پرش به محتوا

جهان اسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  =| مداخل مرتبط = [[جهان اسلام در فقه سیاسی]] - [[جهان اسلام در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]- [[جهان اسلام در فقه اسلامی]]| پرسش مرتبط  =}}
| موضوع مرتبط = جهان اسلام
| عنوان مدخل  = جهان اسلام
| مداخل مرتبط = [[جهان اسلام در فقه سیاسی]] - [[جهان اسلام در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]- [[جهان اسلام در فقه اسلامی]]
| پرسش مرتبط  =
}}
 
==دارالاسلام==
[[دارالاسلام]] به سرزمینی گفته می‌شود که [[احکام اسلام]] در آن منطقه نافذ و جاری است. <ref>الدروس الشرعیة ۳/ ۷۸.</ref> برخی قدما برای دارالاسلام سه مصداق ذکر کرده‌اند: شهری که در [[اسلام]] بناشده و [[مشرکان]] به آن راه نیافته‌اند، مانند [[بغداد]] و [[بصره]]؛ شهری که به [[کافران]] تعلّق داشته است، لیکن [[مسلمانان]] آن را به [[تصرف]] خود درآورده‌اند؛ و شهری که از آنِ مسلمانان بوده، لیکن به [[سیطره]] [[کفّار]] در آمده است.<ref>المبسوط ۳/ ۳۴۳</ref> برخی دارالاسلام را تنها به دو مورد اوّل اختصاص داده‌اند.<ref>تذکرة الفقهاء (ق) ۲/ ۲۷۵</ref> بنابر تعریف و تقسیم یاد شده، دارالاسلام سرزمینی خواهد بود که تحت تصرف مسلمانان و احکام اسلام در آن، جاری باشد، هرچند مسلمانان در آنجا [[زندگی]] نکنند.<ref>تذکرة الفقهاء (ق) ۲/ ۲۷۶</ref> از این عنوان در بابهای [[طهارت]]، [[خمس]]، [[جهاد]] و لقطه سخن گفته‌اند.
 
میّتی که در دارالاسلام پیدا شده و [[مسلمان]] یا [[کافر]] بودن وی معلوم نیست، محکوم به [[مسلمانی]] و [[تجهیز]] ([[غسل]]، [[کفن]]، [[نماز]] و [[دفن]]) او [[واجب]] است.<ref>المعتبر ۱/ ۳۱۵</ref> البته مراد از دارالاسلام در این جا منطقه‌ای است که مسلمانان در آنجا سکونت دارند.
 
اگر کسی در دارالاسلام گنجی بیابد، در صورتی که اثر اسلام بر آن نباشد، از آنِ یابنده است؛ لیکن باید [[خمس]] آن را بپردازد. در صورت وجود اثر اسلام بر آن، در اینکه [[حکم]] لقطه را دارد یا نه، [[اختلاف]] است.<ref>جواهر الکلام ۱۶/ ۲۷ ـ ۲۹</ref>
 
[[دفاع]] از دارالاسلام در برابر [[یورش]] کفّار، [[واجب کفایی]] است.<ref>تحریرالوسیلة ۱/ ۴۸۵ ـ ۴۸۶</ref>
 
[[اهل کتاب]] با [[پذیرفتن]] شرایط [[ذمّه]] و پرداخت [[جزیه]] می‌توانند در دارالاسلام زندگی کنند و از [[حقوق شهروندی]] برخوردار باشند؛ لیکن بنابر مشهور، [[حقّ]] سکونت در [[حجاز]] را ندارند <ref>جواهر الکلام ۲۱/ ۲۲۷ و ۲۸۹</ref>.
 
