پرش به محتوا

مردم ایران در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
خط ۲۷: خط ۲۷:
==نقش ایرانیان در [[علوم قرآنی]]==
==نقش ایرانیان در [[علوم قرآنی]]==
در تفسیر بزرگانی چون [[ضحاک بن مزاحم بلخی خراسانی]] (م. ۱۰۵ق)، [[حسن بصری]] (م. ۱۱۰ق)، [[عطاء بن ابی مسلم میسره خراسانی]] (م. ۱۳۵ق)، [[مقاتل بن حیان بلخی]] (م. ۱۵۰ق)، [[مقاتل بن سلیمان بلخی]] (م. ۱۵۰ق)، [[ابن‌فریس رازی]] (م. ۲۹۴ق)، [[عبدالله بن محمد دینوری]] (م. ۳۰۸ق)، [[محمد بن مسعود عیاشی]] (م. ۳۲۰ق)، [[کاتب اصفهانی]] (م۳۳۲ق)، [[ابوبکر محمد بن عزیر سجستانی]] (م۳۳۰ق)، [[ابن‌حبیب نیشابوری]] (م. ۴۰۶ق)<ref>تاریخ التراث العربی، ج ۱، ص۶۳ - ۱۱۱.</ref>؛ نیز [[سلیمان بن مهران اعمش]] (م. ۱۵۰ق)، فراء، [[علی بن ابراهیم قمی]]، [[شیخ طوسی]]، [[طبرسی]]، [[طبری]]، [[زمخشری]]، [[فخر رازی]]، [[نظام نیشابوری]]، [[بیضاوی]]، [[ابوالفتوح رازی]] و [[میبدی]] از [[مفسران]] برجسته [[ایرانی]] تبارند<ref>مجموعه آثار، ج ۱۴، ص۴۰۱ ـ ۴۱۱، «خدمات متقابل اسلام و ایران».</ref>. در قرائت، ۴ یا ۵ تن از [[قراء]] معروف هفت‌گانه: عاصم (م. ۱۲۸ق)، نافع (م. ۱۶۹ق)، [[ابن‌کثیر]] (م. ۱۲۰ق) و کسائی (م. ۱۸۹ق) منشأ ایرانی دارند<ref>مجموعه آثار، ج ۱۴، ص۳۹۹ - ۴۰۰؛ «خدمات متقابل اسلام و ایران»؛ علوم قرآنی، ص۱۸۹ ـ ۱۹۱.</ref>. [[خلیل بن احمد]] دانشمند [[بصری]] و در اصل ایرانی، نخستین کسی است که همزه و تشدید و رَوْم و اِشْمام را وضع کرد<ref>الاتقان، ج ۲، ص۱۷۱؛ تاریخ قرآن، ص۵۳۷.</ref>. [[ابوحاتم سجستانی]] نیز از ایرانیانی بود که رساله‌ای درباره [[رسم الخط قرآن]] نگاشته که بخشهایی از آن هنوز موجود است<ref>تاریخ قرآن، ص۵۳۸.</ref>؛ نیز [[یحیی بن یعمر]] از قرای معروف [[بصره]]، ایرانی بود<ref>وفیات الاعیان، ج ۶، ص۱۷۳.</ref>. در [[ترجمه قرآن]] نیز [[ایرانیان]] بیش و پیش از همه [[مسلمانان]] [[اقوام]] دیگر به آن اهتمام کردند و ترجمه‌های کهن و متعدد از قرون سوم، چهارم و پنجم [[هجری قمری]] به [[فارسی]] مانده که [[ترجمه]] [[تفسیر طبری]] نمونه‌ای از آنهاست و ترجمه‌های موجود در [[تفاسیر]] کهن مانند [[تفسیر ابوالفتوح رازی]]، [[کشف الاسرار]] میبدی، تاج التراجم از همین منابع و ذخایر است. در برخی فرهنگنامه‌های [[قرآنی]]، بیش از ۱۴۰ ترجمه کهن فراهم آمده است<ref>فرهنگنامه قرآنی.</ref>. مطابق برخی نظرها آغاز ترجمه فارسی [[قرآن کریم]] به [[سلمان]] فارسی باز می‌گردد که وی با [[مشورت پیامبر]]{{صل}} یا [[فرمان]] آن حضرت به آن اقدام کرد<ref>تاج التراجم، ج ۱، ص۸؛ المبسوط، ج ۱، ص۳۷.