پرش به محتوا

اطاعت حاکم جائر در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۴۰: خط ۱۴۰:
از دیدگاه بنیان‌گذار [[انقلاب اسلامی]] سفارش اکید [[ائمه]] از [[نهی]] مراجعه به [[حکام]] و عمال [[جور]]، هرچند در مواردی که صاحب حق‌اند، در واقع نوعی [[مبارزه منفی]] با آنان به شمار می‌رود که زمینه تحقق [[حکومت عادلانه]] را فراهم می‌آورد<ref>[[محمد علی میرعلی|میرعلی، محمد علی]]، [[اطاعت از حاکم جائر در نظام امامت و خلافت (کتاب)|اطاعت از حاکم جائر در نظام امامت و خلافت]]، ص ۲۹۲.</ref>.
از دیدگاه بنیان‌گذار [[انقلاب اسلامی]] سفارش اکید [[ائمه]] از [[نهی]] مراجعه به [[حکام]] و عمال [[جور]]، هرچند در مواردی که صاحب حق‌اند، در واقع نوعی [[مبارزه منفی]] با آنان به شمار می‌رود که زمینه تحقق [[حکومت عادلانه]] را فراهم می‌آورد<ref>[[محمد علی میرعلی|میرعلی، محمد علی]]، [[اطاعت از حاکم جائر در نظام امامت و خلافت (کتاب)|اطاعت از حاکم جائر در نظام امامت و خلافت]]، ص ۲۹۲.</ref>.


==== [[سیره پیشوایان دینی]] ====
==== سیره پیشوایان دینی ====
از دیدگاه بنیان‌گذار [[انقلاب اسلامی]]، [[مذهب شیعه]] طرف‌دار [[مبارزه با ظلم]] و [[جور]] است. [[اعتقادات]]، [[سیره]] [[پیشوایان]] و [[سیره عملی]] [[شیعه]] در طول [[تاریخ]]، [[گواه]] این مطلب است. “مذهب [[شیعه]] طرف‌دار [[مستضعفین]] است و طرف‌دار [[مظلومین]] است و [[خصم]] با ظالم‌ها و [[مستکبرین]] است، و هم [[عقاید شیعه]] این‌طور است و هم اعمالش این طور بوده است و هم بزرگان [[شیعه]] دائماً در این خط و [[صراط]] بودند، و این‌طور باقی خواهد ماند، تا آخر که [[اسلام]] است”<ref>[[امام خمینی|روح‌الله موسوی خمینی]]، صحیفه نور، ج۱۱، ص۱۲۶. </ref>. از نظر ایشان، یکی از مهم‌ترین [[وظایف]] [[اولیای الهی]]، براندازی [[حکومت]] ظالمانه [[جائر]] و [[تأسیس حکومت]] بر پایه [[عدل]] بوده است. “زندگی [[سیدالشهدا]]، [[زندگی]] [[حضرت صاحب]]، [[زندگی]] همه انبیای عالم، همه از اول، از [[آدم]] تا حالا همه‌شان این معنا بوده است که در مقابل [[جور]]، [[حکومت عدل]] را می‌خواستند درست کنند”<ref>[[امام خمینی|روح‌الله موسوی خمینی]]، صحیفه نور، ج۲۱، ص۴.</ref>. در تأکید این نکته می‌فرمایند: “سیدالشهدا {{ع}} از همان روز اول که [[قیام]] کردند برای این امر، انگیزه‌شان [[اقامه عدل]] بود. فرمودند که می‌بینید که معروف، عمل بهش نمی‌شود و منکر بهش عمل می‌شود... ”<ref>[[امام خمینی|روح‌الله موسوی خمینی]]، صحیفه نور، ج۲۱، ص۱.