پرش به محتوا

سیره در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲: خط ۲:
| موضوع مرتبط = سیره
| موضوع مرتبط = سیره
| عنوان مدخل  = سیره
| عنوان مدخل  = سیره
| مداخل مرتبط = [[سیره در لغت]] - [[سیره در کلام اسلامی]] - [[سیره در معارف و سیره علوی]]
| مداخل مرتبط = [[سیره در لغت]] - [[سیره در کلام اسلامی]]
| پرسش مرتبط  =  
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}
خط ۸: خط ۸:
'''سیره''' به‌معنای استمرار طریقه، روش و [[رفتار]] و [[اخلاق]] عملی به کار رفته است. وقتی [[سیره پیامبر]] یا [[امامان]] گفته می‌شود، نمونه‌هایی از [[اخلاق]] و [[رفتار]] مستمر آنان مقصود است که در [[زندگی]] بر آن روش عمل می‌کردند. [[سیره پیامبر]] {{صل}} و [[معصومان]] یکی از راه‌های دریافت معارف اسلامی است.  
'''سیره''' به‌معنای استمرار طریقه، روش و [[رفتار]] و [[اخلاق]] عملی به کار رفته است. وقتی [[سیره پیامبر]] یا [[امامان]] گفته می‌شود، نمونه‌هایی از [[اخلاق]] و [[رفتار]] مستمر آنان مقصود است که در [[زندگی]] بر آن روش عمل می‌کردند. [[سیره پیامبر]] {{صل}} و [[معصومان]] یکی از راه‌های دریافت معارف اسلامی است.  


== معناشناسی سیره ==
== معناشناسی ==
=== واژه‌شناسی لغوی ===
=== معنای لغوی ===
{{اصلی|سیره در لغت}}
{{اصلی|سیره در لغت}}
«سیره» بر وزن «فعله» اسم مصدر از فعل “سارَ ـ یسیرُ” است که در ادبیات و لغت، مصادر گوناگونی برای آن آمده است: «سَیر، مَسیر، تَسْیار، مَسیره و سَیرورَه». این مصادر همه به معنای رفتن، جریان داشتن و در حرکت بودن به کار رفته‌اند<ref>ر.ک: محمدمرتضی زبیدی، تاج‌العروس من جواهر القاموس، ج۲، ص۵۴؛ جمال‌الدین محمد بن مکرم، لسان‌العرب، ج۲، ص۲۵۲.</ref> و بر این اساس، بسیاری نیز واژه «سیره» را به نوع حرکت و شیوه جریان داشتن و یا به عبارتی نوع، سبک و شیوه رفتار و [[کردار]] تعریف کرده‌اند<ref>ر.ک: ابوالحسین احمد بن فارس، معجم مقاییس‌اللغة، ج۳، ص۱۲۰-۱۲۱؛ ابو القاسم حسن بن محمد راغب اصفهانی، مفردات، ص۷۲۴؛ جمال‌الدین محمد بن مکرم، لسان‌العرب، ج۶، ص۴۵۴؛ فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۳، ص۳۴۰.</ref>. سیره روش در چیزی و به معنای [[سنت]] است؛ زیرا حرکت می‌کند و جریان می‌یابد<ref>ابن فارس، معجم مقائیس اللغه، ج۳، ص۱۲۰-۱۲۱.</ref>، بنابراین گونه‌ای دوام و استمرار در معنای سیره نهفته است. [[خداوند متعال]] در [[قرآن]]، سیره را به مفهوم هیئت، صورت و شکل به کار برده است: {{متن قرآن|قَالَ خُذْهَا وَلَا تَخَفْ سَنُعِيدُهَا سِيرَتَهَا الْأُولَى}}<ref>«فرمود: آن را بگیر و مترس! ما آن را به روال نخست آن، باز می‌گردانیم» سوره طه، آیه ۲۱.</ref>.<ref>[[محمد ملک‌زاده|ملک‌زاده، محمد]]، [[سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور (کتاب)|سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور]] ص۲۷؛ [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص۵۹.</ref>


