پرش به محتوا

مرجعیت علمی امام: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۶: خط ۶:
یکی از راه‌هایی که می‌توان به وسیله آن به بررسی [[شأن]] مرجعیت علمی [[امامان]] {{عم}} پرداخت، [[تبیین]] گستره [[علم]] ایشان است؛ بدین بیان که اگر ثابت شود [[امام]] {{ع}} [[علم]] [[حقیقی]] به همه امور دارد یا می‌تواند داشته باشد، می‌توان برای دریافت [[علوم]] غیردینی نیز به ایشان مراجعه کرد، اما اگر روشن شود [[علم]] ایشان محدود به [[علوم دینی]] است و آنها نسبت به [[علوم]] غیردینی احاطه کامل ندارند، طبیعی است که نمی‌توان آنها را [[مرجع]] [[علمی]] [[مردم]] به شمار آورد.
یکی از راه‌هایی که می‌توان به وسیله آن به بررسی [[شأن]] مرجعیت علمی [[امامان]] {{عم}} پرداخت، [[تبیین]] گستره [[علم]] ایشان است؛ بدین بیان که اگر ثابت شود [[امام]] {{ع}} [[علم]] [[حقیقی]] به همه امور دارد یا می‌تواند داشته باشد، می‌توان برای دریافت [[علوم]] غیردینی نیز به ایشان مراجعه کرد، اما اگر روشن شود [[علم]] ایشان محدود به [[علوم دینی]] است و آنها نسبت به [[علوم]] غیردینی احاطه کامل ندارند، طبیعی است که نمی‌توان آنها را [[مرجع]] [[علمی]] [[مردم]] به شمار آورد.


بر اساس [[آیات]] و [[روایات]] در باب [[تعیین]] گستره [[علم امام]] {{ع}} می‌توان آنها را به دو دستۀ کلی تقسیم کرد:
بر اساس [[آیات]] و [[روایات]] در باب تعیین گستره [[علم امام]] {{ع}} می‌توان آنها را به دو دستۀ کلی تقسیم کرد:
# [[علم مطلق]] [[امام]] {{ع}}: بی‌گمان [[امامان]] {{عم}} گاه از [[باطن]] افراد خبر داده‌اند، گاه نیز درباره [[علوم]] غیردینی سخن گفته‌اند، اما آیا آنها به تمام [[علوم]] [[علم]] داشته‌اند؟ به دیگر بیان، نمی‌توان به اینکه ایشان درباره برخی [[علوم]] [[آگاهی]] داشته‌اند، تردیدی کرد، اما آیا می‌توان گفت ایشان از تمام [[علوم]] [[آگاه]] بوده‌اند؟ دسته‌ای از [[روایات]]، به‌گونه‌ای است که بر اساس آنها می‌توان [[امام]] را عالم به همه چیز دانست. به دو دسته از صریح‌ترین این [[روایات]] اشاره می‌کنیم:
# [[علم مطلق]] [[امام]] {{ع}}: بی‌گمان [[امامان]] {{عم}} گاه از [[باطن]] افراد خبر داده‌اند، گاه نیز درباره [[علوم]] غیردینی سخن گفته‌اند، اما آیا آنها به تمام [[علوم]] [[علم]] داشته‌اند؟ به دیگر بیان، نمی‌توان به اینکه ایشان درباره برخی [[علوم]] [[آگاهی]] داشته‌اند، تردیدی کرد، اما آیا می‌توان گفت ایشان از تمام [[علوم]] [[آگاه]] بوده‌اند؟ دسته‌ای از [[روایات]]، به‌گونه‌ای است که بر اساس آنها می‌توان [[امام]] را عالم به همه چیز دانست. به دو دسته از صریح‌ترین این [[روایات]] اشاره می‌کنیم:
## نخست: برخی [[روایات]]، [[امام]] را عالم به همه چیز تا [[روز قیامت]] معرفی می‌کند؛ برای نمونه، در روایتی صحيحه، [[امام صادق]] {{ع}} خود را عالم‌تر از [[خضر]] و [[موسی]] {{عم}} معرفی کردند؛ بدین [[دلیل]] که [[خداوند متعال]] [[علم]] گذشته و حال و [[آینده]] تا [[روز قیامت]] را به ایشان داده، اما به آن دو نداده است<ref>{{متن حدیث|أَنِّي أَعْلَمُ مِنْهُمَا وَ لَأَنْبَأْتُهُمَا بِمَا لَيْسَ فِي أَيْدِيهِمَا لِأَنَّ مُوسَى وَ الْخَضِرَ {{ع}} أُعْطِيَا عِلْمَ مَا كَانَ وَ لَمْ يُعْطَيَا عِلْمَ مَا يَكُونُ وَ مَا هُوَ كَائِنٌ حَتَّى تَقُومَ السَّاعَةُ وَ قَدْ وَرِثْنَاهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص وِرَاثَةً"}} (همان، ج۱، ص۲۶۱). گفتنی است مضمون این روایت، در روایات بسیاری آمده است (ر. ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۱۲۷-۱۲۹).</ref>.
