پرش به محتوا

رهبری سیاسی در حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:


== [[رهبری سیاسی امامان]] در آینه [[روایات]] ==
== [[رهبری سیاسی امامان]] در آینه [[روایات]] ==
روایاتی پرشمار در متون معتبر [[روایی]] [[شیعه]] وجود دارند که یکی از [[شئون امام]] را [[رهبری سیاسی]] ایشان می‌دانند؛ به‌گونه‌ای که در صدور این [[روایات]] از [[معصوم]] تردیدی نیست. از‌این‌رو به [[بررسی سندی]] تک‌تک این [[روایات]] نیازی نیست. [[روایات]] یادشده را می‌توان در دو دسته کلی به بحث گذاشت:
روایاتی پرشمار در متون معتبر [[روایی]] [[شیعه]] وجود دارند که یکی از [[شئون امام]] را [[رهبری سیاسی]] ایشان می‌دانند؛ به‌گونه‌ای که در صدور این [[روایات]] از [[معصوم]] تردیدی نیست. از‌این‌رو به بررسی سندی تک‌تک این [[روایات]] نیازی نیست. [[روایات]] یادشده را می‌توان در دو دسته کلی به بحث گذاشت:


=== [[رهبری سیاسی]] [[امام علی]] {{ع}} در متون [[روایی]] ===
=== [[رهبری سیاسی]] [[امام علی]] {{ع}} در متون [[روایی]] ===
خط ۱۸: خط ۱۸:
افزون بر آن، مضمون [[حدیث ولایت]]، به‌گونه‌ای دیگر نیز در متون [[تاریخی]] و [[حدیثی]] به چشم می‌خورد؛ چنان‌که [[ابوسعید خدری]] از [[پیامبر خاتم|حضرت رسول]] {{صل}} [[نقل]] کرد که فرمود: {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ وَلِيَّهُ فَعَلِيٌّ وَلِيُّهُ‏}}<ref>محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، معانی الاخبار، ص۶۶؛ علی بن محمد بن اثیر جزری، اسد الغابة، ج۱، ص۳۶۴؛ احمد بن يحيى بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۰۶؛ محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۳، ص۶۲۹.</ref>.
افزون بر آن، مضمون [[حدیث ولایت]]، به‌گونه‌ای دیگر نیز در متون [[تاریخی]] و [[حدیثی]] به چشم می‌خورد؛ چنان‌که [[ابوسعید خدری]] از [[پیامبر خاتم|حضرت رسول]] {{صل}} [[نقل]] کرد که فرمود: {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ وَلِيَّهُ فَعَلِيٌّ وَلِيُّهُ‏}}<ref>محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، معانی الاخبار، ص۶۶؛ علی بن محمد بن اثیر جزری، اسد الغابة، ج۱، ص۳۶۴؛ احمد بن يحيى بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۰۶؛ محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۳، ص۶۲۹.</ref>.


