پرش به محتوا

امامت عامه در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۸: خط ۲۸:


==[[دلایل نقلی]] [[امامت عامه]]==
==[[دلایل نقلی]] [[امامت عامه]]==
===[[نصب امامت ابراهیم]]{{ع}}===
===نصب امامت ابراهیم{{ع}}===
[[قرآن کریم]] از [[خلافت]]<ref>{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ}} «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: می‌خواهم جانشینی در زمین بگمارم، گفتند: آیا کسی را در آن می‌گماری که در آن تباهی می‌کند و خون‌ها می‌ریزد در حالی که ما تو را با سپاس، به پاکی می‌ستاییم و تو را پاک می‌شمریم؛ فرمود: من چیزی می‌دانم که شما نمی‌دانید» سوره بقره، آیه ۳۰.</ref> و [[امامت]]<ref>{{متن قرآن|وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ}} «و چون شکیب ورزیدند و به آیات ما یقین داشتند برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم که به فرمان ما (مردم را) رهنمایی می‌کردند» سوره سجده، آیه ۲۴.</ref>[[انسان]] سخن گفته و آن را تابع [[نصب الهی]] دانسته است:
[[قرآن کریم]] از [[خلافت]]<ref>{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ}} «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: می‌خواهم جانشینی در زمین بگمارم، گفتند: آیا کسی را در آن می‌گماری که در آن تباهی می‌کند و خون‌ها می‌ریزد در حالی که ما تو را با سپاس، به پاکی می‌ستاییم و تو را پاک می‌شمریم؛ فرمود: من چیزی می‌دانم که شما نمی‌دانید» سوره بقره، آیه ۳۰.</ref> و [[امامت]]<ref>{{متن قرآن|وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ}} «و چون شکیب ورزیدند و به آیات ما یقین داشتند برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم که به فرمان ما (مردم را) رهنمایی می‌کردند» سوره سجده، آیه ۲۴.</ref>[[انسان]] سخن گفته و آن را تابع [[نصب الهی]] دانسته است:
و چون ابراهیم را پروردگارش با کلماتی بیازمود و وی آن همه را به انجام رسانید، [[خدا]] به او فرمود: «من تو را [[پیشوای مردم]] قرار دادم». [ابراهیم] پرسید: «از دودمانم [چطور؟]» فرمود: «[[پیمان]] من به [[بیدادگران]] نمی‌رسد»<ref>{{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}} «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>.
و چون ابراهیم را پروردگارش با کلماتی بیازمود و وی آن همه را به انجام رسانید، [[خدا]] به او فرمود: «من تو را [[پیشوای مردم]] قرار دادم». [ابراهیم] پرسید: «از دودمانم [چطور؟]» فرمود: «[[پیمان]] من به [[بیدادگران]] نمی‌رسد»<ref>{{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}} «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>.


