پرش به محتوا

امنیت سیاسی در فقه اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۶ دسامبر ۲۰۲۳
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱۷۰: خط ۱۷۰:
#'''[[جهاد]]''': جهاد از احکام بسیار تأثیرگذار در فقه به شمار می‌رود و عامل مهمی در [[حراست از کیان اسلامی]] شمرده می‌شود و به دلیل جایگاه خاص آن، [[مجاهدان]] [[مقام]] والایی پیش [[خداوند]] دارند و در [[روایات]] با تعابیری چون {{متن حدیث|بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّةِ}}، {{متن حدیث|دِرْعُ اللَّهِ الْحَصِينَةُ}} و {{متن حدیث|جُنَّتُهُ الْوَثِيقَةُ}} به وصف و [[مدح]] جهاد اشاره شده است<ref>سید رضی، نهج البلاغه، خطبه ۲۷.</ref>. در بحث حراست از نظام اسلامی، عمدتاً [[جهاد دفاعی]] مطرح است؛ گرچه [[جهاد ابتدایی]] نیز - چه با [[هدف]] [[دعوت]] و چه به عنوان [[دفاع]] پیشگیرانه - می‌تواند در این خصوص مورد توجه قرارگیرد. [[وجوب]] جهاد دفاعی متوقف بر [[وجود امام معصوم]] نیست و قاطبه [[فقهای شیعه]] در باب جهاد دفاعی بر جواز یا وجوب آن [[حکم]] کرده‌اند<ref>محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۴۶؛ سیدروح الله موسوی خمینی، ترجمه تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۸۵.</ref>. البته برخی از [[فقها]] حتی وجوب جهاد ابتدایی را نیز مستلزم وجود امام معصوم نمی‌دانند و حضور [[امام عادل]] غیر [[معصوم]] ([[فقیه جامع الشرایط]]) را نیز کافی می‌دانند<ref>حسینعلی منتظری، دراسات فی الولایه الفقیه، ج۱، ص۲۳۸.</ref>. غایت [[وجوب جهاد]]، حفظ و امنیت [[مسلمانان]] و امنیت سرزمین اسلامی در برابر [[باغیان]] ([[دشمنان داخلی]]) و [[کافران]] [[متجاوز]] است<ref>سیدروح الله موسوی خمینی، ترجمه تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۸۵-۴۸۶.</ref>. این [[هدف]] از چنان اهمیتی برخوردار است که [[صاحب جواهر]] [[دفاع]] از آن را حتی در [[حکومت جائر]] - البته نه با هدف مساعدت [[حاکم جائر]] - نیز [[واجب]] می‌داند<ref>محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۴۷.</ref>. با [[عنایت]] به این [[غایت]]، در روند [[جهاد]] هر [[زمان]] که [[احساس]] شود ترک [[جنگ]] و انجام [[صلح]] به [[مصلحت نظام]] است، لازم است تحت شرایطی و لحاظ [[عزت]] [[مسلمین]] و [[امنیت]] [[کیان اسلامی]] به آن گردن نهاده شود<ref>محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۴۹؛ شهید ثانی، الروضه البهیه، ج۱، ص۲۲۰-۲۲۱.</ref>.