## نخست: برخی [[روایات]]، [[امام]] را عالم به همه چیز تا [[روز قیامت]] معرفی می‌کند؛ برای نمونه، در روایتی صحيحه، [[امام صادق]] {{ع}} خود را عالم‌تر از [[خضر]] و [[موسی]] {{عم}} معرفی کردند؛ بدین [[دلیل]] که [[خداوند متعال]] [[علم]] گذشته و حال و [[آینده]] تا [[روز قیامت]] را به ایشان داده، اما به آن دو نداده است<ref>{{متن حدیث|أَنِّي أَعْلَمُ مِنْهُمَا وَ لَأَنْبَأْتُهُمَا بِمَا لَيْسَ فِي أَيْدِيهِمَا لِأَنَّ مُوسَى وَ الْخَضِرَ {{ع}} أُعْطِيَا عِلْمَ مَا كَانَ وَ لَمْ يُعْطَيَا عِلْمَ مَا يَكُونُ وَ مَا هُوَ كَائِنٌ حَتَّى تَقُومَ السَّاعَةُ وَ قَدْ وَرِثْنَاهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص وِرَاثَةً"}} (همان، ج۱، ص۲۶۱). گفتنی است مضمون این روایت، در روایات بسیاری آمده است (ر. ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۱۲۷-۱۲۹).</ref>.
خط ۱۴: خط ۱۴:
## دوم: روایاتی که خبر می‌دهد [[خداوند]] [[علمی]] دارد که هیچ‌کس از آن [[آگاه]] نمی‌شود<ref>امام باقر {{ع}} در روایتی صحيحه فرمود: {{متن حدیث|إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِلْمَيْنِ عِلْمٌ لَا يَعْلَمُهُ إِلَّا هُوَ وَ عِلْمٌ عَلَّمَهُ مَلَائِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ فَمَا عَلَّمَهُ مَلَائِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ {{عم}} فَنَحْنُ نَعْلَمُهُ"}} (محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۵۶). برای آگاهی بیشتر در‌این‌باره، ر. ک: همان، ص۲۵۵- ۲۵۶؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص ۱۱۱.</ref>. بر اساس این دسته از [[روایات]]، [[امام]] {{ع}} تمام [[علوم]] را ندارد.
## دوم: روایاتی که خبر می‌دهد [[خداوند]] [[علمی]] دارد که هیچ‌کس از آن [[آگاه]] نمی‌شود<ref>امام باقر {{ع}} در روایتی صحيحه فرمود: {{متن حدیث|إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِلْمَيْنِ عِلْمٌ لَا يَعْلَمُهُ إِلَّا هُوَ وَ عِلْمٌ عَلَّمَهُ مَلَائِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ فَمَا عَلَّمَهُ مَلَائِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ {{عم}} فَنَحْنُ نَعْلَمُهُ"}} (محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۵۶). برای آگاهی بیشتر در‌این‌باره، ر. ک: همان، ص۲۵۵- ۲۵۶؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص ۱۱۱.</ref>. بر اساس این دسته از [[روایات]]، [[امام]] {{ع}} تمام [[علوم]] را ندارد.
## سوم: روایاتی که بیان می‌کند [[امام]] [[عالم به غیب]] نیست، اما اگر بخواهد، [[خداوند]] او را [[آگاه]] می‌سازد<ref>عمار ساباطی در روایتی موثقه نقل می‌کند: {{متن حدیث|إِذَا أَرَادَ أَنْ يَعْلَمَ الشَّيْ‏ءَ أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِكَ"}} (محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۲۵۷). سه روایت دیگر نیز به همین مضمون وجود دارد. ر. ک: همان، ص ۲۵۸.</ref>.
## سوم: روایاتی که بیان می‌کند [[امام]] [[عالم به غیب]] نیست، اما اگر بخواهد، [[خداوند]] او را [[آگاه]] می‌سازد<ref>عمار ساباطی در روایتی موثقه نقل می‌کند: {{متن حدیث|إِذَا أَرَادَ أَنْ يَعْلَمَ الشَّيْ‏ءَ أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِكَ"}} (محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۲۵۷). سه روایت دیگر نیز به همین مضمون وجود دارد. ر. ک: همان، ص ۲۵۸.</ref>.