</ref>. بخش دوم سخنان [[حضرت]] [[سیدالشهدا]] {{ع}} در [[منی]] نیز بر این مهم دلالت دارد. [[حضرت]] در این [[خطبه]]، افزون بر تبیین [[دلیل]] [[جهاد]] علیه [[حاکم]] [[اموی]]، [[رهبری]] [[جهاد]] و [[امر به معروف و نهی از منکر]] را بر عهده [[علما]] نهاده است: “فقها باید با [[جهاد]] خود و با [[امر به معروف و نهی از منکر]]، [[حکام جائر]] را رسوا و [[متزلزل]] و [[مردم]] را بیدار گردانند تا [[نهضت عمومی]] [[مسلمانان]] بیدار [[حکومت جائر]] را سرنگون و [[حکومت اسلامی]] را برقرار سازد”<ref>[[امام خمینی|روح‌الله موسوی خمینی]]، ولایت فقیه: حکومت اسلامی، ص۱۰۷.</ref>. به [[باور]] [[امام خمینی]]، [[ائمه]] {{عم}} و [[پیروان]] آنان در طول [[تاریخ]] همواره با حکومت‌های [[جائر]] و قدرت‌های [[سیاسی]] [[باطل]] [[مبارزه]] کرده‌اند: “ائمه {{عم}} و پیروانشان، یعنی [[شیعه]]، همیشه با حکومت‌های [[جائر]] و قدرت‌های [[سیاسی]] [[باطل]] [[مبارزه]] داشته‌اند. این معنی از شرح حال و طرز زندگانی آنان پیداست”<ref>[[امام خمینی|روح‌الله موسوی خمینی]]، ولایت فقیه: حکومت اسلامی، ص۱۵۰.</ref>. ایشان در تبیین این [[شبهه]] که چرا [[ائمه]] {{عم}} علیه [[حکام جائر]] [[قیام]] نکردند توضیح می‌دهند که [[حکام جور]] از [[ائمه]] [[وحشت]] داشتند. آنها [[یقین]] داشتند چنانچه [[ائمه]] {{عم}} [[فرصت]] یابند علیه آنها [[قیام]] خواهند کرد و عرصه را بر ایشان تنگ خواهند کرد. زندانی شدن [[حضرت امام موسی کاظم]] {{ع}} یا انتقال [[حضرت رضا]] {{ع}} به [[مرو]] و یا زیر نظر داشتن و [[مسموم]] کردن ایشان، همگی بر این نکته دلالت دارد که آنها می‌ترسیدند [[امامان]] [[قیام]] کنند و [[سلطنت]] آنها را براندازند. از این جهت، آنها به [[پیشوایان دینی]] [[فرصت]] و مجال [[قیام]] ندادند وگرنه بی‌تردید [[ائمه]] {{عم}} [[قیام]] می‌کردند و تاج و تخت آنها را سرنگون می‌ساختند:
از دیدگاه بنیان‌گذار انقلاب اسلامی، [[مذهب شیعه]] طرف‌دار [[مبارزه با ظلم]] و [[جور]] است. [[اعتقادات]]، [[سیره]] پیشوایان و [[سیره عملی]] [[شیعه]] در طول [[تاریخ]]، [[گواه]] این مطلب است. “مذهب [[شیعه]] طرف‌دار [[مستضعفین]] است و طرف‌دار [[مظلومین]] است و [[خصم]] با ظالم‌ها و [[مستکبرین]] است، و هم [[عقاید شیعه]] این‌طور است و هم اعمالش این طور بوده است و هم بزرگان [[شیعه]] دائماً در این خط و [[صراط]] بودند، و این‌طور باقی خواهد ماند، تا آخر که [[اسلام]] است”<ref>[[امام خمینی|روح‌الله موسوی خمینی]]، صحیفه نور، ج۱۱، ص۱۲۶. </ref>. از نظر ایشان، یکی از مهم‌ترین [[وظایف]] [[اولیای الهی]]، براندازی [[حکومت]] ظالمانه [[جائر]] و [[تأسیس حکومت]] بر پایه [[عدل]] بوده است. “زندگی [[سیدالشهدا]]، [[زندگی]] [[حضرت صاحب]]، [[زندگی]] همه انبیای عالم، همه از اول، از [[آدم]] تا حالا همه‌شان این معنا بوده است که در مقابل [[جور]]، [[حکومت عدل]] را می‌خواستند درست کنند”<ref>[[امام خمینی|روح‌الله موسوی خمینی]]، صحیفه نور، ج۲۱، ص۴.