نفاق در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخهها
←منابع
(←منابع) |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
==منافقین== | ==منافقین== | ||
منافقین به گروهی که از روی [[عناد]] و با [[سوءنیت]]، [[جریان انحرافی]] در [[جامعه اسلامی]] به وجود میآورند و زمینه [[شورش]]، و [[نافرمانی]] را بهطور خزنده و [[مستتر]] فراهم میآورند و در ظاهر خود را با جریان قانونی و عادی [[دولت اسلامی]] هماهنگ میکنند و از پوششهای به ظاهر [[اسلامی]]، در مخفی نگهداشتن مقاصد خود استفاده میکنند، [[منافقان]] گفته میشود؛ چنانکه مشابه آن را در جریان [[مسجد ضرار]] [[مشاهده]] میکنیم که [[پیامبر]] با شدت و [[قاطعیت]] با آن برخورد کرد و حتی به قیمت [[تخریب]] مسجد ضرار [[توطئه]] خزنده بانیان مسجد ضرار را [[سرکوب]] کرد. کیفیت برخورد با این نوع جریانهای [[سیاسی]] [[نفاق]] را میتوان از [[آیات]] متعدد [[قرآن]] که در این زمینه نازل شده، به ویژه در [[سوره بقره]] و [[سوره]] منافقین بهدست آورد، گرچه دولت اسلامی با این گروه قاطعانه برخورد میکند، ولی از نظر [[فقهی]] از [[بغاة]] محسوب نمیشوند<ref>فقه سیاسی، ج۳، ص۳۱۱ – ۳۱۹.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۲]]، ص ۶۴۱.</ref> | منافقین به گروهی که از روی [[عناد]] و با [[سوءنیت]]، [[جریان انحرافی]] در [[جامعه اسلامی]] به وجود میآورند و زمینه [[شورش]]، و [[نافرمانی]] را بهطور خزنده و [[مستتر]] فراهم میآورند و در ظاهر خود را با جریان قانونی و عادی [[دولت اسلامی]] هماهنگ میکنند و از پوششهای به ظاهر [[اسلامی]]، در مخفی نگهداشتن مقاصد خود استفاده میکنند، [[منافقان]] گفته میشود؛ چنانکه مشابه آن را در جریان [[مسجد ضرار]] [[مشاهده]] میکنیم که [[پیامبر]] با شدت و [[قاطعیت]] با آن برخورد کرد و حتی به قیمت [[تخریب]] مسجد ضرار [[توطئه]] خزنده بانیان مسجد ضرار را [[سرکوب]] کرد. کیفیت برخورد با این نوع جریانهای [[سیاسی]] [[نفاق]] را میتوان از [[آیات]] متعدد [[قرآن]] که در این زمینه نازل شده، به ویژه در [[سوره بقره]] و [[سوره]] منافقین بهدست آورد، گرچه دولت اسلامی با این گروه قاطعانه برخورد میکند، ولی از نظر [[فقهی]] از [[بغاة]] محسوب نمیشوند<ref>فقه سیاسی، ج۳، ص۳۱۱ – ۳۱۹.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۲]]، ص ۶۴۱.</ref> | ||
==منافقین== | |||
[[نفاق]] در لغت به معنای پنهان کردن [[کفر]] و [[تظاهر]] به [[ایمان]] یا پنهان کردن [[دشمنی]] و تظاهر به [[دوستی]] است<ref>ابراهیم مصطفی و دیگران، المعجم الوسیط، ج۲، ص۹۴۲؛ هاشمی شاهرودی، موسوعه الفقه الإسلامی طبقا لمذهب أهل البیت{{عم}}، ج۱، ص۳۸.</ref>. از [[صدر اسلام]]، [[منافقان]] نقش مخرب و تأثیرگذاری در [[ناامن]] کردن مدینهالنبی داشتند؛ به طوری که یک [[سوره]] مستقل در [[قرآن کریم]] به بیان اوصاف [[مذموم]] آنان اختصاص یافته و در سورههای متعدد، ۳۸ [[آیه]] به ویژگیهای منافقان و نقش آنان در ایجاد [[ناامنی]] و آسیب رساندن به [[جامعه]] اشاره شده است. از نظر [[قرآن]]، در درون و [[قلب]] منافق [[مرضی]] هست که او را به [[پلیدی]] وامیدارد و [[خداوند]] هم به واسطه همین پلیدی، این [[مرض]] را در قلبش افزون میکند {{متن قرآن|فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا}}<ref>«به دل بیمارییی دارند و خداوند بر بیماریشان افزود» سوره بقره، آیه ۱۰.</ref> [[بیماری]] ذاتی منافق باعث میشود او حتی علیه [[خدا]] نیز [[نیرنگ]] بکند: {{متن قرآن|إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ}}<ref>«بیگمان منافقان، با خداوند نیرنگ میبازند و او نیز با آنان تدبیر میکند و (اینان) چون به نماز ایستند با گرانجانی میایستند، برابر مردم ریا میورزند و خداوند را جز اندکی یاد نمیکنند» سوره نساء، آیه ۱۴۲.</ref>. | |||
به علت نقش مخرب منافقان، خداوند در قرآن هر جا که از آنان نام برده، به شدیدترین عذابها [[انذار]] داده است: {{متن قرآن|بَشِّرِ الْمُنَافِقِينَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا}}<ref>«به منافقان نوید ده که عذابی دردناک خواهند داشت!» سوره نساء، آیه ۱۳۸.</ref> و {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ جَامِعُ الْمُنَافِقِينَ وَالْكَافِرِينَ فِي جَهَنَّمَ جَمِيعًا}}<ref>«به راستی خداوند همه منافقان و کافران را یک جا در دوزخ فراهم میآورد» سوره نساء، آیه ۱۴۰.</ref> حتی بر [[عقوبت]] [[منافق]] در [[دنیا]] نیز دستور داده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ}}<ref>«ای پیامبر! با کافران و منافقان جهاد کن و بر آنان سخت بگیر و جایگاهشان دوزخ است و (این) پایانه، بد است» سوره توبه، آیه ۷۳.</ref>. | |||
