پرش به محتوا

آیا رابطه‌ای میان علم امام و عصمت او وجود دارد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۸: خط ۸:
'''آیا رابطه‌ای میان علم امام و عصمت او وجود دارد؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[امامت (پرسش)|امامت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[امامت]]''' مراجعه شود.
'''آیا رابطه‌ای میان علم امام و عصمت او وجود دارد؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[امامت (پرسش)|امامت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[امامت]]''' مراجعه شود.


== پاسخ نخست ==
== پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه ==
[[پرونده:1379158.jpg|بندانگشتی|راست|100px|[[محمد تقی فیاض‌بخش]]]]
{{پاسخ پرسش
آقایان '''[[محمد تقی فیاض‌بخش]]''' و دکتر '''[[فرید محسنی]]''' در کتاب ''«[[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]»'' در این‌باره گفته‌‌اند:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱. محمد تقی فیاض‌بخش ؛ فرید محسنی
| تصویر = 1379158.jpg
| پاسخ‌دهنده = محمد تقی فیاض‌بخش
| پاسخ = آقای '''[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]]''' در کتاب ''«[[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]»'' در این‌باره گفته‌‌اند:


«موضوع [[علم]] خاصّ [[امام]] که در [[روایات]] بیان گردیده را می‌توان به صورت قیاسی اقترانی و از ترکیب آیه تطهیر: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> به عنوان (صغرای قیاس) و آیات [[سوره واقعه]] {{متن قرآن|إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ * فِي كِتَابٍ مَكْنُونٍ * لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ}}<ref>«که این قرآنی ارجمند است * در نوشته‌ای فرو پوشیده * که جز پاکان را به آن دسترس نیست * فرو فرستاده‌ای از سوی پروردگار جهانیان است» سوره واقعه، آیه ۷۷-۸۰.</ref> به عنوان (کبرای قیاس) [[استنتاج]] کرد؛ به این بیان:
«موضوع [[علم]] خاصّ [[امام]] که در [[روایات]] بیان گردیده را می‌توان به صورت قیاسی اقترانی و از ترکیب آیه تطهیر: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> به عنوان (صغرای قیاس) و آیات [[سوره واقعه]] {{متن قرآن|إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ * فِي كِتَابٍ مَكْنُونٍ * لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ}}<ref>«که این قرآنی ارجمند است * در نوشته‌ای فرو پوشیده * که جز پاکان را به آن دسترس نیست * فرو فرستاده‌ای از سوی پروردگار جهانیان است» سوره واقعه، آیه ۷۷-۸۰.</ref> به عنوان (کبرای قیاس) [[استنتاج]] کرد؛ به این بیان:
خط ۲۶: خط ۲۹:
#آنان [[آگاه]] به حقیقت قرآن هستند؛ در نتیجه، مانند [[رسول اکرم]] {{صل}} [[مفسر]] و مبین قرآن و شریعت اسلام می‌باشند.
#آنان [[آگاه]] به حقیقت قرآن هستند؛ در نتیجه، مانند [[رسول اکرم]] {{صل}} [[مفسر]] و مبین قرآن و شریعت اسلام می‌باشند.
#[[اهل بیت]] {{عم}} [[راسخ در علم]] و عالم به اسرار الهی و مستقر در مقام [[عین‌الیقین]] در عالم ملکوت و حقّ‌الیقین در معارف توحیدی هستند.
#[[اهل بیت]] {{عم}} [[راسخ در علم]] و عالم به اسرار الهی و مستقر در مقام [[عین‌الیقین]] در عالم ملکوت و حقّ‌الیقین در معارف توحیدی هستند.
#از آنجا که آنان به حقیقت قرآن وکتاب مکنون راه دارند، در نتیجه، آگاه به اسرار عالم و [[باطن]] [[انسان‌ها]] و کتاب اعمال آنان که مرحله نازله‌ای از [[ام‌الکتاب]] است. می‌باشند<ref>برای مطالعه توضیحات بیشتر در این باره، به ذیل آیه شریفه علم‌الکتاب (برهان هفدهم از این مجموعه) مراجعه شود.</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶ (کتاب)| ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶]]، ص ۹۹-۱۰۵.</ref>
#از آنجا که آنان به حقیقت قرآن وکتاب مکنون راه دارند، در نتیجه، آگاه به اسرار عالم و [[باطن]] [[انسان‌ها]] و کتاب اعمال آنان که مرحله نازله‌ای از [[ام‌الکتاب]] است. می‌باشند<ref>برای مطالعه توضیحات بیشتر در این باره، به ذیل آیه شریفه علم‌الکتاب (برهان هفدهم از این مجموعه) مراجعه شود.</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶ (کتاب)| ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶]]، ص ۹۹-۱۰۵.</ref>.
}}
{{پاسخ پرسش
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱. حجت الاسلام و المسلمین دکتر قدردان قراملکی؛
| تصویر = 11355.jpg
| پاسخ‌دهنده = محمد حسن قدردان قراملکی
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی]]''' در کتاب ''«[[کاوشی در ماهیت و قلمرو عصمت (مقاله)|کاوشی در ماهیت و قلمرو عصمت]]»'' در این‌باره گفته‌‌اند:
 