[[سیره]] بر وزن “فعله” اسم مصدر از فعل “سارَ ـ یسیرُ” است که در [[ادبیات]] و لغت، مصادر گوناگونی برای آن آمده است: “سَیر، مَسیر، تَسْیار، مَسیره و سَیرورَه”. این مصادر همه به معنای رفتن، جریان داشتن و در حرکت بودن به کار رفته‌اند<ref>ر. ک: محمدمرتضی زبیدی، تاج‌العروس من جواهر القاموس، ج۲، ص۵۴؛ جمال‌الدین محمد بن مکرم، لسان‌العرب، ج۲، ص۲۵۲.</ref> و بر این اساس، بسیاری نیز واژه “سیره” را به نوع حرکت و شیوه جریان داشتن و یا به عبارتی نوع، سبک و [[شیوه رفتار]] و [[کردار]] تعریف کرده‌اند<ref>ر. ک: ابوالحسین احمد بن فارس، معجم مقاییس‌اللغة، ج۳، ص۱۲۰-۱۲۱؛ ابو القاسم حسن بن محمد راغب اصفهانی، مفردات، ص۷۲۴؛ جمال‌الدین محمد بن مکرم، لسان‌العرب، ج۶، ص۴۵۴؛ فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۳، ص۳۴۰.</ref>. سیره روش در چیزی و به معنای [[سنت]] است؛ زیرا حرکت می‌کند و جریان می‌یابد<ref>ابن فارس، معجم مقائیس اللغه، ج۳، ص۱۲۰-۱۲۱.</ref>، بنابراین گونه‌ای دوام و استمرار در معنای [[سیره]] نهفته است. [[خداوند متعال]] در [[قرآن]]، سیره را به مفهوم [[هیئت]]، صورت و شکل به کار برده است: {{متن قرآن|قَالَ خُذْهَا وَلَا تَخَفْ سَنُعِيدُهَا سِيرَتَهَا الْأُولَى}}<ref>«فرمود: آن را بگیر و مترس! ما آن را به روال نخست آن، باز می‌گردانیم» سوره طه، آیه ۲۱.</ref>.<ref>[[محمد ملک‌زاده|ملک‌زاده، محمد]]، [[سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور (کتاب)|سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور]] ص ۲۷؛ [[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۴۸۲؛ [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۵۹.</ref>
=== معنای اصطلاحی ===
سیره در اصطلاح [[دینی]] به معانی طریقه، روش و [[رفتار]] و اخلاق عملی به کار رفته است. چنان‌که [[علامه طباطبایی]] در [[تفسیر المیزان]] از سیره، با عنوان نوع خاص رفتار و عملکرد [[انسان]] تعبیر می‌کند<ref>سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۱۶، ص۱۷۸.</ref>. وقتی [[سیره پیامبر]] یا [[امامان]] گفته می‌شود، نمونه‌هایی از [[اخلاق]] و رفتار مستمر آنان مقصود است که در [[زندگی]] بر آن روش عمل می‌کردند. گاهی هم [[اخلاق]] و [[سیره]] و [[سنّت]] به یک معنی به کار می‌رود. در برخی از موارد واژه “هَدْی” به‌معنای سیره و روش و هیئت ظاهری افراد به‌کار رفته است<ref>ابن اثیر جزری (مبارک)، النهایه فی غریب الحدیث، ج۵، ص۲۵۳؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۱۵، ص۳۵۶: {{عربی|الْهَدْيُ: السّيرة و الهيئة و الطّريقة}}.</ref>؛ یعنی اینکه افراد ظاهرالصلاح هستند یا بدعمل و بدرفتار.
 
از سده‌های نخستین تاریخ اسلام به بعد، محققان اسلامی در خلال جمع‌آوری [[احادیث]] بزرگان به ویژه [[رسول خدا]]{{صل}} به ثبت سیره آن حضرت در مجموعه‌هایی با عنوان مسند، [[سنن]] و غیر آن پرداخته‌اند و جنبه‌های مختلف زندگانی ایشان را مورد بررسی دقیق و موشکافانه قرار داده‌اند<ref>برای مطالعه بیشتر در این خصوص ر. ک: فصل اول کتاب سیره سیاسی معصومان{{عم}} در عصر حاکمیت، اثر نگارنده.</ref>. در توصیف‌های [[دینی]] آمده است [[سیره پیامبر]] و [[اهل بیت]] آن حضرت را بشناسیم و همان‌گونه باشیم که آنان بودند و روش آنان را [[اسوه]] و [[سرمشق]] خویش قرار دهیم<ref>[[محمد ملک‌زاده|ملک‌زاده، محمد]]، [[سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور (کتاب)|سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور]] ص۲۷؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]؛ [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص۷۰.</ref>.
 