</ref>. در [[علوم قرآنی]] از دیگر کسان می‌توان به [[ابن‌ابی داوود سجستانی]] (م. ۳۱۶ق)، [[ابومعاذ فضل بن خالد مروزی]] (م. ۲۱۱ق)، [[ابن‌مهران نیسابوری]] (م. ۳۸۱ق)، [[ابوحفص طبری]] (م. ۳۵۱ق)، [[ابوالحسن الرازی]] (م. ۴۱۰ق)<ref>تاریخ التراث العربی، مج ۱، ج ۱، ص۲۹ - ۵۲.</ref> و [[راغب اصفهانی]] (م. ۴۲۵ق) اشاره کرد.<ref>[[سید محمود سامانی|سامانی، سید محمود]]، [[ایرانیان (مقاله)|مقاله «ایرانیان»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص ۱۷۶.</ref>
در تفسیر بزرگانی چون [[ضحاک بن مزاحم بلخی خراسانی]] (م. ۱۰۵ق)، [[حسن بصری]] (م. ۱۱۰ق)، [[عطاء بن ابی مسلم میسره خراسانی]] (م. ۱۳۵ق)، [[مقاتل بن حیان بلخی]] (م. ۱۵۰ق)، [[مقاتل بن سلیمان بلخی]] (م. ۱۵۰ق)، [[ابن‌فریس رازی]] (م. ۲۹۴ق)، [[عبدالله بن محمد دینوری]] (م. ۳۰۸ق)، [[محمد بن مسعود عیاشی]] (م. ۳۲۰ق)، [[کاتب اصفهانی]] (م۳۳۲ق)، [[ابوبکر محمد بن عزیر سجستانی]] (م۳۳۰ق)، [[ابن‌حبیب نیشابوری]] (م. ۴۰۶ق)<ref>تاریخ التراث العربی، ج ۱، ص۶۳ - ۱۱۱.</ref>؛ نیز [[سلیمان بن مهران اعمش]] (م. ۱۵۰ق)، فراء، [[علی بن ابراهیم قمی]]، [[شیخ طوسی]]، [[طبرسی]]، [[طبری]]، [[زمخشری]]، [[فخر رازی]]، [[نظام نیشابوری]]، [[بیضاوی]]، [[ابوالفتوح رازی]] و [[میبدی]] از [[مفسران]] برجسته [[ایرانی]] تبارند<ref>مجموعه آثار، ج ۱۴، ص۴۰۱ ـ ۴۱۱، «خدمات متقابل اسلام و ایران».</ref>. در قرائت، ۴ یا ۵ تن از [[قراء]] معروف هفت‌گانه: عاصم (م. ۱۲۸ق)، نافع (م. ۱۶۹ق)، [[ابن‌کثیر]] (م. ۱۲۰ق) و کسائی (م. ۱۸۹ق) منشأ ایرانی دارند<ref>مجموعه آثار، ج ۱۴، ص۳۹۹ - ۴۰۰؛ «خدمات متقابل اسلام و ایران»؛ علوم قرآنی، ص۱۸۹ ـ ۱۹۱.</ref>. [[خلیل بن احمد]] دانشمند [[بصری]] و در اصل ایرانی، نخستین کسی است که همزه و تشدید و رَوْم و اِشْمام را وضع کرد<ref>الاتقان، ج ۲، ص۱۷۱؛ تاریخ قرآن، ص۵۳۷.</ref>. [[ابوحاتم سجستانی]] نیز از ایرانیانی بود که رساله‌ای درباره [[رسم الخط قرآن]] نگاشته که بخشهایی از آن هنوز موجود است<ref>تاریخ قرآن، ص۵۳۸.</ref>؛ نیز [[یحیی بن یعمر]] از قرای معروف [[بصره]]، ایرانی بود<ref>وفیات الاعیان، ج ۶، ص۱۷۳.</ref>. در [[ترجمه قرآن]] نیز [[ایرانیان]] بیش و پیش از همه [[مسلمانان]] [[اقوام]] دیگر به آن اهتمام کردند و ترجمه‌های کهن و متعدد از قرون سوم، چهارم و پنجم [[هجری قمری]] به [[فارسی]] مانده که [[ترجمه]] [[تفسیر طبری]] نمونه‌ای از آنهاست و ترجمه‌های موجود در [[تفاسیر]] کهن مانند [[تفسیر ابوالفتوح رازی]]، [[کشف الاسرار]] میبدی، تاج التراجم از همین منابع و ذخایر است. در برخی فرهنگنامه‌های [[قرآنی]]، بیش از ۱۴۰ ترجمه کهن فراهم آمده است<ref>فرهنگنامه قرآنی.