#'''[[جهاد]]''': جهاد از احکام بسیار تأثیرگذار در فقه به شمار می‌رود و عامل مهمی در [[حراست از کیان اسلامی]] شمرده می‌شود و به دلیل جایگاه خاص آن، [[مجاهدان]] [[مقام]] والایی پیش [[خداوند]] دارند و در [[روایات]] با تعابیری چون {{متن حدیث|بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّةِ}}، {{متن حدیث|دِرْعُ اللَّهِ الْحَصِينَةُ}} و {{متن حدیث|جُنَّتُهُ الْوَثِيقَةُ}} به وصف و [[مدح]] جهاد اشاره شده است<ref>سید رضی، نهج البلاغه، خطبه ۲۷.</ref>. در بحث حراست از نظام اسلامی، عمدتاً [[جهاد دفاعی]] مطرح است؛ گرچه [[جهاد ابتدایی]] نیز - چه با [[هدف]] [[دعوت]] و چه به عنوان [[دفاع]] پیشگیرانه - می‌تواند در این خصوص مورد توجه قرارگیرد. [[وجوب]] جهاد دفاعی متوقف بر [[وجود امام معصوم]] نیست و قاطبه [[فقهای شیعه]] در باب جهاد دفاعی بر جواز یا وجوب آن [[حکم]] کرده‌اند<ref>محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۴۶؛ سیدروح الله موسوی خمینی، ترجمه تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۸۵.</ref>. البته برخی از [[فقها]] حتی وجوب جهاد ابتدایی را نیز مستلزم وجود امام معصوم نمی‌دانند و حضور [[امام عادل]] غیر [[معصوم]] ([[فقیه جامع الشرایط]]) را نیز کافی می‌دانند<ref>حسینعلی منتظری، دراسات فی الولایه الفقیه، ج۱، ص۲۳۸.</ref>. غایت [[وجوب جهاد]]، حفظ و امنیت [[مسلمانان]] و امنیت سرزمین اسلامی در برابر [[باغیان]] ([[دشمنان داخلی]]) و [[کافران]] [[متجاوز]] است<ref>سیدروح الله موسوی خمینی، ترجمه تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۸۵-۴۸۶.</ref>. این [[هدف]] از چنان اهمیتی برخوردار است که [[صاحب جواهر]] [[دفاع]] از آن را حتی در [[حکومت جائر]] - البته نه با هدف مساعدت [[حاکم جائر]] - نیز [[واجب]] می‌داند<ref>محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۴۷.</ref>. با [[عنایت]] به این [[غایت]]، در روند [[جهاد]] هر [[زمان]] که [[احساس]] شود ترک [[جنگ]] و انجام [[صلح]] به [[مصلحت نظام]] است، لازم است تحت شرایطی و لحاظ [[عزت]] [[مسلمین]] و [[امنیت]] [[کیان اسلامی]] به آن گردن نهاده شود<ref>محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۴۹؛ شهید ثانی، الروضه البهیه، ج۱، ص۲۲۰-۲۲۱.</ref>.
#'''[[مرابطه]]، [[مرزبانی]] از [[کیان اسلام]]''': مرابطه به مرزبانی از حدود و [[ثغور]] [[سرزمین‌های اسلامی]] گفته می‌شود<ref>محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۸.</ref>. [[روایات]] بسیاری بر اهمیت [[رباطه]] تأکید کرده‌اند<ref>امام سجاد، صحیفه السجادیه، ص۱۲۶-۱۲۸؛ شیخ بهائی، جامع عباسی، ص۱۵۱؛ ابوالفضل شکوری، فقه سیاسی اسلام، ص۱۵.</ref>. نکته مهم اینکه رباطه در مواقعی حتی در عصر [[غیبت امام]] [[معصوم]]، [[حکم]] [[وجوب کفایی]] می‌یابد<ref>محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۸-۳۹.</ref>. قاطبه [[فقها]] هم بر [[استحباب]] مرابطه و هم گاهی بر وجوب کفایی آن بر عموم [[مسلمانان]] - و نه فقط [[دولت اسلامی]] - تأکید کرده‌اند<ref>عباسعلی عمید زنجانی، فقه سیاسی، ص۲۵۱.</ref>.
