پرش به محتوا

بحث:امنیت: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۰: خط ۱۰:
=== کارگزاران امنیت در فقه ===
=== کارگزاران امنیت در فقه ===
=== مکان‏‌های امنیتی ===
=== مکان‏‌های امنیتی ===
==حفظ امنیت جامعه در معارف و سیره حسینی==
===نخست: وضعیت کلی [[امنیت]] در [[زمان]] [[حکومت بنی‌امیه]]===
# '''شرایط [[سیاسی]] [[اجتماعی]] [[جامعه اسلامی]]''':
## '''نبود [[آزادی‌های سیاسی]]، [[آزادی‌های اجتماعی|اجتماعی]] و [[آزادی‌های فردی|فردی]] [[مردم]] در زمان [[بنی‌امیه]]''': در زمان [[حکومت معاویه]] و پس از او یزید، آزادی‌های سیاسی، اجتماعی و فردی مردم به شدت محدود شده بود. از لحاظ سیاسی، هرگونه [[اعتراض]] و [[مخالفت]] با [[حکومت بنی امیه]]، به شدت [[سرکوب]] می‌شد. مخالفان و منتقدان سیاسی اغلب [[زندانی]] یا [[تبعید]] می‌شدند. [[آزادی بیان]] و اظهارنظر وجود نداشت و تمامی [[مکاتبات]] و نامه‌نگاری‌ها تحت کنترل شدید [[نیروهای امنیتی]] [[حکومت]] بود. [[حاکم اسلامی]] بر اساس [[حکم شرعی]] و [[نصب الهی]] [[انتخاب]] نمی‌شد و [[خلفای بنی امیه]] با [[زور]] به [[قدرت]] می‌رسیدند. همچنین: [[والیان]] و [[کارگزاران نظام]] بر اساس معیارهای [[درستی]] گمارده نمی‌شدند. از لحاظ اجتماعی نیز، [[آزادی‌های اجتماعی]] و [[فرهنگی]] مردم به شدت محدود شده بود. اجتماعات و گردهمایی‌های غیرهمسو با [[حاکمیت]] بنی‌امیه به شدت مورد حساسیت [[سلطه‌گران]] بود. [[مخالفان سیاسی]] و [[اقلیت‌های مذهبی]] و قومی تحت [[ستم]] و [[آزار]] بودند. همچنین [[آزادی‌های فردی]] نیز پایمال می‌شد. [[شهروندان]] [[امنیت جانی]] و [[مالی]] لازم را نداشتند. [[شکنجه]] و [[زندان]] بدون [[محاکمه]]، امری عادی بود. بنابراین می‌توان گفت که در [[دوران بنی امیه]]، آزادی‌های سیاسی، اجتماعی و فردی مردم به شدت نقض می‌شد و [[جامعه]] در یک فضای [[خفقان]]، [[اختناق]] و [[بی‌عدالتی]] به سر می‌برد. حکومت [[مستبد]] [[بنی امیه]] مانع از بروز [[آزادی‌های مشروع]] مردم می‌شد.
## '''نبود امنیت جانی و مالی مردم تحت حاکمیت بنی‌امیه''': در دوران حکومت معاویه و یزید، امنیت جانی و مالی مردم به شدت [[تهدید]] می‌شد و مردم از امنیت لازم برخوردار نبودند. از لحاظ جانی، مخالفان و منتقدان حکومت همواره در معرض خطر جانی قرار داشتند. شکنجه، زندان و اعدام‌های خودسرانه امری عادی به شمار می‌رفت. حتی شهروندان عادی نیز از امنیت جانی برخوردار نبودند و گاه به بهانه‌های واهی زندانی یا [[مجازات]] می‌شدند. از لحاظ مالی نیز [[وضعیت نابسامان]] بود. [[مأموران حکومتی]] به صورت خودسرانه [[اموال]] و [[دارایی]] [[مردم]] را [[غارت]] می‌کردند. مالیات‌های سنگین بر مردم [[تحمیل]] می‌شد و [[ثروت‌های عمومی]] توسط [[حکام]] [[بنی امیه]] غارت می‌گردید. [[دزدی]] و [[راهزنی]] نیز رواج داشت. علاوه بر اینها، نبود نهادها و سازوکارهای [[حقوقی]] و [[قضایی]] مناسب برای [[حفاظت]] از [[جان]] و [[مال]] مردم، وضعیت را بدتر می‌کرد. در مجموع، می‌توان گفت که در [[دوران بنی امیه]]، مردم فاقد ابتدایی‌ترین [[حقوق شهروندی]] بودند و نه جان و نه مال آنان در [[امان]] نبود. این وضعیت نشان‌دهنده فقدان [[امنیت اجتماعی]] در آن [[زمان]] است.
