بدون خلاصۀ ویرایش
(←پانویس) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[بیت المعمور در قرآن]] - [[بیت المعمور در علوم قرآنی]]| پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[بیت المعمور در قرآن]] - [[بیت المعمور در علوم قرآنی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
بیت المعمور به خانهای گفته میشود که اهلش در آن سکونت داشته باشند و مورد استفاده و رفت و آمد ساکنانش واقع شود. این کلمه مرکب فقط یک بار در [[آیه]] ۴ [[سوره طور]] ذکر شده است: {{متن قرآن|وَالطُّورِ وَكِتَابٍ مَسْطُورٍ فِي رَقٍّ مَنْشُورٍ وَالْبَيْتِ الْمَعْمُورِ وَالسَّقْفِ الْمَرْفُوعِ وَالْبَحْرِ الْمَسْجُورِ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ لَوَاقِعٌ مَا لَهُ مِنْ دَافِعٍ}}<ref>«سوگند به طور و به کتابی نگاشته در نازکپوستی برگشاده و سوگند به آن خانه آبادان و به بام برافراشته (آسمان) و به دریای برافروخته که عذاب پروردگارت رویدادنی است بازدارندهای ندارد» سوره طور، آیه ۱-۸.</ref>. در این [[آیات]] ضمن [[سوگند]] به [[طور]] و کتاب نگاشته شده و ورق سرگشاده و سقف [[آسمان]] و دریای جوشان به «بیت معمور» هم سوگند یاد شده است که حاکی از [[قداست]]، [[احترام]] و [[عظمت]] چنین خانهای است. در [[سوره تین]] نیز شبیه این [[سوگندها]] یاد شده است: {{متن قرآن|وَالتِّينِ وَالزَّيْتُونِ وَطُورِ سِينِينَ وَهَذَا الْبَلَدِ الْأَمِينِ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ}}<ref>«سوگند به انجیر و زیتون، و به کوه سینا و به این شهر امن و آرام (مکّه)، که ما انسان را در نیکوترین ساختار آفریدهایم» سوره تین، آیه ۱-۴.</ref>. | بیت المعمور به خانهای گفته میشود که اهلش در آن سکونت داشته باشند و مورد استفاده و رفت و آمد ساکنانش واقع شود. این کلمه مرکب فقط یک بار در [[آیه]] ۴ [[سوره طور]] ذکر شده است: {{متن قرآن|وَالطُّورِ وَكِتَابٍ مَسْطُورٍ فِي رَقٍّ مَنْشُورٍ وَالْبَيْتِ الْمَعْمُورِ وَالسَّقْفِ الْمَرْفُوعِ وَالْبَحْرِ الْمَسْجُورِ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ لَوَاقِعٌ مَا لَهُ مِنْ دَافِعٍ}}<ref>«سوگند به طور و به کتابی نگاشته در نازکپوستی برگشاده و سوگند به آن خانه آبادان و به بام برافراشته (آسمان) و به دریای برافروخته که عذاب پروردگارت رویدادنی است بازدارندهای ندارد» سوره طور، آیه ۱-۸.</ref>. در این [[آیات]] ضمن [[سوگند]] به [[طور]] و کتاب نگاشته شده و ورق سرگشاده و سقف [[آسمان]] و دریای جوشان به «بیت معمور» هم سوگند یاد شده است که حاکی از [[قداست]]، [[احترام]] و [[عظمت]] چنین خانهای است. در [[سوره تین]] نیز شبیه این [[سوگندها]] یاد شده است: {{متن قرآن|وَالتِّينِ وَالزَّيْتُونِ وَطُورِ سِينِينَ وَهَذَا الْبَلَدِ الْأَمِينِ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ}}<ref>«سوگند به انجیر و زیتون، و به کوه سینا و به این شهر امن و آرام (مکّه)، که ما انسان را در نیکوترین ساختار آفریدهایم» سوره تین، آیه ۱-۴.</ref>. | ||
خط ۵: | خط ۶: | ||