اینک لازم است اولاً، به [[حدیث ولایت]] به لحاظ معناشناختی توجه شود و ثانياً، کاربرد مفهوم [[ولیّ]] بر دیگر [[امامان]] نیز واکاوی شود. پیش‌تر و به هنگام بحث از مفهوم «[[ولیّ]]» در [[قرآن کریم]]، معنای لغوی آن را بررسی کردیم و بر این [[باور]] شدیم که این واژه معانی فراوانی دارد که [[ناصر]]، [[سرپرست]] و [[دوست]] از جمله آنها هستند و [[تعیین]] یکی از آنها [[نیازمند]] قرینه است. به نظر می‌رسد چنان‌که برخی محققان اشاره کرده‌اند<ref>سید علی حسینی میلانی، نگاهی به حدیث ولایت، ص۴۴.</ref>. آنچه می‌تواند در [[حدیث ولایت]] کانون توجه قرار گیرد و موجب ترجیح یکی از معانی بر دیگر معانی شود، واژه «بعدی» است. روشن است که به‌کارگیری این واژه نمی‌تواند بدون [[دلیل]] و [[حکمت]] باشد. دقت در واژه یادشده روشن می‌سازد که اولاً، براساس ظاهر آن، [[مقام ولایت]] در زمان [[حیات]] [[پیامبر خاتم|حضرت رسول]] {{صل}} از آنِ خود ایشان بوده و پس از آن به [[امام علی|امیرالمؤمنین]] {{ع}} منتقل شده است؛ ثانياً، [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} این [[منصب]] را ـ به هرگونه که [[تفسیر]] و معنا شود ـ در زمان [[حیات]] [[پیامبر خاتم|حضرت رسول]] {{صل}} نداشت و پس از ایشان، آن را دارا شد؛ ثالثاً، روشن است که نمی‌توان گفت [[امام علی|اميرالمؤمنین]] {{ع}} در زمان [[حیات]] [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]] {{صل}} [[دوست]] و [[ناصر]] [[مؤمنان]] نبوده و تنها پس از [[وفات پیامبر]]، [[دوست]] و [[ناصر]] ایشان بوده است. افزون بر آن، [[مقام]] [[دوستی]] و [[نصرت]] [[مؤمنان]] مقامی نیست که اعطایی یا [[انتصابی]] باشد؛ بلکه هر [[انسانی]] می‌تواند [[دوست]] و [[ناصر]] دیگران باشد. بنابراین معانی [[نصرت]] و [[دوستی]] نمی‌تواند مدنظر [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]] {{صل}} باشد. رابعاً، [[مقام]] [[سرپرستی]] [[امور جامعه]] و [[مؤمنان]] که یکی از معانی واژه [[ولیّ]] است قابلیت انتقال به غیر را دارد. بنابراین از میان معانی یادشده برای واژه [[ولیّ]] و با [[نفی]] دیگر معانی معنای [[سرپرستی]] متعین خواهد بود.
اینک لازم است اولاً، به [[حدیث ولایت]] به لحاظ معناشناختی توجه شود و ثانياً، کاربرد مفهوم [[ولیّ]] بر دیگر [[امامان]] نیز واکاوی شود. پیش‌تر و به هنگام بحث از مفهوم «[[ولیّ]]» در [[قرآن کریم]]، معنای لغوی آن را بررسی کردیم و بر این [[باور]] شدیم که این واژه معانی فراوانی دارد که [[ناصر]]، [[سرپرست]] و [[دوست]] از جمله آنها هستند و [[تعیین]] یکی از آنها [[نیازمند]] قرینه است. به نظر می‌رسد چنان‌که برخی محققان اشاره کرده‌اند<ref>سید علی حسینی میلانی، نگاهی به حدیث ولایت، ص۴۴.</ref>. آنچه می‌تواند در [[حدیث ولایت]] کانون توجه قرار گیرد و موجب ترجیح یکی از معانی بر دیگر معانی شود، واژه «بعدی» است. روشن است که به‌کارگیری این واژه نمی‌تواند بدون [[دلیل]] و [[حکمت]] باشد. دقت در واژه یادشده روشن می‌سازد که اولاً، براساس ظاهر آن، [[مقام ولایت]] در زمان [[حیات]] [[پیامبر خاتم|حضرت رسول]] {{صل}} از آنِ خود ایشان بوده و پس از آن به [[امام علی|امیرالمؤمنین]] {{ع}} منتقل شده است؛ ثانياً، [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} این [[منصب]] را ـ به هرگونه که [[تفسیر]] و معنا شود ـ در زمان [[حیات]] [[پیامبر خاتم|حضرت رسول]] {{صل}} نداشت و پس از ایشان، آن را دارا شد؛ ثالثاً، روشن است که نمی‌توان گفت [[امام علی|اميرالمؤمنین]] {{ع}} در زمان [[حیات]] [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]] {{صل}} [[دوست]] و [[ناصر]] [[مؤمنان]] نبوده و تنها پس از [[وفات پیامبر]]، [[دوست]] و [[ناصر]] ایشان بوده است. افزون بر آن، [[مقام]] [[دوستی]] و [[نصرت]] [[مؤمنان]] مقامی نیست که اعطایی یا [[انتصابی]] باشد؛ بلکه هر [[انسانی]] می‌تواند [[دوست]] و [[ناصر]] دیگران باشد. بنابراین معانی [[نصرت]] و [[دوستی]] نمی‌تواند مدنظر [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]] {{صل}} باشد. رابعاً، [[مقام]] [[سرپرستی]] [[امور جامعه]] و [[مؤمنان]] که یکی از معانی واژه [[ولیّ]] است قابلیت انتقال به غیر را دارد. بنابراین از میان معانی یادشده برای واژه [[ولیّ]] و با [[نفی]] دیگر معانی معنای [[سرپرستی]] متعین خواهد بود<ref>ر. ک: [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص ۲۶۶ ـ ۲۶۹.</ref>.