## '''[[سرکوب]] مخالفان و معترضان به [[حکومت بنی‌امیه]]''': [[دستگاه حاکمیت]] [[معاویه]] و یزید با هرگونه [[اعتراض]] و مخالفتی به شدت برخورد می‌کرد و معترضان و مخالفان را سرکوب می‌نمود. [[مخالفان سیاسی]] بنی امیه مانند [[شیعیان]] و [[علویان]] به شدت مورد [[آزار]] و [[اذیت]] قرار می‌گرفتند. بسیاری از آنها [[زندانی]] یا [[تبعید]] می‌شدند و خانواده‌هایشان نیز مورد آزار قرار می‌گرفت. [[شکنجه]] و [[اعدام]] مخالفان امری عادی به شمار می‌رفت. حتی معترضان عادی نیز از سرکوب در امان نبودند. هرگونه اعتراضی نسبت به وضعیت نابسامان معیشتی و [[اجتماعی]] با [[زور]] سرکوب می‌شد. معترضان به [[زندان]] افکنده می‌شدند یا مورد ضرب و شتم قرار می‌گرفتند. [[رهبران مذهبی]] منتقد نیز [[هدف]] حملات و فشارهای بنی امیه قرار می‌گرفتند. بسیاری از [[علما]] زندانی یا تبعید شدند. مراکز مذهبی منتقد نیز تعطیل یا ویران می‌شد. بنابراین باید گفت که بنی امیه با سرکوب [[خشونت‌آمیز]] معترضان و منتقدان، زمینه را برای هرگونه اعتراض [[مسالمت‌آمیز]] علیه خود مسدود کرده بود.
## '''شیوع [[خشونت]] و درگیری‌های [[سیاسی]] و اجتماعی در آن دوران''': دوران [[حکومت معاویه]] و یزید با شیوع گسترده خشونت و درگیری‌های سیاسی و اجتماعی همراه بود. [[اختلافات]] سیاسی و مذهبی میان [[حکومت بنی امیه]] و مخالفانش موجب درگیری‌های مسلحانه و خشونت‌باری شده بود. سرکوب شیعیان، علویان و سایر گروه‌های مخالف، اغلب با خشونت و [[کشتار]] همراه بود. علاوه بر این، [[اختلافات]] قومی و قبیله‌ای نیز گاه به درگیری‌های مسلحانه می‌انجامید. [[بنی امیه]] برای [[حفظ قدرت]]، به این اختلافات دامن می‌زد. از سوی دیگر، گسترش [[راهزنی]] و [[بی‌قانونی]] نیز موجب [[ناامنی]] و وقوع درگیری‌های [[خشن]] در سطح [[جامعه]] شده بود. [[مردم]] عادی نیز اغلب [[قربانی]] این [[خشونت‌ها]] می‌شدند. بنابراین می‌توان گفت در دوران [[بنی‌امیه]]، [[خشونت]] به عنوان ابزاری برای حفظ قدرت به کار گرفته می‌شد و جامعه را در [[بی‌ثباتی]] و ناامنی فرو برده بود. این وضعیت موجب شیوع گسترده خشونت در عرصه‌های [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] شده بود.
## '''[[میزان]] [[امنیت]] مرزها و [[تهدیدات]] خارجی علیه [[حکومت اسلامی]]''': در دوران [[حکومت معاویه]] و یزید، امنیت مرزهای حکومت اسلامی به شدت در معرض [[تهدید]] قرار داشت. در شرق، [[امپراتوری روم]] شرقی به طور مرتب به [[مرزهای اسلامی]] حمله‌ور شده و شهرهای مرزی را تهدید می‌کرد. در غرب نیز، همین امپراتوری روم شرقی، [[اراضی]] [[اسلامی]] را مورد تاخت و تاز قرار می‌داد. در داخل نیز، [[شورش‌ها]] و قیام‌هایی علیه [[حکومت بنی‌امیه]] صورت می‌گرفت که [[ثبات]] مرزها را به خطر می‌انداخت. در مجموع، به دلیل [[ضعف]] [[حکومت]] مرکزی، مرزهای اسلامی در معرض تهدیدات مداوم خارجی و داخلی قرار داشت و امنیت لازم را نداشت. این امر موجب آسیب‌پذیری حکومت اسلامی در برابر [[دشمنان]] شده بود.
## '''[[گسترش ظلم و فساد]] در [[دستگاه حاکمیت]] بنی‌امیه''': دوران حکومت معاویه و یزید با گسترش فراگیر [[ظلم]] و [[فساد]] در دستگاه حاکمیت همراه بود. [[خلفا]] و [[حاکمان بنی امیه]] به طور گسترده در اموری همچون [[غارت]] [[بیت المال]]، [[رشوه‌خواری]]، [[اختلاس]] و [[سوء]] استفاده از [[قدرت]] دست داشتند. [[ثروت]] هنگفتی از این طریق به جیب آنها می‌رفت. علاوه بر این، [[مقامات]] و مأموران دولتی نیز به طور گسترده در فساد دخیل بودند و رشوه‌گیری و سوءاستفاده از قدرت، امری رایج محسوب می‌شد. [[قوانین]] و مقررات به نفع [[حاکمان]] وقت [[تغییر]] می‌کرد و [[عدالت قضایی]] نیز وجود نداشت. در مجموع، [[فساد]] ساختاری و نهادینه شده در دستگاه [[حکومت بنی امیه]]، موجب شده بود تا [[ظلم و ستم]] به عنوان ابزاری برای [[حفظ قدرت]] مورد استفاده قرار گیرد و [[منافع]] [[مردم]] پایمال شود.
