پرش به محتوا

بنی حکم بن سعد العشیره: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
خط ۲۹: خط ۲۹:


عبدالرحمن بن حبیب حکمی هم از دیگر [[رجال]] معروف بنی حکم در دستگاه [[حکومت بنی امیه]] بود. وی در [[دیر الجماجم]] در [[نبرد]] با [[عبدالرحمن بن محمد بن اشعث]] [[فرماندهی]] پیاده [[نظام]] [[لشکر]] [[حجاج بن یوسف ثقفی]] را بر عهده داشت<ref> طبری، تاریخ الطبری، ج۶، ص۳۴۹؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۹، ص۴۲.</ref>. [[عمر بن یزید حکمی]] هم در دربار [[امویان]] جایگاهی رفیع داشت. او در جریان [[شورش]] [[آل مهلب]]، در [[اطاعت]] [[یزید بن عبدالملک اموی]] بود. وی به همراه [[خالد بن عبدالله قسری]] فرستادگان ویژه [[یزید بن عبدالملک]] - با [[امان‌نامه]] و دیگر وثائق - نزد یزید بن مهلب بودند<ref> طبری، تاریخ الطبری، ج۶، ص۵۸۴؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۸، ص۳۱۳؛ ابن اثیر، الکامل، ج۵، ص۷۳.</ref>. حضور در کنار [[ولید بن یزید]] (حک. ۱۲۵-۱۲۶) و [[مشاوره]] به او در امر بیعت‌ستانی برای [[خلافت]] هم، از دیگر مواضعی است که حضور [[قوی]] او را دربار اموی به [[اثبات]] می‌رساند<ref> طبری، تاریخ الطبری، ج۷، ص۲۳۷؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۹، ص۱۶۹.</ref>. [[عبدالله بن یزید]] حکمی [[رییس]] پلیس عبدالملک<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۷، ص۲۲۲؛ خلیفة بن خیاط، تاریخ، ص۱۸۹.</ref>، [[علقمة بن عبدالرحمن حکمی]] - ازفرماندهان [[سپاه]] [[حجاج بن یوسف]] -<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۸، ص۳۱ و ۳۳.</ref>، محمد بن علقمة بن عبدالرحمن حکمی [[فرمانده]] شرطگان [[بصره]] و [[کوفه]]<ref>خلیفة بن خیاط، تاریخ، ص۲۰۳.</ref>، و [[عمرو بن عبدالاعلی حکمی]] - رییس پلیس [[خالد بن عبدالله قسری در واسط]] -<ref>خلیفة بن خیاط، تاریخ، ص۲۲۷.</ref> هم از دیگر صاحب‌منصبان و متنفذان بنی حکم بن سعدالعشیره در دربار امویان بودند.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>.
عبدالرحمن بن حبیب حکمی هم از دیگر [[رجال]] معروف بنی حکم در دستگاه [[حکومت بنی امیه]] بود. وی در [[دیر الجماجم]] در [[نبرد]] با [[عبدالرحمن بن محمد بن اشعث]] [[فرماندهی]] پیاده [[نظام]] [[لشکر]] [[حجاج بن یوسف ثقفی]] را بر عهده داشت<ref> طبری، تاریخ الطبری، ج۶، ص۳۴۹؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۹، ص۴۲.</ref>. [[عمر بن یزید حکمی]] هم در دربار [[امویان]] جایگاهی رفیع داشت. او در جریان [[شورش]] [[آل مهلب]]، در [[اطاعت]] [[یزید بن عبدالملک اموی]] بود. وی به همراه [[خالد بن عبدالله قسری]] فرستادگان ویژه [[یزید بن عبدالملک]] - با [[امان‌نامه]] و دیگر وثائق - نزد یزید بن مهلب بودند<ref> طبری، تاریخ الطبری، ج۶، ص۵۸۴؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۸، ص۳۱۳؛ ابن اثیر، الکامل، ج۵، ص۷۳.</ref>. حضور در کنار [[ولید بن یزید]] (حک. ۱۲۵-۱۲۶) و [[مشاوره]] به او در امر بیعت‌ستانی برای [[خلافت]] هم، از دیگر مواضعی است که حضور [[قوی]] او را دربار اموی به [[اثبات]] می‌رساند<ref> طبری، تاریخ الطبری، ج۷، ص۲۳۷؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۹، ص۱۶۹.</ref>. [[عبدالله بن یزید]] حکمی [[رییس]] پلیس عبدالملک<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۷، ص۲۲۲؛ خلیفة بن خیاط، تاریخ، ص۱۸۹.</ref>، [[علقمة بن عبدالرحمن حکمی]] - ازفرماندهان [[سپاه]] [[حجاج بن یوسف]] -<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۸، ص۳۱ و ۳۳.</ref>، محمد بن علقمة بن عبدالرحمن حکمی [[فرمانده]] شرطگان [[بصره]] و [[کوفه]]<ref>خلیفة بن خیاط، تاریخ، ص۲۰۳.</ref>، و [[عمرو بن عبدالاعلی حکمی]] - رییس پلیس [[خالد بن عبدالله قسری در واسط]] -<ref>خلیفة بن خیاط، تاریخ، ص۲۲۷.</ref> هم از دیگر صاحب‌منصبان و متنفذان بنی حکم بن سعدالعشیره در دربار امویان بودند.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>.