==== سیره به معنای شرح حال ====
معنای دیگر سیره بیان شرح حال بزرگان است. این معنی از دو معنای پیشین گسترده‌تر است و اکنون رواج دارد. حاجی خلیفه درباره [[علم]] سیره می‌نویسد: “علم سِیر دربرگیرنده چند فن و بخش است: اسماء [[پیامبر]]، ویژگی‌ها، [[فضایل]]، [[جنگ‌ها]]، تولد و [[بعثت]] آن حضرت”<ref>مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج۲، ص۱۰۱۲.</ref>. سیره [[ابن هشام]]، سیره حلبی و سیره [[ابن کثیر]] و... دربردارنده سرگذشت و [[رفتار]] پیامبرند. چون [[هدف]] از این گونه سیره نگاری‌ها، [[پیروی]] و [[الگوگیری]] است، دیدگاه‌های [[عقیدتی]] افراد نیز ارائه می‌شود.
 
سیره یعنی [[تاریخ]] زندگانی افراد از زوایای گوناگون. این معنا از [[سیره]] تفاوتی با [[تاریخ]] ندارد، جز اینکه تاریخ مربوط به سرگذشت تمام [[ملت‌ها]] و قوم‌هاست و سیره مربوط به سرگذشت انسان‌های برجسته و فرهیخته. این معنا از باب [[توسعه]] در معنای سیره است. به جهت نگاه خاص و احترام‌آمیزی که به سیره شده، درباره بزرگان به کار می‌رود؛ از این‌رو در تعریف سیره نوشته‌اند: {{عربی|تدوين تفاصيل حياﺓ أحد المشاهير و أعماله}}<ref>خلیل جر، لاروس المعجم العربی الحدیث، ص۶۸۸.</ref>: [سیره] نگارش شرح زندگانی و [[رفتار]] یکی از بزرگان است.
 
کتاب‌های گوناگونی به عنوان سیره در شرح حال افراد نگاشته شده است: [[سیر]] الملوک یا سیاست‌نامه خواجه [[نظام]] الملک [[طوسی]]، سیر الأقطاب، سیر الأنبیاء و الائمه، سیرة ابن طولون، سیرة أجنبی، سیرة ابی بکر، سیرة الأسکندر، سیرة الأنبیاء، سیرة الصدیقة الکبری، سیرة [[القائم]] و...<ref>شیخ محسن آقابزرگ تهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۱۲، ص۲۷۶-۲۸۱.</ref>. [[دائرة المعارف]] اسلامیه که توسط [[مستشرقان]] نگاشته شده، سیره را به همین معنا دانسته است<ref>مستشرقین، دائرةالمعارف الاسلامیه، ج۱۲، ص۴۳۹-۴۵۸.</ref>. [[حاجی خلیفه]] نیز [[علم]] سیره را به این معنا گرفته و نخستین کسی را که دراین باره کتاب نگاشته، [[محمد بن اسحاق]] (م۱۵۱) دانسته است<ref>مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج۲، ص۱۰۱۲.</ref>. [[سیدحسن صدر]] این نظر را [[تأیید]] می‌کند<ref>سیدحسن صدر، تأسیس الشیعه، ص۲۳۲.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص۶۹.</ref>
 
== اقسام و گونه‌ها ==
سیره دارای انواع و اقسامی است که هر کدام در زمینه خاصی به کار می‌رود و در حوزه کاربرد خود، معتبر و تأثیرگذار است.
=== [[سیره فردی]] ===
سیره فردی به رفتارهایی اطلاق می‌شود که بیشتر جنبه شخصی دارد و ناظر به عملکرد فرد است، نه دیگران. به عبارت دیگر، منظور از سیره فردی [[رفتار]] و مَشی است که هدف آن متوجه خود فرد است و اغلب به قصد [[خودسازی]] و تکامل روحی و [[معنوی]] فرد و یا جهت گذران [[زندگی]] صورت می‌گیرد؛ نظیر [[عبادات]] و یا کارهای معمول شبانه‌روزی. بنابراین، [[سیره فردی]] [[معصومین]]{{عم}} قلمرو وسیعی پیدا می‌کند و همه فعالیت‌های فردی آنان را فرا می‌گیرد. [[ساده‌زیستی]]، [[نظم]]، [[انضباط]] و امثال اینها، در حوزه سیره فردی قرار می‌گیرند؛ چون مربوط به خود فرد هستند و [[هدف]] از آنها انجام [[وظایف]] شخصی است.
 
