پرش به محتوا

بلوغ: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۱۳ بایت اضافه‌شده ،  ۲ آوریل
خط ۴۵: خط ۴۵:


===[[معاملات]]===
===[[معاملات]]===
در [[عقود]] و ایقاعات نیز بلوغ شرط [[تکلیف]] است و به نظر فقها ادله عام قرآنیِ [[تکالیف]] در معاملات مانند «اَوفوا بِالعُقودِ»([[مائده]] / ۵، ۱) و «لا تَأکُلوا اَمولَکُم بَینَکُم بِالبـطِـل..».([[نساء]] / ۴، ۲۹) نابالغان را دربرنمی‌‌گیرد.<ref>العناوین الفقهیه، ج ۲، ص۶۷۹.</ref> از جهت [[حکم وضعی]] نیز بلوغ شرطی اساسی در [[صحت]] معاملات به شمار می‌‌رود و حَجْر نابالغ یعنی [[محرومیت]] وی از انجام دادن برخی [[اعمال]] [[حقوقی]] (‌‌ <= ‌‌حجر) به عنوان یک اصل مهم به ویژه در عقود [[مالی]] در [[فقه اسلامی]] پذیرفته شده است. با وجود این، در پاره‌‌ای [[عقود]] بلوغ شرط [[صحت]] نیست و درباره برخی دیگر [[اختلاف]] نظر وجود دارد.<ref>[[سید رضا هاشمی|هاشمی، سید رضا]]، [[بلوغ (مقاله)|مقاله «بلوغ»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶، ص.</ref>
در [[عقود]] و ایقاعات نیز بلوغ شرط [[تکلیف]] است و به نظر فقها ادله عام قرآنیِ [[تکالیف]] در معاملات مانند {{متن قرآن|أَوْفُوا بِالْعُقُودِ}}<ref>«به پیمان‌ها وفا کنید» سوره مائده، آیه ۱.</ref> و {{متن قرآن|لَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ}}<ref>«و دارایی‌های همدیگر را میان خود به نادرستی مخورید» سوره بقره، آیه 188.</ref> نابالغان را دربر نمی‌‌گیرد.<ref>العناوین الفقهیه، ج ۲، ص۶۷۹.</ref> از جهت [[حکم وضعی]] نیز بلوغ شرطی اساسی در [[صحت]] معاملات به شمار می‌‌رود و حَجْر نابالغ یعنی [[محرومیت]] وی از انجام دادن برخی [[اعمال]] [[حقوقی]] به عنوان یک اصل مهم به ویژه در عقود [[مالی]] در [[فقه اسلامی]] پذیرفته شده است. با وجود این، در پاره‌‌ای [[عقود]] بلوغ شرط [[صحت]] نیست و درباره برخی دیگر [[اختلاف]] نظر وجود دارد.<ref>[[سید رضا هاشمی|هاشمی، سید رضا]]، [[بلوغ (مقاله)|مقاله «بلوغ»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶، ص 71-72.</ref>
====بلوغ در [[عقد]] [[نکاح]]====
====بلوغ در [[عقد]] [[نکاح]]====
به نظر مشهور در [[فقه شیعه]] و [[مذاهب فقهی]] [[اهل سنت]]، بلوغ دوطرف عقد نکاح، شرط صحت آن نیست؛<ref>الفقه الاسلامی، ج ۷، ص۱۷۹؛ مبانی العروه، ج ۲، ص۲۴۸ ـ ۲۴۹، «النکاح».</ref> ولی ابن شُبْرُمَه و [[ابوبکر]] اَصَم و [[عثمان]] بَتّی گفته‌‌اند که طرفین عقد نکاح باید بالغ باشند.<ref>الفقه الاسلامی، ج ۷، ص۱۷۹؛ المبسوط، سرخسی، ج ۴، ص۲۱۲.</ref> از جمله [[ادله]] آنان [[آیه]] «حَتّی اِذا بَلَغوا النِّکاحَ»([[نساء]] / ۴، ۶) است، با این [[استدلال]] که اگر نکاح پیش از بلوغ جایز باشد، فایده‌‌ای بر این آیه مترتب نخواهد بود.