## چهارم: روایاتی نیز وجود دارد که بر اساس آن، [[خداوند]] گاهی [[علم]] به [[امامان]] {{ع}} می‌بخشد و گاه نیز به آنها [[علم]] نمی‌دهد، از‌این‌رو نمی‌دانند<ref>مُعَمَّرِ بن خَلَّاد در روایتی صحیحه نقل می‌کند: {{متن حدیث|سَأَلَ أَبَا الْحَسَنِ {{ع}} رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ فَارِسَ فَقَالَ لَهُ أَ تَعْلَمُونَ الْغَيْبَ- فَقَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ {{ع}} يُبْسَطُ لَنَا الْعِلْمُ فَنَعْلَمُ وَ يُقْبَضُ عَنَّا فَلَا نَعْلَمُ"}} (همان، ص۲۵۶؛ محمد بن علی بن بابویه قمی، الخصال، ج۲، ص۵۲۸).</ref>. [[امام علی|امیرمؤمنان]] {{ع}} نیز هنگام [[شهادت]] فرمودند: {{متن حدیث|كَمْ أَطْرَدْتُ الْأَيَّامَ أَبْحَثُهَا عَنْ مَكْنُونِ هَذَا الْأَمْرِ فَأَبَى اللَّهُ عَزَّ ذِكْرُهُ إِلَّا إِخْفَاءَهُ هَيْهَاتَ عِلْمٌ مَكْنُونٌ"}}.<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۱۴۷. این روایت، صحيحه است. در خطبه ۱۴۹ نهج البلاغه به جای علم مکنون، عبارت علم مخزون آمده است.</ref> بر اساس ظاهر این سخن، [[امام علی]] {{ع}} مطلبی را نمی‌دانسته و برای دانستن آن تلاش فراوان کرده، اما آن‌گاه که نتوانسته نسبت به آن [[علم]] یابد، برای ایشان روشن می‌شود که این [[علم]]، نزد [[خداوند]] مخزون است و [[خداوند]] قصد ندارد آن را به ایشان بفهماند. البته درباره اینکه آن مطلب چه بوده است، سخنانی میان [[دانشمندان]] مطرح است که مجال پرداختن به آن نیست، هرچند برخی پژوهشگران تلاش کرده‌اند این‌گونه توجیه کنند که [[خداوند]] آن مطلب را از دیگران مخفی کرده است، نه از [[امام]]<ref>حبيب الله هاشمی خویی، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج ۹، ص۱۲۰.</ref>. با وجود این، به نظر می‌رسد صرف‌نظر از اینکه آن امر چه بوده است، اینکه [[خداوند]] برخی [[علوم]] را به [[امام]] ندهد، مخالف دیگر [[روایات]] نیست<ref>ر.ک: [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص ۳۰۶ الی ۳۰۹.</ref>.
## چهارم: روایاتی نیز وجود دارد که بر اساس آن، [[خداوند]] گاهی [[علم]] به [[امامان]] {{ع}} می‌بخشد و گاه نیز به آنها [[علم]] نمی‌دهد، از‌این‌رو نمی‌دانند<ref>مُعَمَّرِ بن خَلَّاد در روایتی صحیحه نقل می‌کند: {{متن حدیث|سَأَلَ أَبَا الْحَسَنِ {{ع}} رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ فَارِسَ فَقَالَ لَهُ أَ تَعْلَمُونَ الْغَيْبَ- فَقَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ {{ع}} يُبْسَطُ لَنَا الْعِلْمُ فَنَعْلَمُ وَ يُقْبَضُ عَنَّا فَلَا نَعْلَمُ"}} (همان، ص۲۵۶؛ محمد بن علی بن بابویه قمی، الخصال، ج۲، ص۵۲۸).</ref>. [[امام علی|امیرمؤمنان]] {{ع}} نیز هنگام [[شهادت]] فرمودند: {{متن حدیث|كَمْ أَطْرَدْتُ الْأَيَّامَ أَبْحَثُهَا عَنْ مَكْنُونِ هَذَا الْأَمْرِ فَأَبَى اللَّهُ عَزَّ ذِكْرُهُ إِلَّا إِخْفَاءَهُ هَيْهَاتَ عِلْمٌ مَكْنُونٌ"}}.<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۱۴۷. این روایت، صحيحه است. در خطبه ۱۴۹ نهج البلاغه به جای علم مکنون، عبارت علم مخزون آمده است.</ref> بر اساس ظاهر این سخن، [[امام علی]] {{ع}} مطلبی را نمی‌دانسته و برای دانستن آن تلاش فراوان کرده، اما آن‌گاه که نتوانسته نسبت به آن [[علم]] یابد، برای ایشان روشن می‌شود که این [[علم]]، نزد [[خداوند]] مخزون است و [[خداوند]] قصد ندارد آن را به ایشان بفهماند. البته درباره اینکه آن مطلب چه بوده است، سخنانی میان دانشمندان مطرح است که مجال پرداختن به آن نیست، هرچند برخی پژوهشگران تلاش کرده‌اند این‌گونه توجیه کنند که [[خداوند]] آن مطلب را از دیگران مخفی کرده است، نه از [[امام]]<ref>حبيب الله هاشمی خویی، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج ۹، ص۱۲۰.</ref>. با وجود این، به نظر می‌رسد صرف‌نظر از اینکه آن امر چه بوده است، اینکه [[خداوند]] برخی [[علوم]] را به [[امام]] ندهد، مخالف دیگر [[روایات]] نیست<ref>ر.ک: [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص ۳۰۶ الی ۳۰۹.</ref>.


== مرجعیت علمی امام و پاسخ به دو شبهه ==
== مرجعیت علمی امام و پاسخ به دو شبهه ==
۱۱۲٬۰۵۷

ویرایش