پرش به محتوا

مخالفان رجعت چند دسته‌اند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۶: خط ۲۶:
:::::*علل انکار آموزه [[رجعت]] از ناحیه [[اهل سنت]]: سبب‌های انکار آموزه رجعت از طرف اهل سنت چند امر است:
:::::*علل انکار آموزه [[رجعت]] از ناحیه [[اهل سنت]]: سبب‌های انکار آموزه رجعت از طرف اهل سنت چند امر است:
:::::#'''عدم درک حقیقت رجعت''': انکارکنندگان [[رجعت]]، عمدتاً کسانی هستند که حقیقت این مسئله را درک نکرده‌اند<ref>نک: تفسیر المیزان، علامه طباطبایی</ref> و میان تعریف [[شیعه]] از آموزه رجعت با تعریف غلات تفاوت نگذاشته‌اند و یا آن را نوعی تناسخ دانسته‌اند.
:::::#'''عدم درک حقیقت رجعت''': انکارکنندگان [[رجعت]]، عمدتاً کسانی هستند که حقیقت این مسئله را درک نکرده‌اند<ref>نک: تفسیر المیزان، علامه طباطبایی</ref> و میان تعریف [[شیعه]] از آموزه رجعت با تعریف غلات تفاوت نگذاشته‌اند و یا آن را نوعی تناسخ دانسته‌اند.
:::::#'''تقلید از گذشتگان''': علمای [[اهل سنت]] بدون آن که به متون [[شیعه]] مراجعه کنند و مراد از رجعت را دریابند، حرف گذشتگان خود را تکرار کرده‌اند؛ افرادی مانند سفیان بن عینیه (۱۹۸ق) که رجعت را براساس اندیشه غلات تعریف کرده و یا طبری (۳۱۰ق) و ابن اثیر (۶۰۶ق) که آن را از عقاید یهود و اعراب جاهلی شمرده‌اند. همین برداشت در صحاح نیز راه یافت. مسلم می‌نویسد: گروهی از [[رافضه]] می‌گویند [[امام علی|علی بن ابی طالب]] در ابرها پنهان است و با فرزندانش خارج نمی‌شود تا این که از آسمان ندا می‌آید با فلانی خارج شو<ref>صحیح مسلم، ج۱، ص۱۶</ref>.
:::::#'''تقلید از گذشتگان''': علمای [[اهل سنت]] بدون آن که به متون [[شیعه]] مراجعه کنند و مراد از رجعت را دریابند، حرف گذشتگان خود را تکرار کرده‌اند؛ افرادی مانند [[سفیان بن عینیه]] (۱۹۸ق) که رجعت را براساس اندیشه غلات تعریف کرده و یا [[طبری]] (۳۱۰ق) و [[ابن اثیر]] (۶۰۶ق) که آن را از عقاید یهود و اعراب جاهلی شمرده‌اند. همین برداشت در صحاح نیز راه یافت. مسلم می‌نویسد: گروهی از [[رافضه]] می‌گویند [[امام علی|علی بن ابی طالب]] در ابرها پنهان است و با فرزندانش خارج نمی‌شود تا این که از آسمان ندا می‌آید با فلانی خارج شو<ref>صحیح مسلم، ج۱، ص۱۶</ref>.
:::::#'''تعصب''': نویسندگان صحاح اهل سنت از جمله مسلم، جابر را به دلیل اعتقاد به رجعت غیرثقه و کذّاب شمرده و هزاران حدیث نقل شده به وسیله او را رد کرده‌اند<ref>همان، ص۱۵؛ تهذیب التهذیب، ج۲، ص۴۲؛ بحار الانوار، ج۵۳، ص۱۳۹</ref>. عجیب آن است که نخستین فردی که رجعت را پس از درگذشت [[پیامبر]] اکرم {{صل}} مطرح کرد، [[عمر بن خطاب]] بود. ابن هشام می‌نویسد: وقتی [[پیامبر]] {{صل}} درگذشت، [[عمر بن خطاب]] برخاست و گفت: گروهی از منافقان گمان می‌کنند که [[پیامبر]] مرده است، نه خیر، او نمرده است، او به سوی خدا رفته، دو مرتبه بازمی‌گردد، به خدا سوگند او بار دیگر برمی گردد و دست و پای کسانی را که می‌گویند او مرده است - و دیگر برنمی‌گردد - قطع می‌کند<ref>عمر بعد از وفات پیامبر اکرم گفت: «به خدا قسم رسول خدا رجعت می کند، همان گونه که موسی رجعت کرد» (سیره ابن هشام، ج۳، ص۳۰۵، نک: درّالمنثور، سیوطی، ج۲، ص۸۱).</ref>»<ref>[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]، ص ۳۸۹.</ref>.
:::::#'''تعصب''': نویسندگان صحاح اهل سنت از جمله مسلم، جابر را به دلیل اعتقاد به رجعت غیرثقه و کذّاب شمرده و هزاران حدیث نقل شده به وسیله او را رد کرده‌اند<ref>همان، ص۱۵؛ تهذیب التهذیب، ج۲، ص۴۲؛ بحار الانوار، ج۵۳، ص۱۳۹</ref>. عجیب آن است که نخستین فردی که رجعت را پس از درگذشت [[پیامبر]] اکرم {{صل}} مطرح کرد، [[عمر بن خطاب]] بود. ابن هشام می‌نویسد: وقتی [[پیامبر]] {{صل}} درگذشت، [[عمر بن خطاب]] برخاست و گفت: گروهی از منافقان گمان می‌کنند که [[پیامبر]] مرده است، نه خیر، او نمرده است، او به سوی خدا رفته، دو مرتبه بازمی‌گردد، به خدا سوگند او بار دیگر برمی گردد و دست و پای کسانی را که می‌گویند او مرده است - و دیگر برنمی‌گردد - قطع می‌کند<ref>عمر بعد از وفات پیامبر اکرم گفت: «به خدا قسم رسول خدا رجعت می کند، همان گونه که موسی رجعت کرد» (سیره ابن هشام، ج۳، ص۳۰۵، نک: درّالمنثور، سیوطی، ج۲، ص۸۱).</ref>»<ref>[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]، ص ۳۸۹.</ref>.


۷۴٬۱۲۰

ویرایش