پرش به محتوا

احرام در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۳: خط ۳۳:


===[[جدال]]===
===[[جدال]]===
{{متن قرآن|وَلَا جِدَالَ فِى ٱلْحَجِّ}}<ref> سوره بقره، آیه ۱۹۷.</ref> جدال، عبارت از [[خشم]]، [[خشمگین]] کردن [[برادر دینی]]، فریاد<ref>جامع‌البیان، مج‌۲، ج‌۲، ص‌۳۷۰‌ـ‌۳۷۱.</ref>. و ستیزه‌ای است که به [[فحش]] یا نسبت دادن [[جهل]] یا دروغ منجر شود. برخی گفته‌اند: جدال *، [[منازعات]] متداول میان [[قریش]] در ایام حج بوده است. نقل شده: وقتی آنها به [[منا]] یا [[عرفات]] و مشعر وارد می‌شدند، درباره اینکه حج کدام یک کامل‌تر است یا کدام گروه به [[حق]] نزدیک‌تر است یا در [[حساب]] ماه [[ذی‌حجه]] یا در اینکه حج کدام‌یک ابراهیمی است، جدال می‌کردند<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۵، ص‌۱۸۱.</ref>. یا هر یک ادعا می‌کرد که محل وقوف او، همان موقف ابراهیم{{ع}} است.<ref>جامع‌البیان، مج‌۲، ج‌۲، ص‌۳۷۴.</ref>. [[مفسران]] و [[فقیهان]] [[شیعه]] با اشاره به [[روایات اهل‌بیت]]{{ع}} [[جدال]] را [[سوگند]] یاد‌کردن به {{عربی|لا واللّه و بَلی واللّه}} که برای [[اثبات]] یا رد سخنی، (راست یا [[دروغ]]) [[تفسیر]] کرده‌اند.<ref>مجمع‌البیان، ج‌۲، ص‌۵۲۴؛ جواهرالکلام، ج‌۱۸، ص‌۳۵۹.</ref>. در برخی [[روایات]]، افزون بر سوگند، [[فحش]] و [[تفاخر]] نیز مصداق جدال دانسته شده<ref>وسائل الشیعه، ج‌۱۲، ص‌۴۶۵‌ـ‌۴۶۶؛ تفسیر عیاشی، ج‌۱، ص‌۹۵.</ref>. و با استفاده از برخی روایات، سوگند در‌صورتی جدال است که دروغ باشد یا به‌کاری که [[گناه]] است مربوط شود.<ref>وسائل الشیعه، ج‌۱۲، ص‌۴۶۶؛ جواهرالکلام، ج‌۱۸، ص‌۳۶۱.</ref>. (‌جدال) جمله «فَلا رَفَثَ و لا فُسوقَ و لا جِدالَ» را غالباً [[نافیه]] و برخی نیز ناهیه دانسته‌اند که خلاف ظاهر است.<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۵، ص‌۱۸۱.</ref>. به هر تقدیر، این [[آیه]] سه مورد از [[محرمات]] [[احرام]] را بیان می‌کند. اگر «[[فسوق]]» را «[[عزم]] بر [[حج]] بدون [[التزام]] به [[ترک محرمات]]» بدانیم، آیه بیانگر دو مورد از تروک احرام و فسوق خارج از آنها و در عین [[حال]]، ناظر به همه آنها است.<ref>[[سید مصطفی اسدی||اسدی، سید مصطفی]]، [[احرام - اسدی (مقاله)|مقاله «احرام»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱، ص ۲۵۸.</ref>.