</ref>. در تأکید این نکته می‌فرمایند: “سیدالشهدا {{ع}} از همان روز اول که [[قیام]] کردند برای این امر، انگیزه‌شان [[اقامه عدل]] بود. فرمودند که می‌بینید که معروف، عمل بهش نمی‌شود و منکر بهش عمل می‌شود... ”<ref>[[امام خمینی|روح‌الله موسوی خمینی]]، صحیفه نور، ج۲۱، ص۱.</ref>. بخش دوم سخنان [[حضرت]] [[سیدالشهدا]] {{ع}} در [[منی]] نیز بر این مهم دلالت دارد. [[حضرت]] در این [[خطبه]]، افزون بر تبیین [[دلیل]] [[جهاد]] علیه [[حاکم]] [[اموی]]، [[رهبری]] [[جهاد]] و [[امر به معروف و نهی از منکر]] را بر عهده [[علما]] نهاده است: “فقها باید با [[جهاد]] خود و با [[امر به معروف و نهی از منکر]]، [[حکام جائر]] را رسوا و [[متزلزل]] و [[مردم]] را بیدار گردانند تا [[نهضت عمومی]] [[مسلمانان]] بیدار [[حکومت جائر]] را سرنگون و [[حکومت اسلامی]] را برقرار سازد”<ref>[[امام خمینی|روح‌الله موسوی خمینی]]، ولایت فقیه: حکومت اسلامی، ص۱۰۷.</ref>. به [[باور]] [[امام خمینی]]، [[ائمه]] {{عم}} و [[پیروان]] آنان در طول [[تاریخ]] همواره با حکومت‌های [[جائر]] و قدرت‌های [[سیاسی]] [[باطل]] [[مبارزه]] کرده‌اند: “ائمه {{عم}} و پیروانشان، یعنی [[شیعه]]، همیشه با حکومت‌های [[جائر]] و قدرت‌های [[سیاسی]] [[باطل]] [[مبارزه]] داشته‌اند. این معنی از شرح حال و طرز زندگانی آنان پیداست”<ref>[[امام خمینی|روح‌الله موسوی خمینی]]، ولایت فقیه: حکومت اسلامی، ص۱۵۰.</ref>. ایشان در تبیین این [[شبهه]] که چرا [[ائمه]] {{عم}} علیه [[حکام جائر]] [[قیام]] نکردند توضیح می‌دهند که [[حکام جور]] از [[ائمه]] [[وحشت]] داشتند. آنها [[یقین]] داشتند چنانچه [[ائمه]] {{عم}} [[فرصت]] یابند علیه آنها [[قیام]] خواهند کرد و عرصه را بر ایشان تنگ خواهند کرد. زندانی شدن [[حضرت امام موسی کاظم]] {{ع}} یا انتقال [[حضرت رضا]] {{ع}} به [[مرو]] و یا زیر نظر داشتن و [[مسموم]] کردن ایشان، همگی بر این نکته دلالت دارد که آنها می‌ترسیدند [[امامان]] [[قیام]] کنند و [[سلطنت]] آنها را براندازند. از این جهت، آنها به [[پیشوایان دینی]] [[فرصت]] و مجال [[قیام]] ندادند وگرنه بی‌تردید [[ائمه]] {{عم}} [[قیام]] می‌کردند و تاج و تخت آنها را سرنگون می‌ساختند:
[[حکام جور]] هم همیشه از [[ائمه]] {{عم}} [[وحشت]] داشتند. آنها می‌دانستند که اگر به [[ائمه]] {{عم}} [[فرصت]] بدهند [[قیام]] خواهند کرد، و [[زندگی]] توأم با عشرت و هوس‌بازی را بر آنها [[حرام]] خواهند کرد. اینکه می‌بینید [[هارون]] [[حضرت موسی بن جعفر]] {{ع}} را می‌گیرد و چندین سال [[حبس]] می‌کند، یا [[مأمون]] [[حضرت رضا]] {{ع}} را به [[مرو]] می‌برد و تحت‌الحفظ نگه می‌دارد و سرانجام [[مسموم]] می‌کند، نه از این جهت است که [[سید]] و [[اولاد]] پیغمبرند و اینها با [[پیغمبر]] {{صل}} مخالف‌اند؛ [[هارون]] و [[مأمون]] هر دو [[شیعی]] بودند، بلکه از باب الملک عقیم است... [[حکام جائر]] می‌دیدند که اگر [[امام]] [[موسی بن جعفر]] {{ع}} [[آزاد]] باشد، [[زندگی]] را بر آنها [[حرام]] خواهد کرد، و ممکن است زمینه‌ای فراهم شود که [[حضرت]] [[قیام]] کند و [[سلطنت]] را براندازد. از این جهت، مهلت ندادند. اگر مهلت داده بودند، بدون تردید [[حضرت]] [[قیام]] می‌کرد. شما [[شک]] نداشته باشید که اگر فرصتی برای [[موسی بن جعفر]] {{ع}} پیش می‌آمد، [[قیام]] می‌کرد و اساس دستگاه [[سلاطین]] [[غاصب]] را واژگون می‌ساخت<ref>[[امام خمینی|روح‌الله موسوی خمینی]]، ولایت فقیه: حکومت اسلامی، ص۱۵۰-۱۵۱.</ref>.
[[حکام جور]] هم همیشه از [[ائمه]] {{عم}} [[وحشت]] داشتند. آنها می‌دانستند که اگر به [[ائمه]] {{عم}} [[فرصت]] بدهند [[قیام]] خواهند کرد، و [[زندگی]] توأم با عشرت و هوس‌بازی را بر آنها [[حرام]] خواهند کرد. اینکه می‌بینید [[هارون]] [[حضرت موسی بن جعفر]] {{ع}} را می‌گیرد و چندین سال [[حبس]] می‌کند، یا [[مأمون]] [[حضرت رضا]] {{ع}} را به [[مرو]] می‌برد و تحت‌الحفظ نگه می‌دارد و سرانجام [[مسموم]] می‌کند، نه از این جهت است که [[سید]] و [[اولاد]] پیغمبرند و اینها با [[پیغمبر]] {{صل}} مخالف‌اند؛ [[هارون]] و [[مأمون]] هر دو [[شیعی]] بودند، بلکه از باب الملک عقیم است... [[حکام جائر]] می‌دیدند که اگر [[امام]] [[موسی بن جعفر]] {{ع}} [[آزاد]] باشد، [[زندگی]] را بر آنها [[حرام]] خواهد کرد، و ممکن است زمینه‌ای فراهم شود که [[حضرت]] [[قیام]] کند و [[سلطنت]] را براندازد. از این جهت، مهلت ندادند. اگر مهلت داده بودند، بدون تردید [[حضرت]] [[قیام]] می‌کرد. شما [[شک]] نداشته باشید که اگر فرصتی برای [[موسی بن جعفر]] {{ع}} پیش می‌آمد، [[قیام]] می‌کرد و اساس دستگاه [[سلاطین]] [[غاصب]] را واژگون می‌ساخت<ref>[[امام خمینی|روح‌الله موسوی خمینی]]، ولایت فقیه: حکومت اسلامی، ص۱۵۰-۱۵۱.</ref>.