<ref>الفقه الاسلامی، ج ۷، ص۱۷۹؛ المبسوط، سرخسی، ج ۴، ص۲۱۲.</ref> سایر [[فقها]] برای جواز این کار، به ادله‌‌ای از جمله [[احادیث]] و برخی [[آیات قرآن]] استناد کرده‌‌اند؛ مانند آیه‌‌۴‌‌طلاق / ۶۵: «والّــی لَم یَحِضن» که در آن از عده دختر نابالغ سخن به میان آمده و عموم آیاتی مانند ۳۲ [[نور]] / ۲۴: «واَنکِحوا الاَیـمی مِنکُم»؛<ref>المبسوط، سرخسی، ج ۴، ص۲۱۲؛ الفقه الاسلامی، ج ۷، ص۱۷۹ ـ ۱۸۰.</ref> همچنین [[ابوحنیفه]] با استناد به آیه ۳ نساء / ۴: «و اِن خِفتُم اَلاَّتُقسِطوا فِی الیَتـمی فَانکِحوا ما طابَ لَکُم مِنَ النِّساء..».[[ازدواج]] دختر [[یتیم]] را پیش از بلوغ با [[ولایت]] [[قیّم]] او جایز شمرده است؛ ولی سایر [[فقهای اهل سنت]] برآن‌‌اند که [[ازدواج]] او پیش از بلوغ جایز نیست؛ زیرا مراد از «یَتامی» در این آیه به قرینه آیه ۱۲۷ نساء / ۴: «و‌‌یَستَفتونَکَ فِی النِّساءِ..». همان «نساء» است که نابالغان را دربرنمی‌‌گیرد؛<ref>التبیان، ج ۳، ص۱۰۳؛ تفسیر قرطبی، ج ۵، ص۱۳؛ المنیر، ج ۴، ص۲۳۷ ـ ۲۳۸.</ref> همچنین فقهای اهل سنت درباره اینکه آیا ازدواج شخص قیّم با یتیم مزبور پیش از بلوغ جایز است یا نه،[[اختلاف]] نظر دارند. [[شافعی]] با توجه به تعبیر [[آیه]] ۲۲۰ بقره / ۲: «و‌‌یَسـَلونَکَ عَنِ الیَتـمی قُل اِصلاحٌ لَهُم خَیرٌ» و از آن رو که چنین ازدواجی را به [[صلاح]] [[یتیم]] ندانسته، با جواز آن [[مخالفت]] کرده است.<ref>تفسیر قرطبی، ج ۳، ص۶۴؛ المنیر، ج ۲، ص۲۸۸ ـ ۲۸۹.</ref> شماری از [[مفسران]] آیه ۲۷ [[قصص]] / ۲۸ درباره [[ازدواج]] * [[حضرت موسی]]{{ع}} با [[دختران شعیب]]: «اِنّی اُریدُ اَن اُنکِحَکَ اِحدَی ابنَتَیَّ هـتَینِ..». را دال بر آن دانسته‌‌اند که پدر می‌‌تواند دختر بالغ خود را به ازدواج فرد مورد نظر خویش درآورد.<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۳، ص۲۷۱؛ المنیر، ج ۲۰، ص۸۹.</ref>برخی [[فقیهان امامی]] شرطیت بلوغ را برای [[نکاح]] محلِّل از آیه ۲۳۰ بقره / ۲: «حَتّی تَنکِحَ زَوجـًا غَیرَه» [[استنباط]] کرده‌‌اند،<ref>نهایة المرام، ج ۲، ص۶۶؛ الحدائق، ج ۲۵، ص۳۲۸.</ref> چنان‌‌که [[لزوم]] شرط بلوغ در [[ظهار]]* نیز از آیه ۲ [[مجادله]] / ۵۸ استفاده شده است.<ref>جواهرالکلام، ج ۳۳، ص۱۱۸.</ref><ref>[[سید رضا هاشمی|هاشمی، سید رضا]]، [[بلوغ (مقاله)|مقاله «بلوغ»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶، ص.</ref>