## '''[[ضعف]] [[نهادهای قضایی]] و انتظامی در [[زمان]] [[بنی‌امیه]]''': در عصر [[پادشاهی]] [[معاویه]] و یزید، نهادها و سازوکارهای [[قضایی]] و انتظامی به شدت [[تضعیف]] شده بودند. [[دستگاه قضایی]] تحت [[سلطه]] و [[نفوذ]] [[خلفا]] و [[حکام]] قرار داشت و [[استقلال]] لازم را نداشت. [[قضات]] فاقد [[شایستگی]] بوده و اغلب تحت تأثیر روابط و [[منافع شخصی]] یا حاکمیتی [[حکم]] صادر می‌کردند. [[نیروهای انتظامی]] نیز، بجای [[حفظ نظم عمومی]]، صرفاً [[حکومت]] را [[حمایت]] و با معترضان و منتقدان برخورد می‌کردند. همچنین نهادهایی برای [[نظارت]] و [[بازرسی]] از [[مقامات دولتی]] وجود نداشت و فساد گسترده بود. در نتیجه، [[عدالت قضایی]] وجود نداشته و [[امنیت جانی]] و [[مالی]] [[شهروندان]] تضمین نمی‌شد. تضعیف نهادهای قضایی و انتظامی، نقش مهمی در گسترش [[بی‌عدالتی]] در آن دوران داشته است.
# '''علل و عوامل [[ناامنی]] در دوران [[حکومت بنی‌امیه]]''':
## '''[[سرکوب]] شدید [[مخالفان سیاسی]] بنی‌امیه و نقض [[حقوق]] و آزادی‌های [[شهروندی]]''': سرکوب شدید مخالفان سیاسی و نقض حقوق و آزادی‌های شهروندی از جمله مهمترین علل ناامنی در دوران بنی‌امیه بود. بنی‌امیه با هرگونه [[انتقاد]] و [[مخالفت]] [[سیاسی]] به شدت برخورد می‌کردند. گروه‌هایی مانند [[شیعیان]] و [[علویان]] که مخالف حکومت بودند، تحت شدیدترین فشارها و سرکوب‌ها قرار داشتند. بسیاری از آنها [[زندانی]]، [[شکنجه]] یا [[اعدام]] می‌شدند. [[حق]] اظهارنظر، انتقاد، تجمع و [[اعتراض]] [[مسالمت‌آمیز]] نیز پایمال می‌شد. منتقدان سیاسی با برخورد [[خشونت‌آمیز]] مواجه می‌شدند. [[آزادی بیان]]، قلم و [[اندیشه]] سرکوب می‌گردید. این سرکوب‌ها موجب [[خشم]] و [[نارضایتی]] عمومی شده و زمینه را برای [[قیام‌ها]] و شورش‌هایی فراهم می‌کرد که خود عاملی برای ناامنی بیشتر بود. بنابراین، سرکوب سیاسی و [[نقض]] [[حقوق مردم]] از سوی بنی‌امیه، نقش مهمی در گسترش ناامنی و [[بی‌ثباتی]] در آن دوران ایفا کرده است.
## '''[[اعمال]] [[خشونت]] و [[شکنجه]] علیه معترضان به ویژه گروه‌های مذهبی''': در دوران [[حاکمیت معاویه]] و یزید، [[اعمال]] [[خشونت]] و شکنجه به صورت گسترده‌ای علیه معترضان به ویژه گروه‌های مذهبی مخالف اعمال می‌شد که خود یکی از عوامل مهم [[ناامنی]] در آن [[زمان]] به شمار می‌رفت. [[شیعیان]] و [[علویان]] به عنوان مخالفان سرسخت [[سیاسی]] [[حکومت بنی‌امیه]]، بیش از دیگران مورد [[آزار]] و [[اذیت]] قرار می‌گرفتند. آنها مکرراً دستگیر، شکنجه یا [[اعدام]] می‌شدند. خانواده‌های آنان نیز از آزار و فشارهای سیاسی در [[امان]] نبودند. علاوه بر این، سایر گروه‌های معترض نیز از شکنجه و خشونت برکنار نبودند. معترضان سیاسی اغلب مورد ضرب و شتم یا حبسهای طولانی قرار می‌گرفتند. این اعمال [[خشونت‌آمیز]] علیه معترضان، موجب گسترش [[نارضایتی]] و [[خشم]] عمومی شده و زمینه‌ساز [[شورش‌ها]] و ناآرامی‌هایی می‌شد که خود تهدیدی برای [[امنیت]] شمرده می‌شود.