=== سیره اجتماعی ===
سیره اجتماعی در برابر سیره فردی قرار دارد و منظور از آن، رفتارهایی است که در ارتباط با دیگران انجام می‌گیرند و اگر فرد تنها باشد، به انجام آن اقدام نمی‌کند. [[تعاون]] و [[همکاری]] و [[حسن معاشرت]] را می‌توان در زمره سیره اجتماعی شمرد؛ چراکه همکاری در صورت وجود دیگران معنی پیدا می‌کند و اگر [[انسان]] تنها باشد، تعاون مصداق ندارد. به لحاظ ساختار ادبی هم تعاون بر وزن «تفاعل» است و دو رکن لازم دارد و بدون طرف دوم، محقق نمی‌شود. همچنین حسن معاشرت یک پدیده اجتماعی است و تحقق آن حداقل به دو نفر وابسته است تا مفهوم هم‌زیستی محقق گردد. [[رفتار انسان]] توأم با همکاری و حسن معاشرت وی با [[مردم]]، معنی بخش سیره اجتماعی او است. اگر این همکاری و رفتار نیکو در [[محیط خانواده]] بود، به سیره خانوادگی و اگر فراتر از آن در محیط اجتماع بود، به سیره اجتماعی تعبیر می‌شود.


=== معنای اصطلاحی ===
=== [[سیره اخلاقی]] و [[تربیتی]] ===
سیره در اصطلاح [[دینی]] به معانی طریقه، روش و [[رفتار]] و [[اخلاق]] عملی به کار رفته است. چنان‌که [[علامه طباطبایی]] در [[تفسیر المیزان]] از سیره، با عنوان نوع خاص [[رفتار]] و عملکرد [[انسان]] تعبیر می‌کند<ref>سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۱۶، ص۱۷۸.</ref>. وقتی [[سیره پیامبر]] یا [[امامان]] گفته می‌شود، نمونه‌هایی از [[اخلاق]] و [[رفتار]] مستمر آنان مقصود است که در [[زندگی]] بر آن روش عمل می‌کردند. گاهی هم [[اخلاق]] و سیره و [[سنّت]] به یک معنی به کار می‌رود. در برخی از موارد واژه “هَدْی” به‌معنای سیره و روش و [[هیئت]] ظاهری افراد به‌کار رفته است<ref>ابن اثیر جزری (مبارک)، النهایه فی غریب الحدیث، ج۵، ص۲۵۳؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۱۵، ص۳۵۶: {{عربی|الْهَدْيُ: السّيرة و الهيئة و الطّريقة}}.</ref>؛ یعنی اینکه افراد ظاهرالصلاح هستند یا بدعمل و [[بدرفتار]].
[[سیره]] در حوزه [[اخلاق]] و [[تربیت]]، با سیره در حیطه فردی و [[اجتماعی]] ارتباط نزدیک دارد. شاید با دید سطحی نتوان تفاوتی میان سیره فردی و [[اخلاقی]] و همچنین میان سیره اجتماعی و تربیتی قائل شد و تفاوت آنها را به دست آورد؛ زیرا سیره اخلاقی تفاوت چندانی با سیره فردی ندارد و هر دو ناظر به رفتارهای شخصی انسان هستند. سیره اجتماعی هم تمایز قابل توجهی از سیره تربیتی نداشته و هر