که تمام مردم را کشته است و هر که آن را زنده بدارد چنان است که همه مردم را زنده داشته است؛ و بی‌گمان پیامبران ما برای آنان برهان‌ها (ی روشن) آوردند آنگاه بسیاری از ایشان از آن پس، در زمین گزافکارند» سوره مائده، آیه ۳۲.</ref>. بر همین اساس است که در تعالیم و [[روایات اسلامی]]، تضمین [[حرمت]] افراد، از جمله [[حفظ]] آبروی آنها، یک [[ارزش]] به شمار می‌رود: «باید دورترین [[مردم]] از تو و مبغوض‌ترین آنان نزد تو کسی باشد که پیوسته در پی [[عیب]] [[مردمان]] است؛ همانا در مردم لغزش‌هایی است که [[حاکم]] از هر کس دیگر به پوشانیدن آن سزاوارتر است. پس در جستجوی امور پنهان مباش، [[وظیفه]] تو [[پاک]] کردن ظواهر است و این [[پروردگار]] است که بر آنچه از تو [[نهان]] است، [[حکم]] می‌کند. پس تا آنجا که می‌توانی، عیب را بپوشان تا [[خداوند]] نیز آنچه را [[دوست]] داری از مردم مخفی بماند، بپوشاند»<ref>{{متن حدیث|وَ لْيَكُنْ أَبْعَدَ رَعِيَّتِكَ مِنْكَ وَ أَشْنَأَهُمْ عِنْدَكَ أَطْلَبُهُمْ لِمَعَايِبِ النَّاسِ فَإِنَّ فِي النَّاسِ عُيُوباً الْوَالِي أَحَقُّ مَنْ سَتَرَهَا فَلَا تَكْشِفَنَّ عَمَّا غَابَ عَنْكَ مِنْهَا فَإِنَّمَا عَلَيْكَ تَطْهِيرُ مَا ظَهَرَ لَكَ وَ اللَّهُ يَحْكُمُ عَلَى مَا غَابَ عَنْكَ فَاسْتُرِ الْعَوْرَةَ مَا اسْتَطَعْتَ}}، سیدرضی، نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>.
 
===تعریف در فقه اسلامی===
با توجه به اینکه در [[آموزه‌های دینی]] و به طور خاص در [[دانش]] [[فقه]]، انجام معروف، [[امنیت]] آفرین است و [[ارتکاب معصیت]] ناامنی ایجاد می‌کند، [[امنیت فردی]] از منظر فقه را می‌توان این‌گونه تعریف کرد: فرد با انجام دادن یا انجام ندادن تکالیفی مانند انجام واجبات و [[مستحبات]] و ترک محرمات مانند خودکشی و مکروهات، برای خود مصونیتی [[تولید]] می‌کند تا از آسیب، تعرض و تهدیدهایی همچون [[ظلم]]، [[گناه]]، تهدیدهای جانی، [[مالی]] و عرضی، فشارهای [[روحی]] و روانی در [[امان]] بماند تا به وضعیت [[آرامش]] و [[اطمینان]] خاطر و آسودگی معرف در [[اسلام]] دست یابد یا وضعیت [[امن]] و آرام خود را حفظ کند<ref>[[محمد اسماعیل نباتیان|نباتیان، محمد اسماعیل]]، [[فقه و امنیت (کتاب)|فقه و امنیت]] ص ۴۳.</ref>.
با توجه به اینکه در [[آموزه‌های دینی]] و به طور خاص در [[دانش]] [[فقه]]، انجام معروف، [[امنیت]] آفرین است و [[ارتکاب معصیت]] ناامنی ایجاد می‌کند، [[امنیت فردی]] از منظر فقه را می‌توان این‌گونه تعریف کرد: فرد با انجام دادن یا انجام ندادن تکالیفی مانند انجام واجبات و [[مستحبات]] و ترک محرمات مانند خودکشی و مکروهات، برای خود مصونیتی [[تولید]] می‌کند تا از آسیب، تعرض و تهدیدهایی همچون [[ظلم]]، [[گناه]]، تهدیدهای جانی، [[مالی]] و عرضی، فشارهای [[روحی]] و روانی در [[امان]] بماند تا به وضعیت [[آرامش]] و [[اطمینان]] خاطر و آسودگی معرف در [[اسلام]] دست یابد یا وضعیت [[امن]] و آرام خود را حفظ کند<ref>[[محمد اسماعیل نباتیان|نباتیان، محمد اسماعیل]]، [[فقه و امنیت (کتاب)|فقه و امنیت]] ص ۴۳.</ref>.


۲۱۸٬۹۱۵

ویرایش