پرش به محتوا

گونه‌های مفهومی عصمت در قرآن چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: برگردانده‌شده
برچسب: برگردانده‌شده
خط ۴۸: خط ۴۸:
{{متن قرآن|وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ}}<ref>«و به (ریسمان) خداوند چنگ زنید؛ او سرور شماست که نیکو یار و نیکو یاور است» سوره حج، آیه ۷۸.</ref>.
{{متن قرآن|وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ}}<ref>«و به (ریسمان) خداوند چنگ زنید؛ او سرور شماست که نیکو یار و نیکو یاور است» سوره حج، آیه ۷۸.</ref>.
بر اساس آنچه گذشت، می‌توان مدعی شد که واژه [[عصمت]] و مشتقات آن در [[قرآن کریم]] به همان معنای لغوی، یعنی بازدارندگی و نگه‌داری و [[محافظت]] از کسی یا چیزی با همه مؤلفه‌های معنایی آن-که در بحث لغوی آن گذشت - به کار رفته است»<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۴۹-۵۵.</ref>.
بر اساس آنچه گذشت، می‌توان مدعی شد که واژه [[عصمت]] و مشتقات آن در [[قرآن کریم]] به همان معنای لغوی، یعنی بازدارندگی و نگه‌داری و [[محافظت]] از کسی یا چیزی با همه مؤلفه‌های معنایی آن-که در بحث لغوی آن گذشت - به کار رفته است»<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۴۹-۵۵.</ref>.
== پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه ==
{{پاسخ پرسش
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱. حجت الاسلام و المسلمین منصوری؛
| تصویر = 11758.jpg
| پاسخ‌دهنده = خلیل منصوری
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[خلیل منصوری]]''' در مقاله ''«[[نسبت جبر و عصمت از نظر قرآن (مقاله)|نسبت جبر و عصمت از نظر قرآن]]»'' در این‌باره گفته است:
«'''[[حقیقت عصمت]] و آثار آن از نظر [[قرآن]]'''
[[عصمت]]، در لغت به معنای منع است<ref>لسان العرب، ج ۹، ص۲۴۴، «عصم».</ref>؛ چنان که [[خدا]] در چند جا از نظر قرآن به [[انسان]] هشدار می‌‌دهد که درست [[فکر]] و عمل کنند تا برای خود «عاصم» فراهم آورند؛ و گرنه از بیرون هیچ عاصم و مانعی نیست تا آنان را از خدا یا [[امر الهی]] [[حفظ]] کند و دفع [[غضب الهی]] نماید: {{متن قرآن|مِنَ اللَّهِ مِنْ عَاصِمٍ}}<ref>غافر، آیه ۳۳؛ یونس، آیه ۲۷.</ref>، {{متن قرآن|لَا عَاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ}}<ref>هود، آیه ۴۳.</ref>.
برخی عصمت اصطلاحی را همان دفع [[شر]] و بدی از انسان از ناحیه [[خداوند]] دانسته‌اند<ref>ترتیب العین، ج ۲، ص۱۲۲۰، «عصم».</ref>، ولی برخی عصمت مصطلح در [[علم کلام]] و [[فرهنگ قرآنی]] را، [[علم نافع]] و [[حکمت بالغه]]‌ای دانسته‌اند که انسان را از وقوع در [[مهالک]]، [[رذایل]] و [[آلودگی]] به [[پلیدی]] [[معاصی]] دور و از هرگونه [[ضلالت]] و [[خطا]] حفظ می‌‌کند. بنابراین عصمت مانند [[شجاعت]] و [[عفّت]] و [[سخاوت]] صورت علمیه راسخه و [[ملکه]] نفسانیه‌ای است که صاحب خویش را از ارتکاب عملی که جایز نیست چه [[گناه]] و یا خطا، نگه می‌‌دارد<ref>المیزان، ج ۲، ص۱۳۸ – ۱۳۹؛ ج ۵، ص۷۸ ـ ۸۰.</ref>.