خط ۱۴۷: خط ۱۴۷:


اگر [[امام صادق]] {{ع}} آشکارا [[قیام]] نکردند از آن روی بود که تحتِ فشار [[حکام ستمگر]] در [[تقیه]] به سر می‌بردند. اما در همین اوضاع سخت نیز از [[مبارزه]] دست نکشیدند و برای [[مسلمانان]] تعیین [[تکلیف]] می‌کردند و [[حاکم]] و [[قاضی]] [[نصب]] می‌فرمودند تا برای [[آینده]] [[سیاسی]] [[جامعه اسلامی]] و [[قیام]] برای آیندگان [[برنامه‌ریزی]] و بستر‌سازی کنند<ref>ر. ک: [[امام خمینی|روح‌الله موسوی خمینی]]، ولایت فقیه: حکومت اسلامی، ص۱۳۶-۱۳۷.</ref>. حضرت امام در وصیت‌نامه [[سیاسی]]- [[الهی]] خود، یکی از افتخارات [[شیعه]] را که از [[ائمه]] {{عم}} به [[ارث]] رسیده است، [[مبارزه]] در [[راه]] تحقق [[حکومت]] [[عدالت‌گستر]] معرفی کرده‌اند: “ما مفتخریم که [[ائمه معصومین]] ما {{عم}} در [[راه]] تعالی [[دین اسلام]] و در [[راه]] پیاده کردن [[قرآن کریم]] که [[تشکیل حکومت]] [[عدل]] یکی از ابعاد آن است، در [[حبس]] و [[تبعید]] به سر برده و [[عاقبت]] در [[راه]] براندازی حکومت‌های جائرانه و [[طاغوتیان]] زمان خود [[شهید]] شدند”<ref>[[امام خمینی|روح‌الله موسوی خمینی]]، مجموعه آثار (وصیت‌نامه امام)، ص۷.</ref>. از این رو، ایشان زمانی که در پاریس به سر می‌بردند، [[مبارزه]] را [[تکلیف شرعی]] همگان دانستند و از [[مسلمانان]] مقیم آن [[کشور]] خواستند که به این [[تکلیف]] عمل کنند: “آنها در میدان [[مبارزه]] هستند و مشغول [[مبارزه]] هستند، ماها اینجا بی‌تفاوت باشیم و مشغول به مثلاً کارهای عادی خودمان باشیم! این برخلاف [[انصاف]]، برخلاف [[انسانیت]]، برخلاف [[شرع]]، برخلاف همه اینها هست”<ref>[[امام خمینی|روح‌الله موسوی خمینی]]، صحیفه نور، ج۳، ص۵۰۳.</ref>. در جای دیگر، سرنگونی [[حکام]] [[طاغوت]] را [[وظیفه]] همه [[مردم]] دانسته و بر آن تأکید کرده‌اند: “برانداختن [[طاغوت]] یعنی قدرت‌های [[سیاسی]] ناروایی که در سراسر [[وطن]] [[اسلامی]] برقرار است، [[وظیفه]] همه ماست”<ref>[[امام خمینی|روح‌الله موسوی خمینی]]، ولایت فقیه حکومت اسلامی، ص۱۵۰.</ref>. اگر [[ائمه]] {{عم}} [[جان]] خود را به خطر انداختند تا [[اسلام]] زنده بماند، [[احکام الهی]] [[اجرا]] شود و [[بیداد]] ریشه‌کن گردد، چون فعل و [[رفتار]] و گفتار آن بزرگواران برای ما الگوست، پس [[پیروی]] از آنان در این امور [[واجب]] یا دست‌کم [[ممدوح]] است<ref>[[محمد علی میرعلی|میرعلی، محمد علی]]، [[اطاعت از حاکم جائر در نظام امامت و خلافت (کتاب)|اطاعت از حاکم جائر در نظام امامت و خلافت]]، ص ۲۹۲.</ref>.
