انصار در قرآن: تفاوت میان نسخهها
←آغاز و سیر نصرت پیامبر به وسیله اهل یثرب
(←مقدمه) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
==آغاز و [[سیر]] [[نصرت پیامبر]] به وسیله [[اهل یثرب]]== | ==آغاز و [[سیر]] [[نصرت پیامبر]] به وسیله [[اهل یثرب]]== | ||
[[تاریخ]] [[حمایت]] یثربیان از [[پیامبر]] به یکسال پیش از [[هجرت]] در [[پیمان عقبه]] دوم باز میگردد. در میان جمع [[بیعت کننده]] با پیامبر دو تن از سران تیرههای [[اوسی]] ( | [[تاریخ]] [[حمایت]] یثربیان از [[پیامبر]] به یکسال پیش از [[هجرت]] در [[پیمان عقبه]] دوم باز میگردد. در میان جمع [[بیعت کننده]] با پیامبر دو تن از سران تیرههای [[اوسی]] ([[بنی عبدالأشهل]]) و [[خزرجی]] ([[بنیسلمه]]) نیز حضور داشتند که پیامبر با [[وعده]] آنان حاضر شد به [[یثرب]][[مهاجرت]] کند. [[بیعت کنندگان]] [[بیعت عقبه]] [[تعهد]] کردند همچون [[زنان]] و [[فرزندان]] خود از پیامبر [[دفاع]] کنند. (بیعت عقبه) واژههای بهکار رفته در گزارش از این گفتوگوها عبارت است از «منع» به معنای مصون داشتن و [[حفظ]] کردن و «أوی» به معنای [[پناه دادن]]. در برخی گزارشها هم از «نصر» استفاده شده؛ امّا با قیدهای گفتاری پس از آن، همان مفهوم گزارشهای فوق به دست میآید.<ref>المستدرک، ج۲، ص۶۲۵ ـ ۶۲۶؛ السنن الکبری، ج ۸، ص۱۴۵؛ صحیح ابن حبان، ج ۱۴، ص۱۷۳.</ref> | ||
[[ | در [[آیات]] {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ آوَوْا وَنَصَرُوا أُولَئِكَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يُهَاجِرُوا مَا لَكُمْ مِنْ وَلَايَتِهِمْ مِنْ شَيْءٍ حَتَّى يُهَاجِرُوا وَإِنِ اسْتَنْصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ إِلَّا عَلَى قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِيثَاقٌ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«کسانی که ایمان آورده و هجرت گزیدهاند و در راه خداوند با مال و جانشان جهاد کردهاند و کسانی که (به آنان) پناه داده و یاری رساندهاند دوستان یکدیگرند و کسانی که ایمان آورده و هجرت نکردهاند شما را با آنان هیچ پیوندی نیست تا آنکه هجرت گزینند و اگر از شما در دین یاری بجویند باید یاری کنید مگر در برابر گروهی که میان شما و آنان پیمانی است و خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست» سوره انفال، آیه 72.</ref>، {{متن قرآن|وَالَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ آوَوْا وَنَصَرُوا أُولَئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ}}<ref>«و کسانی که ایمان آورده و هجرت گزیده و در راه خداوند جهاد کردهاند و کسانی که (به آنان) پناه داده و یاری رساندهاند به راستی مؤمناند؛ آنان آمرزش و روزی ارجمندی دارند» سوره انفال، آیه 74.</ref> نیز از واژگان «أوی» به معنای مصون کردن و «نصر» به معنای حمایت کردن بدین منظور استفاده شده است. بهرغم صدور [[حکم جهاد]] در سال نخست [[هجری]] هیچیک از اهالی یثرب در اعزامهای نخستین [[پیامبر]] برای تعرض به کاروانهای [[تجاری]] [[قریش]] حضور نداشتند.<ref>المغازی، ج ۱، ص۱۱؛ الطبقات، ج ۲، ص۴.