{{متن قرآن|وَلَا جِدَالَ فِى ٱلْحَجِّ}}<ref> سوره بقره، آیه ۱۹۷.</ref> جدال، عبارت از [[خشم]]، [[خشمگین]] کردن [[برادر دینی]]، فریاد<ref>جامع‌البیان، مج‌۲، ج‌۲، ص‌۳۷۰‌ـ‌۳۷۱.</ref>. و ستیزه‌ای است که به [[فحش]] یا نسبت دادن [[جهل]] یا دروغ منجر شود. برخی گفته‌اند: جدال، [[منازعات]] متداول میان [[قریش]] در ایام حج بوده است. نقل شده: وقتی آنها به [[منا]] یا [[عرفات]] و مشعر وارد می‌شدند، درباره اینکه حج کدام یک کامل‌تر است یا کدام گروه به [[حق]] نزدیک‌تر است یا در [[حساب]] ماه [[ذی‌حجه]] یا در اینکه حج کدام‌یک ابراهیمی است، جدال می‌کردند<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۵، ص‌۱۸۱.</ref>. یا هر یک ادعا می‌کرد که محل وقوف او، همان موقف ابراهیم{{ع}} است.<ref>جامع‌البیان، مج‌۲، ج‌۲، ص‌۳۷۴.</ref>. [[مفسران]] و [[فقیهان]] [[شیعه]] با اشاره به [[روایات اهل‌بیت]]{{ع}} [[جدال]] را [[سوگند]] یاد‌کردن به {{عربی|لا واللّه و بَلی واللّه}} که برای [[اثبات]] یا رد سخنی، (راست یا [[دروغ]]) [[تفسیر]] کرده‌اند.<ref>مجمع‌البیان، ج‌۲، ص‌۵۲۴؛ جواهرالکلام، ج‌۱۸، ص‌۳۵۹.</ref>. در برخی [[روایات]]، افزون بر سوگند، [[فحش]] و [[تفاخر]] نیز مصداق جدال دانسته شده<ref>وسائل الشیعه، ج‌۱۲، ص‌۴۶۵‌ـ‌۴۶۶؛ تفسیر عیاشی، ج‌۱، ص‌۹۵.</ref>. و با استفاده از برخی روایات، سوگند در‌صورتی جدال است که دروغ باشد یا به‌کاری که [[گناه]] است مربوط شود.<ref>وسائل الشیعه، ج‌۱۲، ص‌۴۶۶؛ جواهرالکلام، ج‌۱۸، ص‌۳۶۱.</ref>. (‌جدال) جمله «فَلا رَفَثَ و لا فُسوقَ و لا جِدالَ» را غالباً [[نافیه]] و برخی نیز ناهیه دانسته‌اند که خلاف ظاهر است.<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۵، ص‌۱۸۱.</ref>. به هر تقدیر، این [[آیه]] سه مورد از [[محرمات]] [[احرام]] را بیان می‌کند. اگر «[[فسوق]]» را «[[عزم]] بر [[حج]] بدون [[التزام]] به [[ترک محرمات]]» بدانیم، آیه بیانگر دو مورد از تروک احرام و فسوق خارج از آنها و در عین [[حال]]، ناظر به همه آنها است.<ref>[[سید مصطفی اسدی||اسدی، سید مصطفی]]، [[احرام - اسدی (مقاله)|مقاله «احرام»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱، ص ۲۵۸.</ref>.