اگر [[امام صادق]] {{ع}} آشکارا [[قیام]] نکردند از آن روی بود که تحتِ فشار [[حکام ستمگر]] در [[تقیه]] به سر می‌بردند. اما در همین اوضاع سخت نیز از [[مبارزه]] دست نکشیدند و برای [[مسلمانان]] تعیین [[تکلیف]] می‌کردند و [[حاکم]] و [[قاضی]] [[نصب]] می‌فرمودند تا برای [[آینده]] [[سیاسی]] [[جامعه اسلامی]] و [[قیام]] برای آیندگان [[برنامه‌ریزی]] و بستر‌سازی کنند<ref>ر. ک: [[امام خمینی|روح‌الله موسوی خمینی]]، ولایت فقیه: حکومت اسلامی، ص۱۳۶-۱۳۷.</ref>. حضرت امام در وصیت‌نامه [[سیاسی]]- [[الهی]] خود، یکی از افتخارات [[شیعه]] را که از [[ائمه]] {{عم}} به [[ارث]] رسیده است، [[مبارزه]] در [[راه]] تحقق [[حکومت]] [[عدالت‌گستر]] معرفی کرده‌اند: “ما مفتخریم که [[ائمه معصومین]] ما {{عم}} در [[راه]] تعالی [[دین اسلام]] و در [[راه]] پیاده کردن [[قرآن کریم]] که [[تشکیل حکومت]] [[عدل]] یکی از ابعاد آن است، در [[حبس]] و [[تبعید]] به سر برده و [[عاقبت]] در [[راه]] براندازی حکومت‌های جائرانه و [[طاغوتیان]] زمان خود [[شهید]] شدند”<ref>[[امام خمینی|روح‌الله موسوی خمینی]]، مجموعه آثار (وصیت‌نامه امام)، ص۷.</ref>. از این رو، ایشان زمانی که در پاریس به سر می‌بردند، [[مبارزه]] را [[تکلیف شرعی]] همگان دانستند و از [[مسلمانان]] مقیم آن [[کشور]] خواستند که به این [[تکلیف]] عمل کنند: “آنها در میدان [[مبارزه]] هستند و مشغول [[مبارزه]] هستند، ماها اینجا بی‌تفاوت باشیم و مشغول به مثلاً کارهای عادی خودمان باشیم! این برخلاف [[انصاف]]، برخلاف [[انسانیت]]، برخلاف [[شرع]]، برخلاف همه اینها هست”<ref>[[امام خمینی|روح‌الله موسوی خمینی]]، صحیفه نور، ج۳، ص۵۰۳.</ref>. در جای دیگر، سرنگونی [[حکام]] [[طاغوت]] را [[وظیفه]] همه [[مردم]] دانسته و بر آن تأکید کرده‌اند: “برانداختن [[طاغوت]] یعنی قدرت‌های [[سیاسی]] ناروایی که در سراسر [[وطن]] [[اسلامی]] برقرار است، [[وظیفه]] همه ماست”<ref>[[امام خمینی|روح‌الله موسوی خمینی]]، ولایت فقیه حکومت اسلامی، ص۱۵۰.</ref>. اگر [[ائمه]] {{عم}} [[جان]] خود را به خطر انداختند تا [[اسلام]] زنده بماند، [[احکام الهی]] [[اجرا]] شود و [[بیداد]] ریشه‌کن گردد، چون فعل و [[رفتار]] و گفتار آن بزرگواران برای ما الگوست، پس [[پیروی]] از آنان در این امور [[واجب]] یا دست‌کم [[ممدوح]] است<ref>[[محمد علی میرعلی|میرعلی، محمد علی]]، [[اطاعت از حاکم جائر در نظام امامت و خلافت (کتاب)|اطاعت از حاکم جائر در نظام امامت و خلافت]]، ص ۲۹۲.</ref>.