#'''[[مرابطه]]، [[مرزبانی]] از [[کیان اسلام]]''': مرابطه به مرزبانی از حدود و [[ثغور]] [[سرزمین‌های اسلامی]] گفته می‌شود<ref>محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۸.</ref>. [[روایات]] بسیاری بر اهمیت [[رباطه]] تأکید کرده‌اند<ref>امام سجاد، صحیفه السجادیه، ص۱۲۶-۱۲۸؛ شیخ بهائی، جامع عباسی، ص۱۵۱؛ ابوالفضل شکوری، فقه سیاسی اسلام، ص۱۵.</ref>. نکته مهم اینکه رباطه در مواقعی حتی در عصر [[غیبت امام]] [[معصوم]]، [[حکم]] [[وجوب کفایی]] می‌یابد<ref>محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۸-۳۹.</ref>. قاطبه [[فقها]] هم بر [[استحباب]] مرابطه و هم گاهی بر وجوب کفایی آن بر عموم [[مسلمانان]] - و نه فقط [[دولت اسلامی]] - تأکید کرده‌اند<ref>عباسعلی عمید زنجانی، فقه سیاسی، ص۲۵۱.</ref>.
#'''[[دارالاسلام]]''': دارالاسلام [[کشور]] و [[سرزمین]] [[امت اسلامی]] و آن قسمت از [[جهان]] است که در [[قلمرو اسلام]] است و [[زندگی]] در آن تحت [[نفوذ]] [[احکام اسلام]] است. در [[فقه اسلامی]]، در ابوابی چون جهاد، مرابطه، محاربه و [[بغی]] به مبحث دارالاسلام توجه شد و [[تأمین امنیت]] آن از [[واجبات]] شمرده شده است<ref>سید محمود هاشمی شاهرودی، بایسته‌های فقه جزاء، ص۲۱۰؛ محمد حسین نائینی، تنبیه الامه و تنزیه المله، ص۳۹؛ سید روح الله موسوی خمینی، صحیفه امام، ج۱۱، ص۱۰۸؛ ج۱۹، صص ۱۵۳ و ۱۷۳؛ حسینعلی منتظری، دراسات فی الولایه الفقیه، ج۱، ص۳۱۰.</ref>. با عنایت به توجه فقها به مبحث «دار»‌ها در [[فقه]]، بر بحث «دار»‌ها آثار [[حقوقی]] و [[فقهی]] بسیاری بار می‌شود؛ از این رو [[اختلاف]] نظر [[فقها]] در تعریف [[دارالاسلام]] اهمیت می‌یابد<ref>سید محمود هاشمی شاهرودی، بایسته‌های فقه جزا، ص۲۳۳-۲۳۴.</ref>. اما نکته درخور توجه و [[تأمل]] در خصوص دارالاسلام این است که بر اساس تعاریف فوق از دارالاسلام، عملاً دولت‌های مدرن امروزی را نمی‌توان در قالب دارالاسلام با آن ویژگی‌های یاد شده تعریف کرد و [[امنیت]] برخی را بر برخی دیگر ترجیح داد؛ ولی در شرایط موجود اگر در میان [[امت اسلامی]] یا [[ملت]] [[مسلمان]]، پایگاه حقی (مانند [[نظام جمهوری اسلامی]]) شکل گیرد که می‌تواند به عنوان ام‌القرای امت اسلامی - با [[قدرتمند]] شدن - از [[حقوق]] امت اسلامی در برابر [[دارالحرب]] یا هر [[دشمن]] دیگری [[دفاع]] کند، به [[اعتقاد]] بعضی از فقهای بزرگ، امنیت این پایگاه در [[اولویت]] قرار می‌گیرد. از جمله [[فقیه]] سترگ، [[امام خمینی]] ضمن اعتقاد به همین نظر می‌نویسد: «الآن [[جمهوری اسلامی]] یعنی [[اسلام]] و این امانتی است بزرگ که باید از آن [[حفاظت]] کرد»<ref>سید روح الله موسوی خمینی، صحیفه امام، ج۱۹، ص۱۷۳.</ref>؛ زیرا «اگر [[ایران]] [[شکست]] بخورد، [[مستضعفین]] شکست خورده‌اند»<ref>سید روح الله موسوی خمینی، صحیفه امام، ج۱۱، ص۱۰۸.</ref>. ایشان در ادامه می‌نویسد: «مسئله [[حفظ]] نظام جمهوری اسلامی در این عصر و با وضعی که در [[دنیا]] [[مشاهده]] می‌شود و با این نشانه گیری‌هایی که از [[چپ و راست]] و دور و نزدیک نسبت به این مولود [[شریف]] می‌شود، از اهم [[واجبات عقلی]] و [[شرعی]] است. حفظ نظام جمهوری اسلامی یک [[واجب عینی]] است... از [[نماز]] اهمیتش بیشتر است»<ref>سید روح الله موسوی خمینی، صحیفه امام، ج۱۹، ص۱۵۳.</ref>.