روشن است که سوگند یاد کردن [[خداوند]] به [[کوه طور]] و [[مکه]] و [[کعبه]] به خاطر قداست آنها در نزد [[خدا]] است. در آیات پیشین «کعبه» به نام «البیت المعمور» خوانده شده است، چون به وسیله زائرانش معمور و آباد است و در این آیات، مکه به نام «[[البلد الامین]]» خوانده شده، چون محل [[امن]] است: {{متن قرآن|وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا}}<ref>«و هر که در آن در آید در امان است» سوره آل عمران، آیه ۹۷.</ref>. کعبه به نام «[[البیت الحرام]]» نیز خوانده شده، چون [[حرمت]] خاصی برای آن مقرر گشته است: {{متن قرآن|جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ قِيَامًا لِلنَّاسِ}}<ref>«خداوند، خانه محترم کعبه را (وسیله) برپایی (امور) مردم کرده است و (نیز) ماه حرام و قربانی (بینشان) و قربانیهای دارای گردنبند را؛ چنین است تا بدانید خداوند آنچه را در آسمانها و زمین است میداند و خداوند به هر چیز داناست» سوره مائده، آیه ۹۷.</ref>. به نام {{متن قرآن|بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ}}<ref>«و خانه دیرین (کعبه) را طواف کنند» سوره حج، آیه ۲۹.</ref> هم نامیده شده است، چون [[قدمت]] [[تاریخی]] دارد. {{متن قرآن|وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ}}<ref>«سپس باید آلایشهای خود را بپیرایند و نذرهاشان را بجای آورند و خانه دیرین (کعبه) را طواف کنند» سوره حج، آیه ۲۹.</ref>. پس «البیت المعمور» و «[[البیت الحرام]]» و «البیت العتیق» هر سه به معنای [[خانه کعبه]] است. | روشن است که سوگند یاد کردن [[خداوند]] به [[کوه طور]] و [[مکه]] و [[کعبه]] به خاطر قداست آنها در نزد [[خدا]] است. در آیات پیشین «کعبه» به نام «البیت المعمور» خوانده شده است، چون به وسیله زائرانش معمور و آباد است و در این آیات، مکه به نام «[[البلد الامین]]» خوانده شده، چون محل [[امن]] است: {{متن قرآن|وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا}}<ref>«و هر که در آن در آید در امان است» سوره آل عمران، آیه ۹۷.</ref>. کعبه به نام «[[البیت الحرام]]» نیز خوانده شده، چون [[حرمت]] خاصی برای آن مقرر گشته است: {{متن قرآن|جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ قِيَامًا لِلنَّاسِ}}<ref>«خداوند، خانه محترم کعبه را (وسیله) برپایی (امور) مردم کرده است و (نیز) ماه حرام و قربانی (بینشان) و قربانیهای دارای گردنبند را؛ چنین است تا بدانید خداوند آنچه را در آسمانها و زمین است میداند و خداوند به هر چیز داناست» سوره مائده، آیه ۹۷.</ref>. به نام {{متن قرآن|بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ}}<ref>«و خانه دیرین (کعبه) را طواف کنند» سوره حج، آیه ۲۹.</ref> هم نامیده شده است، چون [[قدمت]] [[تاریخی]] دارد. {{متن قرآن|وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ}}<ref>«سپس باید آلایشهای خود را بپیرایند و نذرهاشان را بجای آورند و خانه دیرین (کعبه) را طواف کنند» سوره حج، آیه ۲۹.</ref>. پس «البیت المعمور» و «[[البیت الحرام]]» و «البیت العتیق» هر سه به معنای [[خانه کعبه]] است. | ||
