پرش به محتوا

قضاوت در لغت: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
در کتاب‌های لغت، معناهای زیادی برای لفظ «[[قضا]]» (با مد و قصر) ذکر شده است، مثل:[[حکم]] کردن، اعلام کردن، دانستن، [[سخن]] حتمی، [[امر]] کردن، [[آفریدن]] و به پایان رساندن. راغب اصفهانی می‌نویسد: «قضا، فیصله دادن به امر است، قولی باشد یا فعلی، از [[خدا]] باشد یا از [[بشر]]»<ref>راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، ص۶۷۴، ماده «قضی».</ref>.
در کتاب‌های لغت، معناهای زیادی برای لفظ «[[قضا]]» (با مد و قصر) ذکر شده است، مثل:[[حکم]] کردن، اعلام کردن، دانستن، [[سخن]] حتمی، [[امر]] کردن، [[آفریدن]] و به پایان رساندن. راغب اصفهانی می‌نویسد: «قضا، فیصله دادن به امر است، قولی باشد یا فعلی، از [[خدا]] باشد یا از [[بشر]]»<ref>راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، ص۶۷۴، ماده «قضی».</ref>.


[[فیروز]] آبادی نیز در قاموس پس از ذکر معانی مختلف قضا ذکر می‌کند که بعضی از این معانی به بعضی دیگر برمی‌گردد<ref>محمد بن یعقوب فیروز آبادی، القاموس المحیط، ماده «قضاء».</ref>. مشهورترین معنی قضا و مناسب‌ترین آن با این بحث، حکم و فیصله دادن است.
فیروز آبادی نیز در قاموس پس از ذکر معانی مختلف قضا ذکر می‌کند که بعضی از این معانی به بعضی دیگر برمی‌گردد<ref>محمد بن یعقوب فیروز آبادی، القاموس المحیط، ماده «قضاء».</ref>. مشهورترین معنی قضا و مناسب‌ترین آن با این بحث، حکم و فیصله دادن است.


معنای اصطلاحی قضا همان معنای لغوی است؛ زیرا [[جمهور]] [[فقیهان]] این لفظ را در مشهورترین معنای قضا ([[حکم]]) به کار برده‌اند. مؤید این نظر، عبارت [[شهید]] ثانی در کتاب شرح لمعه است: {{عربی|أَلْقَضاءُ هُوَ الْحُكْمُ بَيْنَ النّاسِ}}؛ «قضا، حکم کردن بین [[مردم]] را گویند»<ref>شهید ثانی، الروضة البهیه فی شرح اللمعة الدمشقیه، ج۱، ص۳۶۱.</ref>.
معنای اصطلاحی قضا همان معنای لغوی است؛ زیرا جمهور [[فقیهان]] این لفظ را در مشهورترین معنای قضا ([[حکم]]) به کار برده‌اند. مؤید این نظر، عبارت [[شهید]] ثانی در کتاب شرح لمعه است: {{عربی|أَلْقَضاءُ هُوَ الْحُكْمُ بَيْنَ النّاسِ}}؛ «قضا، حکم کردن بین [[مردم]] را گویند»<ref>شهید ثانی، الروضة البهیه فی شرح اللمعة الدمشقیه، ج۱، ص۳۶۱.</ref>.
برخی از فقیهان، قید [[ولایت]] را نیز به تعریف قضا افزوده‌اند. [[شهید اول]]، قضا را به [[ولایت شرعی]] بر حکم و [[مصالح عامه]] [[تفسیر]] کرده است: {{عربی|أَلْقَضا هُوَ وِلايَةٌ شَرْعِيَّةٌ عَلَى الْحُكْمِ وَ الْمَصالِحِ الْعامَّةِ مِنْ قِبَلِ الْإِمامِ}}<ref>شهید اول، الدروس الشرعیه، ج۲، ص۶۵.</ref>. باید گفت که قید ولایت در تعریف فقط برای بیان قضای صحیح است و نفس قضا این قید را ندارد؛ یعنی آن [[قضایی]] صحیح و نافذ است که از ناحیه [[معصومین]]، ولایت داشته باشیم.
برخی از فقیهان، قید [[ولایت]] را نیز به تعریف قضا افزوده‌اند. [[شهید اول]]، قضا را به [[ولایت شرعی]] بر حکم و [[مصالح عامه]] [[تفسیر]] کرده است: {{عربی|أَلْقَضا هُوَ وِلايَةٌ شَرْعِيَّةٌ عَلَى الْحُكْمِ وَ الْمَصالِحِ الْعامَّةِ مِنْ قِبَلِ الْإِمامِ}}<ref>شهید اول، الدروس الشرعیه، ج۲، ص۶۵.</ref>. باید گفت که قید ولایت در تعریف فقط برای بیان قضای صحیح است و نفس قضا این قید را ندارد؛ یعنی آن [[قضایی]] صحیح و نافذ است که از ناحیه [[معصومین]]، ولایت داشته باشیم.


به [[باور]] صاحب‌نظران [[فقهی]] و [[حقوقی]]، [[بهترین]] تعریف، تعریف محقق عراقی برای لفظ قضاست که می‌گوید: {{عربی|أَلْقَضاءُ هُوَ فَصْلُ الْخُصُومَةِ بَيْنَ خَصْمَيْنِ أَوِ الْخُصُومِ بِحُكْمِ اللَّهِ تَعَالى}}؛ قضا، فیصله بخشیدن به [[دشمنی]] دو یا چند نفر با همدیگر با حکمی از [[احکام]] [[خداوند]] است»<ref>ضیاءالدین عراقی، کتاب القضاء، ص۲.</ref>.<ref>[[محمد درگاه‌زاده|درگاه‌زاده، محمد]]، [[آیین دادرسی پیامبر اعظم (کتاب)|آیین دادرسی پیامبر اعظم]]، ص ۱۴.</ref>
به [[باور]] صاحب‌نظران [[فقهی]] و حقوقی، [[بهترین]] تعریف، تعریف محقق عراقی برای لفظ قضاست که می‌گوید: {{عربی|أَلْقَضاءُ هُوَ فَصْلُ الْخُصُومَةِ بَيْنَ خَصْمَيْنِ أَوِ الْخُصُومِ بِحُكْمِ اللَّهِ تَعَالى}}؛ قضا، فیصله بخشیدن به [[دشمنی]] دو یا چند نفر با همدیگر با حکمی از [[احکام]] [[خداوند]] است»<ref>ضیاءالدین عراقی، کتاب القضاء، ص۲.</ref>.<ref>[[محمد درگاه‌زاده|درگاه‌زاده، محمد]]، [[آیین دادرسی پیامبر اعظم (کتاب)|آیین دادرسی پیامبر اعظم]]، ص ۱۴.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۳٬۱۲۲

ویرایش