سوره قصص در علوم قرآنی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '، -' به ' -') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = سوره قصص | | موضوع مرتبط = سوره قصص | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = سوره قصص | ||
| مداخل مرتبط = [[سوره قصص در علوم قرآنی]] | | مداخل مرتبط = [[سوره قصص در علوم قرآنی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
قصه موسی {{ع}} و فرعون در آغاز سوره و [[قصه]] قارون در پایان آن آمده است و در ضمن این داستان، به [[مسلمانان]] [[دلداری]] میدهد که بدانند همه نیروها و قدرتها به [[دست خدا]] است و آنان را [[یاری]] میکند و [[قدرت ظاهری]] فرعون و [[مال]] فراوان قارون هیچیک در برابر [[خدا]] ارزشی ندارد. داستان موسی {{ع}} و [[شعیب]] {{ع}} و ماجرای [[ازدواج حضرت]] موسی {{ع}} با دختر شعیب، قصه [[هارون]] {{ع}} ([[برادر]] موسی) و [[وزارت]]، [[فصاحت]] و [[بلاغت]] او، [[بشارت]] به [[رسول خدا]] با [[وعده]] [[فتح]] و [[پیروزی]] و بازگشت فاتحانه به [[وطن]] و زادگاهش و این که [[پاداش اعمال]] [[نیک]]، مضاعف است ولی [[کیفر]] [[اعمال بد]]، متقابل و در حد و اندازه آن خواهد بود از موضوعات دیگر این سوره است. | قصه موسی {{ع}} و فرعون در آغاز سوره و [[قصه]] قارون در پایان آن آمده است و در ضمن این داستان، به [[مسلمانان]] [[دلداری]] میدهد که بدانند همه نیروها و قدرتها به [[دست خدا]] است و آنان را [[یاری]] میکند و [[قدرت ظاهری]] فرعون و [[مال]] فراوان قارون هیچیک در برابر [[خدا]] ارزشی ندارد. داستان موسی {{ع}} و [[شعیب]] {{ع}} و ماجرای [[ازدواج حضرت]] موسی {{ع}} با دختر شعیب، قصه [[هارون]] {{ع}} ([[برادر]] موسی) و [[وزارت]]، [[فصاحت]] و [[بلاغت]] او، [[بشارت]] به [[رسول خدا]] با [[وعده]] [[فتح]] و [[پیروزی]] و بازگشت فاتحانه به [[وطن]] و زادگاهش و این که [[پاداش اعمال]] [[نیک]]، مضاعف است ولی [[کیفر]] [[اعمال بد]]، متقابل و در حد و اندازه آن خواهد بود از موضوعات دیگر این سوره است. | ||
== | == فضیلت سوره == | ||
[[پیامبر]] {{صل}} فرمود: {{متن حدیث|وَ مَنْ قَرَأَ طسم اَلْقَصَصَ أُعْطِيَ مِنَ اَلْأَجْرِ عَشْرَ حَسَنَاتٍ بِعَدَدِ مَنْ صَدَّقَ بِمُوسَى وَ كَذَّبَ بِهِ، وَ لَمْ يَبْقَ مَلَكٌ فِي اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرْضِ إِلاَّ شَهِدَ لَهُ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ أَنَّهُ كَانَ صَادِقاً، أَنَّ كُلَّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلاَّ وَجْهَهُ}}؛ «کسی که [[سوره قصص]] را [[تلاوت]] کند به شمار هر کدام از مردمی که به [[موسی]] [[ایمان]] آورده و رسالتش را [[گواهی]] نمودند و یا آن [[حضرت]] را [[تکذیب]] کردند، ده [[حسنه]] به او [[پاداش]] داده میشود و فرشتهای در [[آسمانها]] و [[زمین]] نخواهد بود، جز این که در [[روز رستاخیز]] بر [[راستگویی]] او گواهی خواهد داد». | [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: {{متن حدیث|وَ مَنْ قَرَأَ طسم اَلْقَصَصَ أُعْطِيَ مِنَ اَلْأَجْرِ عَشْرَ حَسَنَاتٍ بِعَدَدِ مَنْ صَدَّقَ بِمُوسَى وَ كَذَّبَ بِهِ، وَ لَمْ يَبْقَ مَلَكٌ فِي اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرْضِ إِلاَّ شَهِدَ لَهُ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ أَنَّهُ كَانَ صَادِقاً، أَنَّ كُلَّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلاَّ وَجْهَهُ}}؛ «کسی که [[سوره قصص]] را [[تلاوت]] کند به شمار هر کدام از مردمی که به [[موسی]] [[ایمان]] آورده و رسالتش را [[گواهی]] نمودند و یا آن [[حضرت]] را [[تکذیب]] کردند، ده [[حسنه]] به او [[پاداش]] داده میشود و فرشتهای در [[آسمانها]] و [[زمین]] نخواهد بود، جز این که در [[روز رستاخیز]] بر [[راستگویی]] او گواهی خواهد داد». | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