==بنی حکم بن سعدالعشیره و تعامل با [[خوارج]]==
مواضع فردی و قبیله‌ای [[سعد العشیره]] و [[قبایل]] و [[طوایف]] آن در [[تقابل]] با خوارج قرار داشت. خوارج [[روحیات]] [[بدوی]] داشتند که با روحیات شهری [[بنی سعد العشیره]] در [[تعارض]] بود. از سوی دیگر گرایش‌های [[عقیدتی]]- [[سیاسی]] [[قبیله سعد العشیره]] و طوایف بنام آن از جمله بنی حکم، مانع [[همراهی]] و هواداری آنها با خوارج می‌شد. در نتیجه جنگاوران، اشراف و [[موالی]] سعدالعشیره در [[رویارویی]] جدی با خوارج بودند و شاید به همین سبب بود که [[والیان عراق]] و [[ایران]]، بیشتر از [[فرماندهان]] این [[قبیله]]، برای دفع [[شورش خوارج]] در [[عراق]] و ایران بهره می‌بردند. بنی حکم از جمله طوایف سعد العشیره بودند که در [[مبارزه]] با خوارج حضوری مؤثر داشتند. چندان که در تقابل با خوارج، از نقش فرماندهانی از قبیله بنی حکم همچون [[حبیب بن عبدالرحمن حکمی]]<ref> طبری، تاریخ الطبری، ج۶، ص۲۵۹-۲۸۳؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۸، ص۲۶ و ۲۸؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۴۳۰.</ref> و [[علقمة بن عبدالرحمن حکمی]]<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۷۵؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۸، ص۳۱ و ۳۳.</ref> و [[جراح بن عبدالله حکمی]]<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۷۵.</ref> بارها در منابع سخن به میان رفته است.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>.