#'''[[دارالاسلام]]''': دارالاسلام [[کشور]] و [[سرزمین]] [[امت اسلامی]] و آن قسمت از [[جهان]] است که در [[قلمرو اسلام]] است و [[زندگی]] در آن تحت [[نفوذ]] [[احکام اسلام]] است. در [[فقه اسلامی]]، در ابوابی چون جهاد، مرابطه، محاربه و [[بغی]] به مبحث دارالاسلام توجه شد و [[تأمین امنیت]] آن از [[واجبات]] شمرده شده است<ref>سید محمود هاشمی شاهرودی، بایسته‌های فقه جزاء، ص۲۱۰؛ محمد حسین نائینی، تنبیه الامه و تنزیه المله، ص۳۹؛ سید روح الله موسوی خمینی، صحیفه امام، ج۱۱، ص۱۰۸؛ ج۱۹، صص ۱۵۳ و ۱۷۳؛ حسینعلی منتظری، دراسات فی الولایه الفقیه، ج۱، ص۳۱۰.</ref>. با عنایت به توجه فقها به مبحث «دار»‌ها در [[فقه]]، بر بحث «دار»‌ها آثار [[حقوقی]] و [[فقهی]] بسیاری بار می‌شود؛ از این رو [[اختلاف]] نظر [[فقها]] در تعریف [[دارالاسلام]] اهمیت می‌یابد<ref>سید محمود هاشمی شاهرودی، بایسته‌های فقه جزا، ص۲۳۳-۲۳۴.</ref>. اما نکته درخور توجه و [[تأمل]] در خصوص دارالاسلام این است که بر اساس تعاریف فوق از دارالاسلام، عملاً دولت‌های مدرن امروزی را نمی‌توان در قالب دارالاسلام با آن ویژگی‌های یاد شده تعریف کرد و [[امنیت]] برخی را بر برخی دیگر ترجیح داد؛ ولی در شرایط موجود اگر در میان [[امت اسلامی]] یا [[ملت]] [[مسلمان]]، پایگاه حقی (مانند [[نظام جمهوری اسلامی]]) شکل گیرد که می‌تواند به عنوان ام‌القرای امت اسلامی - با [[قدرتمند]] شدن - از [[حقوق]] امت اسلامی در برابر [[دارالحرب]] یا هر [[دشمن]] دیگری [[دفاع]] کند، به [[اعتقاد]] بعضی از فقهای بزرگ، امنیت این پایگاه در [[اولویت]] قرار می‌گیرد. از جمله [[فقیه]] سترگ، [[امام خمینی]] ضمن اعتقاد به همین نظر می‌نویسد: «الآن [[جمهوری اسلامی]] یعنی [[اسلام]] و این امانتی است بزرگ که باید از آن [[حفاظت]] کرد»<ref>سید روح الله موسوی خمینی، صحیفه امام، ج۱۹، ص۱۷۳.</ref>؛ زیرا «اگر [[ایران]] [[شکست]] بخورد، [[مستضعفین]] شکست خورده‌اند»<ref>سید روح الله موسوی خمینی، صحیفه امام، ج۱۱، ص۱۰۸.</ref>. ایشان در ادامه می‌نویسد: «مسئله [[حفظ]] نظام جمهوری اسلامی در این عصر و با وضعی که در [[دنیا]] [[مشاهده]] می‌شود و با این نشانه گیری‌هایی که از [[چپ و راست]] و دور و نزدیک نسبت به این مولود [[شریف]] می‌شود، از اهم [[واجبات عقلی]] و [[شرعی]] است. حفظ نظام جمهوری اسلامی یک [[واجب عینی]] است... از [[نماز]] اهمیتش بیشتر است»<ref>سید روح الله موسوی خمینی، صحیفه امام، ج۱۹، ص۱۵۳.