ردء در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخهها
←مقدمه
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←مقدمه) |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
ردء، از واژههای [[قرآنی]] و به معنای یار و معاون است {{متن قرآن|وَأَخِي هَارُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّي لِسَانًا فَأَرْسِلْهُ مَعِيَ رِدْءًا يُصَدِّقُنِي إِنِّي أَخَافُ أَنْ يُكَذِّبُونِ}} <ref>«و برادرم هارون زبانآورتر از من است پس، او را با من بفرست تا به راستی من، گواهی دهد که میترسم مرا دروغگو شمارند» سوره قصص، آیه ۳۴؛ مجمع البحرین، ج۱، ص۱۸۱.</ref>، لکن بعدها، ردء به کسانی گفته میشد که در [[جرم]] محاربه سمت معاون داشته باشند. | ردء، از واژههای [[قرآنی]] و به معنای یار و معاون است {{متن قرآن|وَأَخِي هَارُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّي لِسَانًا فَأَرْسِلْهُ مَعِيَ رِدْءًا يُصَدِّقُنِي إِنِّي أَخَافُ أَنْ يُكَذِّبُونِ}} <ref>«و برادرم هارون زبانآورتر از من است پس، او را با من بفرست تا به راستی من، گواهی دهد که میترسم مرا دروغگو شمارند» سوره قصص، آیه ۳۴؛ مجمع البحرین، ج۱، ص۱۸۱.</ref>، لکن بعدها، ردء به کسانی گفته میشد که در [[جرم]] محاربه سمت معاون داشته باشند. | ||
در [[فقه اسلامی]]، معاون [[محارب]] در [[حکم]] [[محارب]] است<ref>ر.ک: محاربه. شرایع الاسلام، ج۴، باب ششم، ص۱۸۰؛ المغنی، ج۱۰، کتاب الحدود، ص۳۱۳؛ الحاوی الکبیر، ج۱۳، ص۳۶۴-۳۶۳؛ مسالک الافهام، ج۱۵، ص۷؛ جواهر الکلام، ج۴۱، ص۵۷۱.</ref><ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژهنامه فقه سیاسی (کتاب)|واژهنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۱۴.</ref> | در [[فقه اسلامی]]، معاون [[محارب]] در [[حکم]] [[محارب]] است<ref>ر.ک: محاربه. شرایع الاسلام، ج۴، باب ششم، ص۱۸۰؛ المغنی، ج۱۰، کتاب الحدود، ص۳۱۳؛ الحاوی الکبیر، ج۱۳، ص۳۶۴-۳۶۳؛ مسالک الافهام، ج۱۵، ص۷؛ جواهر الکلام، ج۴۱، ص۵۷۱.</ref>.<ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژهنامه فقه سیاسی (کتاب)|واژهنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۱۴.</ref> | ||
[[ردء]]: [[عون]] ([[یاور]])<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۱۲، ص۲۳۰.</ref>، [[نصرت]] دهنده<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ج۱، ص۸۴.</ref>، معین، معاون<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۳۵۰.</ref> و پشتیبان. در اصل یعنی پشتیبانی چیزی از چیز دیگر برای اینکه [[ضعف]] و [[سستی]] او را جبران کند<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۴، ص۱۰۳.</ref>. | [[ردء]]: [[عون]] ([[یاور]])<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۱۲، ص۲۳۰.</ref>، [[نصرت]] دهنده<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ج۱، ص۸۴.</ref>، معین، معاون<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۳۵۰.</ref> و پشتیبان. در اصل یعنی پشتیبانی چیزی از چیز دیگر برای اینکه [[ضعف]] و [[سستی]] او را جبران کند<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۴، ص۱۰۳.</ref>. |