عصمت وحی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
==== [[عصمت دریافت کننده وحی]] ==== | ==== [[عصمت دریافت کننده وحی]] ==== | ||
منظور از دریافت کننده [[وحی]] [[فرستادگان الهی]] یا همان [[انبیا]]{{ع}} هستند که دومین رکن از ارکان وحی به شمار آمده و [[عصمت]] آنان نیز از اموری همچون کذب، [[گناه]]، [[خطا]] و [[نسیان]] ضروری است و الا در غیر این صورت نمیتوان از ادعای عصمت وحی [[دفاع]] کرده و به آن [[اطمینان]] نمود هر چند به عصمت وحی کننده [[یقین]] داشته باشیم. از این رو یکی از مسائل مورد اتفاق | منظور از دریافت کننده [[وحی]] [[فرستادگان الهی]] یا همان [[انبیا]]{{ع}} هستند که دومین رکن از ارکان وحی به شمار آمده و [[عصمت]] آنان نیز از اموری همچون کذب، [[گناه]]، [[خطا]] و [[نسیان]] ضروری است و الا در غیر این صورت نمیتوان از ادعای عصمت وحی [[دفاع]] کرده و به آن [[اطمینان]] نمود هر چند به عصمت وحی کننده [[یقین]] داشته باشیم. از این رو یکی از مسائل مورد اتفاق اندیشمندان امامیه در این قرون و حتی امروز، [[ضرورت عصمت پیامبران]] است. تصریح به این مسأله دست کم از دوران [[امامان معصوم]]{{ع}} مطرح شده و تا به امروز نیز ادامه داشته است<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۴۱۲.</ref>. | ||
==== [[عصمت پیک وحی]] ([[فرشتگان]]) ==== | ==== [[عصمت پیک وحی]] ([[فرشتگان]]) ==== | ||
سومین رکن از ارکان عصمت وحی، [[عصمت]] آورنده یا پیک وحی است که در لسان [[روایات]] از آن با عنوان | سومین رکن از ارکان عصمت وحی، [[عصمت]] آورنده یا پیک وحی است که در لسان [[روایات]] از آن با عنوان فرشته وحی یا [[امین وحی]] نیز نام برده شده است. در این زمینه اقوال و آرای متعددی از سوی [[علمای اسلامی]] مطرح شده است و با قطع نظر از دیدگاه [[اشاعره]] که در خصوص عصمت جمیع فرشتگان توقف کرده و نظری ندادهاند<ref>المواقف، ص۳۶۷؛ شرح المواقف، ج۸ ص۲۸۳.</ref>، سایر علمای اسلامی، [[معتقد]] به [[عصمت فرشته وحی]] هستند، چه به نحو انحصار عصمت در فرشتگان وحی<ref>عالم الملائکة الأبرار، ص۳۱. این نظریه را از برخی علمای اسلامی نقل میکند.</ref> و چه به نحو قول به عصمت جمیع [[فرشتگان الهی]]<ref>این نظریه [[رأی]] [[اکثریت]] علمای اسلامی است و [[اجماع]] [[علمای شیعه]] نیز بر آن است. تفسیر فخر رازی، ج۱، ص۳۸۲؛ گوهر مراد، ص۴۲۵ و ص۴۲۷؛ المیزان، ج۱۴، ص۸۳؛ نورالافهام (شرح الأرجوزة فی علم الکلام)، ج۱، ص۲۴۱-۲۴۲؛ شرح ابن ابی الحدید، ج۱، ص۹۱-۹۲ و ج۶، ص۴۳۳- ۴۳۴؛ عالم الملائکة الأبرار، ص۳۱؛ من العقیدة الی الثورة، ج۴، ص۱۹۴-۱۹۵؛ معالم اصول الدین، ص۷۷-۷۸؛ تبسیط العقائد الاسلامیه، ص۱۸۵-۱۸۶.</ref>.<ref>[[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]]، ص۳۳۴.</ref> | ||
==== عصمت محتوای وحی ==== | ==== عصمت محتوای وحی ==== | ||