دو در ارتباط با دیگران شکل می‌گیرند و ظرف وجودی آنها، فضای [[اجتماع]] است. تفاوت آنها در این است که سیره تربیتی به منظور دیگر‌سازی انجام می‌گیرد و سیره اجتماعی ممکن است چنین هدفی نداشته باشد. بدین ترتیب، اگر به مفهوم و کاربرد [[سیره]] در حوزه‌های مختلف دقت شود، تفاوت‌هایی هرچند جزئی میان آنها وجود دارد. [[سیره فردی]] نیز به یک اعتبار، اعم از [[سیره اخلاقی]] است؛ زیرا مفهوم [[اخلاق]]، متضمن [[ارزش]] است و وقتی از اخلاق سخن گفته می‌شود، یعنی کارهایی که ارزش مثبت دارند؛ از این رو، رفتارهای عادی مانند [[خوردن و آشامیدن]] یا رفتارهای غیر [[اخلاقی]] را نمی‌توان در حوزه اخلاق داخل کرد، ولی در عین حال، [[رفتار فردی]] بر آنها صادق است بر این اساس، سیره فردی، اعم از سیره اخلاقی است و منظور در اینجا، بحث پیرامون سیره اخلاقی می‌باشد که بخشی از رفتارهای فردی را تشکیل می‌دهد. نکته قابل توجه آن‌که سیره فردی [[معصومین]]{{عم}} از آن جهت که همراه با [[آداب]] و سنت‌های خاص است و اگر آن آداب و روش‌ها به خوبی تبیین گردد، جنبه آموزندگی و سازندگی بسیار خواهند داشت، سیره فردی آن بزرگواران هم مورد نظر خواهد بود. به عبارت دیگر، سیره فردی منتسب به [[پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}}، جنبه اخلاقی به خود می‌گیرد و ارزشمند می‌شود. به عنوان نمونه، سیره فردی پیامبر{{صل}} در شستن دست‌ها قبل و بعد از غذا، با این که یک رفتار فردی است، ولی قابل [[تأسی]] بوده و آثار بهداشتی و [[تربیتی]] فراوان دارد. بدین ترتیب، تفاوت سیره اجتماعی و تربیتی نیز روشن می‌گردد؛ زیرا سیره اجتماعی به رفتارهایی گفته می‌شود که تنها در عرصه [[اجتماع]] شکل گرفته و [[هدف]] تربیتی نداشته‌اند، اما سیره تربیتی، جنبه دیگر‌سازی دارد و منظور از آن، پرورش دیگران و نهادینه کردن [[ارزش‌ها]] در وجود آنها در قالب رفتارهای عینی است. برای مثال، حسن معاشرت با مردم، گاه به عنوان رفتار اجتماعی مطرح فقط و به خاطر آن‌که کار پسندیده‌ای است انجام می‌گیرد و گاهی افزون بر آن، با [[هدف]] پرورش دادن دیگران با آن [[رفتار]] صورت می‌گیرد که [[همسایگان]] چنین [[رفتاری]] را فراگیرند و با هم [[رفتار نیک]] داشته باشند. بنابراین، سیره اجتماعی، فراتر از سیره تربیتی است و دامنه وسیع‌تری به خود می‌گیرد و ممکن است بخشی از رفتارهای [[اجتماعی]] جنبه [[تربیتی]] نداشته باشند.