هر کمالی که در [[دنیا]] و [[آخرت]] وجود دارد نعمتی است که از ناحیه [[خدای تعالی]] نازل شده و در ازای هر یک از آنها مستحق ثنای [[جمیل]] است و [[جمال]] هر یک از این نعمتهای موهوبه (بخشیده شده) از کمال ذاتی و از صفات ذاتی او سرچشمه گرفته که در برابر آن، مستحق ثناء است و غیر از [[خدای تعالی]] هیچ موجود و هیچ کس مستقل در ثنای بر [[خدا]] نیست و هر کس هم که خدا را ثنا گوید، ثنایش هم منتهی به او است و [[عبادت]] هم ثنای زبانی و یا عملی است، پس تنها او است که مستحق [[پرستش]] است. [[خدای سبحان]] [[مالک]] [[علی الاطلاق]] همه عالم است و غیر از او کسی چیزی را مالک نیست، مگر آنچه را که او تملیکش فرموده باشد و همان را هم که خدا به کسی تملیک کرده، باز خود او مالک است از سوی دیگر خدای سبحان، هم در مرحله [[تشریع]] و اعتبار مالک [[حقیقی]] آن است و هم در مرحله [[تکوین]] و [[حقیقت]]. از آثار [[ملک]] او، یکی این است که: [[حکم]] میکند بر [[بندگان]] و مملوکین خود که کسی غیر از او را نپرستند. | هر کمالی که در [[دنیا]] و [[آخرت]] وجود دارد نعمتی است که از ناحیه [[خدای تعالی]] نازل شده و در ازای هر یک از آنها مستحق ثنای [[جمیل]] است و [[جمال]] هر یک از این نعمتهای موهوبه (بخشیده شده) از کمال ذاتی و از صفات ذاتی او سرچشمه گرفته که در برابر آن، مستحق ثناء است و غیر از [[خدای تعالی]] هیچ موجود و هیچ کس مستقل در ثنای بر [[خدا]] نیست و هر کس هم که خدا را ثنا گوید، ثنایش هم منتهی به او است و [[عبادت]] هم ثنای زبانی و یا عملی است، پس تنها او است که مستحق [[پرستش]] است. [[خدای سبحان]] [[مالک]] [[علی الاطلاق]] همه عالم است و غیر از او کسی چیزی را مالک نیست، مگر آنچه را که او تملیکش فرموده باشد و همان را هم که خدا به کسی تملیک کرده، باز خود او مالک است از سوی دیگر خدای سبحان، هم در مرحله [[تشریع]] و اعتبار مالک [[حقیقی]] آن است و هم در مرحله [[تکوین]] و [[حقیقت]]. از آثار [[ملک]] او، یکی این است که: [[حکم]] میکند بر [[بندگان]] و مملوکین خود که کسی غیر از او را نپرستند. | ||
رجوع به سوی او به خاطر حساب و [[جزاء]] است و چون تنها او [[مرجع]] است، سپس محاسب و جزاء دهنده نیز همو است و کسی غیر از او محاسب و جزاء دهنده نیست، پس تنها او است که باید پرستش شود، و پرستش او را باید تنها بر طبق [[دین]] او انجام داد. ترجیح [[پیروی]] [[هدایت]] بر ترک آن با مقایسه حال [[پیروان]] هدایت با حال پیروان هوی. مختار بودن [[انسان]] و بیان اینکه او در برابر [[اراده تکوینی]] و [[تشریعی]] خدا اختیاری ندارد. [[بهشت]] مختص کسانی است که در این [[دنیا]] خواهان [[برتریجویی]] و [[فساد]] نباشند. هر موجودی فنا در پی دارد و با [[رجوع به سوی خدا]] هلاک میشود، مگر ذات [[حق]] و ثابت او که بطلان و [[هلاکت]] در او راه ندارد، بنابراین «وجه»، صفات و [[صقع]] ذات ملاحظه میشود - و [[معبود]] هم باید کسی باشد که فنا در او راه نداشته باشد و غیر از [[خدا]] کسی به این صفت نیست پس چز او هم معبودی نیست:{{متن قرآن|لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ لَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ}}<ref>«و با خداوند، خدایی دیگر (به پرستش) مخوان، هیچ خدایی جز او نیست، هر چیزی نابود شدنی است جز ذات او؛ فرمان او راست و (همگان) به سوی او بازگردانده میشوید» سوره قصص، آیه ۸۸.</ref>.<ref>المیزان.</ref> | |||
== ساختار == | == ساختار == |