</ref> با بالا گرفتن [[نزاع]] میان [[قریشیان]] [[مکه]] و قریشیان [[مهاجر]]، جنگهای متعددی روی داد و رابطهای نو، میان [[مسلمانان]] یثربی و [[مهاجران]] شکل گرفت که سرآغاز آن [[جنگ بدر]] بود. این [[جنگ]] زمانی آغار شد که پیامبر بهکاروان قریش در [[بدر]] دست نیافت و چون متوجه نزدیک شدن [[سپاه]] اعزامی از مکه شد با [[یاران]] خود [[مشورت]] کرد؛ اما به [[آمادگی]] مهاجران و نظرات آنان اکتفا نکرد و از انصاریان حاضر نیز نظرخواست؛ زیرا [[انصار]] طبق [[پیمان عقبه دوم]] [[متعهد]] به [[نصرت]] آن حضرت در خارج از [[مدینه]] نبودند،<ref>الطبقات، ج ۲، ص۶.</ref> آنگاه [[سعد بن معاذ]] از سران انصار برخاست و خود و دیگر انصار حاضر را تابع پیامبر و [[وحی الهی]] دانست،<ref> تاریخ طبری، ج۲، ص۱۴۱.</ref> ازاینروی [[حمایت]] یثربیان که تا این [[زمان]] محدود به [[دفاع]] از مهاجران در یثرب بود از آن فراتر رفت و به دیگر رویاروییهای پیامبر تسری یافت. حضور یثربیان در لشکرکشیهایی چون [[بدر الموعد]]، سویق، [[خیبر]]، [[فتح مکه]]، [[موته]]، [[تبوک]] و [[غزوات]] دیگر نشانی از این امر است. | ||
ردیابی نخستین کاربردهای واژه انصار برای مسلمانان یثرب با تکیه بر متون [[اسلامی]] ناکام میماند؛ زیرا مؤلفان این متون در سده دوم و سوم به [[تحول]] مفهوم [[انصار]] پس از [[عصر نبوی]] توجه نکردهاند و هرگاه میخواستند از [[اوس]] یا [[خزرج]] نام ببرند از این واژه استفاده میکردند. | [[تغییر]] نوع روابط یثربیان با مهاجران در [[آیات]] [[سوره انفال]] که همزمان با جنگ بدر در [[سال دوم هجری]] نازل شده منعکس شده است. در آیات {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ آوَوْا وَنَصَرُوا أُولَئِكَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يُهَاجِرُوا مَا لَكُمْ مِنْ وَلَايَتِهِمْ مِنْ شَيْءٍ حَتَّى يُهَاجِرُوا وَإِنِ اسْتَنْصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ إِلَّا عَلَى قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِيثَاقٌ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«کسانی که ایمان آورده و هجرت گزیدهاند و در راه خداوند با مال و جانشان جهاد کردهاند و کسانی که (به آنان) پناه داده و یاری رساندهاند دوستان یکدیگرند و کسانی که ایمان آورده و هجرت نکردهاند شما را با آنان هیچ پیوندی نیست تا آنکه هجرت گزینند و اگر از شما در دین یاری بجویند باید یاری کنید مگر در برابر گروهی که میان شما و آنان پیمانی است و خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست» سوره انفال، آیه 72.</ref>، {{متن قرآن|وَالَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ آوَوْا وَنَصَرُوا أُولَئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ}}<ref>«و کسانی که ایمان آورده و هجرت گزیده و در راه خداوند جهاد کردهاند و کسانی که (به آنان) پناه داده و یاری رساندهاند به راستی مؤمناند؛ آنان آمرزش و روزی ارجمندی دارند» سوره انفال، آیه 74.</ref> این [[سوره]] نصرت از [[پناهندگی]] تفکیک شده و بر کنش خاصی اطلاق شده است. ازاینرو شاید نتوان پذیرفت که [[بیعت کنندگان]] [[عقبه دوم]] از واژه نصرت در سخنان خود با پیامبر استفاده کرده باشند؛ زیرا همانگونه که گفته شد، نصرت در جنگ بدر آغاز گردید. | ||
