امامت امامان دوازدهگانه در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
امامت امامان دوازدهگانه در کلام اسلامی (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۱۷ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۰۷:۵۶
، ۱۷ آوریل ۲۰۲۴←امام صادق {{ع}}
(←پانویس) برچسب: واگردانی دستی |
|||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
=== [[امام صادق]] {{ع}} === | === [[امام صادق]] {{ع}} === | ||
[[هشام بن حکم]] با توصیف [[امام صادق]] {{ع}} کوشیده است نشان دهد آن حضرت و ویژگیها، شرایط و ویژگیهای لازم برای [[امامت]] را دارد و از | [[هشام بن حکم]] با توصیف [[امام صادق]] {{ع}} کوشیده است نشان دهد آن حضرت و ویژگیها، شرایط و ویژگیهای لازم برای [[امامت]] را دارد و از راه تطبیق آن شرایط و ویژگیها بر ایشان، [[امامت]] آن حضرت را [[اثبات]] کرده است. در مناظره با بریهه (جاثلیق) میگوید: از نظر نسب، آن حضرت از [[بنیهاشم]] است که [[برترین]] [[خاندان]] [[قریش]] و [[قریش]] [[برترین]] [[قبیله عرب]] است. ایشان [[معصوم]]، سخی، [[شجاع]]، دانشمند، [[حافظ دین]]، از [[خاندان پیامبر]]، جامع [[علم]] [[پیامبران]]، [[حلیم]] هنگام [[غضب]]، منصف در مورد [[دوست]] و [[دشمن]]، عمل کننده به [[قرآن]]، عالم به همه مسائل و برطرفکننده ابهام از هر امر مبهمی است<ref>شیخ صدوق، التوحید، ص۲۷۳.</ref>. وی گستردگی دامنه [[علوم]] [[امام]] را در مواضع دیگری نیز حکایت کرده است. وی گزارش کرده که در [[منا]] از [[امام صادق]] پانصد مسئله [[کلامی]] پرسیده و [[کلام]] دیگران ([[متکلمان]] [[عامه]]) را [[نقل]] کرده و حضرت سخن صواب را در آن مسئله برای وی بیان کردهاند. وقتی وی از حاضرجوابی و احاطه حضرت به مسائل [[کلامی]] به وجد آمده، با شگفتی به حضرت عرض میکند: میدانم که مسائل [[حلال و حرام]] در دست شماست و شما از همه [[مردم]] به آن داناترید، ولی اینها [[علم کلام]] است؟! حضرت به وی میفرماید: وای بر تو ای هشام! [[خدای تبارک و تعالی]] بر خلقش حجتی مقرر نمیکند که همه نیازهای [[مردم]] نزد او نباشد<ref>اصول کافی، ج۱، ص۳۹۱؛ رجال کشی، ش۴۹۱، ص۲۷۳-۲۷۴؛ محمدتقی شوشتری، قاموس الرجال، ج۱۰، ص۵۳۱.</ref>. | ||
به [[دلیل]] همین [[اعتقاد]] به گستردگی دامنه [[علوم]] [[امام]] است که هرگاه در پاسخ به مسائل [[کلامی]] و [[عقیدتی]] در میماند، به آن حضرت مراجعه میکند و هرگز از [[خصم]] خویش این شرط را نمیپذیرد که اگر در مناظره [[شکست]] خورد، به [[عقیده]] [[خصم]] تن دهد و آن را بپذیرد، بلکه [[امام]] را [[مرجع]] نهایی میداند. روزی [[ابو الهذیل]] به [[هشام بن حکم]] میگوید: با تو مناظره میکنم به شرط آنکه اگر بر من [[غلبه]] کنی، [[مذهب]] تو را بپذیرم و اگر من بر تو غالب شوم، به [[مذهب]] من در آیی. [[هشام بن حکم]] در پاسخ گفت: با من [[انصاف]] نکردی. [[انصاف]] آن است که اگر من بر تو چیره شوم، [[مذهب]] مرا بپذیری و اگر تو بر من غالب [[آمدی]]، به [[امام]] خود مراجعه کنم<ref>قاضی نوالله شوشتری، مجالس المؤمنین، ص۳۶۵.</ref>. | به [[دلیل]] همین [[اعتقاد]] به گستردگی دامنه [[علوم]] [[امام]] است که هرگاه در پاسخ به مسائل [[کلامی]] و [[عقیدتی]] در میماند، به آن حضرت مراجعه میکند و هرگز از [[خصم]] خویش این شرط را نمیپذیرد که اگر در مناظره [[شکست]] خورد، به [[عقیده]] [[خصم]] تن دهد و آن را بپذیرد، بلکه [[امام]] را [[مرجع]] نهایی میداند. روزی [[ابو الهذیل]] به [[هشام بن حکم]] میگوید: با تو مناظره میکنم به شرط آنکه اگر بر من [[غلبه]] کنی، [[مذهب]] تو را بپذیرم و اگر من بر تو غالب شوم، به [[مذهب]] من در آیی. [[هشام بن حکم]] در پاسخ گفت: با من [[انصاف]] نکردی. [[انصاف]] آن است که اگر من بر تو چیره شوم، [[مذهب]] مرا بپذیری و اگر تو بر من غالب [[آمدی]]، به [[امام]] خود مراجعه کنم<ref>قاضی نوالله شوشتری، مجالس المؤمنین، ص۳۶۵.</ref>. |