از سده‌های نخستین تاریخ اسلام به بعد، محققان [[اسلامی]] در خلال جمع‌آوری [[احادیث]] بزرگان به ویژه [[رسول خدا]] {{صل}} به [[ثبت]] سیره آن [[حضرت]] در مجموعه‌هایی با عنوان [[مسند]]، [[سنن]] و غیر آن پرداخته‌اند و جنبه‌های مختلف زندگانی ایشان را مورد بررسی دقیق و موشکافانه قرار داده‌اند<ref>برای مطالعه بیشتر در این خصوص ر. ک: فصل اول کتاب سیره سیاسی معصومان {{عم}} در عصر حاکمیت، اثر نگارنده.</ref>. در توصیف‌های [[دینی]] آمده است [[سیره پیامبر]] و [[اهل بیت]] آن [[حضرت]] را بشناسیم و همان‌گونه باشیم که آنان بودند و روش آنان را [[اسوه]] و سرمشق خویش قرار دهیم<ref>[[محمد ملک‌زاده|ملک‌زاده، محمد]]، [[سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور (کتاب)|سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور]] ص ۲۷؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]؛ [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۷۰.</ref>.
=== سیره قولی و فعلی ===
یکی دیگر از تقسیمات [[سیره]]، تقسیم آن به قولی و فعلی است؛ زیرا سیره، اعم از گفتاری و رفتاری است و سبک و روشی که معنای خاص سیره است، در هر دو حوزه، مصداق پیدا می‌کند. از آنجا که گفتار، نوعی رفتار است و می‌تواند سبک‌ها و روش‌های گوناگون داشته باشد، وقتی سیره مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد، تنها رفتار منظور نیست، بلکه گفتار را هم شامل می‌شود. سخن نیز مانند فعل، اقسام مختلفی دارد و به گونه‌های متعدد قابل تقسیم است؛ مانند: سخن خطابی، حماسی، [[عاطفی]]، ادبی. سیره قولی، به اطوار و احوال گفتار اطلاق می‌گردد و به آن سبک و روش گفتاری گفته می‌شود که بعضی افراد، به ویژه [[اهل]] سخن، دارای نوع خاصی در ایراد خطابه هستند. برای مثال، [[شهید مطهری]] و مرحوم محمدتقی فلسفی از سخنرانان معروف معاصر، هر کدام شیوه مخصوصی در صحبت و سخن‌رانی داشتند. سیره فعلی هم، سبک و روش خاص [[انسان]] در عرصه فعل و عمل است که هر کس می‌تواند رفتار ویژه‌ای داشته باشد. ممکن است روش فردی در برخورد با مردم، شیوه [[مدارا]] و [[عفو و گذشت]] باشد و فردی دیگر [[خشونت]] و [[انتقام]] را شیوه رفتاری خویش قرار دهد. در [[سیره معصومین]]{{عم}} نیز این دو نوع سیره، قابل بازیابی است و برای هر یک نمونه‌های فراوانی می‌توان از گفتار و رفتار ایشان به دست آورد. [[امام علی]]{{ع}} در [[نامه]] سی و یکم [[نهج البلاغه]] ضمن ارائه [[دستورات]] تربیتی به فرزندش [[امام حسن مجتبی]]{{ع}}، ۱۱ بار کلمه {{متن حدیث|يَا بُنَيَّ‌}} (ای فرزندم) را به کار برده و این امر، نشان‌دهنده سیره قولی ایشان در زمینه [[سخن گفتن]] با فرزند و راه و [[راهنمایی]] کردن اوست. [[احترام]] ایشان به [[امام حسن]]{{ع}} و [[امام حسین]]{{ع}}، بوسیدن، در آغوش گرفتن و نوازش کردن آنان، بیانگر [[سیره]] فعلی آن حضرت نسبت به فرزند می‌باشد. هر چند در این نوشتار، هم سیره قولی و هم سیره فعلی [[معصومین]]{{عم}} مورد نظر است، ولی تأکید بیشتر بر سیره عملی آن بزرگواران می‌باشد؛ زیرا تأثیر [[تربیتی]] آن، بیش از سیره قولی است.


=== سیره به معنای شرح حال ===
=== سیره عقلایی (بنای عقلا) ===
معنای دیگر [[سیره]] بیان شرح حال بزرگان است. این معنی از دو معنای پیشین گسترده‌تر است و اکنون رواج دارد. [[حاجی]] [[خلیفه]] درباره علم سیره می‌نویسد: “علم سِیر دربرگیرنده چند فن و بخش است: [[اسماء]] [[پیامبر]]، ویژگی‌ها، [[فضایل]]، [[جنگ‌ها]]، [[تولد]] و [[بعثت]] آن حضرت”<ref>مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج۲، ص۱۰۱۲.</ref>. سیره [[ابن هشام]]، سیره [[حلبی]] و سیره [[ابن کثیر]] و... دربردارنده سرگذشت و [[رفتار]] پیامبرند. چون [[هدف]] از این گونه [[سیره]] نگاری‌ها، [[پیروی]] و [[الگوگیری]] است، دیدگاه‌های [[عقیدتی]] افراد نیز ارائه می‌شود.
سیره عقلا نیز از اقسام سیره است که در [[فقه]] کاربرد زیاد دارد و در [[علم اصول]] مورد بحث قرار می‌گیرد. در [[اصول فقه]]، درباره سیره یا بنای عقلا، بحث‌های مفصلی شده و نیازی به ذکر آن مطالب نیست. نفس سیره عقلا در بحث [[اخلاق]] و [[تربیت]] نقش چندانی ندارد<ref>دروس فی علم الاصول، ج۱، اثبات صغری الدلیل الشرعی، ص۲۷۰-۲۸۶.</ref> و منظور از ذکر آن در اینجا، اطلاع و اشاره به تمام انواع سیره است. [[مرحوم مظفر]] در تعریف سیره عقلا می‌گوید: «توافق عقلای عالم [[ملت]] و مذهبی بر انجام یا ترک کاری را سیره عقلا گویند»<ref>اصول الفقه، ج۱، ص۱۷۱.</ref>. بر این اساس، سیره عقلا از همه انواع سیره، عام‌تر است و اختصاص به [[مسلمان]] و غیر مسلمان ندارد، بلکه همه عاقلان [[جهان]] را شامل می‌شود.