</ref>. مطابق برخی نظرها آغاز ترجمه فارسی [[قرآن کریم]] به [[سلمان]] فارسی باز می‌گردد که وی با [[مشورت پیامبر]]{{صل}} یا [[فرمان]] آن حضرت به آن اقدام کرد<ref>تاج التراجم، ج ۱، ص۸؛ المبسوط، ج ۱، ص۳۷.</ref>. در [[علوم قرآنی]] از دیگر کسان می‌توان به [[ابن‌ابی داوود سجستانی]] (م. ۳۱۶ق)، [[ابومعاذ فضل بن خالد مروزی]] (م. ۲۱۱ق)، [[ابن‌مهران نیسابوری]] (م. ۳۸۱ق)، [[ابوحفص طبری]] (م. ۳۵۱ق)، [[ابوالحسن الرازی]] (م. ۴۱۰ق)<ref>تاریخ التراث العربی، مج ۱، ج ۱، ص۲۹ - ۵۲.</ref> و [[راغب اصفهانی]] (م. ۴۲۵ق) اشاره کرد.<ref>[[سید محمود سامانی|سامانی، سید محمود]]، [[ایرانیان (مقاله)|مقاله «ایرانیان»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص ۱۷۶.</ref>
==[[ایرانیان]] در [[شان نزول]]==
#مشهور در میان [[مفسران]] آن است که [[آیات]] آغازین [[سوره روم]] پس از آن نازل گشت که [[مسلمانان]] از شنیدن خبر [[پیروزی]] ایرانیان بر [[رومیان]] شگفت زده و [[غمگین]] شدند؛ زیرا آنها از پیروزی [[مجوس]] ([[زرتشتیان]]) بر [[اهل کتاب]] ([[مسیحیان]]) [[کراهت]] داشتند. در مقابل، [[مشرکان]] خوشحال شده، به [[شماتت]] مسلمانان پرداختند و از این حربه برای [[تضعیف]] [[روحیه]] مسلمانان بهره جستند<ref>جامع البیان، مج ۱۱، ج ۲۱، ص۲۲ - ۲۳.</ref>. در این شرایط، آیات {{متن قرآن|بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَـٰنِ ٱلرَّحِيمِ الٓمٓ * غُلِبَتِ ٱلرُّومُ * فِىٓ أَدْنَى ٱلْأَرْضِ وَهُم مِّنۢ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ * فِى بِضْعِ سِنِينَ لِلَّهِ ٱلْأَمْرُ مِن قَبْلُ وَمِنۢ بَعْدُ وَيَوْمَئِذٍۢ يَفْرَحُ ٱلْمُؤْمِنُونَ * بِنَصْرِ ٱللَّهِ يَنصُرُ مَن يَشَآءُ وَهُوَ ٱلْعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ * وَعْدَ ٱللَّهِ لَا يُخْلِفُ ٱللَّهُ وَعْدَهُۥ وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«الف، لام، میم * رومیان شکست خوردند * در نزدیک‌ترین سرزمین و آنان پس از شکستشان به زودی پیروز می‌گردند * در چند سال؛ کار گذشته و آینده با خداوند است و در آن روز مؤمنان شاد می‌شوند * به یاری خداوند که هر کس را بخواهد یاری می‌رساند و او پیروزمند بخشاینده است * بنابر وعده خداوند؛ خداوند در وعده خود خلاف نمی‌ورزد امّا بیشتر مردم نمی‌دانند» سوره روم، آیه ۱-۶.