ردیابی نخستین کاربردهای واژه انصار برای مسلمانان یثرب با تکیه بر متون [[اسلامی]] ناکام میماند؛ زیرا مؤلفان این متون در سده دوم و سوم به [[تحول]] مفهوم [[انصار]] پس از [[عصر نبوی]] توجه نکردهاند و هرگاه میخواستند از [[اوس]] یا [[خزرج]] نام ببرند از این واژه استفاده میکردند. در [[سوره انفال]] پس از بیان حوادث [[جنگ بدر]]، و در [[آیات]] پایانی این [[سوره]] برای اشاره به [[مسلمانان]] یثربی، از عبارتهایی چون {{متن قرآن|وَالَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ آوَوْا وَنَصَرُوا أُولَئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ}}<ref>«و کسانی که ایمان آورده و هجرت گزیده و در راه خداوند جهاد کردهاند و کسانی که (به آنان) پناه داده و یاری رساندهاند به راستی مؤمناند؛ آنان آمرزش و روزی ارجمندی دارند» سوره انفال، آیه ۷۴.</ref>. استفاده شده است و نشان میدهد که هنوز واژه انصار به نامی برای آنها تبدیل نشده است ([[سال دوم هجری]])؛ اما در آیات سوره ستوبه نام انصار در کنار نام [[مهاجران]] آمده و نشان میدهد که چنین واژهای در سال ششم بهکار میرفته و برای همگان شناخته شده بوده است: {{متن قرآن| الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ }}<ref> سوره توبه، آیه ۱۰۰.</ref> در اشعار [[صدر اسلام]] نیز واژه انصار در برابر نام مهاجران بهکار رفته است. گفته شده: به هنگام تأسیس [[مسجد]] [[نبوی]] در سال دوم در مصرع دوم شعری، به [[مهاجر]] و انصار[[دعا]] شده است.<ref>الطبقات، ج۱، ص۲۴۰؛ سنن ابیداود، ج۱، ص۱۱۱؛ سنن النسائی، ج ۲، ص۴۴.</ref> چنین اشعاری را به [[زمان]] حفر [[خندق]] در سال پنجم نیز نسبت میدهند؛ <ref>الطبقات، ج۲، ص۷۰؛ مسند احمد، ج ۵، ص۳۳۲؛ صحیح مسلم، ج ۵، ص۱۸۹.</ref> اما با توجه به آنکه آغاز [[نصرت]] در جنگ بدر و پس از ساختن مسجد بوده، نمیتوان [[شعر]] نخست را به آن دوره نسبت داد؛ زیرا آنچه یثربیان در آغاز انجام میدادند [[پناه دادن]] (أوی) نامیده میشد. | |||
در [[آیات مدنی]] [[قرآن کریم]] واژه انصار ۷ بار تکرار شده است. این واژه دوبار در [[سوره توبه]] همراه با واژه [[مهاجرین]] بیان شده است (توبه / ۹، ۱۰۰، ۱۱۷) و از گروههای ساکن در یثرب خبر میدهد، همچنین با اشاره به [[نصرت الهی]] نسبت به حواریان [[عیسی]] در آیات ۵۲ [[آلعمران]] / ۳ و ۱۴ صفّ / ۶۱ میان [[حمایت]] حواریان و حمایت انصار از [[خدا]] به نوعی مقایسه صورت میگیرد تا ایشان را دلگرم کند که هرکس [[خدا]] را [[یاری]] کند [[خداوند]] او را بر دشمنش [[پیروز]] میگرداند: «فَلَمّا اَحَسَّ [[عیسی]] مِنهُمُ الکُفرَ قالَ مَن اَنصاری اِلَی اللّهِ قالَ الحَوارِیّونَ نَحنُ اَنصارُ اللّهِ ءامَنّا بِاللّهِ واشهَد بِاَنّا مُسلِمون. ([[آلعمران]] / ۳، ۵۲) حواریان در این [[آیه]] خود را از [[انصار]] خداوند دانسته و از [[پیامبر]] خود میخواهند [[گواهی]] دهد که تسلیماند؛ اما در آیه بعد خداوند[[ایمان]] حواریان عیسی را الگویی برای [[مؤمنان]] معرفی میکند که در برابر [[کافران]] از [[حمایت]] و [[پشتیبانی]] خداوند