پس از [[اثبات عصمت]] سه رکن از ارکان وحی یعنی عصمت ارسال کننده وحی، عصمت گیرندگان وحی و عصمت حاملان وحی با [[ادله عقلی]] و [[نقلی]]، اثبات عصمت محتوای وحی یعنی آنچه که از سوی [[خدای متعال]] فرستاده میشود نیز با استناد به همان [[ادله]]، از [[زمان]] ارسال توسط خدای متعال تا زمان | پس از [[اثبات عصمت]] سه رکن از ارکان وحی یعنی عصمت ارسال کننده وحی، عصمت گیرندگان وحی و عصمت حاملان وحی با [[ادله عقلی]] و [[نقلی]]، اثبات عصمت محتوای وحی یعنی آنچه که از سوی [[خدای متعال]] فرستاده میشود نیز با استناد به همان [[ادله]]، از [[زمان]] ارسال توسط خدای متعال تا زمان دریافت وحی توسط فرشته وحی و تلقی آن توسط [[انبیای الهی]] و [[ابلاغ]] آن به [[مردم]] قابل اثبات است. تنها چیزی که باقی میماند، عصمت آن بخش از محتوای وحی است که در قالب متون مقدس یا [[کتابهای آسمانی]] نازل شدهاند. در این خصوص باید گفت با توجه به [[نسخ]] تمامی [[ادیان آسمانی]] قبل از [[اسلام]]، مصونیت کتابهای منتسب به آن [[ادیان]] نیز قابل [[دفاع]] نبوده و از دستخوش [[تحریف]] در [[امان]] نبودهاند. آنچه مسلم است تنها [[عصمت قرآن]] کریم که [[کتاب آسمانی]] [[مسلمانان]] و [[معجزه جاوید]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} است، که میتوان مصونیت آن را از دستخوش هر گونه تحریفی به زیاده، نقصان و یا [[تغییر]]، به [[اثبات]] رساند<ref>[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص۲۳۳؛ [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی]]، ج۲، ص۱۳۹؛ [[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[تحریفناپذیری قرآن - نجارزادگان ۱ (مقاله)|تحریفناپذیری قرآن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷]]، ص۳۰۲ ـ ۳۳۵.</ref>. | ||
== [[اثبات عصمت وحی]] == | == [[اثبات عصمت وحی]] == | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
بعد از آنکه [[ضرورت وحی]] به عنوان راه دیگری برای دستیابی به شناختهای لازم، و جبران نارسایی [[حس]] و [[عقل]] [[انسانی]]، به ثبوت رسید مسأله دیگری مطرح میشود و آن این است: با توجه به اینکه افراد عادی مستقیماً از این وسیله [[شناخت]]، بهرهمند نمیشوند و [[استعداد]] و لیاقت دریافت وحی الهی را ندارند، و ناچار [[پیام الهی]] بهوسیله افراد خاصی «[[پیامبران]]» باید به ایشان [[ابلاغ]] شود چه ضمانتی برای صحّت چنین پیامی وجود دارد؟ | بعد از آنکه [[ضرورت وحی]] به عنوان راه دیگری برای دستیابی به شناختهای لازم، و جبران نارسایی [[حس]] و [[عقل]] [[انسانی]]، به ثبوت رسید مسأله دیگری مطرح میشود و آن این است: با توجه به اینکه افراد عادی مستقیماً از این وسیله [[شناخت]]، بهرهمند نمیشوند و [[استعداد]] و لیاقت دریافت وحی الهی را ندارند، و ناچار [[پیام الهی]] بهوسیله افراد خاصی «[[پیامبران]]» باید به ایشان [[ابلاغ]] شود چه ضمانتی برای صحّت چنین پیامی وجود دارد؟ | ||