</ref> نازل شد. برخی مفسران ذیل این آیات به تفصیل درباره جنگ‌های دو ابرقدرت آن [[روز]] ([[ایران]] وروم) سخن گفته، [[نزول آیات]] یاد شده را برای [[تسلیت]] خاطر مسلمانان دانسته‌اند. در این آیات، [[خداوند]] از [[شکست]] ایرانیان از رومیها در [[آینده]] نزدیک خبر داده و [[وعده الهی]] را تخلف‌ناپذیر دانسته است. فاصله زمانی پیروزی ایرانیان تا هزیمت ایشان از رومیها را کمتراز ۱۰ سال ذکر کرده‌اند<ref>جامع‌البیان، مج۱۱، ج۲۱، ص۲۵ - ۲۶؛ الدرالمنثور، ج ۶، ص۴۸۱.</ref>. مفسران {{متن قرآن|بِضْعِ سِنِينَ}} را در روایتی از [[پیامبر]]{{صل}} از سه تا ۹ سال شمرده‌اند<ref>جامع‌البیان، مج ۱۱، ج ۲۱، ص۲۶؛ کشف‌الاسرار، ج ۷، ص۴۲۷؛ تفسیر ابن‌کثیر، ج ۳، ص۴۳۶.</ref>. {{متن قرآن|فِىٓ أَدْنَى ٱلْأَرْضِ}} نیز در [[آیات]] یاد شده بر محلی به نام اَزْرُعات [[شام]] تطبیق شده که رومیها در آنجا از [[ایرانیان]] [[شکست]] خوردند<ref>جامع‌البیان، مج۱۱، ج۲۱، ص۲۲، ۲۴؛ الدرالمنثور، ج ۶، ص۴۸۱ ـ ۴۸۲.</ref>. بنا به نقل [[قتاده]] با [[نزول آیات]] مذکور، [[مسلمانان]] گفته [[پروردگار]] را [[تصدیق]] کردند تا اینکه خبر شکست [[ایران]] در [[سال ششم هجرت]] در جریان [[صلح حدیبیه]] به [[مؤمنان]] رسید و آنها شاد شدند<ref>جامع‌البیان، مج ۱۱، ج ۲۱، ص۲۴ ـ ۲۵.</ref>. بنا به گزارشهای دیگری مسلمانان در آغاز [[هجرت]]<ref>تاریخ تمدن اسلام، ص۲۹.</ref> یا در [[سال دوم هجرت]] و [[روز]] [[بدر]] از این حادثه مطلع شدند<ref>جامع‌البیان، مج۱۱، ج۲۱، ص۲۱، ۲۶؛ مجمع‌البیان، ج ۷، ص۳۸۰؛ تفسیر ابن‌کثیر، ج ۳، ص۴۳۳.</ref>. گویند: [[پیامبر]] [[پیروزی]] رومیها بر ایرانیان را در [[مکه]] به مسلمانان نوید داده و فرموده بود: {{متن حدیث|اِن‌الروم ستغلب فارسا}}<ref>جامع البیان، مج ۱۱، ج ۲۱، ص۲۵.</ref>. علت آغاز جنگ‌های ایرانیان و رومیها در [[عصر ظهور اسلام]]، بهانه [[قتل]] [[امپراتوری روم]] بود که حامی [[خسروپرویز]] در دستیابی به [[سلطنت]] بود. وی به این بهانه به [[روم]] [[حمله]] کرد<ref>تاریخ ایران باستان، ج ۴، ص۲۸۰۴ ـ ۲۸۰۷؛ ایران در زمان ساسانیان، ص۵۸۲؛ تاریخ طبری، ج ۱، ص۴۶۶.</ref>. در این [[نبردها]] دو سردار [[ایرانی]] (شَهْر بُراز و فَرُّخان) [[فتوحات]]<ref>جامع البیان، مج ۱۱، ج ۲۱، ص۲۳ ـ ۲۴؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص۴۳۳ـ۴۳۴.</ref> بسیاری کرده، تقریبا همه متصرفات آسیای بیزانس و [[مصر]] (۶۱۹ م) را فتح کردند. حتی [[قسطنطنیه]] پایتخت بیزانس در خطر [[سقوط]] قرار گرفت؛ اما طولانی شدن [[جنگ]] و [[لجاجت]] خسروپرویز بر ادامه آن، [[سپاه]] بیزانس را آماده [[تلافی]] کرد. آنان از سال ۶۲۲ میلادی هجومهای تعرضی خود را بر ضدّ ایرانیان آغاز کردند. در این حملات [[آذربایجان]] و [[ارمنستان]] [[غارت]] شد و [[سپاهیان]] روم بر [[بین النهرین]] [[تسلط]] یافتند<ref>تاریخ ایران باستان، ج ۴، ص۲۸۰۶ ـ ۲۸۱۰.</ref>.
#بنا به نقل برخی [[مفسران]] [[رسول خدا]] پیروزی مسلمانان بر [[ایرانیان]] و [[روم]] را در [[غزوه خندق]]<ref>اسباب النزول، ص۸۷ ـ ۸۸؛ التفسیر الکبیر، ج ۸، ص۴.</ref> ([[سال پنجم هجری]]) یا هنگام [[فتح مکه]]<ref>اسباب النزول؛ ص۸۶؛ کشف الاسرار، ج ۲، ص۷۰ـ۷۱.</ref> ([[سال هشتم هجری]]) نوید داد. [[منافقان]] آن را بعید دانسته، گفتند: آیا [[مکه]] و [[مدینه]] برای [[محمّد]] کافی نیست که در [[ملک]] فارس و روم [[طمع]] کرده است؟ در این باره [[آیه]] {{متن قرآن|قُلِ ٱللَّهُمَّ مَـٰلِكَ ٱلْمُلْكِ تُؤْتِى ٱلْمُلْكَ مَن تَشَآءُ وَتَنزِعُ ٱلْمُلْكَ مِمَّن تَشَآءُ وَتُعِزُّ مَن تَشَآءُ وَتُذِلُّ مَن تَشَآءُ بِيَدِكَ ٱلْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَىٰ كُلِّ شَىْءٍۢ قَدِيرٌۭ}}<ref>«بگو خداوندا! ای دارنده فرمانروایی! به هر کس بخواهی فرمانروایی می‌بخشی و از هر کس بخواهی فرمانروایی را باز می‌ستانی و هر کس را بخواهی گرامی می‌داری و هر کس را بخواهی خوار می‌گردانی؛ نیکی در کف توست بی‌گمان تو بر هر کاری توانایی» سوره آل‌عمران، آیه ۲۶.</ref> نازل شد. مطابق روایتی دیگر، این آیه پس از آن نازل گشت که [[پیامبر]] از [[خداوند]] خواست تا [[مُلک]] فارس و روم را برای امتش قرار دهد<ref>اسباب النزول، ص۸۶؛ التفسیر الکبیر، ج ۸، ص۴.</ref>.
#بنا به نقل [[مفسران شیعه]]<ref>التبیان، ج ۳، ص۳۵۲؛ مجمع‌البیان، ج۳، ص۱۸۷.</ref> و [[سنی]]<ref>تفسیر ماوردی، ج ۱، ص۵۳۴؛ کشف الاسرار، ج ۲، ص۷۲۰.</ref> هنگامی که آیه ۱۳۳ [[نساء]] نازل شد: {{متن قرآن|إِن يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ أَيُّهَا ٱلنَّاسُ وَيَأْتِ بِـَٔاخَرِينَ وَكَانَ ٱللَّهُ عَلَىٰ ذَٰلِكَ قَدِيرًۭا}}<ref>«ای مردم! اگر (خداوند) بخواهد شما را (از میان) خواهد برد و مردمی دیگر را خواهد آورد و خداوند بر این کار تواناست» سوره نساء، آیه ۱۳۳.</ref>، پیامبر{{صل}} دست بر پشت [[سلمان]] زد و فرمود: آنها [[عجم]] و فارس، [[قوم]] سلمان هستند.
#در آیه {{متن قرآن|يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِۦ فَسَوْفَ يَأْتِى ٱللَّهُ بِقَوْمٍۢ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُۥٓ أَذِلَّةٍ عَلَى ٱلْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى ٱلْكَـٰفِرِينَ يُجَـٰهِدُونَ فِى سَبِيلِ ٱللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَآئِمٍۢ ذَٰلِكَ فَضْلُ ٱللَّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَآءُ وَٱللَّهُ وَٰسِعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! هر کس از دینش برگردد خداوند به زودی گروهی را می‌آورد که دوستشان می‌دارد و دوستش می‌دارند؛ در برابر مؤمنان خاکسار و در برابر کافران دشوارند، در راه خداوند جهاد می‌کنند و از سرزنش سرزنشگری نمی‌هراسند؛ این بخشش خداوند است که به هر کس بخواهد ارزانی می‌دارد و خداوند نعمت‌گستری داناست» سوره مائده، آیه ۵۴.</ref>، روی سخن با مرتدانی است که طبق [[پیش‌بینی]] [[قرآن]] از [[آیین اسلام]] روی بر می‌گردانند. [[خداوند]] در این [[آیه]] به [[مسلمانان]] [[عرب]] هشدار می‌دهد که اگر شما از [[دین]] باز گردید [[خدا]] به جای شما گروهی را می‌آورد که دارای صفاتی ممتاز بوده، [[دین خدا]] را [[یاری]] خواهند کرد. برخی [[مفسران اهل سنت]]<ref>کشف‌الاسرار، ج ۳، ص۱۴۷؛ الکشاف، ج ۱، ص۶۴۶؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۲، ص۱۹ - ۲۰.</ref> و [[تشیع]]<ref>مجمع البیان، ج ۳، ص۳۲۱.</ref> مقصود از آن [[قوم]] را [[ایرانیان]] دانسته و نوشته‌اند: چون این آیه نازل شد، [[یاران رسول خدا]] از آن حضرت پرسیدند: آنها چه کسانی هستند که اگر ما باز گردیم خدا آنان را جایگزین ما می‌کند؟ در آن هنگام، [[سلمان فارسی]] نزد [[رسول خدا]] بود. [[پیامبر]]{{صل}} دست خود را بر دوش او نهاد و فرمود: این و کسان او (هذا و ذووه) یا مردمی که این از آنان است. سپس [[رسول‌خدا]]{{صل}} گفت: اگر دین در [[ستاره]] ثریا باشد، هر آینه مردانی از فارس به آن دست خواهند یافت.