</ref>. [[میرزای نائینی]] نیز درباره حفظ [[کیان اسلامی]] و دارالاسلام [[معتقد]] است: «در [[شریعت]] [[مطهره]]، حفظ [[بیضه اسلام]] را از اهم جمیع [[تکالیف]] و [[سلطنت]] اسلامیه را از [[وظایف]] و شنون [[امامت]] مقرر فرموده‌اند»<ref>محمد حسین نائینی، تنبیه الامه و تنزیه المله، ص۳۹.</ref>. برخی دیگر از فقهای معاصر نیز دیدگاه امام خمینی را در خصوص [[حفظ نظام اسلامی]] مطرح می‌کنند و می‌گویند: «[[حفظ نظام اسلامی]] از اوجب [[واجبات]] است و [[هرج و مرج]] و [[اختلال امور]] [[مسلمانان]] در پیشگاه [[خداوند]] از مبغوض‌ترین امور است و هرگز [[نظام الهی]] [[حفظ]] و [[حراست]] نخواهد شد، مگر با [[تشکیل حکومت]]»<ref>حسینعلی منتظری، مبانی فقهی حکومت اسلامی، ج۱، ص۳۱۰.</ref>.
[[میرزای نائینی]] نیز درباره حفظ [[کیان اسلامی]] و دارالاسلام [[معتقد]] است: «در [[شریعت]] [[مطهره]]، حفظ [[بیضه اسلام]] را از اهم جمیع [[تکالیف]] و [[سلطنت]] اسلامیه را از [[وظایف]] و شنون [[امامت]] مقرر فرموده‌اند»<ref>محمد حسین نائینی، تنبیه الامه و تنزیه المله، ص۳۹.</ref>. برخی دیگر از فقهای معاصر نیز دیدگاه امام خمینی را در خصوص [[حفظ نظام اسلامی]] مطرح می‌کنند و می‌گویند: «[[حفظ نظام اسلامی]] از اوجب [[واجبات]] است و [[هرج و مرج]] و [[اختلال امور]] [[مسلمانان]] در پیشگاه [[خداوند]] از مبغوض‌ترین امور است و هرگز [[نظام الهی]] [[حفظ]] و [[حراست]] نخواهد شد، مگر با [[تشکیل حکومت]]»<ref>حسینعلی منتظری، مبانی فقهی حکومت اسلامی، ج۱، ص۳۱۰.</ref>.
#'''[[قاعده حفظ نظام]]''': اصطلاح «[[حفظ نظام]]» در [[فقه]] به دو معنا به کار می‌رود: اول: [[حفظ انسجام]] داخلی؛ دوم: حراست از کیان [[کشور اسلامی]] در برابر [[هجوم]] [[دشمنان]] (حفظ [[بیضه اسلام]])<ref>محمد حسین نائینی، تنبیه الامه و تنزیه المله، ص٧؛ محمد مهدی شمس الدین، نظام حکومت و مدیریت در اسلام، ص۱۹.</ref>.
#'''[[قاعده حفظ نظام]]''': اصطلاح «[[حفظ نظام]]» در [[فقه]] به دو معنا به کار می‌رود: اول: [[حفظ انسجام]] داخلی؛ دوم: حراست از کیان [[کشور اسلامی]] در برابر [[هجوم]] [[دشمنان]] (حفظ [[بیضه اسلام]])<ref>محمد حسین نائینی، تنبیه الامه و تنزیه المله، ص٧؛ محمد مهدی شمس الدین، نظام حکومت و مدیریت در اسلام، ص۱۹.</ref>.