## '''[[تضعیف]] نهادهای انتظامی و [[امنیتی]] و گسترش [[بی‌قانونی]]''': [[نیروهای انتظامی]] در این دوره عمدتاً در [[خدمت]] [[منافع]] [[حکومت]] بودند و کمتر به [[وظیفه]] اصلی خود یعنی [[حفظ نظم]] و [[امنیت عمومی]] مشغول بودند. ضمناً این نهادها فاقد [[استقلال]] و [[کارایی]] لازم بودند و تحت تأثیر ملاحظات سیاسی قرار داشتند. همچنین شیوه‌های عملیاتی نظارتی و [[مراجع]] [[قضایی]] مستقلی برای بازخواست از مأموران [[خاطی]] وجود نداشت. این عوامل موجب شد تا پدیده‌هایی مانند [[دزدی]]، [[راهزنی]] و بی‌قانونی گسترش یابد و [[امنیت جانی]] و [[مالی]] [[مردم]] به خطر بیفتد.
## '''عدم [[پاسخگویی]] [[دستگاه قضایی]] به [[ظلم]] و جنایت‌های حکومت''': در دوران [[حکومت بنی امیه]]، دستگاه قضایی هیچگونه پاسخگویی و واکنش مناسبی در برابر ظلم و جنایاتی که از سوی [[حاکمان]] صورت می‌گرفت، نشان نمی‌داد. این مسئله خود یکی از عوامل ایجاد ناامنی و [[بی‌عدالتی]] در آن زمان به‌شمار می‌رفت. [[قضات]] غالباً از سوی [[حکام]] [[منصوب]] می‌شدند و [[وابستگی]] شدیدی به دربار داشتند. آنها عملاً هیچ اقدامی علیه [[حاکمان ظالم]] یا ماموران متخلف و سوءاستفاده‌گر انجام نمی‌دادند. حتی اگر افراد عادی در معرض [[ظلم و ستم]] ماموران قرار می‌گرفتند، راهی برای [[شکایت]] و پیگیری قانونی وجود نداشت. نبود [[پاسخگویی]] و [[مجازات متخلفان]]، زمینه را برای تکرار [[ظلم]] و [[بی‌عدالتی]] فراهم می‌کرد. این وضعیت سبب شد تا [[مردم]] [[اعتماد]] خود را به [[دستگاه قضایی]] از دست بدهند و [[نارضایتی]] و [[احساس]] ظلم در [[جامعه]] افزایش یابد.
## '''تحریک [[اختلافات]] قومی و مذهبی در میان گروه‌های مختلف مردم''': [[حکومت]] وابسته به [[معاویه]] و یزید برای تثبیت [[قدرت]] خود و [[سرکوب]] مخالفان، اغلب از شیوه تحریک اختلافات قومی و مذهبی میان گروه‌های مختلف مردم استفاده می‌کرد. این مسئله خود عامل مهمی در ایجاد [[ناامنی]] در آن دوران به‌شمار می‌رفت. [[بنی‌امیه]] با برجسته کردن اختلافات قبیله‌ای و قومی میان [[عرب‌ها]]، آنان را علیه یکدیگر [[بسیج]] می‌کرد تا از قدرت یکپارچه‌ای برخوردار نباشند. همچنین با دامن زدن به اختلافات مذهبی میان [[مسلمانان]]، به ویژه میان طرفداران [[اهل بیت]]{{عم}} و [[پیروان]] [[مکتب خلفا]]، زمینه را برای درگیری و [[کشمکش]] فراهم می‌آورد. گاه این تحریکات منجر به درگیری‌های مسلحانه و خونین میان گروه‌های مختلف می‌شد که خود عامل [[بی‌ثباتی]] و وقوع جنایاتی همچون [[غارت]] و [[قتل]] بود. در مجموع، سیاست‌های تفرقه‌افکنانه بنی‌امیه زمینه‌ساز بسیاری از [[ناامنی‌ها]] و درگیری‌های [[خشونت‌بار]] در آن دوره بود.
## '''[[تسلط]] عناصر [[فاسد]] و [[غارتگر]] بر منابع و [[ثروت‌های عمومی]]''': یکی از مصادیق بارز [[فساد]] و عامل ناامنی در [[دوران بنی امیه]]، تسلط عناصر فاسد و غارتگر بر منابع و ثروت‌های عمومی بود. در این دوره، [[خلفا]] و [[حاکمان بنی امیه]] به طور گسترده از [[خزانه]] و [[بیت المال]] برای مقاصد شخصی سوءاستفاده می‌کردند. عده‌ای از اطرافیان آنها نیز با پرداخت [[رشوه]]، موفق به کسب [[مناصب]] و موقعیت‌های پردرآمد می‌شدند و از این طریق به ثروت‌های کلان دست می‌یافتند. این امر سبب شد تا [[ثروت‌ها]] و منابع عمومی [[کشور]] در [[اختیار]] عده معدودی قرار گرفته و از جامعه خارج شود. [[فساد مالی]] گسترده و غارت منابع، بذر نارضایتی و [[شورش]] علیه [[حکومت]] را در میان [[مردم]] پاشید. همچنین رواج این [[فساد]]، سبب شد تا [[امنیت اقتصادی]] [[جامعه]] به مخاطره افتد و زمینه برای گسترش جرایمی همچون [[سرقت]] و [[غارت]] فراهم شود. بنابراین [[تسلط]] عناصر [[فاسد]] بر منابع عمومی، از عوامل کلیدی [[ناامنی]] در این دوره محسوب می‌شده است.
## '''گسترش [[احساس]] [[بی‌عدالتی]] در میان اقشار مختلف مردم''': گسترش [[احساس ناامنی]] و بی‌عدالتی در میان اقشار مختلف مردم، از جمله پیامدهای حکومت [[ظالمانه]] و سرکوبگرانه [[بنی‌امیه]] بود که خود زمینه‌ساز بروز بحران‌های [[امنیتی]] در آن دوره شد. سیاست‌های سرکوبگرانه بنی‌امیه علیه [[مخالفان سیاسی]]، موجبات [[نگرانی]] و ناامنی گروه‌های معترض را فراهم آورد. همچنین [[گسترش فساد]]، رانت‌خواری و [[تبعیض طبقاتی]]، سبب شد تا احساس [[ستم]] و بی‌عدالتی در میان عموم مردم افزایش یابد. این احساس ناامنی و [[بیزاری]] [[اجتماعی]]، نهایتاً منجر به شکل‌گیری جنبش‌های ضدحکومتی و قیام‌های گسترده‌ای شد. بنابراین می‌توان گفت رفتارهای سرکوبگرانه و غیرعادلانه بنی‌امیه، بذر ناامنی و [[نارضایتی]] را در سطح جامعه پاشید که منجر به بروز بحران‌های امنیتی شد.
===دوم: اهداف و انگیزه‌های امنیتی [[امام حسین]]{{ع}} در [[قیام]] علیه بنی‌امیه===
# '''[[برقراری امنیت]] و [[آزادی‌های سیاسی]] و اجتماعی مردم''': [[حکومت معاویه]] و یزید با [[سرکوب]] شدید مخالفان سیاسی و نادیده گرفتن [[حقوق]] اولیه مردم، زمینه را برای ناامنی و نارضایتی گسترده‌ای فراهم کرده بود. در چنین شرایطی، امام حسین{{ع}} با [[هدف]] برقراری امنیت و آزادی‌های سیاسی و اجتماعی مردم، دست به قیام علیه حکومت ظالمانه بنی‌امیه زد. از مهم‌ترین انگیزه‌های [[امام]]{{ع}} در این زمینه می‌توان به واکنش به سرکوب [[حقوق مردم]] و احیای [[حق حاکمیت]] و [[مشارکت سیاسی]] آنان اشاره کرد. همچنین پایان دادن به [[خفقان]] [[سیاسی]] و تأمین آزادی‌های پایه، از دیگر انگیزه‌های مهم امام{{ع}} محسوب می‌شد. از سوی دیگر، احیای [[مشروعیت مردمی]] حکومت، تضمین [[حقوق شهروندی]] و جلوگیری از سرکوب مخالفان، از اهداف اصلی امام حسین{{ع}} در قیام علیه بنی‌امیه به‌شمار می‌آمد.
# '''[[مبارزه]] با گسترش [[خشونت]] و درگیری‌های فرقه‌ای''': یکی از مهمترین انگیزه‌های [[امام]]{{ع}} در این زمینه، واکنش به سیاست‌های تفرقه‌افکنانه [[بنی‌امیه]] بود. این [[حکومت]] با دامن زدن به [[اختلافات]] مذهبی و قومی، زمینه‌ساز بروز درگیری‌های [[خشونت‌بار]] می‌شد. از این رو، [[امام حسین]]{{ع}} برای مقابله با این رویکرد خطرناک به پا خاست. همچنین [[احساس مسئولیت]] در برابر جلوگیری از پیامدهای مخرب و برهم‌زننده [[نظم اجتماعی]] ناشی از کشمکش‌های فرقه‌ای، از دیگر انگیزه‌های مهم امام{{ع}} به‌شمار می‌رفت. از سوی دیگر، جلوگیری از گسترش [[خشونت]] و درگیری‌های فرقه‌ای و [[حفظ امنیت]] و [[آرامش]] عمومی [[جامعه]]، از اهداف اصلی امام حسین{{ع}} در [[قیام]] علیه بنی‌امیه بود.