با توجه به اینکه عصمت در این اصطلاح ریشه در علم نافع و حکمت بالغه دارد، می‌‌توان گفت عصمت تنها محدود به ساحت [[اندیشه]] نیست، بلکه ساحت انگیزه و عمل را نیز در می‌‌گیرد، به ویژه آنکه [[حکمت]] به دو ساحت [[علم]] و عمل توجه دارد. همچنین از این منظر، صورت [[علمی]] [[راسخ]] و [[ملکه نفسانی]] بیانگر آن است که دو ساحت اندیشه و انگیزه تحت مهار و [[مدیریت]] قرار می‌‌گیرد و هر گونه پلیدی [[فکری]] و عملی از ساحت وجودی آنان بیرون است؛ پس شخص در همه ابعاد از عصمت [[سود]] و بهره می‌‌برد؛ پس دیگر جایی برای خطا، [[نسیان]]، [[جهل]]، [[اشتباه]]، [[غفلت]] یا گناه و [[فجور]] و مانند آنها باقی نمی‌ماند<ref>سوره یوسف، آیه ۲۴؛ سوره آل عمران، آیه ۱۶۱؛ سوره نساء، آیات ۵۹ و ۸۳؛ سوره حج، آیه ۵۲؛ سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>.
از نظر [[قرآن]]، برخورداری از [[عصمت]] خدادادی، مایه رویگردانی [[آدمی]] از قصد [[گناه]] می‌‌شود و شخص به گناه [[آلوده]] نخواهد شد<ref>سوره یوسف، آیه ۲۴.</ref>؛ چنان که [[امام رضا]]{{ع}} درباره جمله {{متن قرآن|هَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ}} فرمود: یوسف{{ع}} [[معصوم]] بود و معصوم قصد [[ارتکاب گناه]] نمی‌کند<ref>عیون اخبارالرضا، ج ۲، ص۱۷۹، ح ۱، باب ۱۱۵؛ تفسیر نورالثقلین، ج ۲، ص۴۱۹، ح ۴۲.</ref>.
از نظر این گروه عصمت بر سه قسم است: ۱. [[عصمت از خطا]] در [[تلقی وحی]]؛ ۲. عصمت از خطا در [[تبلیغ]] و [[رسالت]]؛ ۳. [[عصمت از معصیت]]، یعنی آنچه که [[هتک حرمت]] [[عبودیت]] و [[مخالفت]] [[مولوی]] باشد و برگشت آن بالاخره به گفتار و کرداری است که منافی [[عبودیّت]] است<ref>المیزان، ج ۲، ص۱۳۴.</ref>.
بر اساس [[آموزه‌های وحیانی قرآن]]، برخورداری [[انبیای الهی]] از عصمت، مایه مصونیّت [[وحی]] و [[کتب الهی]] از هرگونه [[تحریف]] است و عصمت در همه سطوح و مراتب رسالت از تلقی یا [[حفظ]] تا تبلیغ تا عمل بر اساس وحی، برای صاحبان عصمت تحقق دارد<ref>سوره حج، آیات ۵۲ و ۷۵ و ۷۶؛ سوره جن، آیات ۲۶ تا ۲۸.</ref>؛ چراکه [[آیات]] مزبور، بیانگر عصمت [[رسولان الهی]] در دریافت، حفظ و [[ابلاغ وحی]] است<ref>المیزان، ج ۱۴، ص۴۰۹ ـ ۴۱۱؛ [[المیزان]]، ج ۲۰، ص۵۷.</ref> که لازمه این گونه عصمت مصونیّت وحی و کتب الهی از هرگونه تحریف است. بنابراین، می‌‌توان گفت موارد پیش گفته از مهم‌ترین آثاری است که برای صاحبان عصمت مطرح است.
البته از [[آیات قرآنی]] به دست می‌‌آید که عصمت همانند [[ایمان]] و [[تقوا]] دارای درجات و سطوح بسیاری است که [[پیامبران]] می‌‌بایست سطحی از عصمت را دارا باشند که مطابق با [[مأموریت]] ایشان است؛ سطح عالی عصمت از آنِ کسانی است که مأموریت آنان فراتر از [[مأموریت پیامبران]] در [[مقام امامت]] است؛ از همین روست که [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} زمانی به [[مقام امامت]] رسید که شرایط سخت [[ابتلائات]] [[الهی]] را تحمل کرد و سر بلند از [[آزمون الهی]] بیرون آمد<ref>سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. همچنین از آیه به دست می‌‌آید که [[امام]] باید [[معصوم]] باشد؛ زیرا غیر معصوم یا [[ظالم]] به نفس است یا ظالم به غیر؛ و در هر صورت چنین ظالمی نمی‌تواند امام باشد<ref>مجمع البیان، ج ۱ – ۲، ص۳۸۰.</ref>.