#در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|إِلَّا تَنفِرُوا۟ يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًۭا وَيَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ وَلَا تَضُرُّوهُ شَيْـًۭٔا وَٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَىْءٍۢ قَدِيرٌ}}<ref>«اگر رهسپار نگردید (خداوند) شما را به عذابی دردناک دچار می‌کند و قومی دیگر را به جای شما می‌آورد و شما هیچ زیانی به او نمی‌توانید رساند و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره توبه، آیه ۳۹.</ref> از [[سعید بن جبیر]] نقل شده که مراد از قوم دیگر، ابنای فارس هستند<ref>الکشاف، ج۲، ص۲۷۱؛ مجمع‌البیان، ج ۵، ص۴۷؛ تفسیر قرطبی، ج ۸، ص۹۱.</ref>.
#بخش پایانی آیه ۳۸ محمد {{متن قرآن|هَـٰٓأَنتُمْ هَـٰٓؤُلَآءِ تُدْعَوْنَ لِتُنفِقُوا۟ فِى سَبِيلِ ٱللَّهِ فَمِنكُم مَّن يَبْخَلُ وَمَن يَبْخَلْ فَإِنَّمَا يَبْخَلُ عَن نَّفْسِهِۦ وَٱللَّهُ ٱلْغَنِىُّ وَأَنتُمُ ٱلْفُقَرَآءُ وَإِن تَتَوَلَّوْا۟ يَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُونُوٓا۟ أَمْثَـٰلَكُم}}<ref>«هان! این شمایید که فرا خوانده می‌شوید تا در راه خداوند هزینه کنید، آنگاه برخی از شما تنگ‌چشمی می‌ورزند و هر که تنگ‌چشمی بورزد به زیان خود تنگ‌چشمی ورزیده است و خداوند بی‌نیاز است و شما نیازمندید و اگر روی بگردانید گروهی دیگر را جانشین می‌گرداند سپس آنان» سوره محمد، آیه ۳۸.</ref> هشداری است به [[عرب]] [[مسلمان]] که اگر قدردان [[نعمت]] [[پاسداری]] از [[آیین پاک]] [[اسلام]] نباشند و از آن روی برگردانند [[خداوند]] این [[مأموریت]] را به گروه دیگری خواهد سپرد که در [[ایثار]] و [[فداکاری]] و نثار [[جان]] و [[مال]] در [[راه خدا]] به مراتب از آنان برترند. آورده‌اند که پس از [[نزول]] این [[آیه]]، برخی [[صحابه]] از [[رسول خدا]] پرسیدند: مقصود از این گروهی که خداوند به آنان اشاره کرده چه کسانی هستند؟ در آن هنگام [[سلمان]] کنار [[پیامبر]] بود. آن حضرت دستش را بر ران او زد و فرمود: [[سوگند]] به خدایی که جانم در دست اوست او و قومش اگر [[ایمان]] به ثریا آویخته باشد آنها بدان دست خواهند یافت<ref>جامع‌البیان، مج ۱۳، ج ۲۶، ص۸۶؛ الکشاف، ج ۴، ص۲۳۱؛ مجمع‌البیان، ج ۹، ص۱۶۴.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} نیز آنان را [[غیر عرب]] و از [[موالی]] دانسته است<ref>مجمع البیان، ج ۹، ص۱۶۴؛ نورالثقلین، ج ۵، ص۴۶.</ref>. بنا به نقل برخی [[مفسران]] با نزول این آیه [[پیامبر خدا]] خوشحال شد و فرمود: {{متن حدیث|هي أحَبُّ إلَیَّ مِنَ الدُّنْیا}} این برای من محبوب‌تر است از [[دنیا]]»<ref>التبیان، ج ۹، ص۳۱۱؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص۱۷۱.</ref>.