# '''[[مبارزه]] با [[ناامنی]] و [[فساد]] گسترده در [[دستگاه حکومت]]''': یکی از مهمترین انگیزه‌های امام{{ع}}، واکنش به [[فساد اداری]] و [[مالی]] گسترده در بین [[مقامات]] و [[کارگزاران]] بنی‌امیه بود. [[دزدی]] و [[اختلاس]]، [[رشوه‌خواری]] و سوءاستفاده از [[مناصب]] دولتی، از جمله مصادیق این فساد به شمار می‌رفت. همچنین، احساس مسئولیت امام{{ع}} در برابر [[بی‌عدالتی‌ها]] و تبعیض‌های ناشی از فساد [[حکومتی]]، انگیزه دیگر ایشان محسوب می‌شد. از سوی دیگر، پاکسازی دستگاه حکومت از فساد و بازگرداندن [[امنیت]] به جامعه، از اهداف مهم امام حسین{{ع}} در قیام بود. همچنین [[اصلاح]] [[نظام اداری]] و مبارزه با دزدی و اختلاس، از دیگر اهداف امام{{ع}} محسوب می‌شد.
# '''[[حفاظت]] از [[جان]] و [[مال]] و [[ناموس]] [[مردم]]''': از جمله مهم‌ترین انگیزه‌های امام{{ع}} در این زمینه، واکنش به [[تعدی]] و [[تجاوز]] گسترده به جان و مال و [[حرمت]] مردم توسط [[حکام ستمگر]] بنی‌امیه بود. آنان به طور مداوم [[حقوق]] و حرمت مردم را نقض می‌کردند. همچنین، احساس مسئولیت در برابر [[حفظ جان]] و ناموس مردم بی‌دفاع، از [[دلایل]] مهم [[قیام امام حسین]]{{ع}} محسوب می‌شد. از سوی دیگر، بازگرداندن امنیت به [[زندگی]] مردم و مصونیت بخشیدن به جان و مال و ناموس آنان، از اهداف اصلی امام{{ع}} در قیام علیه بنی‌امیه به‌شمار می‌رفت.
# '''بازگرداندن [[حس]] آرامش و [[اطمینان قلبی]] همه‌جانبه به جامعه''': از جمله انگیزه‌های اصلی [[امام]]{{ع}} در این زمینه، واکنش به ایجاد [[رعب]] و [[وحشت]] در [[جامعه]] از سوی [[حکومت ستمگر]] [[بنی‌امیه]] بود. آنان با [[شکنجه]] و [[کشتار]] مخالفان، فضایی از [[ترس]] و [[ناامنی]] به وجود آورده بودند. همچنین احیای [[آرامش]] خاطر و [[امنیت روانی]] [[مردم]] پس از سال‌ها زیستن در فضای وحشت، از دیگر انگیزه‌های امام{{ع}} محسوب می‌شد. از سوی دیگر، پایان دادن به جوّ ترس و ناامنی و القای [[احساس آرامش]] و [[اعتماد]] به جامعه، از اهداف اصلی امام{{ع}} در [[قیام]] به‌شمار می‌رفت.
# '''جلوگیری از [[نفوذ]] و گسترش [[بدعت‌ها]] و [[انحرافات فکری]]''': [[امام حسین]]{{ع}} در قیام علیه [[بنی امیه]]، [[هدف]] داشت که از نفوذ و گسترش بدعت‌ها و انحرافات فکری در جامعه جلوگیری کند. او با [[درک عمیق]] از اهمیت صحیح و مستند بودن [[آرمان‌ها]] و [[اعتقادات اسلامی]]، نسبت به بروز بدعت‌ها و [[تحریفات]] درکلیه ابعاد [[دینی]] و [[فکری]]، بسیار حساس بود. امام حسین{{ع}} به عنوان نمونه‌ای برجسته از [[ولایت]] و [[امامت]]، [[مسئولیت]] [[حفظ]] و نقل صحیح [[تعالیم دینی]] را بر دوش داشت. او در قیام خود، با [[قاطعیت]] و [[شجاعت]]، خود را در برابر نفوذ بدعت‌های وارد شده به [[اسلام]] مقابله کرد. امام حسین{{ع}} از هرگونه [[تحریف]] در [[آموزه‌های اسلامی]] [[ایستادگی]] کرده و به تمام قوای خود جهت حفظ [[یکپارچگی]] و [[صحت]] فکری اسلام متمایل شد.
