پرش به محتوا

عصمت پیامبران: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۲: خط ۲۲:
{{اصلی|عصمت در تاریخ اسلامی}}
{{اصلی|عصمت در تاریخ اسلامی}}
=== اندیشه عصمت پیامبران در [[ادیان]] قبل از [[اسلام]] ===
=== اندیشه عصمت پیامبران در [[ادیان]] قبل از [[اسلام]] ===
[[اندیشه]] [[عصمت]] پیش از [[اسلام]] وجود داشته است؛ گرچه در هر [[دینی]] به شکل و قالب خاصی بروز و جلوه داشته است. در [[ادیان]] غیرابراهیمی، بیشتر به عنوان صفت پیش فرضِ [[معلم]] و آموزگار خلایق قرار گرفتن و راهبری [[مردم]] قرار گرفته است. در بعضی فرقه‌های بودیزم به صراحت و در بسیاری دیگر به صورت غیرمستقیم این اندیشه مطرح شده است؛ اما در [[ادیان ابراهیمی]] نیز به شکل واضح‌تری این اندیشه وجود دارد. در [[دین یهود]]، [[عصمت انبیا]] در مقام اخذ و تلقّی و ابلاغ وحی به شکل [[قطعی]] مطرح شده است؛ اما عصمت آنها در مقام عمل نیز با توجیه موارد خلاف در [[تفاسیر]] [[تورات]] به شکل خاصی مطرح شده است. بیش از همه ادیان و آشکارتر از آنها در [[مسیحیت]]، عصمتِ [[عیسی مسیح]]{{ع}}، عصمت کاتبان [[انجیل]]، عصمت کلیسا، عصمت پاپ در مقام [[فتوا]] و اَشکال دیگری از عصمت مطرح بوده و هست؛ درنتیجه می‌توان گفت [[تاریخ]] این [[فکر]] و اندیشه و نظریه، قبل از اسلام بی‌ریشه نیست. بنابراین استبعاد یا [[انکار]] این اندیشه در اسلام و بالمآل انتساب آن به عامل بیرونی دور از [[انصاف]] است<ref>[[بهروز مینایی|مینایی، بهروز]]، [[اندیشه کلامی عصمت (کتاب)|اندیشه کلامی عصمت]]، ص ۱۸۱.</ref>
[[اندیشه]] [[عصمت]] پیش از [[اسلام]] وجود داشته است؛ گرچه در هر [[دینی]] به شکل و قالب خاصی بروز و جلوه داشته است. در [[ادیان]] غیرابراهیمی، بیشتر به عنوان صفت پیش فرضِ [[معلم]] و آموزگار خلایق قرار گرفتن و راهبری [[مردم]] قرار گرفته است. در بعضی فرقه‌های بودیزم به صراحت و در بسیاری دیگر به صورت غیرمستقیم این اندیشه مطرح شده است؛ اما در [[ادیان ابراهیمی]] نیز به شکل واضح‌تری این اندیشه وجود دارد. در [[دین یهود]]، [[عصمت انبیا]] در مقام اخذ و تلقّی و ابلاغ وحی به شکل [[قطعی]] مطرح شده است؛ اما عصمت آنها در مقام عمل نیز با توجیه موارد خلاف در [[تفاسیر]] [[تورات]] به شکل خاصی مطرح شده است. بیش از همه ادیان و آشکارتر از آنها در [[مسیحیت]]، عصمتِ [[عیسی مسیح]]{{ع}}، عصمت کاتبان [[انجیل]]، عصمت کلیسا، عصمت پاپ در مقام [[فتوا]] و اَشکال دیگری از عصمت مطرح بوده و هست؛ در نتیجه می‌توان گفت [[تاریخ]] این [[فکر]] و اندیشه و نظریه، قبل از اسلام بی‌ریشه نیست. بنابراین استبعاد یا [[انکار]] این اندیشه در اسلام و بالمآل انتساب آن به عامل بیرونی دور از [[انصاف]] است<ref>[[بهروز مینایی|مینایی، بهروز]]، [[اندیشه کلامی عصمت (کتاب)|اندیشه کلامی عصمت]]، ص ۱۸۱.</ref>.
 
==== دین زرتشت ====
==== دین زرتشت ====
{{اصلی|زرتشت}}
{{اصلی|زرتشت}}
خط ۲۹: خط ۳۰:
==== [[دین یهود]] ====
==== [[دین یهود]] ====
{{اصلی|دین یهودیت}}
{{اصلی|دین یهودیت}}
با اندکی جستجو در منابع و [[تعالیم دین]] [[یهود]]، شواهدی بر [[عصمت انبیا]]، حتی در مقام عمل نیز می‌توان به دست آورد. در یکی از کتاب‌های اپوکریفای [[عهد عتیق]] به نام [[نیایش]] مَنَسّی ([[صلاة]] منسّی) در [[آیه]] هشتم عصمت انبیا را به نحو شدیدی مطرح می‌کند<ref>رونالدسون، عقیدة الشیعه، ص۳۲۴ - ۳۲۵؛ به نقل از: الاصحاح، ص۳۳.</ref>.<ref>الهدی إلی دین المصطفی، ج۱ (مقارنة الادیان الیهودیه)، ص۱۹۱ و ۲۳۱؛ الالهیات (سبحانی)، ج۳، ص۱۶۳؛ [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]؛ [[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]]، ص۸۴.</ref>
با اندکی جستجو در منابع و [[تعالیم دین]] [[یهود]]، شواهدی بر [[عصمت انبیا]]، حتی در مقام عمل نیز می‌توان به دست آورد. در یکی از کتاب‌های اپوکریفای [[عهد عتیق]] به نام [[نیایش]] مَنَسّی ([[صلاة]] منسّی) در [[آیه]] هشتم عصمت انبیا را به نحو شدیدی مطرح می‌کند<ref>رونالدسون، عقیدة الشیعه، ص۳۲۴ - ۳۲۵؛ به نقل از: الاصحاح، ص۳۳.</ref>.<ref>الهدی إلی دین المصطفی، ج۱ (مقارنة الادیان الیهودیه)، ص۱۹۱ و ۲۳۱؛ الالهیات (سبحانی)، ج۳، ص۱۶۳.</ref>.<ref>[[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]؛ [[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]]، ص۸۴.</ref>


آنچه گفته شد، در مورد [[عصمت انبیا]] در مقام عمل بود؛ اما [[دین یهود]]، عصمت انبیا را در مقام اخذ و تلقّی [[وحی]] و بازخوانی آن مسلّم شمرده است. بنا به [[کتاب مقدس]] دین یهود «[[نبی]] دهان خداست و سخن و [[کلام]] او سخن [[خدا]]»<ref>ر.ک: عهد عتیق، سفر خروج، ۴: ۱۵ و ۷: ۱. در این دو آیه خداوند خطاب به موسی درباره هارون چنین می‌گوید: «و بدو سخن خواهی گفت و کلام را به زبان وی القا خواهی کرد و من با زبان تو و با زبان او خواهم بود و آنچه باید بکنید شما را خواهیم آموخت» (سفر خروج، ۴: ۱۵). «و خداوند به موسی گفت: ببین تو را بر فرعون خدا ساخته‌ام و برادرت هارون نبی تو خواهد بود» (سفر خروج، ۷: ۱).</ref>.
آنچه گفته شد، در مورد [[عصمت انبیا]] در مقام عمل بود؛ اما [[دین یهود]]، عصمت انبیا را در مقام اخذ و تلقّی [[وحی]] و بازخوانی آن مسلّم شمرده است. بنا به [[کتاب مقدس]] دین یهود «[[نبی]] دهان خداست و سخن و [[کلام]] او سخن [[خدا]]»<ref>ر.ک: عهد عتیق، سفر خروج، ۴: ۱۵ و ۷: ۱. در این دو آیه خداوند خطاب به موسی درباره هارون چنین می‌گوید: «و بدو سخن خواهی گفت و کلام را به زبان وی القا خواهی کرد و من با زبان تو و با زبان او خواهم بود و آنچه باید بکنید شما را خواهیم آموخت» (سفر خروج، ۴: ۱۵). «و خداوند به موسی گفت: ببین تو را بر فرعون خدا ساخته‌ام و برادرت هارون نبی تو خواهد بود» (سفر خروج، ۷: ۱).</ref>.
۱۱۲٬۶۳۷

ویرایش