جمله {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلُكَ...}}، [[جعل امام]] را به [[خداوند]] نسبت می‌دهد و به ابراهیم{{ع}} می‌فرماید: به [[مقام امامت]] رسیده‌ای. [[ابلاغ]] برخورداری ابراهیم{{ع}} از این [[مقام]]، از [[طریق وحی]] و [[تشریع]] صورت گرفته است؛ یعنی ابراهیم{{ع}} قبل از این ابلاغ، [[پیامبر]] بوده و به او [[وحی]] نازل می‌شده است. پس {{متن قرآن|إِمَامًا}} در این [[آیه]]، مفعول دوم و مجعول {{متن قرآن|جَاعِلُكَ}}، به معنای پیشواست، نه [[نبی]] و [[رسول]]. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود:
جمله {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلُكَ...}}، [[جعل امام]] را به [[خداوند]] نسبت می‌دهد و به ابراهیم{{ع}} می‌فرماید: به [[مقام امامت]] رسیده‌ای. [[ابلاغ]] برخورداری ابراهیم{{ع}} از این مقام، از [[طریق وحی]] و [[تشریع]] صورت گرفته است؛ یعنی ابراهیم{{ع}} قبل از این ابلاغ، [[پیامبر]] بوده و به او [[وحی]] نازل می‌شده است. پس {{متن قرآن|إِمَامًا}} در این [[آیه]]، مفعول دوم و مجعول {{متن قرآن|جَاعِلُكَ}}، به معنای پیشواست، نه [[نبی]] و [[رسول]]. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود:
[[خداوند]] ابتدا ابراهیم{{ع}} را به‌عنوان [[بنده]] خود گرفت، قبل از اینکه پیامبرش کند و او را به [[مقام نبوت]] رساند و قبل از اینکه مرتبه [[رسالت]] به او بخشد و او را رسول خود قرار داد، قبل از اینکه به‌عنوان [[خلیل]] و [[دوست]] او را برگزیند و او را دوست [[انتخاب]] کرد، قبل از اینکه [[امام]] قرارش دهد. وقتی این مقام‌ها برایش آماده گردید، به او خطاب نمود که من می‌خواهم تو را امام قرار دهم. ابراهیم{{ع}} که متوجه [[عظمت]] [[مقام امامت]] بود، گفت: «از نژاد و [[خاندان]] من نیز به این [[مقام]] می‌رسند؟» فرمود: «کسی که [[ستمگر]] باشد، نمی‌تواند امام [[پرهیزکار]] شود»<ref>بحارالأنوار، محمد باقر المجلسی، ج۲۵، ص۲۰۶. {{متن حدیث|بإسناده عن أبي الحسين الأسدي عن صالح بن أبي حماد رفعه قال سمعت أبا عبد الله يقول أَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى اتَّخَذَ إِبْرَاهِيمَ{{ع}} عَبْداً قَبْلَ أَنْ يَتَّخِذَهُ نَبِيّاً وَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى اتَّخَذَهُ نَبِيّاً قَبْلَ أَنْ يَتَّخِذَهُ رَسُولًا وَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى اتَّخَذَهُ رَسُولًا قَبْلَ أَنْ يَتَّخِذَهُ خَلِيلًا وَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى اتَّخَذَهُ خَلِيلًا قَبْلَ أَنْ يَجْعَلَهُ إِمَاماً فَلَمَّا جَمَعَ لَهُ الْأَشْيَاءَ {{متن قرآن|قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}} قَالَ فَمِنْ عِظَمِهَا فِي عَيْنِ إِبْرَاهِيمَ {{متن قرآن|قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}}}</ref>.
[[خداوند]] ابتدا ابراهیم{{ع}} را به‌عنوان [[بنده]] خود گرفت، قبل از اینکه پیامبرش کند و او را به [[مقام نبوت]] رساند و قبل از اینکه مرتبه [[رسالت]] به او بخشد و او را رسول خود قرار داد، قبل از اینکه به‌عنوان [[خلیل]] و [[دوست]] او را برگزیند و او را دوست [[انتخاب]] کرد، قبل از اینکه [[امام]] قرارش دهد. وقتی این مقام‌ها برایش آماده گردید، به او خطاب نمود که من می‌خواهم تو را امام قرار دهم. ابراهیم{{ع}} که متوجه [[عظمت]] مقام امامت بود، گفت: «از نژاد و [[خاندان]] من نیز به این مقام می‌رسند؟» فرمود: «کسی که [[ستمگر]] باشد، نمی‌تواند امام [[پرهیزکار]] شود»<ref>بحارالأنوار، محمد باقر المجلسی، ج۲۵، ص۲۰۶. {{متن حدیث|بإسناده عن أبي الحسين الأسدي عن صالح بن أبي حماد رفعه قال سمعت أبا عبد الله يقول أَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى اتَّخَذَ إِبْرَاهِيمَ{{ع}} عَبْداً قَبْلَ أَنْ يَتَّخِذَهُ نَبِيّاً وَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى اتَّخَذَهُ نَبِيّاً قَبْلَ أَنْ يَتَّخِذَهُ رَسُولًا وَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى اتَّخَذَهُ رَسُولًا قَبْلَ أَنْ يَتَّخِذَهُ خَلِيلًا وَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى اتَّخَذَهُ خَلِيلًا قَبْلَ أَنْ يَجْعَلَهُ إِمَاماً فَلَمَّا جَمَعَ لَهُ الْأَشْيَاءَ {{متن قرآن|قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}} قَالَ فَمِنْ عِظَمِهَا فِي عَيْنِ إِبْرَاهِيمَ {{متن قرآن|قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}}}</ref>.