#مطابق قولی از [[ابن‌عباس]] و [[مجاهد]]، در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|قُل لِّلْمُخَلَّفِينَ مِنَ ٱلْأَعْرَابِ سَتُدْعَوْنَ إِلَىٰ قَوْمٍ أُو۟لِى بَأْسٍۢ شَدِيدٍۢ تُقَـٰتِلُونَهُمْ أَوْ يُسْلِمُونَ...}}<ref>«به جهادگریزان از تازی‌های بادیه‌نشین بگو: به زودی به سوی قومی سخت جنگجو فرا خوانده خواهید شد که با آنان کارزار کنید (تا کشته شوند) یا اسلام آورند.».. سوره فتح، آیه ۱۶.</ref> مراد از [[قوم]] نیرومند و با [[صلابت]]، [[ایرانیان]] هستند<ref>جامع البیان، مج ۱۳، ج ۲۶، ص۱۰۷ ـ ۱۰۸؛ مجمع‌البیان، ج ۹، ص۱۷۶؛ روض‌الجنان، ج ۱۷، ص۳۳۵.</ref>. اقوال دیگری نیز در این خصوص ذکر شده است. [[طبرسی]] [[تفسیر]] مناسب [[آیه]] را همه اقوامی می‌داند که [[رسول خدا]] در [[زمان]] حیاتشان با آنان جنگید؛ مانند [[اهل]] حنین، [[طائف]]، [[مؤته]] و...<ref>مجمع البیان، ج ۹، ص۱۷۶.</ref>.
# مسلم در صحیح خود از [[ابوهریره]] [[روایت]] کرده است که گفت: ما نزد [[پیامبر]] بودیم که [[سوره جمعه]] نازل شد: «هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الاُمّیّینَ رَسولاً... = او کسی است که در میان [[مردم]] بی‌سواد رسولی از جنس خودشان [[مبعوث]] کرد».... آن حضرت آن را [[تلاوت]] کرد تا به آیه {{متن قرآن|وَءَاخَرِينَ مِنْهُمْ لَمَّا يَلْحَقُوا۟ بِهِمْ وَهُوَ ٱلْعَزِيزُ ٱلْحَكِيمُ}}<ref>«و نیز دیگرانی از ایشان که هنوز به آنان نپیوسته‌اند؛ و او پیروزمند فرزانه است» سوره جمعه، آیه ۳.</ref> رسید. یکی از [[صحابه]] از آن حضرت پرسید: مقصود از کسانی که هنوز به ما نپیوسته‌اند کیان‌اند؟ رسول خدا دست مبارکشان را بر [[سلمان]] که در جمع ما حضور داشت، نهاد و فرمود: اگر [[ایمان]] در ثریّا باشد، هر آینه مردانی از آنها (ایرانیان) بدان دست خواهند یافت<ref>صحیح مسلم، ج ۷، ص۱۹۲؛ جامع‌البیان، مج ۱۴، ج ۲۸، ص۱۲۲؛ کشف‌الاسرار، ج ۱۰، ص۹۶ - ۹۷؛ الدرالمنثور، ج ۸، ص۱۵۲ ـ ۱۵۳.</ref>. مانند این روایت به طرق دیگر نیز از [[قیس بن سعد بن عباده]] و... نقل شده است<ref>مجمع البیان، ج ۹، ص۴۲۹؛ الدرالمنثور، ج ۸، ص۱۵.</ref>. [[سیوطی]] این روایت را از برخی [[کتب حدیث]]، از جمله [[صحیح بخاری]]، [[صحیح مسلم]] و... از رسول خدا{{صل}} نقل کرده است<ref>الدرالمنثور، ج ۸، ص۱۵۳.</ref>. [[قرطبی]] بهترین تفسیرِ {{متن قرآن|وَءَاخَرِينَ مِنْهُمْ}} را ایرانیان می‌داند<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۸، ص۶۱.</ref>، شاید به این اعتبار که [[دانشمندان]] فراوانی از میان آنها برخاسته‌اند.
