پرش به محتوا

عصمت از گناه: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۲۱: خط ۲۱:
{{اصلی|گستره عصمت}}
{{اصلی|گستره عصمت}}
بحث قلمرو یا گستره عصمت معصومان به دو بخش گستره زمانی و گستره متعلق قابل تقسیم است. در گستره زمانی از [[عصمت]] یا عدم عصمت [[معصومان]] اعم از [[پیامبران]] و [[امامان]] پیش و پس از تصدی منصب [[نبوت]] و [[امامت]]، [[سخن]] به میان می‌آید. گستره متعلق خود به دو بخش [[عصمت عملی]] و [[عصمت علمی]] قابل تقسیم است. مقصود از عصمت عملی آن است که بدانیم [[امام]] در کدامیک از [[اعمال]] خود به [[استعانت]] [[خداوند]]، [[معصوم]] است. این بخش خود به انواعی قابل تقسیم است که مهمترین آن بحث از عصمت از گناهان صغیره و کبیره است.
بحث قلمرو یا گستره عصمت معصومان به دو بخش گستره زمانی و گستره متعلق قابل تقسیم است. در گستره زمانی از [[عصمت]] یا عدم عصمت [[معصومان]] اعم از [[پیامبران]] و [[امامان]] پیش و پس از تصدی منصب [[نبوت]] و [[امامت]]، [[سخن]] به میان می‌آید. گستره متعلق خود به دو بخش [[عصمت عملی]] و [[عصمت علمی]] قابل تقسیم است. مقصود از عصمت عملی آن است که بدانیم [[امام]] در کدامیک از [[اعمال]] خود به [[استعانت]] [[خداوند]]، [[معصوم]] است. این بخش خود به انواعی قابل تقسیم است که مهمترین آن بحث از عصمت از گناهان صغیره و کبیره است.
=== [[عصمت از گناه]] ===
==== مراتب گناه ====
[[گناه]] و [[نافرمانی]] دارای مراتبی است<ref>ر.ک: المیزان، ج۶، ص۳۷۱. </ref> که پیشتر باید روشن شود [[عصمت]] از کدامیک از آنها مورد ادعای ما می‌باشد. به همین منظور لازم است مراحل و مراتب گناه را بازشناسیم:
'''گناه قانونی و [[شرعی]]''': این همان معنای مشهور گناه است، و منظور از آن تخلف از [[قانون]] مطاع (اعم از قانون [[دینی]] یا غیر آن) است. این مرحله در امور شرعی مطابق است با تخلف از [[اوامر و نواهی]] مولوی و ما معتقدیم که تمامی [[انبیا]] از ارتکاب این قسم از گناه معصومند.
'''گناه [[اخلاقی]]''': یعنی کاری از شخص سر زند که مخالف [[مکارم اخلاق]] باشد؛ هر چند که از حیث قانون و [[شرع]]، ممنوع و [[حرام]] نباشد. گناه اخلاقی نسبت به موقعیت [[اجتماعی]] افراد متفاوت است. مثلاً نسبت به برخی از افراد هیچ اشکال اخلاقی ندارد که فی‌المثل یک نوشیدنی را به دست گرفته، در معابر عمومی، مشغول نوشیدن آن باشند. اما ممکن است چنین عملی برای افرادی که از نظر موقعیت اجتماعی و دینی در مرتبه بالایی قرار دارند، خلاف اخلاقی محسوب شود و مرتکب آن، مورد [[سرزنش]] قرار گیرد.
طبیعی است افرادی که از نظر اجتماعی و دینی الگوی دیگران‌اند، باید از این نوع [[گناهان]] نیز مبرّا باشند. آشکار است کسی که [[خداوند]] [[اخلاق]] او را [[تأیید]] کرده، خطاب به او می‌فرماید: {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}}<ref>«و به راستی تو را خویی است سترگ» سوره قلم، آیه ۴.</ref> و او را [[الگو]] و [[اسوه]] تمامی [[آدمیان]] معرفی می‌نماید: {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ}}<ref>«بی‌گمان فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای نیکوست» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref>.