برای [[اهل ذمّه]] احداث [[معبد]] در دارالاسلام جایز نیست و در صورت احداث، [[حاکم اسلامی]] باید آن را ویران سازد، مگر در شهرهای فتح شده با [[صلح]]، با این مفاد که [[زمین]] [[مال]] ذمّیان باشد و آنان در مقابل، به [[دولت اسلامی]] [[مالیات]] بپردازند؛ امّا اگر مفاد [[صلح نامه]] این باشد که [[زمین]] از آنِ [[مسلمانان]] باشد، احداث [[معبد]] در آن جایز نیست؛<ref>جواهر الکلام ۲۱/ ۲۸۰ ـ ۲۸۳</ref> لیکن [[معابد]] موجود قبل از فتح بنابر مشهور تخریب نمی‌گردند.<ref>مسالک الافهام ۳/ ۷۸</ref>
 
[[کودک]] پیدا شده در [[دارالاسلام]] محکوم به [[مسلمانی]] است. مراد از دارالاسلام در این جا منطقه‌ای است که مسلمانان در آن [[زندگی]] می‌کنند نه منطقه کافرنشینی که تحت [[تصرف]] مسلمانان است.<ref>جواهر الکلام ۳۸/ ۱۸۱.</ref>.<ref>[[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۱، صفحه ۵۶۸-۵۶۹.</ref>


