پرش به محتوا

مرجعیت علمی در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۱: خط ۱۱:
=== [[شیخ مفید]] ===
=== [[شیخ مفید]] ===
دیدگاه [[شیخ مفید]] درباره [[علم امام]] را می‌توان در چند گزاره خلاصه کرد:
دیدگاه [[شیخ مفید]] درباره [[علم امام]] را می‌توان در چند گزاره خلاصه کرد:
# [[امامیه]] هم‌داستان‌اند که [[امام]] باید پس از [[تصدی]] [[منصب امامت]]، به [[احکام]] و [[معارف دین]] [[آگاه]] باشد؛<ref>محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، المسائل الجارودیة، ص۴۵؛ همو، اوائل المقالات، ص۳۹.</ref>
# [[امامیه]] هم‌داستان‌اند که [[امام]] باید پس از تصدی [[منصب امامت]]، به [[احکام]] و [[معارف دین]] [[آگاه]] باشد؛<ref>محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، المسائل الجارودیة، ص۴۵؛ همو، اوائل المقالات، ص۳۹.</ref>
# [[روایات]] مستفیضه‌ای بر ثبوت [[علم امامان]] [[پاک]] به [[امور غیبی]] وجود دارد<ref>همو، الارشاد، ج۱، ص۳۱۳ و ج۲، ص۱۸۷.</ref> که البته این [[علوم]] به نحو مستفادند و نه ذاتی؛<ref>همو، اوائل المقالات، ص۶۷.</ref>
# [[روایات]] مستفیضه‌ای بر ثبوت [[علم امامان]] [[پاک]] به [[امور غیبی]] وجود دارد<ref>همو، الارشاد، ج۱، ص۳۱۳ و ج۲، ص۱۸۷.</ref> که البته این [[علوم]] به نحو مستفادند و نه ذاتی؛<ref>همو، اوائل المقالات، ص۶۷.</ref>
# اینکه گفته شود [[امام]] همه چیز را می‌داند، ادعایی بی‌دلیل است؛<ref>... ولسنا نمنع أن یعلم الامام اعیان الحوادث تکون باعلام انه له ذلک فاما القول بانه یعلم کل ما یکون فلسنا نطلقه ولا نصوب قائله لدعواه فیه من غیر حجة ولا بیان (همو، المسائل العکبریة، ص۶۹).</ref>
# اینکه گفته شود [[امام]] همه چیز را می‌داند، ادعایی بی‌دلیل است؛<ref>... ولسنا نمنع أن یعلم الامام اعیان الحوادث تکون باعلام انه له ذلک فاما القول بانه یعلم کل ما یکون فلسنا نطلقه ولا نصوب قائله لدعواه فیه من غیر حجة ولا بیان (همو، المسائل العکبریة، ص۶۹).</ref>
# [[آگاهی امام]] {{ع}} از امور غیردینی، ضروری نیست؛ ولی امری ممکن و واقع است و به [[مصلحت]] و [[لطف خداوند]] بستگی دارد. برای نمونه، [[اشتباه]] است که بگوییم [[امام]] {{ع}} عالم به [[باطن]] انسان‌هاست. [[امام]] همچون [[مردم]] [[ظواهر]] را می‌داند و اگر هم عالم به [[باطن]] کسی باشد، [[خداوند]] به پیامبرش اعلام و او هم به [[امامان]] {{عم}} منتقل کرده، یا آنکه در [[خواب]] به او [[الهام]] شده است. اما چنین نیست که بتوان گفت او قطعاً عالم به [[باطن]] فلان شخص است.<ref>همو، اوائل المقالات، ص۶۷؛ همو، الفصول المختارة، ص۱۱۴.</ref>
# [[آگاهی امام]] {{ع}} از امور غیردینی، ضروری نیست؛ ولی امری ممکن و واقع است و به [[مصلحت]] و [[لطف خداوند]] بستگی دارد. برای نمونه، [[اشتباه]] است که بگوییم [[امام]] {{ع}} عالم به [[باطن]] انسان‌هاست. [[امام]] همچون [[مردم]] ظواهر را می‌داند و اگر هم عالم به [[باطن]] کسی باشد، [[خداوند]] به پیامبرش اعلام و او هم به [[امامان]] {{عم}} منتقل کرده، یا آنکه در [[خواب]] به او [[الهام]] شده است. اما چنین نیست که بتوان گفت او قطعاً عالم به [[باطن]] فلان شخص است.<ref>همو، اوائل المقالات، ص۶۷؛ همو، الفصول المختارة، ص۱۱۴.</ref>