در آثار [[فقهی]] [[شیعه]] به خوبی تبلور عینی و [[فکری]] [[سیره امامان]]{{عم}} در [[ضرورت]] حفظ نظام [[مشاهده]] می‌شود؛ به طوری که حتی در [[حکومت جائر]] حفظ نظام مقدم بر هر چیزی حتی [[حفظ نفس]] شمرده شده و بر آن ادعای [[اجماع]] کرده‌اند<ref>محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۴۷.</ref> و حفظ نظام را از اهم واجبات می‌دانند<ref>محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۹۵.</ref>. [[شیخ انصاری]] نیز حفظ و اقامه [[نظام]] را از واجبات مطلقه دانسته است<ref>مرتضی انصاری، المکاسب، ص۶۳-۶۴.</ref>. [[امام خمینی]] - به عنوان تنها [[فقیه]] موفق به تأسیس یک [[نظام سیاسی]] - حفظ [[نظام جمهوری اسلامی]] را از اعظم [[فرایض]] دانسته است<ref>سید روح الله موسوی خمینی، صحیفه امام، ج۱۵، ص۳۲۹.</ref>. حتی برخی از [[فقها]] تعرض به [[حقوق مردم]] را - چنانچه حفظ نظام منوط به آن باشد - مانند [[جاسوسی]] جایز دانسته‌اند<ref>احمد آذری قمی، ولایت فقیه از دیدگاه فقها، ص۲۳۷.</ref>. امعان نظر در مباحث فقهی مربوط به حفظ نظام بیانگر آن است که نظر داشت فقها در بیان حفظ نظام عمدتاً بر حراست و [[حفاظت]] از [[کیان اسلامی]] در برابر [[تجاوز]] دشمنان تأکید دارد؛ حتی اگر در [[حکومت]] [[نامشروع]] [[جائر]] باشد<ref>محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۴۷.</ref>.
در آثار [[فقهی]] [[شیعه]] به خوبی تبلور عینی و [[فکری]] [[سیره امامان]]{{عم}} در [[ضرورت]] حفظ نظام [[مشاهده]] می‌شود؛ به طوری که حتی در [[حکومت جائر]] حفظ نظام مقدم بر هر چیزی حتی [[حفظ نفس]] شمرده شده و بر آن ادعای [[اجماع]] کرده‌اند<ref>محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۴۷.</ref> و حفظ نظام را از اهم واجبات می‌دانند<ref>محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۹۵.</ref>. [[شیخ انصاری]] نیز حفظ و اقامه [[نظام]] را از واجبات مطلقه دانسته است<ref>مرتضی انصاری، المکاسب، ص۶۳-۶۴.</ref>. [[امام خمینی]] - به عنوان تنها [[فقیه]] موفق به تأسیس یک [[نظام سیاسی]] - حفظ [[نظام جمهوری اسلامی]] را از اعظم [[فرایض]] دانسته است<ref>سید روح الله موسوی خمینی، صحیفه امام، ج۱۵، ص۳۲۹.</ref>. حتی برخی از [[فقها]] تعرض به [[حقوق مردم]] را - چنانچه حفظ نظام منوط به آن باشد - مانند [[جاسوسی]] جایز دانسته‌اند<ref>احمد آذری قمی، ولایت فقیه از دیدگاه فقها، ص۲۳۷.</ref>. امعان نظر در مباحث فقهی مربوط به حفظ نظام بیانگر آن است که نظر داشت فقها در بیان حفظ نظام عمدتاً بر حراست و [[حفاظت]] از [[کیان اسلامی]] در برابر [[تجاوز]] دشمنان تأکید دارد؛ حتی اگر در [[حکومت]] [[نامشروع]] [[جائر]] باشد<ref>محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۴۷.</ref>.
۷۳٬۳۸۶

ویرایش