==== [[هدف بعثت انبیا]] ====
==== [[هدف بعثت انبیا]] ====
[[امام خمینی]] [[فلسفه]] و [[هدف بعثت]] همه [[انبیا]] و [[اولیای الهی]] را [[مبارزه با ستم]] و [[برقراری عدالت]] دانسته است: “نبوت اصلاً آمده است، [[نبی]] اصلش [[مبعوث]] است، برای اینکه قدرتمندهایی که به [[مردم]] [[ظلم]] می‌کنند پایه‌های [[ظلم]] آنها را بشکنند”<ref>[[امام خمینی|روح‌الله موسوی خمینی]]، صحیفه نور، ج۱، ص۲۳.</ref>. [[پیامبر اسلام]] نیز برای تحقق [[عدالت]] و [[مبارزه با ستم]] [[مبعوث]] شدند: “بعثت [[رسول خدا]] برای این است که [[راه]] [[رفع ظلم]] را به [[مردم]] بفهمانند... [[ظلمت]] را به کنار بزند و به جای او [[عدالت]] بگذارد، [[نور]] [[عدالت]] را به جای او بگذارد و [[راه]] را به ما فهمانده است”<ref>[[امام خمینی|روح‌الله موسوی خمینی]]، صحیفه نور، ج۱۷، ص۴۳۴-۴۳۵.</ref>. در جای دیگر نیز بر این مسئله تأکید فرموده و [[هدف]] [[پیامبر اسلام]] را از [[تأسیس حکومت]]، بسط [[عدالت اجتماعی]] معرفی کرده‌اند: “پیغمبر [[اسلام]] {{صل}} [[تشکیل حکومت]] داد، مثل سایر حکومت‌های [[جهان]]، لکن با [[انگیزه]] بسط [[عدالت]] اجتماعی”<ref>[[امام خمینی|روح‌الله موسوی خمینی]]، صحیفه نور، ج۲۱، ص۴۰۶.</ref>. ایشان باز تأکید می‌کنند که یکی از [[اهداف انبیا]] این است که [[مردم]] را علیه [[مستکبران]] و [[ستمگران]] برانگیزند و این مسئله در [[سیره پیشوایان دینی]] وجود دارد:
[[امام خمینی]] [[فلسفه]] و [[هدف بعثت]] همه [[انبیا]] و [[اولیای الهی]] را [[مبارزه با ستم]] و [[برقراری عدالت]] دانسته است: “نبوت اصلاً آمده است، [[نبی]] اصلش [[مبعوث]] است، برای اینکه قدرتمندهایی که به [[مردم]] [[ظلم]] می‌کنند پایه‌های [[ظلم]] آنها را بشکنند”<ref>[[امام خمینی|روح‌الله موسوی خمینی]]، صحیفه نور، ج۱، ص۲۳.</ref>. [[پیامبر اسلام]] نیز برای تحقق [[عدالت]] و [[مبارزه با ستم]] [[مبعوث]] شدند: “بعثت [[رسول خدا]] برای این است که [[راه]] [[رفع ظلم]] را به [[مردم]] بفهمانند... [[ظلمت]] را به کنار بزند و به جای او [[عدالت]] بگذارد، [[نور]] [[عدالت]] را به جای او بگذارد و [[راه]] را به ما فهمانده است”<ref>[[امام خمینی|روح‌الله موسوی خمینی]]، صحیفه نور، ج۱۷، ص۴۳۴-۴۳۵.</ref>. در جای دیگر نیز بر این مسئله تأکید فرموده و [[هدف]] [[پیامبر اسلام]] را از [[تأسیس حکومت]]، بسط [[عدالت اجتماعی]] معرفی کرده‌اند: “پیغمبر [[اسلام]] {{صل}} [[تشکیل حکومت]] داد، مثل سایر حکومت‌های [[جهان]]، لکن با [[انگیزه]] بسط [[عدالت]] اجتماعی”<ref>[[امام خمینی|روح‌الله موسوی خمینی]]، صحیفه نور، ج۲۱، ص۴۰۶.</ref>. ایشان باز تأکید می‌کنند که یکی از [[اهداف انبیا]] این است که [[مردم]] را علیه [[مستکبران]] و [[ستمگران]] برانگیزند و این مسئله در [[سیره پیشوایان دینی]] وجود دارد:
۱۱۳٬۶۸۰

ویرایش