از این نوع تخلفات هم [[معصوم]] و مصون خواهد بود. کسی که [[هدف]] از بعثتش تکمیل [[مکارم اخلاقی]] و یا به تعبیر دیگر، رسیدن به اوج و نهایت [[مکارم اخلاق]] است، نمی‌تواند خود نقصی در این زمینه داشته باشد<ref>بدایة المعارف الالهیة، ج۱، ص۲۶۶-۲۶۷. </ref>؛ هر چند که [[مخالفت]] با چنین عصمتی منافاتی با [[عصمت]] آنان از [[گناهان]] [[شرعی]] ندارد؛ مگر اینکه گفته شود برخی از اموری که نسبت به عموم [[مردم]] [[گناه]] [[اخلاقی]] شمرده می‌شود، در مورد [[انبیا]] گناه شرعی محسوب می‌گردد. در این صورت، عصمت از این قسم از گناه نیز داخل در قسم اول خواهد شد.
'''گناه در مقام [[محبّت]]''': مقام محبّت لوازم و اقتضائاتی دارد که اگر محبّ به یکی از آن اقتضائات و [[آداب]] عمل نکند و از آن [[غفلت]] نماید، این کار را بزرگ‌ترین گناه برای خویش دانسته و پیوسته از آن [[استغفار]] و اظهار [[پشیمانی]] می‌کند.
اقتضای [[محبت]] کامل این است که محبّ تمام توجه‌اش به محبوب باشد و نهایت [[انقیاد]] و [[فرمانبرداری]] را از او داشته باشد، و هیچ‌گاه از او [[غافل]] نشود. تنها و تنها به محبوب و خواسته‌های او بنگرد و همّ و غمش جلب [[رضایت]] او باشد. روشن است که در این حالات، مسأله [[وجوب]] و [[حرمت]] شرعی و امور اخلاقی و [[نفسانی]] مطرح نیست، حساب دیگری در کار است و سرّ و رمزی ویژه دارد که جز آنان که در آن وادی‌اند، خبری از آن ندارند.
محبت الهی نیز مستثنای از این حکم کلی نیست. البته موقعیت همه عاشقان و محبّان نسبت به [[خداوند]]، یکسان نیست. بلکه مقام محبت، خود، نیز دارای مراتب مختلفی است که هر مرتبه‌ای، آداب خاص خود را دارد. در ضمن، همه [[پیامبران]] هم در یک سطح نیستند؛ {{متن قرآن|تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ}}<ref>«برخی از آن پیامبران را بر برخی دیگر برتری دادیم» سوره بقره، آیه ۲۵۳.</ref>. به هر حال، هر چه مرتبه [[تقرب]] [[آدمی]] به خداوند نزدیک‌تر شود، مراتب گناه هم لطیف‌تر و عظیم‌تر خواهد شد. و بسا عظمت و بزرگی [[گناه]] در مقام [[محبّت]] برای محبّان و عاشقان، به مراتب بزرگ‌تر از محرّماتی باشد که دیگران مرتکب می‌شوند. {{متن حدیث|حَسَنَاتُ الْأَبْرَارِ سَيِّئَاتُ الْمُقَرَّبِينَ‌}}.
حال ممکن است این سؤال مطرح شود که چه چیز باعث می‌شود [[انبیا]] و [[اولیای الهی]] به لوازم مقام محبّت عمل نکرده، به این قسم از گناه گرفتار آیند؟
پاسخ این است که هیچ موجود مادّی با [[حفظ]] تمرکز کامل نسبت به [[خداوند]] در تمامی مراحل [[حیات]]، نمی‌تواند [[زندگی]] کند. لازمه [[زندگی دنیوی]]، توجه -هر چند اندک- به [[مخلوقات]] است. حتی ممکن است که این توجهات از نظر [[شرعی]] [[واجب]] باشند، مثلاً [[خداوند حکیم]] خود [[دستور]] به انجام [[ازدواج]]، خوردن غذا، تأمین معاش و [[معاشرت]] با [[مردم]] داده است، ولی لازمه عمل به این [[واجبات]] شرعی این است که مقداری از توجهات محبّ به غیر محبوب معطوف شود. کسی که در مقام [[محبت]] [[سیر]] می‌کند، این‌گونه امور را برای خویش گناه و کوتاهی (نسبت به آن مقام) تلقی می‌نماید و درصدد [[استغفار]] و طلب [[رحمت]] از [[خدا]] برمی‌آید. روشن است که حتی مقرب‌ترین [[انسان‌ها]] و [[افضل]] و اشرف انبیا نیز نمی‌تواند بدون چنین اموری که به حسب مقام محبت، گناه تلقی می‌شوند، زندگی کند و [[معصوم]] از آنها باشد»<ref>[[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]]، ص ۱۸۱.</ref>.


== نظریه دانشمندان شیعه ==
== نظریه دانشمندان شیعه ==
۱۱٬۱۹۲

ویرایش