==مقدمه==
==مقدمه==
خط ۲۶: خط ۶:
==[[امنیت]] جهان اسلام ([[دارالاسلام]])==
==[[امنیت]] جهان اسلام ([[دارالاسلام]])==
از مسائل مهم در [[فقه]]، محیط‌شناسی و «دار»هاست.  
از مسائل مهم در [[فقه]]، محیط‌شناسی و «دار»هاست.  
در فقه [[اسلام]]، عنصر [[ایمان]] و [[عقیده]]، شاخص [[ملت]] و عنصر [[واقعی]] [[تکوین]] آن و مرزبندی با [[ملل]] دیگر محسوب می‌شود. بر این اساس [[امت اسلامی]] را افراد و توده‌هایی تشکیل می‌دهند که به [[آیین اسلام]] گرویده و به عقیده و [[قانون اسلامی]] ایمان آورده باشند. بر همین اساس است که در [[آموزه‌های اسلامی]]، به جای ملت، اصطلاح «[[امت]]» به کار رفته و امت [[معتقد]] به اسلام را [[امت واحده]] دانسته است<ref>عباسعلی عمید زنجانی، فقه سیاسی، ج۱، صص ۱۹۰ و ۲۱۲.</ref>: {{متن قرآن|إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ}}<ref>«به راستی این امّت شماست، امّتی یگانه و من پروردگار شمایم بنابراین مرا بپرستید» سوره انبیاء، آیه ۹۲.</ref>. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نیز پس از [[هجرت به مدینه]]، امت اسلامی را بر اساس [[مبانی دینی]] تأسیس کرد.
در فقه [[اسلام]]، عنصر [[ایمان]] و [[عقیده]]، شاخص [[ملت]] و عنصر [[واقعی]] [[تکوین]] آن و مرزبندی با [[ملل]] دیگر محسوب می‌شود. بر این اساس [[امت اسلامی]] را افراد و توده‌هایی تشکیل می‌دهند که به [[آیین اسلام]] گرویده و به عقیده و [[قانون اسلامی]] ایمان آورده باشند. بر همین اساس است که در [[آموزه‌های اسلامی]]، به جای ملت، اصطلاح «[[امت]]» به کار رفته و امت [[معتقد]] به اسلام را [[امت واحده]] دانسته است<ref>عباسعلی عمید زنجانی، فقه سیاسی، ج۱، صص ۱۹۰ و ۲۱۲.</ref>: {{متن قرآن|إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ}}<ref>«به راستی این امّت شماست، امّتی یگانه و من پروردگار شمایم بنابراین مرا بپرستید» سوره انبیاء، آیه ۹۲.</ref>. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نیز پس از [[هجرت به مدینه]]، امت اسلامی را بر اساس [[مبانی دینی]] تأسیس کرد.
مرزبندی در [[فقه اسلامی]]، [[عقیدتی]] است؛ بر این اساس [[فقها]] در یک تقسیم‌بندی کلان، [[جهان]] را به دارالاسلام و [[دارالکفر]] تقسیم می‌کنند. البته در محیط‌شناسی فقه، «دار»های بسیاری بر اساس شرایط [[سرزمین‌ها]] تعریف شده و مورد بحث قرار گرفته است. آنچه در فقه مرکزیت دارد و [[حیات]] و کیان آن برای فقه و فقها مهم و بلکه ضروری است، دارالاسلام است.
مرزبندی در [[فقه اسلامی]]، [[عقیدتی]] است؛ بر این اساس [[فقها]] در یک تقسیم‌بندی کلان، [[جهان]] را به دارالاسلام و [[دارالکفر]] تقسیم می‌کنند. البته در محیط‌شناسی فقه، «دار»های بسیاری بر اساس شرایط [[سرزمین‌ها]] تعریف شده و مورد بحث قرار گرفته است. آنچه در فقه مرکزیت دارد و [[حیات]] و کیان آن برای فقه و فقها مهم و بلکه ضروری است، دارالاسلام است.
در تعریف دارالاسلام و گستره و [[احکام]] [[حاکم]] بر آن مباحث بسیاری در [[ابواب فقه]]، همچون لقطه، [[سوق المسلمین]]، کتاب الجهاد، [[مرابطه]] محاربه و [[بغی]]<ref>سید محمود هاشمی شاهرودی، بایسته‌های فقه جزاء، ص۲۱۰.</ref> مورد توجه قرار گرفته و امنیت آن از [[واجبات]] شمرده شده است<ref>محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج۳۸، ص۱۸۵-۱۸۸.</ref>.
در تعریف دارالاسلام و گستره و [[احکام]] [[حاکم]] بر آن مباحث بسیاری در [[ابواب فقه]]، همچون لقطه، [[سوق المسلمین]]، کتاب الجهاد، [[مرابطه]] محاربه و [[بغی]]<ref>سید محمود هاشمی شاهرودی، بایسته‌های فقه جزاء، ص۲۱۰.</ref> مورد توجه قرار گرفته و امنیت آن از [[واجبات]] شمرده شده است<ref>محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج۳۸، ص۱۸۵-۱۸۸.</ref>.
تتبع در آثار [[فقها]] درباره مسئله [[دارالاسلام]] بیانگر عدم توافق آنها بر تعریف واحدی از این مفهوم است. [[شهید]] اول در تعریفی، ویژگی دارالاسلام را [[اجرای احکام اسلامی]] در آن می‌داند: {{عربی|المراد بدار الإسلام ما ينفذ فيه الحكم الإسلام، فلا يكون بها كافر إلّا معاهدا}}<ref>شهید اول، الدروس، ج۳، ص۷۸.</ref>: «مراد از دارالاسلام جغرافیایی است که در آن [[احکام اسلام]] نافذ باشند و کافری نباشد، مگر اینکه [[پیمان]] بسته باشد».
تتبع در آثار [[فقها]] درباره مسئله [[دارالاسلام]] بیانگر عدم توافق آنها بر تعریف واحدی از این مفهوم است. [[شهید]] اول در تعریفی، ویژگی دارالاسلام را [[اجرای احکام اسلامی]] در آن می‌داند: {{عربی|المراد بدار الإسلام ما ينفذ فيه الحكم الإسلام، فلا يكون بها كافر إلّا معاهدا}}<ref>شهید اول، الدروس، ج۳، ص۷۸.</ref>: «مراد از دارالاسلام جغرافیایی است که در آن [[احکام اسلام]] نافذ باشند و کافری نباشد، مگر اینکه [[پیمان]] بسته باشد».