=== [[رهبری سیاسی]] دیگر [[امامان]] در [[روایات]] ===
=== [[رهبری سیاسی]] دیگر [[امامان]] در [[روایات]] ===
خط ۲۶: خط ۲۶:
# [[امام صادق]] {{ع}} در [[روایت]] صحیح دیگری، خودشان را مصداق کسانی دانستند که باید امانات را به آنها سپرد. آن‌گاه با [[تلاوت]] [[آیه اولی‌الامر]]، [[وظیفه]] [[مردم]] مبنی بر [[لزوم اطاعت]] از ایشان را یادآور شدند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۷۶.</ref>.
# [[امام صادق]] {{ع}} در [[روایت]] صحیح دیگری، خودشان را مصداق کسانی دانستند که باید امانات را به آنها سپرد. آن‌گاه با [[تلاوت]] [[آیه اولی‌الامر]]، [[وظیفه]] [[مردم]] مبنی بر [[لزوم اطاعت]] از ایشان را یادآور شدند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۷۶.</ref>.


افزون بر آن، دو تعبير «قادة الامم» و «ساسة العباد» نیز که در [[زیارت جامعه کبیره]] وجود دارد<ref>محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۰. برای دیدن دیگر روایات در‌این‌باره، ر. ک: احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج۱، ص۹۳ و ۹۴؛ محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۲۲۹-۲۳۱؛ همو، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص۲۷۴-۲۷۸؛ علی بن محمد خزاز قمی، كفاية الاثر، ص۲۰-۵۰.</ref>، بیانگر [[شأن رهبری اجتماعی]] برای [[امامان معصوم]] {{عم}} است؛ زیرا تعبیر اول به معنای [[رهبران]] امت‌هاست و تعبیر دوم به معنای کسانی است که امر [[بندگان]] را [[مدیریت]] می‌کنند<ref>ر. ک: [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص ۲۶۷ تا ۲۷۰.</ref>.
افزون بر آن، دو تعبير «قادة الامم» و «ساسة العباد» نیز که در [[زیارت جامعه کبیره]] وجود دارد<ref>محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۰. برای دیدن دیگر روایات در‌این‌باره، ر. ک: احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج۱، ص۹۳ و ۹۴؛ محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۲۲۹-۲۳۱؛ همو، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص۲۷۴-۲۷۸؛ علی بن محمد خزاز قمی، كفاية الاثر، ص۲۰-۵۰.</ref>، بیانگر [[شأن رهبری اجتماعی]] برای [[امامان معصوم]] {{عم}} است؛ زیرا تعبیر اول به معنای [[رهبران]] امت‌هاست و تعبیر دوم به معنای کسانی است که امر [[بندگان]] را [[مدیریت]] می‌کنند<ref>ر.ک: [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص ۲۶۹ تا ۲۷۰.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
۱۰۷٬۲۸۹

ویرایش