# [[مفسران]]، کلمه «[[مجوس]]» در آیه ۱۷ [[حجّ]]<ref>{{متن قرآن|وَحَفِظْنَـٰهَا مِن كُلِّ شَيْطَـٰنٍۢ رَّجِيمٍ}} «و آن را از هر شیطان رانده‌ای نگه داشته‌ایم» سوره حجّ، آیه ۱۷.</ref> را [[معتقدان]] به [[دیانت]] [[زرتشتی]] می‌دانند که مصداق بارز آن [[ایرانیان]] بودند {{متن قرآن|إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ وَٱلَّذِينَ هَادُوا۟ وَٱلنَّصَـٰرَىٰ وَٱلصَّـٰبِـِٔينَ مَنْ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلْيَوْمِ ٱلْـَٔاخِرِ وَعَمِلَ صَـٰلِحًۭا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«بی‌گمان از کسانی که (به اسلام) ایمان آورده‌اند و یهودیان و مسیحیان و صابئان، کسانی که به خداوند و روز بازپسین باور دارند و کاری شایسته می‌کنند، پاداششان نزد پروردگارشان است و نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند» سوره بقره، آیه ۶۲.</ref>. [[حاکمان]] [[اسلامی]] پس از [[فتح ایران]] به [[پیروی از پیامبر]]{{صل}}، [[مردم]] آن را در زمره [[اهل کتاب]] قلمداد کرده، مطابق با آنان [[رفتار]] کردند<ref>الدرالمنثور، ج ۳، ص۲۲۸ ـ ۲۲۹؛ مسند ابی یعلی، ج ۱، ص۲۵۷.</ref>، چنان‌که از [[پیامبر]]{{صل}} و علی{{ع}} نقل شده که [[مجوس]]، پیامبر و [[کتاب آسمانی]] داشته‌اند<ref>وسائل‌الشیعه، ج ۱۵، ص۱۲۶ ـ ۱۲۹.</ref>.
#برخی [[مفسران]] چون [[میبدی]]، [[آلوسی]] و [[رشیدرضا]] ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|...فَإِن يَكْفُرْ بِهَا هَـٰٓؤُلَآءِ فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًۭا لَّيْسُوا۟ بِهَا بِكَـٰفِرِينَ}}<ref>«اگر اینان به آن کفر ورزند، گروهی را بر آن گمارده‌ایم که بدان کفر نمی‌ورزند» سوره انعام، آیه ۸۹.</ref> مقصود از قومی را که در راه [[کفر]] گام برنمی‌دارند و در برابرحق تسلیم‌اند ایرانیان دانسته‌اند<ref>کشف‌الاسرار، ج ۳، ص۴۱۸؛ تفسیرالمنار، ج ۷، ص۵۹۴؛ روح المعانی، مج ۵، ج ۷، ص۳۱۳.</ref> که به زودی [[اسلام]] را پذیرفته، در [[پیشرفت]] آن، با تمام قوا کوشیدند و [[دانشمندان]] آنها در [[فنون]] مختلف اسلامی کتابهای فراوانی تألیف کردند<ref>نمونه، ج ۵، ص۳۳۴.</ref>. برخی ذیل این آیه روایتی از پیامبر{{صل}} آورده‌اند که آن حضرت [[قریش]] را بهترین [[عرب]] و فارس را بهترین [[عجم]] معرفی کرد<ref>کشف الاسرار، ج ۳، ص۴۱۸؛ روح البیان، ج ۸، ص۵۲۶.</ref>.
#به موجب روایتی، [[امام صادق]]{{ع}} هنگامی که آیه {{متن قرآن|فَإِذَا جَآءَ وَعْدُ أُولَىٰهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًۭا لَّنَآ أُو۟لِى بَأْسٍۢ شَدِيدٍۢ فَجَاسُوا۟ خِلَـٰلَ ٱلدِّيَارِ وَكَانَ وَعْدًۭا مَّفْعُولًۭا}}<ref>«و چون وعده نخست (از) آن دو (تباهی) فرا رسد بندگانی سخت جنگاور را که داریم بر شما برمی‌انگیزیم که درون خانه‌ها را جست و جو می‌کنند و (این) وعده‌ای انجام یافتنی است» سوره اسراء، آیه ۵.</ref> را [[تلاوت]] فرمود، از آن حضرت پرسیده شد: مراد از [[قوم]] [[رزمنده]] و پیکارجو در این [[آیه]] کیان‌اند؟ فرمود: به [[خدا]] [[سوگند]] آنان [[اهل قم]] هستند<ref>بحارالانوار، ج ۵۷، ص۲۱۶.</ref>.<ref>[[سید محمود سامانی|سامانی، سید محمود]]، [[ایرانیان (مقاله)|مقاله «ایرانیان»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص ۱۷۷.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۷۳٬۲۶۲

ویرایش