[[خدا]] در [[قرآن]] از [[عصمت امام معصوم]]{{ع}} در برخی [[آیات]] سخن به میان آورده است تا معلوم گردد امامت جز برای معصوم نخواهد بود<ref>سوره احزاب، آیه ۳۳؛ سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref>. باید توجه داشت که مراد از [[اهل بیت]] در [[آیه ۳۳ سوره احزاب]]، همان [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} است. بنا به گفته [[ابوسعید خدری]] و [[انس بن مالک]] و [[واثلة]] بن الاسقع و [[عایشه]] و [[امّ سلمه]]، آیه مختص به [[رسول اللّه]]{{صل}}، علی، [[فاطمه]]، حسن و حسین{{ع}} است<ref>مجمع البیان، ج ۷ ـ ۸، ص۵۵۹؛ مناقب الامام امیرالمؤمنین، محمّد بن سلیمان کوفی قاضی، ج ۱، ص۱۳۲؛ شواهد التنزیل، ج ۱، ص۴۹۷.</ref>.
خدا در قرآن درباره [[عصمت]] [[اولوا الامر]] که همان [[امامان معصوم]] در [[مقام خلافت الهی]] پس از [[رسول الله]]{{صل}} است، بارها سخن و بر آن تأکید کرده است؛ به عنوان نمونه در [[آیه ۵۹ سوره نساء]]، از عصمت اولوا الامر از [[خطا]] و [[گناه]] سخن به میان می‌‌آورد؛ زیرا در این [[آیه اطاعت]] از [[اولواالامر]] بدون هیچ قیدی و به صورت مطلق در کنار [[اطاعت از رسول]] [[الله]]{{صل}} آمده است؛ شکی نیست [[خداوند]] [[اطاعت]] کسی را به طور مطلق [[واجب]] نمی‌کند، مگر آن کسی را که عصمتش ثابت باشد<ref>التبیان، ج ۳، ص۲۳۶؛ مجمع البیان، ج ۳ – ۴، ص۱۰۰؛ التفسیر الکبیر، ج ۴، ص۱۱۳؛ المیزان، ج ۴، ص۳۸۹ – ۳۹۰.</ref> گفتنی است مقصود از «[[اولی الامر]]» با توجّه به [[روایات]] و گفته [[مفسّران]] [[ائمّه]] [[اهل بیت]]{{ع}} هستند<ref>تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص۴۹۸ – ۵۰۷.</ref>.
همچنین [[خدا]] در [[آیه]] ۸۳ [[سوره نساء]] نیز به این امر توجه می‌‌دهد؛ زیرا چنان که گفته شد مراد از «[[اولی الامر]]» ائمّه [[معصومین]]{{ع}}هستند. در این آیه نیز به دلیل جمله {{متن قرآن|لَعَلِمَهُ الَّذِينَ...}} معلوم می‌‌شود که اهل بیت{{ع}} دارای [[عصمت]] هستند؛ زیرا با [[رجوع]] به غیر [[معصوم]] [[علم]] حاصل نمی‌شود و ارجاع به [[اولوا الامر]] برای [[کسب علم]] به معنای آن است که آنان دارای [[علمی]] هستند که ریشه در عصمت آنان دارد»<ref>التبیان، ج ۳، ص۲۷۳.</ref>.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[نسبت جبر و عصمت از نظر قرآن (مقاله)|نسبت جبر و عصمت از نظر قرآن]].</ref>
}}


== [[:رده:آثار عصمت|منبع‌شناسی جامع عصمت]] ==
== [[:رده:آثار عصمت|منبع‌شناسی جامع عصمت]] ==
۱۱۳٬۱۶۴

ویرایش