بهرهمند شدند: «یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا کونوا اَنصارَ اللّهِ کَما قالَ عیسَی ابنُ مَریَمَ لِلحَواریّینَ مَن اَنصاری اِلَی اللّهِ قالَ الحَواریّونَ نَحنُ اَنصارُ اللّهِ فَـ ٔ مَنَت طَـافَةٌ مِن بَنیاِسرءیلَ وکَفَرَت طَـافَةٌ فَاَیَّدنَا الَّذینَ ءامَنوا عَلی عَدُوِّهِم فَاَصبَحوا ظـهِرین». (صفّ / ۶۱، ۱۴) ازاینرو واژه انصار میتوانست [[حس]] [[معنوی]] ویژهای در میان بومیان [[مسلمان]] یثرب ایجاد کند، بهگونهای که آنان خود را [[یاران]] و [[سربازان]] خداوند [[احساس]] کنند و بر [[ایمان]] و نگرش آنها به [[زندگی]] تأثیری عمیق بر جای [[نهد]]. [[انتظار]][[جهاد]]،<ref>الطبقات، ج ۲، ص۱۵۱؛ الثقات، ج ۱، ص۲۲۴.</ref> پیشتازی در [[نبرد]]، [[آمادگی]] برای [[شهادت]]، <ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۱۸۹؛ اسدالغابه، ج۵، ص۳۰؛ الاصابه، ج ۶، ص۳۵۷.</ref>[[شجاعت]]<ref>المغازی، ج ۱، ص۲۸۲.</ref> و آمار [[شهدا]] و زخمیهای آنان میتواند نشانی از این تأثیر باشد. | در [[آیات مدنی]] [[قرآن کریم]] واژه انصار ۷ بار تکرار شده است. این واژه دوبار در [[سوره توبه]] همراه با واژه [[مهاجرین]] بیان شده است (توبه / ۹، ۱۰۰، ۱۱۷) و از گروههای ساکن در یثرب خبر میدهد، همچنین با اشاره به [[نصرت الهی]] نسبت به حواریان [[عیسی]] در آیات ۵۲ [[آلعمران]] / ۳ و ۱۴ صفّ / ۶۱ میان [[حمایت]] حواریان و حمایت انصار از [[خدا]] به نوعی مقایسه صورت میگیرد تا ایشان را دلگرم کند که هرکس [[خدا]] را [[یاری]] کند [[خداوند]] او را بر دشمنش [[پیروز]] میگرداند: «فَلَمّا اَحَسَّ [[عیسی]] مِنهُمُ الکُفرَ قالَ مَن اَنصاری اِلَی اللّهِ قالَ الحَوارِیّونَ نَحنُ اَنصارُ اللّهِ ءامَنّا بِاللّهِ واشهَد بِاَنّا مُسلِمون. ([[آلعمران]] / ۳، ۵۲) حواریان در این [[آیه]] خود را از [[انصار]] خداوند دانسته و از [[پیامبر]] خود میخواهند [[گواهی]] دهد که تسلیماند؛ اما در آیه بعد خداوند[[ایمان]] حواریان عیسی را الگویی برای [[مؤمنان]] معرفی میکند که در برابر [[کافران]] از [[حمایت]] و [[پشتیبانی]] خداوند بهرهمند شدند: «یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا کونوا اَنصارَ اللّهِ کَما قالَ عیسَی ابنُ مَریَمَ لِلحَواریّینَ مَن اَنصاری اِلَی اللّهِ قالَ الحَواریّونَ نَحنُ اَنصارُ اللّهِ فَـ ٔ مَنَت طَـافَةٌ مِن بَنیاِسرءیلَ وکَفَرَت طَـافَةٌ فَاَیَّدنَا الَّذینَ ءامَنوا عَلی عَدُوِّهِم فَاَصبَحوا ظـهِرین». (صفّ / ۶۱، ۱۴) ازاینرو واژه انصار میتوانست [[حس]] [[معنوی]] ویژهای در میان بومیان [[مسلمان]] یثرب ایجاد کند، بهگونهای که آنان خود را [[یاران]] و [[سربازان]] خداوند [[احساس]] کنند و بر [[ایمان]] و نگرش آنها به [[زندگی]] تأثیری عمیق بر جای [[نهد]]. [[انتظار]][[جهاد]]،<ref>الطبقات، ج ۲، ص۱۵۱؛ الثقات، ج ۱، ص۲۲۴.</ref> پیشتازی در [[نبرد]]، [[آمادگی]] برای [[شهادت]]، <ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۱۸۹؛ اسدالغابه، ج۵، ص۳۰؛ الاصابه، ج ۶، ص۳۵۷.</ref>[[شجاعت]]<ref>المغازی، ج ۱، ص۲۸۲.</ref> و آمار [[شهدا]] و زخمیهای آنان میتواند نشانی از این تأثیر باشد. |