خط ۳۴: خط ۱۸:


[[علامه حلی]] در [[تذکره]] الفقها دارالاسلام را به دو قسمت تقسیم می‌کند و [[معتقد]] است: {{عربی|إن دار الاسلام قسمان: دار خطها المسلمون كبغداد والبصرة والكوفة... دار فتحها المسلمون كمدائن والشام... اما دار الكفر... بلد كان للمسلمين فغلب الكفار عليه}}<ref>علامه حلی، تذکره الفقها، ج۲، ص۲۷۵.</ref>: «دارالاسلام به دو قسم است: سرزمینی که مسلمانان بنا کرده‌اند، مثل بغداد و بصره و [[کوفه]]؛ و سرزمینی که مسلمانان فتح کرده‌اند، مانند [[مدائن]] و [[شام]]... اما [[دارالکفر]]... سرزمین مسلمانان که کفار بر آن غلبه یافته‌اند».
[[علامه حلی]] در [[تذکره]] الفقها دارالاسلام را به دو قسمت تقسیم می‌کند و [[معتقد]] است: {{عربی|إن دار الاسلام قسمان: دار خطها المسلمون كبغداد والبصرة والكوفة... دار فتحها المسلمون كمدائن والشام... اما دار الكفر... بلد كان للمسلمين فغلب الكفار عليه}}<ref>علامه حلی، تذکره الفقها، ج۲، ص۲۷۵.</ref>: «دارالاسلام به دو قسم است: سرزمینی که مسلمانان بنا کرده‌اند، مثل بغداد و بصره و [[کوفه]]؛ و سرزمینی که مسلمانان فتح کرده‌اند، مانند [[مدائن]] و [[شام]]... اما [[دارالکفر]]... سرزمین مسلمانان که کفار بر آن غلبه یافته‌اند».
از فقهای معاصر، [[آیت‌الله بروجردی]] دارالاسلام را محدوده جغرافیایی [[حکومت اسلامی]] می‌داند؛ یعنی [[جهان اسلام]] سرزمین‌هایی است که تحت سیطره حکومت اسلامی است<ref>علی اکبر کلانتری، «دارالاسلام و دارالکفر و آثار ویژه آن دو»، ص۳۹، به نقل از محمد فاضل لنکرانی، القواعد الفقهیه، ج۱، ص۵۰۵.</ref>.
از فقهای معاصر، [[آیت‌الله بروجردی]] دارالاسلام را محدوده جغرافیایی [[حکومت اسلامی]] می‌داند؛ یعنی [[جهان اسلام]] سرزمین‌هایی است که تحت سیطره حکومت اسلامی است<ref>علی اکبر کلانتری، «دارالاسلام و دارالکفر و آثار ویژه آن دو»، ص۳۹، به نقل از محمد فاضل لنکرانی، القواعد الفقهیه، ج۱، ص۵۰۵.</ref>.