اگر [[امامت]] امری انتخابی می‌بود، [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} نمی‌بایست آن را از خداوند درخواست می‌کرد؛ زیرا [[مردم]] خود، کسی [[شایسته]] این مقام را برمی‌گزیدند. اما درخواست ابراهیم{{ع}} از خداوند بدین معناست که این [[مقام الهی]] است و از طریق [[تشریع الهی]] به [[انسان]] می‌رسد و خداوند درخواست ابراهیم{{ع}} را چنین پاسخ داد: «[[عهد]] من به [[ستمکاران]] نمی‌رسد».
اگر [[امامت]] امری انتخابی می‌بود، [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} نمی‌بایست آن را از خداوند درخواست می‌کرد؛ زیرا [[مردم]] خود، کسی [[شایسته]] این مقام را برمی‌گزیدند. اما درخواست ابراهیم{{ع}} از خداوند بدین معناست که این [[مقام الهی]] است و از طریق [[تشریع الهی]] به [[انسان]] می‌رسد و خداوند درخواست ابراهیم{{ع}} را چنین پاسخ داد: «[[عهد]] من به [[ستمکاران]] نمی‌رسد».
جمله {{متن قرآن|لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}، معیار مهم و رکن اصلی امامت را دربردارد. بی‌گمان، تشخیص مصداق‌ها بر پایه این معیار و شرط جز از طریق [[تشریع]] و [[وحی الهی]] امکان‌پذیر نیست؛ زیرا [[عصمت]] پدیده‌ای درونی و [[معنوی]] و پیچیده است که با ابزارهای عادی تشخیص‌پذیر نیست. چنان‌که اصل [[عصمت]] را [[خداوند]] به [[بنده]] خاص خودش [[عنایت]] می‌کند، تعیین شخص [[معصوم]] نیز از آن طریق صورت می‌گیرد. خداوند در این [[آیه]]، [[امامت]] را [[عهد]] خود دانسته است.
جمله {{متن قرآن|لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}، معیار مهم و رکن اصلی امامت را دربردارد. بی‌گمان، تشخیص مصداق‌ها بر پایه این معیار و شرط جز از طریق [[تشریع]] و [[وحی الهی]] امکان‌پذیر نیست؛ زیرا [[عصمت]] پدیده‌ای درونی و [[معنوی]] و پیچیده است که با ابزارهای عادی تشخیص‌پذیر نیست. چنان‌که اصل [[عصمت]] را [[خداوند]] به [[بنده]] خاص خودش [[عنایت]] می‌کند، تعیین شخص [[معصوم]] نیز از آن طریق صورت می‌گیرد. خداوند در این [[آیه]]، [[امامت]] را [[عهد]] خود دانسته است.
[[بیضاوی]] می‌گوید: {{متن قرآن|... لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}} {{عربی|لأنها أمانة من الله تعالى و عهد و الظالم لا يصلح لها}}<ref>أنوار التنزیل و أسرار التأویل (تفسیر البیضاوی)، ناصر الدین ابوالخیر عبدالله بن عمر بن محمد البیضاوی، ج۱، صص ۳۹۷ و ۳۹۸.</ref>؛ «امامت [[امانت]] و [[عهد الهی]] است که [[ظالم]] [[شایستگی]] آن را ندارد».
[[بیضاوی]] می‌گوید: {{متن قرآن|... لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}} {{عربی|لأنها أمانة من الله تعالى و عهد و الظالم لا يصلح لها}}<ref>أنوار التنزیل و أسرار التأویل (تفسیر البیضاوی)، ناصر الدین ابوالخیر عبدالله بن عمر بن محمد البیضاوی، ج۱، صص ۳۹۷ و ۳۹۸.</ref>؛ «امامت [[امانت]] و [[عهد الهی]] است که [[ظالم]] [[شایستگی]] آن را ندارد».
[[ظلم]] همواره آشکار نیست. با فرض اینکه امامت به عصمت، و [[گناه]] و ظلم نکردن مشروط است، [[مردم]] چگونه می‌توانند [[امام]] معصوم را بازشناسند و [[انتخاب]] کنند؛ زیرا ممکن است ظلم کسی، از دید مردم پوشیده باشد. تنها خداوند از [[حقایق]] [[آگاه]] است. بنابراین تعیین و تشخیص معصوم جز از طریق [[تشریع]] و [[وحی الهی]] امکان‌پذیر نیست.<ref>[[سلیمان امیری|امیری، سلیمان]]، [[امامت و دلایل انتصابی بودن آن (کتاب)|امامت و دلایل انتصابی بودن آن]]، ص۱۴۵.</ref>
[[ظلم]] همواره آشکار نیست. با فرض اینکه امامت به عصمت، و [[گناه]] و ظلم نکردن مشروط است، [[مردم]] چگونه می‌توانند [[امام]] معصوم را بازشناسند و [[انتخاب]] کنند؛ زیرا ممکن است ظلم کسی، از دید مردم پوشیده باشد. تنها خداوند از [[حقایق]] [[آگاه]] است. بنابراین تعیین و تشخیص معصوم جز از طریق [[تشریع]] و [[وحی الهی]] امکان‌پذیر نیست<ref>[[سلیمان امیری|امیری، سلیمان]]، [[امامت و دلایل انتصابی بودن آن (کتاب)|امامت و دلایل انتصابی بودن آن]]، ص۱۴۵.</ref>.


===معنای امامت ابراهیم{{ع}}===
===معنای امامت ابراهیم{{ع}}===
۱۱۳٬۲۵۵

ویرایش