'''جواب این است:''' همانگونه که [[عقل]]، با توجه به [[حکمت الهی]] درمییابد باید راه دیگری برای شناختن [[حقایق]] و | '''جواب این است:''' همانگونه که [[عقل]]، با توجه به [[حکمت الهی]] درمییابد باید راه دیگری برای شناختن [[حقایق]] و وظایف عملی، وجود داشته باشد، هر چند از [[حقیقت]] و کُنه آن راه، [[آگاه]] نباشد به همین ترتیب [[درک]] میکند مقتضای حکمت الهی این است، پیامهای او سالم و دست نخورده به دست مردم برسد و گرنه نقض غرض خواهد شد. به دیگر سخن: بعد از آنکه معلوم شد پیامهای [[الهی]] باید با یک یا چند واسطه به مردم برسد تا زمینه [[تکامل]] اختیاری [[انسانها]] فراهم شود و هدف الهی از آفرینش بشر تحقق یابد با استناد به صفات کمالیّه الهی ثابت میشود این پیامها مصون از تصرفات عمدی و [[سهوی]] خواهد بود؛ زیرا اگر [[خدای متعال]] نخواهد، پیامهایش بهطور صحیح به بندگانش برسد خلاف [[حکمت]] خواهد بود و [[اراده حکیمانه الهی]]، آن را [[نفی]] میکند و اگر [[خدا]] نداند [[پیام]] خود را از چه راهی و بهوسیله چه کسانی بفرستد که سالم به بندگانش برسد با علم نامتناهی او منافات خواهد داشت و اگر نتواند وسایط شایستهای را برگزیند و ایشان را از هجوم [[شیاطین]]، [[حفظ]] کند با [[قدرت]] نامحدود او سازگار نخواهد بود<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص۱۴۱.</ref>. | ||
پس با توجه به اینکه خدای متعال، عالم به همه چیز است نمیتوان احتمال داد واسطهای را برگزیده که از خطاکاریهای او آگاه نبوده است<ref>سورۀ انعام، آیه ۱۲۴.</ref> و با توجه به قدرت نامحدود الهی نمیتوان احتمال داد که نتوانسته است [[وحی]] خود را از دستبرد شیاطین و تأثیر عوامل [[سهو]] [[نسیان]]، حفظ کند<ref> سوره جن، آیه ۲۶ ـ ۲۸.</ref>، چنانکه با توجه به حکمت الهی نمیتوان پذیرفت که نخواسته است پیام خود را [[مصون از خطا]] بدارد<ref>سوره انفال، آیه ۴۲.</ref>. بنابراین، مقتضای [[علم]] و [[قدرت]] و [[حکمت الهی]] آن است که [[پیام]] خود را سالم و دست نخورده به بندگانش برساند و بدین ترتیب؛ مصونیّت [[وحی]] با [[برهان عقلی]]، ثابت میشود<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص۱۴۱.</ref>. | پس با توجه به اینکه خدای متعال، عالم به همه چیز است نمیتوان احتمال داد واسطهای را برگزیده که از خطاکاریهای او آگاه نبوده است<ref>سورۀ انعام، آیه ۱۲۴.</ref> و با توجه به قدرت نامحدود الهی نمیتوان احتمال داد که نتوانسته است [[وحی]] خود را از دستبرد شیاطین و تأثیر عوامل [[سهو]] [[نسیان]]، حفظ کند<ref> سوره جن، آیه ۲۶ ـ ۲۸.</ref>، چنانکه با توجه به حکمت الهی نمیتوان پذیرفت که نخواسته است پیام خود را [[مصون از خطا]] بدارد<ref>سوره انفال، آیه ۴۲.</ref>. بنابراین، مقتضای [[علم]] و [[قدرت]] و [[حکمت الهی]] آن است که [[پیام]] خود را سالم و دست نخورده به بندگانش برساند و بدین ترتیب؛ مصونیّت [[وحی]] با [[برهان عقلی]]، ثابت میشود<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص۱۴۱.</ref>. |