==معاریف و [[رجال]] بنی حکم==
از رجال و معاریف شهیر این [[قوم]] می‌توان از [[عبدالجد بن ربیعة بن حجر]] از رؤسای [[یمن]] و از [[اصحاب رسول خدا]]{{صل}} و از وفود کنندگان<ref>ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج‌۱، ص۳۰۲. نیز ر.ک: ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۰۰۵؛ ابن حجر، الاصابه، ج۴، ص۲۳۶.</ref>، [[قدامة بن مالک بن خارجه]] از [[اصحاب پیامبر]]{{صل}}<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ج۴، ۹۴؛ ابن حجر، الاصابه، ج۵، ص۳۲۲.</ref>، [[ابوموسی]] الحکمی از [[اصحاب رسول اکرم]]{{صل}}<ref>خلیفة بن خیاط، طبقات، ص۲۲۷. نیز ر.ک: ابن ابی‌حاتم، الجرح و التعدیل، ج۹، ص۴۳۸.</ref>، [[ثوبان]] [[غلام]] [[پیامبر]]{{صل}}<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۲۱۸؛ مقریزی، امتاع الاسماع، ج۶، ص۳۱۹؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۵، ص۳۱۴.</ref>، عمیر بن بشیر بن عمیر بن بشیر بن عویمر بن حارث بن کثیر بن ردی السّبل بن حدقة بن مظّه<ref>ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج‌۱، ص۳۰۱.</ref>، ابومحمد عبدالکبیر بن محمد بن عفیر حکمی اندلسی از [[قراء]] [[اندلس]]<ref>ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۲۷، ص۱۲۲.</ref>، ابن فَلیته احمد بن محمد بن علی حکمی عالم و کاتب [[دولت]] الرسولیه<ref>زرکلی، الاعلام، ج۱، ص۲۲۳.</ref>، عمارة بن ابی الحسن علی بن ریدان بن احمد حکمی ملقب به «نجم الدین شاعر»<ref>ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج۳، ص۴۳۱-۴۳۲؛ مقریزی، المقفی الکبیر، ج۴، ص۳۶۲.</ref> از [[فقهای بزرگ شیعه]] [[امامیه]]<ref>امینی، الغدیر، ج۴، ص۴۰۸-۴۰۹.</ref> و از علمای متأخرتر، شیخ [[حافظ بن احمد بن علی حکمی]] از [[فقها]] و ادباء [[عرب]]<ref>زرکلی، الاعلام، ج۲، ص۱۵۹؛ آل سیف، المبتدأ و الخبر العلماء فی القرن عشر و بعض تلامیذهم، ج۱، ص۱۸۸؛ منجی بوسنینه، موسوعة اعلام العلماء و الادباء العرب و المسلمین، ج۷، ص۹۵.</ref> یاد کرد. ضمن این که خَلِج (عبدالله) شاعر<ref>ابن درید، الاشتقاق، ص۴۰۹.</ref> و [[ابونواس حسن بن هانی حکمی]] - [[مولی]] [[جراح بن عبدالله حکمی]] - را هم از دیگر [[رجال]] معروف این [[قوم]] و از شعرای بنام این قوم گفته‌اند<ref>ابن قتیبه، الشعر و الشعرا، ج۲، ص۷۸۴؛ ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج۲، ص۹۵؛ سمعانی، الانساب، ج۴، ص۲۰۴.</ref> و از [[مالک بن ابی مریم حکمی]]<ref>المزی، اکمال الکمال، ج۲۷، ص۱۵۶؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۵۶، ص۴۹۴.</ref> به عنوان یکی از نام‌آوران عرصه [[روایی]] آنها یاد کرده‌اند. از [[امراء]] و [[فرماندهان]] معروف این قوم هم باید از [[عمرو بن یزید حکمی]]<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۷، ص۱۱۱؛ طبری، تاریخ الطبری، ج۶، ص۱۶۴.</ref>، [[عبدالله بن یزید حکمی]]<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۷، ص۲۲۲؛ خلیفة بن خیاط، تاریخ، ص۱۸۹.</ref>، [[حبیب بن عبدالرحمن حکمی]]<ref>طبری، تاریخ الطبری، ج۶، ص۲۵۹؛ بلاذری؛ انساب الاشراف، ج۸، ص۲۶؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۴۳۰.</ref>، [[علقمة بن عبدالرحمن حکمی]]<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۸، ص۳۱ و ۳۳.</ref>، [[محمد به علقمة بن عبدالرحمن حکمی]]<ref>خلیفة بن خیاط، تاریخ، ص۲۰۳.</ref>، جرّاح بن عبداللّه بن جعار بن أفلح بن حارث بن دوّه - [[والی خراسان]] -<ref>ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج‌۱، ص۳۰۱؛ سمعانی، الانساب، ج۴، ص۲۰۳. ابن حزم از او با نام و نسب جراح بن عبدالله بن جعادرة بن افلح نام برده (ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۴۰۸) و ابن درید نسبش را جراح بن عبدالله بن جعادة بن افلح عنوان کرده است. (ابن درید، الاشتقاق، ص۴۰۶).</ref> و [[عمرو بن عبدالاعلی حکمی]] - [[رییس]] پلیس [[خالد بن عبدالله قسری]] در [[واسط]]-<ref>خلیفة بن خیاط، تاریخ، ص۲۲۷.</ref> نام برد.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
۷۳٬۳۴۳

ویرایش