پرش به محتوا

تفسیر عصر حضور امامان معصوم: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱۰۵: خط ۱۰۵:
{{پایان فهرست اثر}}
{{پایان فهرست اثر}}


== مآخذ و مستندات [[تفسیر]] در [[عصر حضور]] ==
== مآخذ و مستندات [[تفسیر]] در عصر حضور ==
منظور از مآخذ و مستندات تفسیر در عصر حضور اموری است که در عصر حضور [[امامان معصوم]] {{عم}} معنای [[آیات]] به کمک آنها یا با استناد به آنها بیان می‌شده و به تعبیر دیگر، تفسیر و [[ظهور]] آیات از آنها نشأت می‌گرفته است، اعم از اینکه آن امور مورد استناد [[مفسران]] برگزیدۀ [[خدا]] قرار گرفته باشد یا مورد استناد مفسران [[صحابه]] و [[تابعین]] یا مورد استناد سایر مفسران آن عصر.
منظور از مآخذ و مستندات تفسیر در عصر حضور اموری است که در عصر حضور [[امامان معصوم]] {{عم}} معنای [[آیات]] به کمک آنها یا با استناد به آنها بیان می‌شده و به تعبیر دیگر، تفسیر و [[ظهور]] آیات از آنها نشأت می‌گرفته است، اعم از اینکه آن امور مورد استناد [[مفسران]] برگزیدۀ [[خدا]] قرار گرفته باشد یا مورد استناد مفسران [[صحابه]] و [[تابعین]] یا مورد استناد سایر مفسران آن عصر.


با نگاهی به [[آثار تفسیری]] عصر حضور به‌دست می‌آید که بیشتر تفسیرهای آن عصر بیان معنا بدون استناد به چیزی است، ولی با این حال، در میان آنها کم‌وبیش استناد به اموری مانند [[قرآن]]، [[روایات نبوی]]، [[روایات]] نقل شده از امامان معصوم و... دیده می‌شود که می‌توان آن امور را به‌عنوان مآخذ تفسیر معرفی کرد.
با نگاهی به [[آثار تفسیری]] عصر حضور به‌دست می‌آید که بیشتر تفسیرهای آن عصر بیان معنا بدون استناد به چیزی است، ولی با این حال، در میان آنها کم‌وبیش استناد به اموری مانند [[قرآن]]، روایات نبوی، [[روایات]] نقل شده از امامان معصوم و... دیده می‌شود که می‌توان آن امور را به‌عنوان مآخذ تفسیر معرفی کرد.


برای پی بردن به اینکه در آن عصر در بیان معنا به چه اموری استناد می‌شده، راهی جز تتبع در آثار تفسیری باقی‌مانده از آن عصر و یا [[روایت]] و اثری که بیانگر شیوۀ [[تفسیری]] و امور مورد استناد مفسران آن عصر باشد، به نظر نمی‌رسد و باتوجه به اینکه همۀ آثار تفسیری آن عصر به ما نرسیده است و همۀ آثار موجود نیز [[سند معتبر]] ندارند، نمی‌توان ادعا کرد مآخذ تفسیری آن عصر عینا همین مآخذی است که از آثار تفسیری موجود به‌دست می‌آید، ولی چون راه دیگری وجود ندارد، اموری را که در آثار تفسیری باقی‌مانده از آن عصر مورد استناد قرار گرفته و معنای آیات با استناد به آنها بیان شده است، مآخذ تفسیر در عصر حضور معرفی می‌کنیم. این معرفی هرچند در مورد همۀ آن مآخذ براساس [[علم]] یا روایت و اثری که سند آن معتبر باشد، نیست و مآخذ تفسیر بودن همۀ آنها در آن عصر [[قطعی]] نمی‌باشد، باتوجه به اینکه مأخذ بودن آن امور در [[تفسیر آیات]] با سیرۀ عقلا در [[فهم]] متون مطابقت دارد و عقلا نیز در [[فهم]] معنای [[کلام]] آنها را مأخذ قرار می‌دهند، [[صحت]] مأخذ قرار گرفتن آنها در [[عصر حضور]] بعید نمی‌باشد. در هرصورت، اموری که در [[آثار تفسیری]] آن عصر مورد استناد قرار گرفته برخی پیوسته و همراه با [[آیات]] و برخی گسسته و جدای از آیات است؛ ازاین‌رو، می‌توان آنها را به دو دستۀ متصل و منفصل تقسیم و در دو عنوان «مآخذ و مستندات متصل» و «مآخذ و مستندات منفصل» بیان کرد.<ref>[[علی اکبر بابایی|بابایی، علی اکبر]]، [[تاریخ تفسیر قرآن (کتاب)|تاریخ تفسیر قرآن]]، ص ۴۰۱-۴۰۲.</ref>
برای پی بردن به اینکه در آن عصر در بیان معنا به چه اموری استناد می‌شده، راهی جز تتبع در آثار تفسیری باقی‌مانده از آن عصر و یا [[روایت]] و اثری که بیانگر شیوۀ [[تفسیری]] و امور مورد استناد مفسران آن عصر باشد، به نظر نمی‌رسد و باتوجه به اینکه همۀ آثار تفسیری آن عصر به ما نرسیده است و همۀ آثار موجود نیز [[سند معتبر]] ندارند، نمی‌توان ادعا کرد مآخذ تفسیری آن عصر عینا همین مآخذی است که از آثار تفسیری موجود به‌دست می‌آید، ولی چون راه دیگری وجود ندارد، اموری را که در آثار تفسیری باقی‌مانده از آن عصر مورد استناد قرار گرفته و معنای آیات با استناد به آنها بیان شده است، مآخذ تفسیر در عصر حضور معرفی می‌کنیم. این معرفی هرچند در مورد همۀ آن مآخذ براساس [[علم]] یا روایت و اثری که سند آن معتبر باشد، نیست و مآخذ تفسیر بودن همۀ آنها در آن عصر [[قطعی]] نمی‌باشد، باتوجه به اینکه مأخذ بودن آن امور در [[تفسیر آیات]] با سیرۀ عقلا در [[فهم]] متون مطابقت دارد و عقلا نیز در [[فهم]] معنای [[کلام]] آنها را مأخذ قرار می‌دهند، [[صحت]] مأخذ قرار گرفتن آنها در [[عصر حضور]] بعید نمی‌باشد. در هرصورت، اموری که در [[آثار تفسیری]] آن عصر مورد استناد قرار گرفته برخی پیوسته و همراه با [[آیات]] و برخی گسسته و جدای از آیات است؛ ازاین‌رو، می‌توان آنها را به دو دستۀ متصل و منفصل تقسیم و در دو عنوان «مآخذ و مستندات متصل» و «مآخذ و مستندات منفصل» بیان کرد.<ref>[[علی اکبر بابایی|بابایی، علی اکبر]]، [[تاریخ تفسیر قرآن (کتاب)|تاریخ تفسیر قرآن]]، ص ۴۰۱-۴۰۲.</ref>
۱۱۲٬۰۵۷

ویرایش