یکی از فقهای معاصر که مستوفا به محیط‌شناسی در [[فقه شیعه]] پرداخته، [[آیت‌الله]] عمید زنجانی است. به [[اعتقاد]] ایشان [[دارالاسلام]] [[کشور]] و [[سرزمین]] [[امت اسلامی]] و آن قسمت از [[جهان]] است که [[قلمرو اسلام]] بوده، [[زندگی]] در آن تحت [[نفوذ]] [[احکام اسلام]] است<ref>عباسعلی عمید زنجانی، فقه سیاسی، ج۳، صص۲۳۳ و ۲۴۵-۲۴۷.</ref>. به بیان دیگر سرزمین‌هایی که [[قانون]] [[اسلام]] در آن به طور [[آزاد]]، نافذ و [[حاکم]] است و [[مسلمانان]] در کمال [[آزادی]]، طبق قانون [[شرع]] [[رفتار]] می‌کنند و [[شعائر دینی]] کاملاً آزاد است و مسلمانان از [[امنیت]] کامل برخوردارند<ref>عباسعلی عمید زنجانی، فقه سیاسی، ج۱، ص۲۴۱.</ref>. بر این اساس سرزمین‌هایی که تحت [[تصرف]] [[کفار]] هستند و به دست [[حکومت]] غیر [[اسلامی]] اداره می‌شود، در صورتی که محل سکونت جمعی از مسلمانان باشد، ممکن است عنوان [[سرزمین اسلامی]] به خود بگیرد و این مطلب هنگامی [[صدق]] می‌کند که مسلمانان مزبور در [[اقامه شعائر]] و [[اجرای احکام]] [[دینی]] و [[قانون اسلامی]] آزادی داشته باشند؛ به تعبیر دیگر می‌توان گفت دارالاسلام سرزمینی است که امکان تحقق [[حکومت اسلامی]] در آن باشد<ref>عباسعلی عمید زنجانی، فقه سیاسی، ج۳، صص۲۳۳ و ۲۴۵-۲۴۷.</ref>.
یکی از فقهای معاصر که مستوفا به محیط‌شناسی در [[فقه شیعه]] پرداخته، [[آیت‌الله]] عمید زنجانی است. به [[اعتقاد]] ایشان [[دارالاسلام]] [[کشور]] و [[سرزمین]] [[امت اسلامی]] و آن قسمت از [[جهان]] است که [[قلمرو اسلام]] بوده، [[زندگی]] در آن تحت [[نفوذ]] [[احکام اسلام]] است<ref>عباسعلی عمید زنجانی، فقه سیاسی، ج۳، صص۲۳۳ و ۲۴۵-۲۴۷.</ref>. به بیان دیگر سرزمین‌هایی که [[قانون]] [[اسلام]] در آن به طور [[آزاد]]، نافذ و [[حاکم]] است و [[مسلمانان]] در کمال [[آزادی]]، طبق قانون [[شرع]] [[رفتار]] می‌کنند و [[شعائر دینی]] کاملاً آزاد است و مسلمانان از [[امنیت]] کامل برخوردارند<ref>عباسعلی عمید زنجانی، فقه سیاسی، ج۱، ص۲۴۱.</ref>. بر این اساس سرزمین‌هایی که تحت [[تصرف]] [[کفار]] هستند و به دست [[حکومت]] غیر [[اسلامی]] اداره می‌شود، در صورتی که محل سکونت جمعی از مسلمانان باشد، ممکن است عنوان [[سرزمین اسلامی]] به خود بگیرد و این مطلب هنگامی [[صدق]] می‌کند که مسلمانان مزبور در [[اقامه شعائر]] و [[اجرای احکام]] [[دینی]] و [[قانون اسلامی]] آزادی داشته باشند؛ به تعبیر دیگر می‌توان گفت دارالاسلام سرزمینی است که امکان تحقق [[حکومت اسلامی]] در آن باشد<ref>عباسعلی عمید زنجانی، فقه سیاسی، ج۳، صص۲۳۳ و ۲۴۵-۲۴۷.</ref>.