# '''فراهم کردن [[امنیت]] لازم برای انجام [[عبادت‌ها]] و [[وظایف دینی]] آزادانه مردم''': امام حسین{{ع}} در قیام علیه بنی امیه، در نظر داشت زمینه‌ای را فراهم کند که مردم بتوانند با احساس آرامش و بدون مزاحمت‌های [[حکومتی]]، به عبادت‌ها و وظایف دینی خود را بپردازند و از اینکه با [[اعتقادات]] [[هیئت حاکمه]] همخوانی ندارد، واهمه‌ای نداشته باشند. امام حسین{{ع}} در قیام خود، به مردم نشان داد که امنیت و [[آزادی عقیده]] و [[مذهب]]، از [[آموزه‌های اسلام]] و [[تعالیم]] [[ائمه معصومین]]{{ع}} است. او با [[قربانی کردن خود]] و یارانش در [[راه خدا]]، تمام تلاش خود را کرد تا [[امنیت]] [[اعتقادی]] و [[ایمانی]] [[مردم]] را تضمین کند.
# '''رفع [[ترس]] و [[وحشت]] ناشی از [[حکومت ستمگر]] [[بنی‌امیه]]''': حکومت ستمگر بنی‌امیه در آن [[زمان]] با [[سرکوب]] و [[ستم]] خود، ترس و وحشت را در بین مردم ایجاد کرده بود. [[امام حسین]]{{ع}} با [[قیام]] خود، قصد داشت این ترس و وحشت را برطرف کند و به مردم امنیت و [[آرامش]] بخشید. امام حسین{{ع}} با [[ایستادگی]] خود و [[آمادگی]] برای [[قربانی کردن]] [[جان]] خود و یارانش در [[راه خدا]]، نشان داد که او آماده است با ایجاد [[مقاومت]] در برابر ستم و سرکوب، ترس و وحشت را از [[قلب]] مردم بردارد. او به عنوان نمونه‌ای از [[شجاعت]] و [[استقامت]]، با برخاستن به [[دفاع]] از [[حقوق]] و [[آزادی]] مردم، آنان را از ترس و وحشت [[آزاد]] کرد. با قیام خود، امام حسین{{ع}} نشان داد که حکومت ستمگر بنی‌امیه قابلیت [[احتکار]] و [[ترساندن]] مردم را ندارد. او با [[مبارزه]] برای [[حقیقت]] و [[عدالت]]، به مردم [[آموزش]] داد که ترس و وحشت، نمی‌تواند جلوی [[پیروزی حق]] را بگیرد. امام حسین{{ع}} با تلاش خود، مردم را به جنبشی بزرگ برای رفع ترس و وحشت و ایجاد امنیت و آزادی [[هدایت]] کرد.
# '''رفع [[تهدیدات]] [[امنیتی]] گسترده علیه [[مخالفان سیاسی]]''':
# [[برقراری امنیت]] و [[آزادی‌های سیاسی]] و [[اجتماعی]] مردم
# مقابله با [[زورگویی]] و سرکوبگری [[حکومت بنی‌امیه]]
# جلوگیری از [[غارت]] [[ثروت‌ها]] و منابع عمومی توسط [[حاکمان]]
# [[حمایت]] از حقوق و [[معیشت]] مردم در برابر فشارهای [[اقتصادی]]
# فراهم کردن [[امنیت شغلی]] و [[تأمین معیشت]] برای [[آحاد جامعه]]
# [[حفظ]] [[هویت دینی]] و [[ارزش‌های اخلاقی]] [[جامعه اسلامی]] در برابر تهدیدات [[فرهنگی]]
# ایجاد فضایی [[امن]] برای [[ترویج]] [[معارف اسلام]] [[ناب]]
# مقابله با [[تبلیغات]] منفی و شایعه‌پراکنی‌ها علیه [[آموزه‌های اسلامی]]
# حفظ [[یکپارچگی]] فرهنگی [[جامعه]] در برابر تلاش‌های تفرقه‌افکنانه
# تقویت [[همبستگی]] ملی و [[اعتماد]] مردم به [[نظام]] و [[ارزش‌های اسلامی]]
# جلوگیری از [[تضعیف]] سازوکارهای امنیتی و [[قضایی]]
===سوم: روش‌ها و راهکارهای امام حسین{{ع}} برای بازگرداندن امنیت===
# '''روش‌های مقابله [[امام حسین]]{{ع}} با عوامل [[ناامنی]]''':
## تلاش امام حسین{{ع}} برای [[افشاگری]] و آگاه‌سازی [[مردم]] نسبت به جنایات و [[ظلم]] [[حکومت یزید]]
## [[تحریم]] و قطع [[همکاری]] امام حسین{{ع}} با [[دستگاه حکومت]] [[ظالم]] [[بنی‌امیه]]
## [[تدارک]] و [[بسیج]] نیروهای [[مؤمن]] و [[آزادی‌خواه]] برای [[قیام]] علیه حکومت یزید
## موضع‌گیری [[قاطع]] امام حسین{{ع}} علیه [[حاکمیت جور]] و [[دعوت]] مردم به [[مبارزه با ظلم]]