===[[بوی خوش]]===
===[[بوی خوش]]===
خط ۴۲: خط ۴۲:


===شکار در خشکی===
===شکار در خشکی===
[[قرآن]] می‌فرماید: برای شما [[چارپایان]]، [[حلال]]...‌؛ ولی در [[حال]] [[احرام]]، [[صید]]* را حلال نشمارید: {{متن قرآن|أُحِلَّتْ لَكُم بَهِيمَةُ ٱلْأَنْعَـٰمِ إِلَّا مَا يُتْلَىٰ عَلَيْكُمْ غَيْرَ مُحِلِّى ٱلصَّيْدِ وَأَنتُمْ حُرُمٌ}}<ref> سوره مائده، آیه ۱.</ref>، {{متن قرآن|لَا تَقْتُلُوا۟ ٱلصَّيْدَ وَأَنتُمْ حُرُمٌۭ}}<ref>«ای مؤمنان! شکار را در حالی که در احرام هستید نکشید» سوره مائده، آیه ۹۵.</ref> در آیه‌ ۹۶ [[مائده]] [[حرمت]] صید، به [[حیوان]] خشکی مقیّد شده است: {{متن قرآن|حُرِّمَ عَلَيْكُمْ صَيْدُ ٱلْبَرِّ مَا دُمْتُمْ حُرُمًۭا}}<ref>«شکار دریا و خوراک آن بر شما حلال است تا شما و کاروانیان را بهره‌ای باشد و شکار خشکی تا در احرامید بر شما حرام است و از خداوند که به سوی وی گرد آورده می‌شوید پروا کنید» سوره ‌مائده، آیه ۹۶.</ref>. [[فقیهان]] با توجه به این [[آیه]] گفته‌اند: صید حیوان خشکی، اشاره به صید، [[راهنمایی]] صیاد به آن، بستن آن تا مردن، [[ذبح]] صید، مشارکت در صید و هرگونه عملی که دخالت در آن باشد، در [[حرم]] یا خارج از حرم، [[حرام]] است.<ref>تحریرالوسیله، ج‌۱، ص‌۳۸۴؛ جواهرالکلام، ج‌۱۸، ص‌۲۸۶.</ref>. [[خداوند]] [[مؤمنان]] را به‌وسیله «صید» می‌آزماید: {{متن قرآن|لَيَبْلُوَنَّكُمُ ٱللَّهُ بِشَىْءٍۢ مِّنَ ٱلصَّيْدِ تَنَالُهُۥٓ أَيْدِيكُمْ وَرِمَاحُكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان! خداوند شما را (در حال احرام) به چیزی از شکاری که دست یا نیزه‌تان به آن می‌رسد می‌آزماید تا معلوم دارد که چه کسی از او در نهان می‌ترسد؟ بنابراین هر کس پس از این، تجاوز کند عذابی دردناک خواهد داشت» سوره مائده، آیه ۹۴.</ref> از [[ابن‌عباس]] در [[تفسیر]] این آیه نقل شده که مراد از {{متن قرآن|تَنَالُهُۥٓ أَيْدِيكُمْ}} بچه حیوانات [[وحشی]] و پرندگان، و مراد از {{متن قرآن|تَنَالُهُۥٓ أَيْدِيكُمْ وَرِمَاحُكُمْ}} حیوانات بزرگ است. از [[مجاهد]] نیز نقل‌شده که مراد از {{متن قرآن|تَنَالُهُۥٓ أَيْدِيكُمْ}} بچه حیوانات و تخم پرندگان است.<ref>احکام القرآن، ج‌۲، ص‌۶۵۶.</ref>. [[آیات]] صید، حیوان اهلی را دربرنمی‌گیرد؛ زیرا ذبح یا نحر حیوان اهلی را صید نمی‌گویند.<ref>المبسوط، ج‌۱، ص‌۳۳۸؛ زبدة البیان، ص‌۳۷۴.</ref>. در خوردن گوشت صید [[اختلاف]] است. [[امامیه]] [[معتقد]] به حرمتند؛ چه [[حیوان]] را [[محرم]] صید کرده باشد یا دیگری، پیش از [[احرام]] صید شده باشد یا پس از آن؛ زیرا صید در [[آیه]] ۹۶ [[مائده]]، هم به‌معنای مصدری است؛ یعنی صید [[حرام]] است و هم به‌معنای اسم مفعول، یعنی حیوان صید شده بر محرم حرمتِ وضعی دارد که در این صورت، [[حرمت]] شامل خوردن نیز می‌شود.