خط ۴۱: خط ۲۷:


[[امام خمینی]] در تحریر الوسیله بر [[حکم]] وجوب دفاع از [[سرزمین‌های اسلامی]] تأکید می‌کند و می‌نویسد: {{عربی|لو خيف على احدى الدول الإسلامية من هجمة الأجانب يجب على جميع الدول الإسلامية الدفاع عنها بأي وسيلة ممكنة كما يجب على سائر المسلمين}}<ref>سیدروح الله خمینی، تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۶۲.</ref>: «اگر [[ترس]] از تهاجم [[بیگانگان]] بر یکی از [[دولت‌های اسلامی]] باشد، بر همه دولت‌های اسلامی دفاع از آن، با هر وسیله و ابزار ممکن، واجب است؛ همان طور که بر [[مسلمانان]] دیگر واجب است».
[[امام خمینی]] در تحریر الوسیله بر [[حکم]] وجوب دفاع از [[سرزمین‌های اسلامی]] تأکید می‌کند و می‌نویسد: {{عربی|لو خيف على احدى الدول الإسلامية من هجمة الأجانب يجب على جميع الدول الإسلامية الدفاع عنها بأي وسيلة ممكنة كما يجب على سائر المسلمين}}<ref>سیدروح الله خمینی، تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۶۲.</ref>: «اگر [[ترس]] از تهاجم [[بیگانگان]] بر یکی از [[دولت‌های اسلامی]] باشد، بر همه دولت‌های اسلامی دفاع از آن، با هر وسیله و ابزار ممکن، واجب است؛ همان طور که بر [[مسلمانان]] دیگر واجب است».
با توجه به توضیحاتی که داده شد، دارالاسلام مرزهای فراگیری دارد و نمی‌تواند به مرزهای جغرافیایی ملی محدود باشد؛ لذا [[امنیت]] آن را می‌توان در سطحی فراملی و به عبارتی، همان [[جهان اسلام]] مطالعه کرد. البته برخی از فقهای معاصر، مفهوم دارالاسلام را بر [[وطن]] و سطح ملی تقلیل داده‌اند: «در [[شریعت]] [[مطهره]]، [[حفظ]] [[بیضه اسلام]] را از اهم جمیع [[تکالیف]] و [[سلطنت]] اسلامیه را از [[وظایف]] و [[شئون امامت]] مقرر فرموده‌اند»<ref>محمد حسین نائینی، تنبیه الامه و تنزیه المله، ص٣٩.</ref>؛ همچنین این [[حکم شرعی]] در قالب یک اصل نیز بیان شده است: «[[تحفظ]] از [[مداخله]] [[اجانب]] و تحذر از حیل معموله در این باب و تهیه [[قوه]] دفاعیه و استعدادات [[حربیه]] و غیر ذلک و این معنی را در لسان [[متشرعین]]، "[[حفظ]] [[بیضه اسلام]]" و سایر [[ملل]] "حفظ وطنش" خوانند»<ref>محمد حسین نائینی، تنبیه الامه و تنزیه المله، ص٣٩.</ref>.
با توجه به توضیحاتی که داده شد، دارالاسلام مرزهای فراگیری دارد و نمی‌تواند به مرزهای جغرافیایی ملی محدود باشد؛ لذا [[امنیت]] آن را می‌توان در سطحی فراملی و به عبارتی، همان [[جهان اسلام]] مطالعه کرد. البته برخی از فقهای معاصر، مفهوم دارالاسلام را بر [[وطن]] و سطح ملی تقلیل داده‌اند: «در [[شریعت]] [[مطهره]]، [[حفظ]] [[بیضه اسلام]] را از اهم جمیع [[تکالیف]] و [[سلطنت]] اسلامیه را از [[وظایف]] و [[شئون امامت]] مقرر فرموده‌اند»<ref>محمد حسین نائینی، تنبیه الامه و تنزیه المله، ص٣٩.</ref>؛ همچنین این [[حکم شرعی]] در قالب یک اصل نیز بیان شده است: «[[تحفظ]] از [[مداخله]] [[اجانب]] و تحذر از حیل معموله در این باب و تهیه [[قوه]] دفاعیه و استعدادات [[حربیه]] و غیر ذلک و این معنی را در لسان [[متشرعین]]، "[[حفظ]] [[بیضه اسلام]]" و سایر [[ملل]] "حفظ وطنش" خوانند»<ref>محمد حسین نائینی، تنبیه الامه و تنزیه المله، ص٣٩.</ref>.


خط ۵۲: خط ۳۹:
# [[پرونده:IM009833.jpg|22px]] [[حسن حسنی|حسنی، حسن]]، [[جهان اسلام (مقاله)|مقاله «جهان اسلام»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۴ (کتاب)|'''دانشنامه امام خمینی ج۴''']]
# [[پرونده:IM009833.jpg|22px]] [[حسن حسنی|حسنی، حسن]]، [[جهان اسلام (مقاله)|مقاله «جهان اسلام»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۴ (کتاب)|'''دانشنامه امام خمینی ج۴''']]
# [[پرونده:IM010643.jpg|22px]] [[محمد اسماعیل نباتیان|نباتیان، محمد اسماعیل]]، [[فقه و امنیت (کتاب)|'''فقه و امنیت''']]
# [[پرونده:IM010643.jpg|22px]] [[محمد اسماعیل نباتیان|نباتیان، محمد اسماعیل]]، [[فقه و امنیت (کتاب)|'''فقه و امنیت''']]
# [[پرونده:1368945.jpg|22px]] [[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|'''فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


۱۱۵٬۱۸۰

ویرایش