ابوالأشدین: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
ابوالاشدّین از [[دشمنان]] سرسخت [[پیامبر]] {{صل}} بود و در این راه از [[مال]] و [[جان]] و آبرویش بسیار مایه گذاشت<ref>جامعالبیان، مج ۱۵، ج ۳۰، ص ۲۴۸؛ کشف الاسرار، ج ۱۰، ص۴۹۸؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۷۴۸.</ref> و حتّی یک بار با پرتاب نیزهای درصدد کشتن [[حضرت]] برآمد که ناکام ماند.<ref>بحارالانوار، ج ۱۸، ص ۶۵ و ۶۶.</ref> او پیوسته [[قریش]] را با [[رفتار]] و گفتار خود به [[پایداری]] در مقابل پیامبر و [[مبارزه]] با وی [[تشویق]] میکرد<ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۵۸۶؛ قرطبی، ج ۱۹، ص ۵۳؛ الدرّالمنثور، ج ۸، ص ۳۳۳.</ref> و چون [[رسول خدا]] {{صل}} سران [[قریش]] را از [[عذاب]] دردناک دوزخ و نوزده [[مأمور]] {{متن قرآن|عَلَيْهَا تِسْعَةَ عَشَرَ وَمَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلاَّ مَلائِكَةً وَمَا جَعَلْنَا عِدَّتَهُمْ إِلاَّ فِتْنَةً لِّلَّذِينَ كَفَرُوا لِيَسْتَيْقِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَيَزْدَادَ الَّذِينَ آمَنُوا إِيمَانًا وَلا يَرْتَابَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَالْمُؤْمِنُونَ وَلِيَقُولَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْكَافِرُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلا كَذَلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَن يَشَاء وَيَهْدِي مَن يَشَاء وَمَا يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلاَّ هُوَ وَمَا هِيَ إِلاَّ ذِكْرَى لِلْبَشَرِ }}<ref>«بر آن نوزده (نگهبان گمارده شده) است و دوزخبانان را جز از فرشتگان نگماردیم و شمار آنان را جز آزمونی برای کافران قرار ندادیم تا اهل کتاب، یقین پیدا کنند و مؤمنان بر ایمان خود بیفزایند و اهل کتاب و مؤمنان، دچار تردید نشوند و سرانجام بیماردلان و کافران بگویند که خداوند از این مثل چه میخواهد؟ بدینگونه خداوند هر که را بخواهد در گمراهی وا مینهد و هر که را بخواهد راهنمایی میکند و سپاه پروردگارت را کسی جز او نمیداند و این جز یادآوری برای آدمیان، نیست» سوره مدثر، آیه ۳۰-۳۱.</ref> آن خبر داد، وی [[پیروزی]] بر نگهبانان [[دوزخ]] را [[وعده]] داد<ref>قرطبی، ج۱۹، ص۵۳؛ الدرّالمنثور، ج ۸، ص ۳۳۳.</ref> و چون به نیروی خود [[مغرور]] بود، بدان شرط با [[پیامبر]] کشتی گرفت که اگر مغلوب شود، [[اسلام]] را بپذیرد؛<ref>سیره ابنکثیر، ج ۱، ص ۴۰۹؛ البدایة والنهایه، ج ۳، ص ۱۲۹.</ref> ولی با آنکه [[شکست]] خورد، [[مسلمان]] نشد و سرانجام [[کافر]] از [[دنیا]] رفت.<ref>جمهرة انسابالعرب، ص۱۶۱؛ الاکمال، ج۱، ص۶۶.</ref> بیش از این از شرح حال وی اطلاعی در دست نیست.<ref>[[محمد اللهاکبری|اللهاکبری، محمد]]، [[ابوالأشدین (مقاله)|مقاله «ابوالأشدین»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص597-598.</ref> | ابوالاشدّین از [[دشمنان]] سرسخت [[پیامبر]] {{صل}} بود و در این راه از [[مال]] و [[جان]] و آبرویش بسیار مایه گذاشت<ref>جامعالبیان، مج ۱۵، ج ۳۰، ص ۲۴۸؛ کشف الاسرار، ج ۱۰، ص۴۹۸؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۷۴۸.</ref> و حتّی یک بار با پرتاب نیزهای درصدد کشتن [[حضرت]] برآمد که ناکام ماند.<ref>بحارالانوار، ج ۱۸، ص ۶۵ و ۶۶.</ref> او پیوسته [[قریش]] را با [[رفتار]] و گفتار خود به [[پایداری]] در مقابل پیامبر و [[مبارزه]] با وی [[تشویق]] میکرد<ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۵۸۶؛ قرطبی، ج ۱۹، ص ۵۳؛ الدرّالمنثور، ج ۸، ص ۳۳۳.</ref> و چون [[رسول خدا]] {{صل}} سران [[قریش]] را از [[عذاب]] دردناک دوزخ و نوزده [[مأمور]] {{متن قرآن|عَلَيْهَا تِسْعَةَ عَشَرَ وَمَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلاَّ مَلائِكَةً وَمَا جَعَلْنَا عِدَّتَهُمْ إِلاَّ فِتْنَةً لِّلَّذِينَ كَفَرُوا لِيَسْتَيْقِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَيَزْدَادَ الَّذِينَ آمَنُوا إِيمَانًا وَلا يَرْتَابَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَالْمُؤْمِنُونَ وَلِيَقُولَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْكَافِرُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلا كَذَلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَن يَشَاء وَيَهْدِي مَن يَشَاء وَمَا يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلاَّ هُوَ وَمَا هِيَ إِلاَّ ذِكْرَى لِلْبَشَرِ }}<ref>«بر آن نوزده (نگهبان گمارده شده) است و دوزخبانان را جز از فرشتگان نگماردیم و شمار آنان را جز آزمونی برای کافران قرار ندادیم تا اهل کتاب، یقین پیدا کنند و مؤمنان بر ایمان خود بیفزایند و اهل کتاب و مؤمنان، دچار تردید نشوند و سرانجام بیماردلان و کافران بگویند که خداوند از این مثل چه میخواهد؟ بدینگونه خداوند هر که را بخواهد در گمراهی وا مینهد و هر که را بخواهد راهنمایی میکند و سپاه پروردگارت را کسی جز او نمیداند و این جز یادآوری برای آدمیان، نیست» سوره مدثر، آیه ۳۰-۳۱.</ref> آن خبر داد، وی [[پیروزی]] بر نگهبانان [[دوزخ]] را [[وعده]] داد<ref>قرطبی، ج۱۹، ص۵۳؛ الدرّالمنثور، ج ۸، ص ۳۳۳.</ref> و چون به نیروی خود [[مغرور]] بود، بدان شرط با [[پیامبر]] کشتی گرفت که اگر مغلوب شود، [[اسلام]] را بپذیرد؛<ref>سیره ابنکثیر، ج ۱، ص ۴۰۹؛ البدایة والنهایه، ج ۳، ص ۱۲۹.</ref> ولی با آنکه [[شکست]] خورد، [[مسلمان]] نشد و سرانجام [[کافر]] از [[دنیا]] رفت.<ref>جمهرة انسابالعرب، ص۱۶۱؛ الاکمال، ج۱، ص۶۶.</ref> بیش از این از شرح حال وی اطلاعی در دست نیست.<ref>[[محمد اللهاکبری|اللهاکبری، محمد]]، [[ابوالأشدین (مقاله)|مقاله «ابوالأشدین»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص597-598.</ref> | ||
== ابوالاشدین در [[شأن نزول]] == | == ابوالاشدین در [[شأن نزول]] == | ||
# به گفته [[مفسّران]] چون [[آیات]] {{متن قرآن|إِنَّهُ فَكَّرَ وَقَدَّرَ فَقُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ ثُمَّ قُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ ثُمَّ نَظَرَ ثُمَّ عَبَسَ وَبَسَرَ ثُمَّ أَدْبَرَ وَاسْتَكْبَرَ فَقَالَ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ يُؤْثَرُ إِنْ هَذَا إِلاَّ قَوْلُ الْبَشَرِ سَأُصْلِيهِ سَقَرَ وَمَا أَدْرَاكَ مَا سَقَرُ لا تُبْقِي وَلا تَذَرُ لَوَّاحَةٌ لِّلْبَشَرِ عَلَيْهَا تِسْعَةَ عَشَرَ }}<ref>«که او اندیشید و سنجید. و مرگ بر او باد! چگونه سنجید؟ دگر باره مرگ بر او باد! چگونه سنجید؟ سپس نگریست. آنگاه روی در هم کشید و ترشرویی کرد. سپس پشت کرد و گردنکشی ورزید. و گفت: این جز جادویی که آموخته میشود نیست. این جز گفتار آدمی نیست. به زودی او را به دوزخ درمیآورم. و چه دانی تو که دوزخ چیست. نه بر جای مینهد و نه یله میکند. برگرداننده رنگ پوست است. بر آن نوزده (نگهبان گمارده شده) است» سوره مدثر، آیه ۱۸-۳۰.</ref> نازل و [[ابلاغ]] شد، [[ابوجهل]] در میان قریش فریاد کرد که مادرانتان به عزایتان بنشینند! از ابن ابیکبشه (پیامبر) شنیدم که نگهبانان دوزخ نوزده نفرند. شما دلاوران [[عرب]] هستید. آیا هر ده تن از شما حریف یکی از آنان نخواهد شد؟ ابوالأشدّین با استهزای [[کلام الهی]] گفت: نگهبانان دوزخ را به من بسپارید. به [[تنهایی]] از عهده آنان برمیآیم و شما میتوانید به [[بهشت]] بروید.<ref>قرطبی، ج۱۹، ص۵۳؛ الدرّالمنثور، ج ۸، ص ۳۳۳.</ref> به [[نقل روایات]] دیگر، هفده <ref>مجمعالبیان، ج ۱۰، ص ۵۸۶؛ روحالمعانی، مج ۱۶، ج۲۹، ص۲۱۶.</ref> یا ده تن <ref> الدّرالمنثور، ج ۸، ص ۴۷۵.