به نظر مشهور در [[فقه شیعه]] و [[مذاهب فقهی]] [[اهل سنت]]، بلوغ دوطرف عقد نکاح، شرط صحت آن نیست؛<ref>الفقه الاسلامی، ج ۷، ص۱۷۹؛ مبانی العروه، ج ۲، ص۲۴۸ ـ ۲۴۹، «النکاح».</ref> ولی ابن شُبْرُمَه و [[ابوبکر]] اَصَم و [[عثمان]] بَتّی گفته‌‌اند که طرفین عقد نکاح باید بالغ باشند.<ref>الفقه الاسلامی، ج ۷، ص۱۷۹؛ المبسوط، سرخسی، ج ۴، ص۲۱۲.</ref> از جمله [[ادله]] آنان [[آیه]] «حَتّی اِذا بَلَغوا النِّکاحَ»([[نساء]] / ۴، ۶) است، با این [[استدلال]] که اگر نکاح پیش از بلوغ جایز باشد، فایده‌‌ای بر این آیه مترتب نخواهد بود.<ref>الفقه الاسلامی، ج ۷، ص۱۷۹؛ المبسوط، سرخسی، ج ۴، ص۲۱۲.</ref> سایر [[فقها]] برای جواز این کار، به ادله‌‌ای از جمله [[احادیث]] و برخی [[آیات قرآن]] استناد کرده‌‌اند؛ مانند آیه‌‌۴‌‌طلاق / ۶۵: «والّــی لَم یَحِضن» که در آن از عده دختر نابالغ سخن به میان آمده و عموم آیاتی مانند ۳۲ [[نور]] / ۲۴: «واَنکِحوا الاَیـمی مِنکُم»؛<ref>المبسوط، سرخسی، ج ۴، ص۲۱۲؛ الفقه الاسلامی، ج ۷، ص۱۷۹ ـ ۱۸۰.</ref> همچنین [[ابوحنیفه]] با استناد به آیه ۳ نساء / ۴: «و اِن خِفتُم اَلاَّتُقسِطوا فِی الیَتـمی فَانکِحوا ما طابَ لَکُم مِنَ النِّساء..».[[ازدواج]] دختر [[یتیم]] را پیش از بلوغ با [[ولایت]] [[قیّم]] او جایز شمرده است؛ ولی سایر [[فقهای اهل سنت]] برآن‌‌اند که [[ازدواج]] او پیش از بلوغ جایز نیست؛ زیرا مراد از «یَتامی» در این آیه به قرینه آیه ۱۲۷ نساء / ۴: «و‌‌یَستَفتونَکَ فِی النِّساءِ..». همان «نساء» است که نابالغان را دربرنمی‌‌گیرد؛<ref>التبیان، ج ۳، ص۱۰۳؛ تفسیر قرطبی، ج ۵، ص۱۳؛ المنیر، ج ۴، ص۲۳۷ ـ ۲۳۸.</ref> همچنین فقهای اهل سنت درباره اینکه آیا ازدواج شخص قیّم با یتیم مزبور پیش از بلوغ جایز است یا نه،[[اختلاف]] نظر دارند. [[شافعی]] با توجه به تعبیر [[آیه]] ۲۲۰ بقره / ۲: «و‌‌یَسـَلونَکَ عَنِ الیَتـمی قُل اِصلاحٌ لَهُم خَیرٌ» و از آن رو که چنین ازدواجی را به [[صلاح]] [[یتیم]] ندانسته، با جواز آن [[مخالفت]] کرده است.<ref>تفسیر قرطبی، ج ۳، ص۶۴؛ المنیر، ج ۲، ص۲۸۸ ـ ۲۸۹.</ref> شماری از [[مفسران]] آیه ۲۷ [[قصص]] / ۲۸ درباره [[ازدواج]] * [[حضرت موسی]]{{ع}} با [[دختران شعیب]]: «اِنّی اُریدُ اَن اُنکِحَکَ اِحدَی ابنَتَیَّ هـتَینِ..». را دال بر آن دانسته‌‌اند که پدر می‌‌تواند دختر بالغ خود را به ازدواج فرد مورد نظر خویش درآورد.<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۳، ص۲۷۱؛ المنیر، ج ۲۰، ص۸۹.</ref>برخی [[فقیهان امامی]] شرطیت بلوغ را برای [[نکاح]] محلِّل از آیه ۲۳۰ بقره / ۲: «حَتّی تَنکِحَ زَوجـًا غَیرَه» [[استنباط]] کرده‌‌اند،<ref>نهایة المرام، ج ۲، ص۶۶؛ الحدائق، ج ۲۵، ص۳۲۸.</ref> چنان‌‌که [[لزوم]] شرط بلوغ در [[ظهار]]* نیز از آیه ۲ [[مجادله]] / ۵۸ استفاده شده است.<ref>جواهرالکلام، ج ۳۳، ص۱۱۸.</ref><ref>[[سید رضا هاشمی|هاشمی، سید رضا]]، [[بلوغ (مقاله)|مقاله «بلوغ»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶، ص.</ref>
۱۱۵٬۱۶۸

ویرایش