«متکلمان متقدم نیل به [[مقام عصمت]] را مرهون عوامل چهارگانه ذیل می‌دانند<ref>ر.ک: تلخیص المحصل، ص۳۶۹؛ کشف المراد، ص۳۶۵؛ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۷، ص۸؛ مناهج الیقین فی اصول الدین، ص۲۷۹.</ref>:
 
# وجود [[ملکه]] مانع [[معصیت]] و [[داعی]] [[عفت]]؛
# [[علم]] و [[آگاهی]] از [[کیفر]] و [[محافظت]] گناه و [[منافع]] [[طاعت]]؛
# تأکید علم توسط [[وحی]] و یا [[الهام]]؛
# [[تهدیدهای]] [[الهی]] برای استمرار عصمت و مؤاخذه‌های [[دنیوی]] در ترک اولی‌ها.
 
'''شعور و آگاهی'''
 
از منظر برخی از اندیشوران<ref>ر.ک: مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ص۱۷۴؛ محمدحسین حسینی طهرانی، امام‌شناسی، ج۱، ص۸۰؛ جعفر سبحانی، الالهیات، ج۳، ص۱۵۹؛ محمدهادی معرفت، تنزیه انبیاء، ص۱۹.</ref> خاستگاه عصمت علم و آگاهی خاص معصومان از نتایج و عواقب [[افعال]] [[زیبا]] و [[زشت]] است، [[علم]] به اینکه ارتکاب عمل [[زیبا]] و [[نیکو]] نتیجه [[قطعی]] خوبی برای [[انسان]] و [[ارتکاب گناه]] و [[معصیت]] نتیجه دردناک و سوئی را به همراه خواهد داشت، این علم [[داعی]] و موجب حصول مصونیت و [[عصمت]] می‌شود.
 
برخی مفسران گفته‌اند: مقصود از علم و [[شعور]] شخص [[معصوم]]، [[علم عادی]] نیست،؛ چراکه موجب عصمت غالبی و نه دایمی می‌شود. وی در توضیح مراد خود از علم اضافه می‌کنند که [[حقیقت علم معصوم]] برای ما مجهول است: {{عربی|فهذا العلم من غیر سنخ سائر العلوم و الادراکات المتعارضة التی تقبل الإکتساب و التعلم... لا ذوق لنا فی هذا النحو من العلم و الشعور}}<ref>المیزان، ج۵، ص۷۹ و نیز: ج۲، ص۱۳۸؛ ج۱۱، ص۱۶۲.</ref>. [[علامه]] در ادامه تأکید می‌کند که [[عاصم]] همان علم ناشناخته معصوم است و آن را بر [[آیات]] و روایاتی تطبیق می‌کند که در آنها از اعطای «[[روح]]» و «[[روح القدس]]» بر معصوم سخن رفته است<ref>ر.ک: المیزان، ج۵، ص۸۰.</ref>.
 
لکن به نظر می‌رسد آنچه [[خداوند]] بر شخص معصوم [[عنایت]] می‌کند و علامه نیز آن را می‌پذیرد، فراتر از علم ولو [[علم خاص]] است، علم تنها مانند آئینه، [[شأن]] ارائه و کاشفیت دارد. اما اینکه آن [[اعطای الهی]] چیست که موجب عصمت می‌شود، می‌تواند [[ملکه]] [[وحی]] و تهدیدهای [[الهی]] باشد که در نظریه پیشین اشاره شد.
 
به عنوان [[تأیید]] مدعا می‌‌توان به نمونه‌هایی از [[قرآن]] اشاره کرد که با وجود علم و [[آگاهی]] از واقعیت‌ها [[تسلیم]] و منقاد آنها نشدند، مانند [[بلعم باعورا]]، [[فرعون]] و [[شناخت]] [[اهل کتاب]] که علم آنان به خداوند و [[نبوت پیامبر اسلام]] {{صل}} موجب [[تصدیق]] آن نشده است.
 
نکته آخر اینکه در صورت [[پذیرفتن]] نقش و تأثیر انحصاری علم در [[عصمت پیامبران]]، لازم می‌آید که [[عبادت]] و تقوای آنان برای وصول به [[ثواب]] یا برحذر ماندن از [[عقاب]] باشد که آن در شأن [[معصومان]] نیست<ref>{{عربی|التحقیق یقتضی أن لا تکون العصمة لأجل الطمع فی السعادة و الخوف من المعصیة لأن ذلک یقتضی أن لا تکون العصمة مقتضی طبع صاحبهما بل تکون بالتکلف}} (تلخیص المحصل، ص۳۶۹).</ref>.
 