با توجه به [[آیات]] یاد شده و تناسب بین معانی آنها روشن است که مقصود از «البیت المعمور» خانه کعبه است. [[صحابه]] و [[تابعین]] خواستهاند برای «البیت المعمور» معنای دیگری پیدا کنند که [[قداست]] آن بیش از قداست [[کعبه]] باشد و از اینرو نظر خود را از [[زمین]] متوجه [[آسمانها]] کرده در [[عوالم]] بالا معنای آن را [[طلب]] نمودهاند. آنان در واقع از [[قوه خیال]] استفاده کرده و در اینباره سخنان عجیبی که تنها جایگاه آنها در [[قوه]] [[وهم]] و [[خیال]] است، گفتهاند. [[قتاده]] گفته است: برای ما نقل شده است که [[رسول خدا]]{{صل}} فرموده است: | با توجه به [[آیات]] یاد شده و تناسب بین معانی آنها روشن است که مقصود از «البیت المعمور» خانه کعبه است. [[صحابه]] و [[تابعین]] خواستهاند برای «البیت المعمور» معنای دیگری پیدا کنند که [[قداست]] آن بیش از قداست [[کعبه]] باشد و از اینرو نظر خود را از [[زمین]] متوجه [[آسمانها]] کرده در [[عوالم]] بالا معنای آن را [[طلب]] نمودهاند. آنان در واقع از [[قوه خیال]] استفاده کرده و در اینباره سخنان عجیبی که تنها جایگاه آنها در [[قوه]] [[وهم]] و [[خیال]] است، گفتهاند. [[قتاده]] گفته است: برای ما نقل شده است که [[رسول خدا]]{{صل}} فرموده است: بیت المعمور مسجدی است در [[آسمان]] درمقابل خانه کعبه که اگر بیفتد روی کعبه میافتد! از [[عایشه]] هم شبیه این [[روایت]] از [[پیامبر]] نقل شده که بیت المعمور در آسمان قرار دارد و هفتاد هزار [[فرشته]] داخل آن میشوند، اگر سنگی از بیت المعمور بیفتد روی کعبه میافتد <ref>الدر المنثور، ج۶، ص۱۱۸.</ref>! در اینجا [[قتاده]] و [[عایشه]] توضیح ندادهاند که با توجه به [[حرکت]] دائمی زمین که گفتهاند: «بیت المعمور محاذی کعبه است» چه معنایی دارد؟ البته آن دو از حرکت زمین خبر نداشتهاند. همچنین این دو نفر توضیح ندادهاند اینکه گفتهاند: اگر سنگی از آن بیفتد روی [[کعبه]] میافتد»! آیا بیت المعمور کذایی آنها، در [[آسمان]] هم، از سنگ و گل ساخته شده است؟! | ||
عجیبتر از نقل [[قتاده]] و [[عایشه]]، نقل قول [[روایی]] از [[ضحاک]] است که گفته است: «بیت المعمور از [[بهشت]] فرود آمد و در [[مکه]] [[نصب]] شد و [[عبادتگاه]] [[مردم]] بود. پس [[طوفان نوح]] که پدید آمد [[خدا]] آن را به آسمان ششم برد و در آنجا در هر روزی هفتاد هزار [[فرشته]] که از [[قبیله]] [[ابلیس]] هستند برای [[عبادت]]، داخل آن میشوند و دیگر نوبتشان نمیشود که داخل آن شوند<ref>الدر المنثور، ج۶، ص۱۱۷.</ref>! شبیه همین سخن به عنوان [[روایت]] از قول [[ربیع بن انس]] نقل شده که مکان آن آسمان اول است! شگفت انگیزتر روایت [[ابوهریره]] است که میگوید: در آسمان هفتم خانهای است به نام «بیت المعمور» در مقابل کعبه و در آسمان چهارم، نهری هست به نام «[[نهر]] [[حیوان]]» که [[جبرئیل]] هر روزی یک بار در آن نهر آبتنی میکند! و پس از بیرون آمدن بالهایش را تکان میدهد و از بالهایش هفتاد هزار قطره آب میچکد و از هر قطرهای یک فرشته [[خلق]] میشود و این هفته هزار فرشته مامور میشوند به بیت العمور در آسمان هفتم بروند و در آن [[نماز]] بخوانند و بیرون آیند<ref>تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، ج۴، ص۲۳۹.</ref>! در اینجا [[ابوهریره]] توضیح نداده که آیا جبرئیل هم یک موجود [[جسمانی]] است که آب تنی میکند! و از بالهایش آب میچکد! و آیا نهر مزبور از جنس همین آبهای مرکب از اکسیژن و هیدروژن است است یا از جنس دیگر؟ طبیعی است در عصری که ابوهریره و همفکران او مورد [[احترام]] و [[حمایت]] [[حکومت]] [[بنیامیه]] هستند و گفتههای آنان [[حاکم]] بر [[جامعه اسلامی]] است، نظرها و گفتههای او در عصر [[صحابه]] به عصر [[تابعین]] منتقل میشود و به عنوان نظرها و گفتههای صحیح تلقّی به قبول میگردد تا این که در نیمه دوم [[قرن سوم هجری]] وقتی نوبت به [[محمد بن جریر بن یزید طبری|ابن جریر طبری]] [[مفسر]] معروف میرسد با این که او عالم صاحب نظری است [[جرأت]] نمیکند درباره آنچه [[صحابه]] و [[تابعین]] در مورد | عجیبتر از نقل [[قتاده]] و [[عایشه]]، نقل قول [[روایی]] از [[ضحاک]] است که گفته است: «بیت المعمور از [[بهشت]] فرود آمد و در [[مکه]] [[نصب]] شد و [[عبادتگاه]] [[مردم]] بود. پس [[طوفان نوح]] که پدید آمد [[خدا]] آن را به آسمان ششم برد و در آنجا در هر روزی هفتاد هزار [[فرشته]] که از [[قبیله]] [[ابلیس]] هستند برای [[عبادت]]، داخل آن میشوند و دیگر نوبتشان نمیشود که داخل آن شوند<ref>الدر المنثور، ج۶، ص۱۱۷.</ref>! شبیه همین سخن به عنوان [[روایت]] از قول [[ربیع بن انس]] نقل شده که مکان آن آسمان اول است! شگفت انگیزتر روایت [[ابوهریره]] است که میگوید: در آسمان هفتم خانهای است به نام «بیت المعمور» در مقابل کعبه و در آسمان چهارم، نهری هست به نام «[[نهر]] [[حیوان]]» که [[جبرئیل]] هر روزی یک بار در آن نهر آبتنی میکند! و پس از بیرون آمدن بالهایش را تکان میدهد و از بالهایش هفتاد هزار قطره آب میچکد و از هر قطرهای یک فرشته [[خلق]] میشود و این هفته هزار فرشته مامور میشوند به بیت العمور در آسمان هفتم بروند و در آن [[نماز]] بخوانند و بیرون آیند<ref>تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، ج۴، ص۲۳۹.</ref>! در اینجا [[ابوهریره]] توضیح نداده که آیا جبرئیل هم یک موجود [[جسمانی]] است که آب تنی میکند! و از بالهایش آب میچکد! و آیا نهر مزبور از جنس همین آبهای مرکب از اکسیژن و هیدروژن است است یا از جنس دیگر؟ طبیعی است در عصری که ابوهریره و همفکران او مورد [[احترام]] و [[حمایت]] [[حکومت]] [[بنیامیه]] هستند و گفتههای آنان [[حاکم]] بر [[جامعه اسلامی]] است، نظرها و گفتههای او در عصر [[صحابه]] به عصر [[تابعین]] منتقل میشود و به عنوان نظرها و گفتههای صحیح تلقّی به قبول میگردد تا این که در نیمه دوم [[قرن سوم هجری]] وقتی نوبت به [[محمد بن جریر بن یزید طبری|ابن جریر طبری]] [[مفسر]] معروف میرسد با این که او عالم صاحب نظری است [[جرأت]] نمیکند درباره آنچه [[صحابه]] و [[تابعین]] در مورد بیت المعمور گفتهاند نقدی بنویسد. از اینرو با عبارت فیما ذکر اظهار میکند و میگذرد<ref>حدیثهای خیالی در مجمع البیان، ص۳۱۰-۳۲۰.</ref>. برخی دیگر گفتهاند: منظور از آن،[[خانه]] دلهای [[مؤمنان]] است که با [[معرفت]] و [[اخلاص]] آباد است<ref>روح البیان، ج۹، ص۲۷، ۱۸۶؛ تفسیر نمونه، ج۲۲، ص۴۱۳.</ref>! برخی نیز بیت العمور را دلهای [[عارفان]] دانستهاند<ref>کشف الاسرار، ج۹، ص۳۴۵.</ref>. در برخی [[روایات]] هم به «[[مسجد الاقصی]]» [[تفسیر]] شده است<ref>بحار الانوار، ج۳۷، ص۳۱۷.</ref>.<ref>[[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[بیت المعمور - کوشا (مقاله)|مقاله «بیت المعمور»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص ۳۸۵.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |