حدیث منزلت: تفاوت میان نسخهها
←شأن صدور روایت
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
حدیث منزلت در مواقع گوناگون از [[رسول خدا]] {{صل}} خطاب به [[امیرمؤمنان]] {{ع}} صادر شده است مانند: [[غزوه تبوک]]، در جریان [[عقد اخوت]]، در جریان [[جنگ خیبر]]، هنگام [[سدالابواب]] و... ؛ از جمله آنها میتوان به [[غزوه تبوک]] اشاره نمود. | حدیث منزلت در مواقع گوناگون از [[رسول خدا]] {{صل}} خطاب به [[امیرمؤمنان]] {{ع}} صادر شده است مانند: [[غزوه تبوک]]، در جریان [[عقد اخوت]]، در جریان [[جنگ خیبر]]، هنگام [[سدالابواب]] و... ؛ از جمله آنها میتوان به [[غزوه تبوک]] اشاره نمود. | ||
در این [[غزوه]] [[رسول خدا]] {{صل}} برخلاف همه [[غزوات]]، [[امیرمؤمنان]] {{ع}} را با خود همراه نبرده و او را در [[مدینه]]، [[جانشین]] خود قرار دادند. [[دشمنان]] آن حضرت با شایعهپراکنی، چنین وانمود کردند که [[رسول خدا]] {{صل}} چون از [[امیرمؤمنان]] {{ع}} ناراحت است، او را همراه خود نبرده است. هنگامیکه این شایعات به گوش آن حضرت رسید، خود را به اردوگاه [[جنگی]] که در دو فرسخی [[مدینه]] بود رساند و از [[رسول خدا]] {{صل}} پرسیدند: آیا شما از من ناراحتید که من را در میان [[زنان]] و | در این [[غزوه]] [[رسول خدا]] {{صل}} برخلاف همه [[غزوات]]، [[امیرمؤمنان]] {{ع}} را با خود همراه نبرده و او را در [[مدینه]]، [[جانشین]] خود قرار دادند. [[دشمنان]] آن حضرت با شایعهپراکنی، چنین وانمود کردند که [[رسول خدا]] {{صل}} چون از [[امیرمؤمنان]] {{ع}} ناراحت است، او را همراه خود نبرده است. هنگامیکه این شایعات به گوش آن حضرت رسید، خود را به اردوگاه [[جنگی]] که در دو فرسخی [[مدینه]] بود رساند و از [[رسول خدا]] {{صل}} پرسیدند: آیا شما از من ناراحتید که من را در میان [[زنان]] و کودکان باقی گذاشتهاید؟ [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: هرگز چنین نیست. من تو را در [[مدینه]] در راستای امر مهمیگذاشتهام که یا تو باید در [[مدینه]] باشی یا من. سپس فرمودند: {{متن حدیث|يَا عَلِيُّ أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي}}. | ||
حال باید دید این امر مهم چیست که [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: در [[مدینه]] یا من باید باشم یا تو؟ پاسخ این [[پرسش]] آن است که [[غزوه تبوک]]، یکی از [[غزوات]] بسیار حساس از سوی دشمنان خارجی و داخلی [[حکومت]] [[اسلام]] بود. شخصی به نام [[عبدالله بن عمر]] که از سران سرّی حزب [[نفاق]] بود و برای نابودی [[پیامبر]] {{صل}} فعالیت زیادی داشت و در پشت پرده [[جنگ احد]] و [[احزاب]] فعالیت مینمود، پس از [[شکست]] در این [[جنگها]]، عازم دیار [[شام]] شد. در آنجا با قیصر روم، صحبتهای فراوانی کرد تا او را علیه [[پیامبر]] {{صل}} آماده کند. خبر آمادگی قیصر روم برای حمله به سرزمین [[اسلام]]، توسط بازرگانانی که از [[شام]] به [[حجاز]] میآمدند به [[گوش]] [[رسول خدا]] {{صل}} رسید. ایشان برای پیشگیری از هر گونه حمله غافلگیرانه، [[دستور]] آمادگی به [[مسلمانان]] دادند. از سویی دیگر [[عبدالله بن عامر]] به [[منافقان]] [[مدینه]] پیامی سرّی فرستاد، هنگامی که [[رسول خدا]] {{صل}} از [[مدینه]] بیرون رفتند، شما همراه او حرکت نکنید و در [[شهر]] بمانید تا با یک کودتای نظامی، [[شهر]] را به تصرّف خود در آورید. ما نیز، با [[پادشاه]] [[رومیان]] کار [[پیامبر]] {{صل}} و [[اصحاب]] او را یکسره میکنیم؛ از این رو، پس از [[اعلان]] آمادگی عمومی [[منافقان]]، یک به یک به حضور [[رسول خدا]] {{صل}} میآمدند و با عذرهای [[سست]] خود، از حضور در جبهه، عذرخواهی میکردند، در حالی که نقشه سرّی آنها چیز دیگری بود. [[رسول خدا]] {{صل}} دریافتند که اگر [[مدینه]] از [[شخصیت]] ویژهای همچون [[حضرت علی]] {{ع}} که همه [[دشمنان]] از او میترسیدند، خالی باشد، نقشه [[منافقان]] عملی خواهد شد؛ از اینرو فرمودند: {{متن حدیث|إِنَّ الْمَدِينَةَ لَا تَصْلُحُ إِلَّا بِي أَوْ بِك}}<ref>ر.ک: عبقاتالأنوار فی إثبات إمامة الأئمة الأطهار، ج۱۱، ص۸۸۸.</ref>. | حال باید دید این امر مهم چیست که [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: در [[مدینه]] یا من باید باشم یا تو؟ پاسخ این [[پرسش]] آن است که [[غزوه تبوک]]، یکی از [[غزوات]] بسیار حساس از سوی دشمنان خارجی و داخلی [[حکومت]] [[اسلام]] بود. شخصی به نام [[عبدالله بن عمر]] که از سران سرّی حزب [[نفاق]] بود و برای نابودی [[پیامبر]] {{صل}} فعالیت زیادی داشت و در پشت پرده [[جنگ احد]] و [[احزاب]] فعالیت مینمود، پس از [[شکست]] در این [[جنگها]]، عازم دیار [[شام]] شد. در آنجا با قیصر روم، صحبتهای فراوانی کرد تا او را علیه [[پیامبر]] {{صل}} آماده کند. خبر آمادگی قیصر روم برای حمله به سرزمین [[اسلام]]، توسط بازرگانانی که از [[شام]] به [[حجاز]] میآمدند به [[گوش]] [[رسول خدا]] {{صل}} رسید. ایشان برای پیشگیری از هر گونه حمله غافلگیرانه، [[دستور]] آمادگی به [[مسلمانان]] دادند. از سویی دیگر [[عبدالله بن عامر]] به [[منافقان]] [[مدینه]] پیامی سرّی فرستاد، هنگامی که [[رسول خدا]] {{صل}} از [[مدینه]] بیرون رفتند، شما همراه او حرکت نکنید و در [[شهر]] بمانید تا با یک کودتای نظامی، [[شهر]] را به تصرّف خود در آورید. ما نیز، با [[پادشاه]] [[رومیان]] کار [[پیامبر]] {{صل}} و [[اصحاب]] او را یکسره میکنیم؛ از این رو، پس از [[اعلان]] آمادگی عمومی [[منافقان]]، یک به یک به حضور [[رسول خدا]] {{صل}} میآمدند و با عذرهای [[سست]] خود، از حضور در جبهه، عذرخواهی میکردند، در حالی که نقشه سرّی آنها چیز دیگری بود. [[رسول خدا]] {{صل}} دریافتند که اگر [[مدینه]] از [[شخصیت]] ویژهای همچون [[حضرت علی]] {{ع}} که همه [[دشمنان]] از او میترسیدند، خالی باشد، نقشه [[منافقان]] عملی خواهد شد؛ از اینرو فرمودند: {{متن حدیث|إِنَّ الْمَدِينَةَ لَا تَصْلُحُ إِلَّا بِي أَوْ بِك}}<ref>ر.ک: عبقاتالأنوار فی إثبات إمامة الأئمة الأطهار، ج۱۱، ص۸۸۸.</ref>. |