[[بیماری]] ذاتی و [[قلبی]] [[نفاق]] سبب بروز [[افعال]] و [[افکار]] [[ناپسند]] و [[پلید]] از او میشود؛ به طوری که [[خداوند]] [[آینده]] پر از [[ناامنی]] و [[فساد]] بر اثر [[حکومت]] [[منافقان]] را ترسیم میکند و میفرماید: {{متن قرآن|فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَتُقَطِّعُوا أَرْحَامَكُمْ * أُولَئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَأَعْمَى أَبْصَارَهُمْ}}<ref>«آیا جز این امید دارید که چون (از کتاب خداوند) رو بگردانید، در زمین تباهی انگیزید و پیوندتان را با خویشاوندان بگسلید؟ * آنان کسانی هستند که خداوند آنان را لعنت کرده است و ناشنوایشان ساخته و چشمهاشان را نابینا کرده است» سوره محمد، آیه ۲۲.</ref> از این روست که خداوند پیامبرش را از منافقان - به عنوان یک خطر بزرگ -<ref>راغب اصفهانی، المفردات الفاظ القرآن، ص۱۰۹، به نقل از: حسینعلی منتظری، مبانی فقهی حکومت اسلامی، ج۴، ص۳۵۳.</ref> بر [[حذر]] میدارد: {{متن قرآن|هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ}}<ref>«آنان دشمنند، از آنها دوری گزین! خدایشان لعنت کناد! چگونه (از حق) بازگردانده میشوند؟» سوره منافقون، آیه ۴.</ref> با توجه به ویژگیهای منافقان و [[انذار]] و هشداری که [[خدا]] میدهد، [[پیامبر]]{{صل}}- به [[روایت]] [[امام علی]]{{ع}} در [[نهج البلاغه]] - [[تهدید]] اصلی بر [[نظام اسلامی]] را از جانب منافقان میدانند: {{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} إِنِّي لَا أَخَافُ عَلَى أُمَّتِي مُؤْمِناً وَ لَا مُشْرِكاً... وَ لَكِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ كُلَّ مُنَافِقِ الْجَنَانِ عَالِمِ اللِّسَانِ يَقُولُ مَا تَعْرِفُونَ وَ يَفْعَلُ مَا تُنْكِرُونَ}}<ref>سید رضی، نهج البلاغه، نامه ۲۷.</ref>: «من بر [[امت اسلامی]]، نه از [[مؤمن]] میترسم و نه از [[مشرک]]؛... من بر شما [[مسلمانان]] از منافقی [[ترس]] دارم که دارای این صفات [[زشت]] است: دودل و [[منافق]] است». | |||
همچنین [[حضرت علی]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|أُحَذِّرُكُمْ أَهْلَ النِّفَاقِ فَإِنَّهُمُ الضَّالُّونَ الْمُضِلُّونَ وَ الزَّالُّونَ الْمُزِلُّونَ يَتَلَوَّنُونَ أَلْوَاناً}}<ref>سید رضی، نهج البلاغه، خطبه ۱۸۵.</ref>: «من شما [[ملت]] را از [[منافقان]] میترسانم؛ زیرا این [[طایفه]] هم خودشان گمراهاند و هم دیگران را به [[گمراهی]] میکشند؛ هم خودشان خلافکار و خطاکارند و هم دیگران را به [[خطا]] و خلاف وا میدارند و خود را به رنگهای گوناگون جلوه میدهند». | |||
منافق هم نفس و [[جان]] [[مردم]] را [[تهدید]] میکند و هم [[دین]] و اعتقاداتشان، در صورت به [[قدرت]] رسیدنشان، همه [[مقاصد خمسه]] [[شرعی]] را به مخاطره میاندازد. در واقع منافق با [[تظاهر]] به [[دینداری]] و [[سلامت نفس]]، از عوامل اصلی [[ناامنی]] [[سیاسی]] و [[فرهنگی]] در [[نظام اسلامی]] شمرده میشود و چون در [[لباس]] دین و [[دوست]] وارد معرکه [[منازعه]] میشود، بیشترین تأثیر مخرب را بر جان و [[مال]] و دین مردم میگذارد و [[کتاب و سنت]] و متون [[فقهی]] به روشنی بر این امر تأکید دارند<ref>حسینعلی منتظری، نظام الحکم فی الاسلام، ص۳۶۴.</ref>؛ به طوری که حتی [[استغفار]] برای منافقان [[حرام]] است<ref>سید محمود هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه، ج۱، ص۴۴۰.</ref>.<ref>[[محمد اسماعیل نباتیان|نباتیان، محمد اسماعیل]]، [[فقه و امنیت (کتاب)|فقه و امنیت]] ص ۱۸۹.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۶۸: | خط ۷۷: | ||
# [[پرونده:1100676.jpg|22px]] [[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|'''فقه سیاسی اسلام''']] | # [[پرونده:1100676.jpg|22px]] [[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|'''فقه سیاسی اسلام''']] | ||
# [[پرونده:1100701.jpg|22px]] [[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه فقه سیاسی ج۲''']] | # [[پرونده:1100701.jpg|22px]] [[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه فقه سیاسی ج۲''']] | ||
# [[پرونده:IM010643.jpg|22px]] [[محمد اسماعیل نباتیان|نباتیان، محمد اسماعیل]]، [[فقه و امنیت (کتاب)|'''فقه و امنیت''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||