## [[الگوسازی]] و الهام‌بخشی [[امام]]{{ع}} به مردم برای [[مقاومت]] و [[ایستادگی در برابر ستم]]
## تبیین صحیح [[معارف]] و [[آموزه‌های دینی]] به منظور [[مبارزه با انحرافات]] و [[بدعت‌ها]]
## [[ترویج]] [[فرهنگ]] [[شهادت‌طلبی]] و [[ایثار]] در راه [[دفاع از حق]] و [[عدالت]]
## جلب [[همراهی]] و [[پشتیبانی]] افراد و گروه‌های مؤثر [[جامعه]] علیه [[حکومت ستمگر]]
# '''تلاش برای بسیج و مشارکت مردم''':
## دعوت مردم به پیوستن و همراهی با [[قیام امام حسین]]{{ع}} علیه ظلم
## بیان آسیب‌ها و تبعات [[سکوت در برابر ظلم]] و [[ترغیب]] مردم به مقاومت
## تبیین اهداف [[واقعی]] قیام امام حسین{{ع}} برای مردم و [[جلب حمایت]] آنها
## ترسیم چشم‌انداز مطلوب [[آینده]] و [[حکومت عدل]] پس از سرنگونی [[ظالمان]]
## القای [[احساس مسئولیت]] در مردم برای [[دفاع از اسلام]] و ارزش‌های آن
## [[تشویق]] و ترغیب [[یاران]] و [[خاندان]] به همراهی و [[فداکاری]] در رکاب امام{{ع}}
## [[پاسخگویی به شبهات]] مطرح شده در مورد قیام و رفع [[تردیدها]]
## الهام‌بخشی و الگوسازی برای جلب مشارکت عمومی در [[قیام علیه ظلم]]
# '''نقش [[شهادت امام حسین]]{{ع}}''':
## نقش شهادت امام حسین{{ع}} در [[برانگیختن]] مردم برای [[مبارزه با حکومت]] [[ظالمانه]] یزید
## تأثیر [[شهادت امام]]{{ع}} در [[تضعیف]] [[مشروعیت]] و [[اقتدار]] [[سیاسی]] حکومت یزید
## کارکرد شهادت امام حسین{{ع}} در افزایش [[آگاهی]] مردم نسبت به جنایات [[حکومت]]
## تسریع [[سقوط]] حکومت یزید در پی شهادت امام حسین{{ع}} و ایجاد فضای ناامنی
## الگوسازی امام حسین{{ع}} از طریق شهادتش برای مقاومت در برابر [[حکومت‌های ظالم]]
## تداوم راه و [[هدف امام حسین]]{{ع}} از طریق [[شهادت]] وی در مبارزه با ظلم و [[ستم]]
===چهارم: نتایج و پیامدهای [[امنیتی]] قیام امام حسین{{ع}}===
# '''آثار و پیامدهای قیام بر [[امنیت جامعه اسلامی]]''':
## کاهش [[سرکوب]] و [[خفقان]] [[سیاسی]] پس از [[سقوط]] [[حکومت یزید]]
## افزایش [[امنیت جانی]] و [[مالی]] [[مردم]] در پی [[تضعیف]] حکومت یزید
## کاهش [[تهدیدات]] و خطرات [[امنیتی]] علیه [[مخالفان سیاسی]] و مذهبی
## بازگشت نسبی [[آرامش]] و [[امنیت]] به [[جامعه]] پس از [[شهادت امام حسین]]{{ع}}
## تقویت [[باور]] مردم به [[لزوم]] [[مقاومت]] در برابر [[حکومت‌های ستمگر]]
## [[الگوسازی]] [[امام حسین]]{{ع}} در [[مبارزه]] با حکومت‌های [[غاصب]] و طاغوتی
## تداوم راه و [[هدف امام]]{{ع}} در [[تأمین عدالت]] و امنیت برای مردم
# '''دستاوردهای [[قیام]] در بازگرداندن [[ثبات]] و آرامش''':
## کاهش خشونت‌های سیاسی و [[اجتماعی]] پس از سقوط حکومت یزید
## کاهش تنش‌ها و درگیری‌های مذهبی و قومی در جامعه
## بازسازی نسبی نهادهای عدلی و انتظامی جامعه توسط حکومتهای بعدی
## افزایش [[امنیت روانی]] و رفع [[ترس]] و [[وحشت]] در میان عموم مردم
## تقویت [[امید به آینده]] و [[احساس امنیت]] در جامعه پس از [[شهادت امام]]{{ع}}
## تداوم الگوی مقاومت امام حسین{{ع}} علیه حکومت‌های ستمگر در طول [[تاریخ]]
## الهام‌بخشی [[قیام امام]]{{ع}} به جنبش‌های عدالت‌خواهانه و آزادی‌بخش
## [[ترویج]] [[فرهنگ]] [[ایستادگی در برابر ظلم]] و [[استبداد]] در جامعه
==طرح دوم==
==طرح دوم==
===نخست: تبیین مفهوم امنیت در آموزه‌های اسلامی===
===نخست: تبیین مفهوم امنیت در آموزه‌های اسلامی===
۲۱۸٬۴۳۸

ویرایش