<ref>الخلاف، ج‌۲، ص‌۴۰۴؛ التبیان، ج‌۴، ص‌۲۹.</ref>. برخی از مقابله حلّیت گوشت [[چارپایان]] با حرمت صید در [[حال]] احرام در آیه یکم مائده استفاده کرده‌اند: همان‌طور که صیّاد باید [[مسلمان]] باشد و هنگام صید یا [[ذبح]] [[نام خدا]] را ببرد، محرم هم نباید باشد و گرنه گوشت صید [[حلال]] نخواهد بود.<ref>جواهرالفقه، ص‌۴۶؛ سلسلة الینابیع، ج‌۷، ص‌۲۶، «المقنع».</ref>. مالک، [[شافعی]] و احمد از فقهای [[اهل‌سنت]] گفته‌اند: خوردن صید در‌صورتی حرام است که محرم حیوان را صید کرده باشد یا اینکه حیوان برای او صید شده باشد. [[ابوحنیفه]] حتی در این‌صورت هم خوردن آن‌را بر محرم جایز می‌داند؛ زیرا صید در آیه‌۹۶ مائده فقط بر محرم حرام شده است.<ref>الخلاف، ج‌۲، ص‌۴۰۴.</ref>. این قول از [[عمر]] و [[عثمان]] و [[حسن بصری]] نیز نقل شده است؛<ref>التبیان، ج‌۴، ص‌۲۹.</ref>. البته در‌صورت [[اضطرار]]، روایاتی وارد شده که اگر محرم به خوردن گوشت یکی از صید و مردار [[مضطر]] شد، از صید بخورد و مردار را رها کند.<ref>الکافی، ج‌۴، ص‌۳۸۳.</ref>.<ref>[[سید مصطفی اسدی||اسدی، سید مصطفی]]، [[احرام - اسدی (مقاله)|مقاله «احرام»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱، ص ۲۵۸.</ref>.
[[قرآن]] می‌فرماید: برای شما [[چارپایان]]، [[حلال]]...‌؛ ولی در [[حال]] [[احرام]]، [[صید]] را حلال نشمارید: {{متن قرآن|أُحِلَّتْ لَكُم بَهِيمَةُ ٱلْأَنْعَـٰمِ إِلَّا مَا يُتْلَىٰ عَلَيْكُمْ غَيْرَ مُحِلِّى ٱلصَّيْدِ وَأَنتُمْ حُرُمٌ}}<ref> سوره مائده، آیه ۱.</ref>، {{متن قرآن|لَا تَقْتُلُوا۟ ٱلصَّيْدَ وَأَنتُمْ حُرُمٌۭ}}<ref>«ای مؤمنان! شکار را در حالی که در احرام هستید نکشید» سوره مائده، آیه ۹۵.</ref> در آیه‌ ۹۶ [[مائده]] [[حرمت]] صید، به [[حیوان]] خشکی مقیّد شده است: {{متن قرآن|حُرِّمَ عَلَيْكُمْ صَيْدُ ٱلْبَرِّ مَا دُمْتُمْ حُرُمًۭا}}<ref>«شکار دریا و خوراک آن بر شما حلال است تا شما و کاروانیان را بهره‌ای باشد و شکار خشکی تا در احرامید بر شما حرام است و از خداوند که به سوی وی گرد آورده می‌شوید پروا کنید» سوره ‌مائده، آیه ۹۶.</ref>. [[فقیهان]] با توجه به این [[آیه]] گفته‌اند: صید حیوان خشکی، اشاره به صید، [[راهنمایی]] صیاد به آن، بستن آن تا مردن، [[ذبح]] صید، مشارکت در صید و هرگونه عملی که دخالت در آن باشد، در [[حرم]] یا خارج از حرم، [[حرام]] است.<ref>تحریرالوسیله، ج‌۱، ص‌۳۸۴؛ جواهرالکلام، ج‌۱۸، ص‌۲۸۶.