'''تقریر دیگر:'''
 
برخی از [[اندیشوران]] [[تفسیر]] [[عصمت]] به صرف [[علم]] به عواقب و نتایج [[گناهان]] و [[معاصی]] را نه [[شایسته]] [[معصومان]] دانسته‌اند و نه آن را کافی در عصمت؛ چراکه صرف علم همان طوری که گفته شد موجب مصونیت نمی‌شود، اما از آنجا که [[مقام]] معصومان والاتر از آن است که [[تقوی]] و عدم [[ارتکاب گناهان]] از سوی آنان صرفا به دلیل نتایج [[سوء]] و عواقب بد آن [[اعمال]] باشد؛ لذا استناد عصمت به صرف علم شایسته مقام آنان نیست؛ چراکه به [[عبادت]] [[عبید]] یا [[تجار]] برمی‌گردد<ref>روایت ذیل حضرت علی ناظر به آن است: {{عربی|إن قوما عبدوا اللّه رغبة فتلک عبادة التجار و أن قوما عبدوا اللّه رهبة فتلک عبادة العبید و أن قوما عبدوا اللّه شکرا فتلک عبادة الاحرار}} (نهج البلاغه، حکمت شماره ۲۲۹).</ref>.
 
اندیشوران فوق برای جبران این دو [[کاستی]]، به فربه‌تر کردن متعلق علم پرداختند، به این معنا که [[علمی]] که موجب عصمت می‌شود نه علم به عواقب گناهان، بلکه علم و [[آگاهی]] معصومان از مقام الوهی و [[عظمت]] صفات کمالی است به گونه‌ای که این علم یک نوع جذبه و [[عشق]] و [[محبت به خداوند]] و طرد ماسوا [[اللّه]] در [[انسان]] ایجاد می‌کند که رهاورد آن عصمت و مصونیت از [[گناه]] است<ref>جعفر سبحانی، الالهیات، ج۳، ص۱۶۲.</ref>.
 
در تحلیل این تقریر به این نکته اشاره می‌شود که در این تقریر هر چند کاستی عدم [[شایستگی]] تفسیر عصمت به علم به عواقب گناهان رفع شده است، اما کاستی دوم یعنی عدم ملازمه بین علم و عصمت برطرف نشده است، مقرران این تقریر خود به آن متفطن بودند؛ لذا کوشیدند با طرح [[آثار علم]] یعنی وجود حالت [[شوق]]، [[محبت]] و عشق بین انسان و [[خداوند]] به ملازمه کمک کنند، اما باید گفت که ایجاد حالت عشق و محبت هرچند موجب تقویت ملازمه می‌شود، اما به‌صورت منطقی مصونیت از [[محبت]] و [[عشق]] [[استنتاج]] نمی‌گردد و امکان [[خطا]] و [[معصیت]] با فرض محبت نیز باقی است، چنان که در عشق‌های [[دنیوی]] نیز چنین است. پس برای [[اثبات]] ملازمه باید به عوامل دیگر مانند [[لطف الهی]] توجه شود<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی| قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[کاوشی در ماهیت و قلمرو عصمت (مقاله)| کاوشی در ماهیت و قلمرو عصمت]]، ص۲۳ ـ ۲۶.</ref>.
 
 
'''[[علم]] و اراده'''
 
برخی دیگر عامل مؤثر در عصمت را اراده توأم با علم و [[شناخت]] به حقائق امور ذکر می‌کنند و متذکر میشوند که اراده تنها بدون فرض علم و [[آگاهی]] در عصمت مؤثر نیست؛ چراکه ممکن است با عدم علم، [[انسان]] [[کمال نهایی]] را گم کرده و به سرمنزل نرسد، چنان که نوشتند: "این افراد [[معصومان]] هم از نظر شناخت، چنان [[قوی]] هستند که [[زشتی]] هر کار [[بدی]] را میبینند... و هم از نظر اراده، چنان قدرتی دارند که محکوم جاذبه‌های [[شیطانی]] و خلاف [[حق]] واقع نمی‌شوند"<ref>مصباح یزدی، راهنماشناسی، ص۱۱۹ و نیز: جعفر مرتضی العاملی، الصحیح من سیره النبی الاعظم، ج۳، ص۲۹۷.</ref>.
 
در تحلیل این تقریر باید به این نکته اشاره کرد که [[نظریه]]«اراده و [[انتخاب]]» نیز بر وجود علم و آگاهی تأکید دارد و آن را مسلم انگاشته است پس جوهر هر دو یکی است. اشکالاتی که بر اخذ علم و اراده در [[تفسیر]] عصمت متوجه بود، بر این تقریر نیز مطرح می‌شود<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی| قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[کاوشی در ماهیت و قلمرو عصمت (مقاله)| کاوشی در ماهیت و قلمرو عصمت]]، ص۲۳ ـ ۲۶.</ref>.»<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی| قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[کاوشی در ماهیت و قلمرو عصمت (مقاله)| کاوشی در ماهیت و قلمرو عصمت]]، مجله پگاه حوزه، مرداد ماه ۱۳۸۳ ش۱۳۹.</ref>.
}}


== [[:رده:آثار عصمت|منبع‌شناسی جامع عصمت]] ==
== [[:رده:آثار عصمت|منبع‌شناسی جامع عصمت]] ==
۱۱٬۱۶۸

ویرایش