سیره یعنی [[تاریخ]] زندگانی افراد از زوایای گوناگون. این معنا از سیره تفاوتی با تاریخ ندارد، جز اینکه تاریخ مربوط به سرگذشت تمام [[ملت‌ها]] و قوم‌هاست و سیره مربوط به سرگذشت انسان‌های برجسته و [[فرهیخته]]. این معنا از باب توسعه در معنای سیره است. به جهت نگاه خاص و احترام‌آمیزی که به سیره شده، درباره بزرگان به کار می‌رود؛ از این‌رو در تعریف سیره نوشته‌اند: {{عربی|تدوين تفاصيل حياﺓ أحد المشاهير و أعماله}}<ref>خلیل جر، لاروس المعجم العربی الحدیث، ص۶۸۸.</ref>: [سیره] [[نگارش]] شرح زندگانی و [[رفتار]] یکی از بزرگان است.
=== سیره متشرعه ([[شرعی]]) ===
[[رفتار]] [[پیروان]] یک [[شریعت]] بر عمل یا ترک یک کار، به سیره متشرعه تعبیر می‌شود. هر چند این اصطلاح عمومیت دارد و به همه [[شرایع]] اطلاق می‌گردد، ولی در مباحث فقه و اصول، به [[شریعت اسلام]] انصراف دارد. وقتی گفته می‌شود سیره متشرعه، سیره مسلمانان منظور است، نه سیره [[پیروان ادیان]] دیگر. مرحوم مظفر در این زمینه می‌گوید «سیره متشرعه، شرعی یا [[اسلامی]]، وفاق [[مسلمانان]] بما هم مسلمان بر فعل یا ترک امری است»<ref>اصول الفقه، ج۱، ص۱۷۱.</ref>. به نظر ایشان، تفاوتی میان سیره متشرعه، شرعی و اسلامی وجود ندارد و منظور از هر سه اصطلاح، موافقت [[مسلمانان]] بر انجام یا ترک کاری است. [[سیره]] متشرعه، اخص از سیره عقلا است<ref>[[محمد احسانی|احسانی، محمد]]، [[سیره اخلاقی و تربیتی معصومین (کتاب)|سیره اخلاقی و تربیتی معصومین]]، ص ۴۲.</ref>.