</ref>. [[خداوند]] [[مؤمنان]] را به‌وسیله «صید» می‌آزماید: {{متن قرآن|لَيَبْلُوَنَّكُمُ ٱللَّهُ بِشَىْءٍۢ مِّنَ ٱلصَّيْدِ تَنَالُهُۥٓ أَيْدِيكُمْ وَرِمَاحُكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان! خداوند شما را (در حال احرام) به چیزی از شکاری که دست یا نیزه‌تان به آن می‌رسد می‌آزماید تا معلوم دارد که چه کسی از او در نهان می‌ترسد؟ بنابراین هر کس پس از این، تجاوز کند عذابی دردناک خواهد داشت» سوره مائده، آیه ۹۴.</ref> از [[ابن‌عباس]] در [[تفسیر]] این آیه نقل شده که مراد از {{متن قرآن|تَنَالُهُۥٓ أَيْدِيكُمْ}} بچه حیوانات [[وحشی]] و پرندگان، و مراد از {{متن قرآن|تَنَالُهُۥٓ أَيْدِيكُمْ وَرِمَاحُكُمْ}} حیوانات بزرگ است. از [[مجاهد]] نیز نقل‌شده که مراد از {{متن قرآن|تَنَالُهُۥٓ أَيْدِيكُمْ}} بچه حیوانات و تخم پرندگان است.<ref>احکام القرآن، ج‌۲، ص‌۶۵۶.</ref>. [[آیات]] صید، حیوان اهلی را دربرنمی‌گیرد؛ زیرا ذبح یا نحر حیوان اهلی را صید نمی‌گویند.<ref>المبسوط، ج‌۱، ص‌۳۳۸؛ زبدة البیان، ص‌۳۷۴.</ref>. در خوردن گوشت صید [[اختلاف]] است. [[امامیه]] [[معتقد]] به حرمتند؛ چه [[حیوان]] را [[محرم]] صید کرده باشد یا دیگری، پیش از [[احرام]] صید شده باشد یا پس از آن؛ زیرا صید در [[آیه]] ۹۶ [[مائده]]، هم به‌معنای مصدری است؛ یعنی صید [[حرام]] است و هم به‌معنای اسم مفعول، یعنی حیوان صید شده بر محرم حرمتِ وضعی دارد که در این صورت، [[حرمت]] شامل خوردن نیز می‌شود.<ref>الخلاف، ج‌۲، ص‌۴۰۴؛ التبیان، ج‌۴، ص‌۲۹.</ref>. برخی از مقابله حلّیت گوشت [[چارپایان]] با حرمت صید در [[حال]] احرام در آیه یکم مائده استفاده کرده‌اند: همان‌طور که صیّاد باید [[مسلمان]] باشد و هنگام صید یا [[ذبح]] [[نام خدا]] را ببرد، محرم هم نباید باشد و گرنه گوشت صید [[حلال]] نخواهد بود.<ref>جواهرالفقه، ص‌۴۶؛ سلسلة الینابیع، ج‌۷، ص‌۲۶، «المقنع».</ref>. مالک، [[شافعی]] و احمد از فقهای [[اهل‌سنت]] گفته‌اند: خوردن صید در‌صورتی حرام است که محرم حیوان را صید کرده باشد یا اینکه حیوان برای او صید شده باشد. [[ابوحنیفه]] حتی در این‌صورت هم خوردن آن‌را بر محرم جایز می‌داند؛ زیرا صید در آیه‌۹۶ مائده فقط بر محرم حرام شده است.<ref>الخلاف، ج‌۲، ص‌۴۰۴.</ref>. این قول از [[عمر]] و [[عثمان]] و [[حسن بصری]] نیز نقل شده است؛<ref>التبیان، ج‌۴، ص‌۲۹.</ref>. البته در‌صورت [[اضطرار]]، روایاتی وارد شده که اگر محرم به خوردن گوشت یکی از صید و مردار [[مضطر]] شد، از صید بخورد و مردار را رها کند.<ref>الکافی، ج‌۴، ص‌۳۸۳.</ref>.<ref>[[سید مصطفی اسدی||اسدی، سید مصطفی]]، [[احرام - اسدی (مقاله)|مقاله «احرام»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱، ص ۲۵۸.</ref>.


==[[کفاره]] صید==
==[[کفاره]] صید==
۷۳٬۱۸۵

ویرایش