در همین راستا مرحوم مفید درباره آشنایی [[امام]] با همه صنایع و نیز لغات بر این [[باور]] است که به لحاظ [[عقلی]] چنین چیزی اگرچه ممتنع نیست، عقلاً برای [[امام]] ضرورتی ندارد، و روایاتی که دراین‌باره رسیده‌اند، مفید [[قطع]] نیستند.<ref>القول فی معرفة الأئمة بجمیع الصنایع وسایر اللغات اقول انه لیس یمتنع ذلک ولا واجب من جهة العقل والنقل والقیاس وقد جائت اخبار عمن یجب تصدیقه بانّ ائمة آل محمد {{صل}} قد کانوا یعملون ذلک، فان ثبت وجب القطع به من جهتها على الثبات ولی فی قطع به منها نظر (همو، اوائل المقالات، ص۶۶-۶۷).</ref> بنابراین در [[اندیشه]] او، [[امامان]] {{عم}} لزوماً عالم به تمام صنایع و لغات نیستند و [[روایات]] نیز دراین‌باره قطعی نیست.
در همین راستا مرحوم مفید درباره آشنایی [[امام]] با همه صنایع و نیز لغات بر این [[باور]] است که به لحاظ [[عقلی]] چنین چیزی اگرچه ممتنع نیست، عقلاً برای [[امام]] ضرورتی ندارد، و روایاتی که دراین‌باره رسیده‌اند، مفید [[قطع]] نیستند.<ref>القول فی معرفة الأئمة بجمیع الصنایع وسایر اللغات اقول انه لیس یمتنع ذلک ولا واجب من جهة العقل والنقل والقیاس وقد جائت اخبار عمن یجب تصدیقه بانّ ائمة آل محمد {{صل}} قد کانوا یعملون ذلک، فان ثبت وجب القطع به من جهتها على الثبات ولی فی قطع به منها نظر (همو، اوائل المقالات، ص۶۶-۶۷).</ref> بنابراین در [[اندیشه]] او، [[امامان]] {{عم}} لزوماً عالم به تمام صنایع و لغات نیستند و [[روایات]] نیز دراین‌باره قطعی نیست.


مرحوم مفید در برخی دیگر از آثار خود، [[علم]] به همه امور و نیز [[علم به باطن]] امور را شرط [[نبوت]] ندانسته است و برای [[اثبات]] نظریه خود، [[آگاه]] نبودن [[پیامبر اکرم]] {{صل}} به [[علم]] [[نجوم]] و نیز امّی بودن ایشان را مثال می‌زند.<ref>همو. المسائل العکبریة، ص۳۴.</ref>
مرحوم مفید در برخی دیگر از آثار خود، [[علم]] به همه امور و نیز [[علم به باطن]] امور را شرط [[نبوت]] ندانسته است و برای [[اثبات]] نظریه خود، [[آگاه]] نبودن [[پیامبر اکرم]] {{صل}} به [[علم]] نجوم و نیز امّی بودن ایشان را مثال می‌زند.<ref>همو. المسائل العکبریة، ص۳۴.</ref>
افزون بر این موارد، مرحوم مفید در برخی آثار خود، این امر را ممکن می‌داند که [[امام]] به [[دلیل]] نداشتن [[علم]] به [[امور غیبی]]، در [[داوری]] میان [[مردم]]، بر اساس ظاهر [[حکم]] کند و مرتکب خلاف واقع شود؛ اگرچه این امر را نیز ممکن – نه واجب– دانسته است که در این امور خداوند بر اساس [[لطف]] خود، وی را از این [[اشتباه]] برهاند.<ref>همو، اوائل المقالات، ص۶۶.</ref>
افزون بر این موارد، مرحوم مفید در برخی آثار خود، این امر را ممکن می‌داند که [[امام]] به [[دلیل]] نداشتن [[علم]] به [[امور غیبی]]، در [[داوری]] میان [[مردم]]، بر اساس ظاهر [[حکم]] کند و مرتکب خلاف واقع شود؛ اگرچه این امر را نیز ممکن – نه واجب– دانسته است که در این امور خداوند بر اساس [[لطف]] خود، وی را از این [[اشتباه]] برهاند.<ref>همو، اوائل المقالات، ص۶۶.</ref>


از آنچه [[گذشت]] می‌توان نتیجه گرفت که در منظومه [[فکری]] [[شیخ مفید]]، [[امام]] {{ع}} [[شأن]] [[مرجعیت علمی]] – در [[علوم]] غیردینی– ندارد؛ زیرا اگر چنین شأنی دارد، باید برخوردار از [[علوم]] غیردینی باشد، حال آنکه [[شیخ مفید]] [[معتقد]] است [[امام]] {{ع}} ضرورتاً از چنین علومی برخوردار نیست.
از آنچه گذشت می‌توان نتیجه گرفت که در منظومه [[فکری]] [[شیخ مفید]]، [[امام]] {{ع}} [[شأن]] [[مرجعیت علمی]] – در [[علوم]] غیردینی– ندارد؛ زیرا اگر چنین شأنی دارد، باید برخوردار از [[علوم]] غیردینی باشد، حال آنکه [[شیخ مفید]] [[معتقد]] است [[امام]] {{ع}} ضرورتاً از چنین علومی برخوردار نیست.


=== [[سید مرتضی]] ===
=== [[سید مرتضی]] ===
۱۱۳٬۲۵۵

ویرایش