</ref> به عهده من، و دیگران به عهده شما. گفتهاند: [[خداوند]] در پاسخ ابوالأشدّین که [[گمان]] داشت نگهبانان دوزخ بشرند، [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلَّا مَلَائِكَةً وَمَا جَعَلْنَا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِلَّذِينَ كَفَرُوا لِيَسْتَيْقِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَيَزْدَادَ الَّذِينَ آمَنُوا إِيمَانًا وَلَا يَرْتَابَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَالْمُؤْمِنُونَ وَلِيَقُولَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْكَافِرُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلًا كَذَلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَمَا يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلَّا هُوَ وَمَا هِيَ إِلَّا ذِكْرَى لِلْبَشَرِ}}<ref>«و دوزخبانان را جز از فرشتگان نگماردیم و شمار آنان را جز آزمونی برای کافران قرار ندادیم تا اهل کتاب، یقین پیدا کنند و مؤمنان بر ایمان خود بیفزایند و اهل کتاب و مؤمنان، دچار تردید نشوند و سرانجام بیماردلان و کافران بگویند که خداوند از این مثل چه میخواهد؟ بدینگونه خداوند هر که را بخواهد در گمراهی وا مینهد و هر که را بخواهد راهنمایی میکند و سپاه پروردگارت را کسی جز او نمیداند و این جز یادآوری برای آدمیان، نیست» سوره مدثر، آیه ۳۱.</ref> را فرو فرستاد <ref>مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۸۶؛ روح المعانی، مج ۱۶، ج۲۹، ۲۱۶ و ۲۱۷.</ref> و اعلام داشت که آنان [[ملائکه]] هستند و نوزده تن بودن آنان، آزمونی برای [[کافران]] است. شاید از آن جهت [[آزمون]] است که هر عددی میبود، کافران به آن ایراد میگرفتند. | |||
# در همین زمینه از [[عکرمه]] نیز [[نقل]] است که [[آیه]] {{متن قرآن|فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ مِمَّ خُلِقَ}}<ref>«پس انسان باید بنگرد که او را از چه آفریدهاند،» سوره طارق، آیه ۵.</ref> درباره ابوالأشدّین نازل شده؛ زیرا او به نیرو و [[قوّت]] خود بسیار [[مغرور]] بود و ادّعا داشت که از عهده نگهبانان [[دوزخ]] برمیآید.<ref>الدرّالمنثور، ج ۸، ص ۴۷۴ و ۴۷۵.</ref>. | |||
# [[قرطبی]] و [[آلوسی]] بر پایه روایتی، آیه {{متن قرآن|فَاسْتَفْتِهِمْ أَهُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمْ مَنْ خَلَقْنَا إِنَّا خَلَقْنَاهُمْ مِنْ طِينٍ لَازِبٍ}}<ref>«اینک از ایشان بپرس آیا آنها در آفرینش سختترند یا آنان که ما آفریدهایم؟ ما آنها را از گلی چسبناک آفریدهایم» سوره صافات، آیه ۱۱.</ref> را درباره ابوالاشدین دانستهاند؛<ref>قرطبی، ج ۱۵، ص ۴۷؛ روحالمعانی، مج ۱۳، ج ۲۳، ص ۱۱۱.</ref> زیرا فقط او به [[نیرومندی]] و تنومندی خود بسیار میبالید. | |||
# [[قرطبی]] براساس [[نقلی]]، آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ}}<ref>«ای انسان! چه تو را با پروردگار بخشندهات به خیرگی وا داشت؟» سوره انفطار، آیه ۶.</ref> را درباره ابوالأشدّین دانسته است.<ref>قرطبی، ج ۱۹، ص ۱۶۱.</ref> امّا خود، [[نزول آیه]] را در [[شأن]] دیگری میداند. | |||
# برخی، [[آیات]] {{متن قرآن|لَقَدْ خَلَقْنَا الإِنسَانَ فِي كَبَدٍ أَيَحْسَبُ أَن لَّن يَقْدِرَ عَلَيْهِ أَحَدٌ يَقُولُ أَهْلَكْتُ مَالا لُّبَدًا}}<ref>«که بیگمان انسان را در رنج آفریدهایم، آیا گمان دارد که هرگز کسی بر او چیرگی نمیتواند داشت؟ میگوید: دارایی هنگفتی را تباه کردم» سوره بلد، آیه ۴-۶.</ref> را درباره ابوالأشدّین دانستهاند که [[گمان]] میکرد هیچ کس بر او [[پیروز]] نمیشود و به [[دروغ]] مدّعی بود که در راه [[دشمنی]] [[پیامبر]] {{صل}} [[دارایی]] بسیاری [[خرج]] کرده است<ref>جامع البیان، مج ۱۵، ج ۳۰؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۷۴۸؛ قرطبی، ج ۲۰، ص ۴۲.</ref><ref>[[محمد اللهاکبری|اللهاکبری، محمد]]، [[ابوالأشدین (مقاله)|مقاله «ابوالأشدین»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 598-599.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |