پرش به محتوا

عدالت اقتصادی در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:
دستور مؤکد اسلام بر عدالت در ایجاد [[ثروت]]، [[تولید]]، [[توزیع]] و [[مصرف]] آن و واگذاری [[اجرای عدالت]] بر عهده [[دولت اسلامی]] نه تنها به معنای سیاسی کردن اقتصاد است بلکه مفهوم آن، [[اولویت]] دادن به بعد اجتماعی اقتصاد بر بعد فردی آن است<ref>فقه سیاسی، ج۴، ص۱۹.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۲]]، ص ۳۳۴.</ref>
دستور مؤکد اسلام بر عدالت در ایجاد [[ثروت]]، [[تولید]]، [[توزیع]] و [[مصرف]] آن و واگذاری [[اجرای عدالت]] بر عهده [[دولت اسلامی]] نه تنها به معنای سیاسی کردن اقتصاد است بلکه مفهوم آن، [[اولویت]] دادن به بعد اجتماعی اقتصاد بر بعد فردی آن است<ref>فقه سیاسی، ج۴، ص۱۹.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۲]]، ص ۳۳۴.</ref>


==[[عدالت در اقتصاد اسلامی]]==
==عدالت در اقتصاد اسلامی==
عدالت ماهیتا با «[[حق]]» [[ارتباط مستقیم]] دارد و «حق» نیز خود در یک نظام [[فلسفی]] و [[ایدئولوژی]] جامع قابل تبیین است. این رابطه را در متون مختلف اسلامی به وضوح می‌توان دید که نمونۀ آن، [[کلامی]] است که از [[امام علی]]{{ع}} در [[نهج البلاغه]] آمده است:
عدالت ماهیتا با «[[حق]]» ارتباط مستقیم دارد و «حق» نیز خود در یک نظام [[فلسفی]] و [[ایدئولوژی]] جامع قابل تبیین است. این رابطه را در متون مختلف اسلامی به وضوح می‌توان دید که نمونۀ آن، [[کلامی]] است که از [[امام علی]]{{ع}} در [[نهج البلاغه]] آمده است:
{{متن حدیث|فَإِذَا أَدَّتْ الرَّعِيَّةُ إِلَى الْوَالِي حَقَّهُ وَ أَدَّى الْوَالِي إِلَيْهَا حَقَّهَا عَزَّ الْحَقُّ بَيْنَهُمْ وَ قَامَتْ مَنَاهِجُ الدِّينِ وَ اعْتَدَلَتْ مَعَالِمُ الْعَدْلِ}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۱۶.</ref>.
{{متن حدیث|فَإِذَا أَدَّتْ الرَّعِيَّةُ إِلَى الْوَالِي حَقَّهُ وَ أَدَّى الْوَالِي إِلَيْهَا حَقَّهَا عَزَّ الْحَقُّ بَيْنَهُمْ وَ قَامَتْ مَنَاهِجُ الدِّينِ وَ اعْتَدَلَتْ مَعَالِمُ الْعَدْلِ}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۱۶.</ref>.
حق دو جانبه که مستلزم [[تکلیف]] و [[مسئولیت]] دو جانبه است، هیچ‌گاه معادله عدالت را به نفع [[دولت]] و یا به نفع [[ملت]] [[تغییر]] نمی‌دهد؛ زیرا دوگانگی و دو قطبی بودن [[جامعه سیاسی]] در [[نظام امامت]]، اجتناب‌ناپذیر است و این یعنی هیچ‌گاه [[اقلیت]] و [[اکثریت]] از [[جامعه سیاسی]] رخت بر نمی‌بندد. چنان که این نوع دوگانگی ریشه در [[تقابل]] و تلازم [[حق]] و [[مسئولیت]] نیز دارد؛ چنان که [[امام علی]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|لاَ يَجْرِي لِأَحَدٍ إِلاَّ جَرَى عَلَيْهِ وَ لاَ يَجْرِي عَلَيْهِ إِلَّا جَرَى لَهُ}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۱۶.</ref> اگر حقی برای کسی وجود دارد، تکلیفی نیز به همراه آن برای وی تحقق می‌یابد، چنان که اگر تکلیفی بر کسی هست حقی نیز برای او وجود دارد.
حق دو جانبه که مستلزم [[تکلیف]] و [[مسئولیت]] دو جانبه است، هیچ‌گاه معادله عدالت را به نفع [[دولت]] و یا به نفع [[ملت]] [[تغییر]] نمی‌دهد؛ زیرا دوگانگی و دو قطبی بودن [[جامعه سیاسی]] در [[نظام امامت]]، اجتناب‌ناپذیر است و این یعنی هیچ‌گاه [[اقلیت]] و [[اکثریت]] از [[جامعه سیاسی]] رخت بر نمی‌بندد. چنان که این نوع دوگانگی ریشه در [[تقابل]] و تلازم [[حق]] و [[مسئولیت]] نیز دارد؛ چنان که [[امام علی]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|لاَ يَجْرِي لِأَحَدٍ إِلاَّ جَرَى عَلَيْهِ وَ لاَ يَجْرِي عَلَيْهِ إِلَّا جَرَى لَهُ}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۱۶.</ref> اگر حقی برای کسی وجود دارد، تکلیفی نیز به همراه آن برای وی تحقق می‌یابد، چنان که اگر تکلیفی بر کسی هست حقی نیز برای او وجود دارد.
۱۱۲٬۶۳۷

ویرایش