کتاب‌های گوناگونی به عنوان سیره در شرح حال افراد نگاشته شده است: [[سیر الملوک (کتاب)|سیر الملوک]] یا سیاست‌نامه [[خواجه نظام الملک طوسی]]، [[سیر الأقطاب (کتاب)|سیر الأقطاب]]، [[سیر الأنبیاء و الائمه (کتاب)|سیر الأنبیاء و الائمه]]، [[سیرة ابن طولون (کتاب)|سیرة ابن طولون]]، [[سیرة أجنبی (کتاب)|سیرة أجنبی]]، [[سیرة ابی بکر (کتاب)|سیرة ابی بکر]]، [[سیرة الأسکندر (کتاب)|سیرة الأسکندر]]، [[سیرة الأنبیاء (کتاب)|سیرة الأنبیاء]]، [[سیرة الصدیقة الکبری (کتاب)|سیرة الصدیقة الکبری]]، [[سیرة القائم (کتاب)|سیرة القائم]] و...<ref>شیخ محسن آقابزرگ تهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۱۲، ص۲۷۶-۲۸۱.</ref>. [[دائرة المعارف]] اسلامیه که توسط [[مستشرقان]] نگاشته شده، سیره را به همین معنا دانسته است<ref>مستشرقین، دائرةالمعارف الاسلامیه، ج۱۲، ص۴۳۹-۴۵۸.</ref>. [[حاجی]] [[خلیفه]] نیز [[علم]] سیره را به این معنا گرفته و نخستین کسی را که دراین باره کتاب نگاشته، [[محمد بن اسحاق]] (م۱۵۱) دانسته است<ref>مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج۲، ص۱۰۱۲.</ref>. [[سیدحسن صدر]] این نظر را [[تأیید]] می‌کند<ref>سیدحسن صدر، تأسیس الشیعه، ص۲۳۲.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۶۹.</ref>
== سیره معصوم ==
{{اصلی|سیره معصوم}}
[[سیره پیامبر]] {{صل}} و [[معصومان]] یکی از راه‌های دریافت [[معارف اسلامی]] است. [[نقل]] [[سیره]] تأثیر زیادی بر [[رفتار]] [[انسان‌ها]] می‌گذارد. مطالعه سیره و [[تاریخ]] معصومان جاذبه‌ای ویژه دارد؛ برای همه قابل فهم است و [[پیام]] آن در اذهان ماندگارتر است. [[سیره معصومان]] راه [[زندگی]]، راه سازندگی، راه تلاش، راه تعامل [[اجتماعی]]، راه برخورد [[سیاسی]]، راه [[مبارزه]] و [[جهاد]] و راه [[خُلق و خوی]] پسندیده را نشان می‌دهد. سیره، روش و الگویی است برای [[شکیبایی]] در برابر [[ناگواری‌ها]]، [[سختی‌ها]]، بی مهری‌های [[یاران]]، تهمت‌ها و افتراها، [[مصیبت‌ها]] و [[گرفتاری‌ها]] و گاهی تحقیرها و پرسش‌های نابجا و ناروا. سیره، شیوۀ مبارزه با [[کافران]]، [[منافقان]]، قدرت‌های استبدادی، [[حاکمان ستمگر]] و گروه‌های [[فاسد]] و جنایتکاران جسور را به [[انسان]] می‌آموزد.


== [[سیره معصوم]] ==
منابع مهم سیره را عموماً کتاب‌های [[تاریخی]] می‌دانند و در این زمینه کمتر به منابع روایی توجه می‌شود و نسبت به کتاب‌های تاریخی در درستی مطالب آنها دقت و توجه کامل نمی‌شود؛ در نتیجه گاه اندیشه‌های ناروا و نادرستی از طریق نقل آنها به [[جامعه]] راه می‌یابد که گاه با [[قرآن]] و مسائل بدیهی و مسلم فقهی ناسازگاری دارد و دستاویزی برای مخالفان اسلام و دشمنان دین می‌شود؛ به ویژه که سیره جاذبه دارد و برای عموم قابل دریافت و فهم است. گاهی گونه‌ای ناسازگاری بین آنچه به عنوان سیره از معصومان نقل می‌شود و مسائل فقهی رخ می‌نماید و جامعه را دچار اندیشه‌های ناهماهنگ و ملتهب می‌کند؛ لذا باید در پی راه‌ها و روش‌هایی بود که ما را به سرچشمۀ زلال [[سیره]] رهنمون گردد و از آلودگی‌ها دور سازد. ما بر این باوریم که سیره، نمونۀ متعالی [[احکام اسلامی]] است و نباید با آن در تضاد باشد<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۵۶.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
خط ۳۳: خط ۵۶:
# [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]
# [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]
# [[پرونده:136812498.jpg|22px]] [[محمد ملک‌زاده|ملک‌زاده، محمد]]، [[سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور (کتاب)|'''سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور''']]
# [[پرونده:136812498.jpg|22px]] [[محمد ملک‌زاده|ملک‌زاده، محمد]]، [[سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور (کتاب)|'''سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور''']]
# [[پرونده:IM010671.jpg|22px]] [[محمد احسانی|احسانی، محمد]]، [[سیره اخلاقی و تربیتی معصومین (کتاب)|'''سیره اخلاقی و تربیتی معصومین''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


۱۱۱٬۷۲۲

ویرایش