پرش به محتوا

علم: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = درجات معرفت| عنوان مدخل  = علم| مداخل مرتبط = [[علم در لغت]] - [[علم در قرآن]] - [[علم در کلام اسلامی]] - [[علم در اخلاق اسلامی]] - [[علم در معارف دعا و زیارات]] - [[علم در معارف و سیره علوی]] - [[علم در معارف و سیره نبوی]] - [[علم در معارف و سیره سجادی]] - [[علم در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = شناخت | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[علم در لغت]] - [[علم در قرآن]] - [[علم در کلام اسلامی]] - [[علم در اخلاق اسلامی]] - [[علم در معارف دعا و زیارات]] - [[علم در معارف و سیره علوی]] - [[علم در معارف و سیره نبوی]] - [[علم در معارف و سیره سجادی]] - [[علم در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
 
== مقدمه ==
== مقدمه ==
در این مدخل از چند جهت مسئله علم نسبت به [[پیامبر]] توجه شده است. یکی این که [[پیامبر]] به علومی دست یافته که پیش از آن نمی‌دانسته و [[آگاهی]] نداشته است: {{متن قرآن|وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ}}<ref>«و به تو چیزی آموخت که نمی‌دانستی» سوره نساء، آیه ۱۱۳.</ref> منشأ [[هدایت]] او [[علوم]] اوست و پس از این [[علوم]] بوده که به او بارها گفته می‌شود: که [[حجت]] بر تو تمام شده است: {{متن قرآن|مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ}}<ref>«و اگر تو پس از (وحی و) دانشی که به تو رسیده است» سوره بقره، آیه ۱۴۵.</ref>. از سوی دیگر [[پیامبر]] [[معلم]] و [[مربّی]] داشته و دانسته‌های او توسط همین [[معلم]] حاصل شده است. همچنین این [[پیامبر]] هر [[مقام]] و دانشی دارد، باید بداند که [[معلم]] مخصوص دارد: {{متن قرآن|عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَى}}<ref>«آن (فرشته) بسیار توانمند به او آموخته است» سوره نجم، آیه ۵.</ref> و این [[معلم]] دارای ویژگی‌هایی است: {{متن قرآن|ذِي قُوَّةٍ عِنْدَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينٍ}}<ref>«توانمندی که نزد آن دارنده اورنگ (فرمانفرمایی جهان)، جایگاهی بلند دارد،» سوره تکویر، آیه ۲۰.</ref> و همواره باید در مسیر علم تکاملی باشد، و از [[خدا]] بخواهد که [[دانش]] او را افزون کند، هر چند این علم از قبیل اکتسابی آن نباشد: {{متن قرآن|وَقُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْمًا}}<ref>«و بگو: پروردگارا! بر دانش من بیفزای!» سوره طه، آیه ۱۱۴.</ref> یا باید بداند که آن‌چه می‌داند، در برابر آن‌چه نمی‌داند ناچیز است: {{متن قرآن|وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا}}<ref>«و به شما از دانش جز اندکی نداده‌اند» سوره اسراء، آیه ۸۵.</ref> البته آن‌چه می‌داند و [[تعلیم]] یافته دیگران نمی‌دانند: {{متن قرآن|فَعَلِمَ مَا لَمْ تَعْلَمُوا}}<ref>«بنابراین او چیزی را می‌دانست که شما نمی‌دانید» سوره فتح، آیه ۲۷.</ref> زیرا منشأ علم او از قبیل [[علوم]] دیگران نیست؛ زیرا [[دانش]] او مرزی دارد و آن مرز [[علم غیب]] است که بارها به او [[یادآوری]] می‌شوند، که بگو: {{متن قرآن|وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ}}<ref>«و غیب نمی‌دانم» سوره انعام، آیه ۵۰.</ref> حتی [[شاهد]] میآورد که اگر میدانست بسیاری از کارهای خیر و [[اموال]] را جذب کرده و به دست آورده بود: {{متن قرآن|وَلَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ}}<ref>«و اگر غیب می‌دانستم خیر بسیار می‌یافتم» سوره اعراف، آیه ۱۸۸.</ref>. از همه اینها گذشته، روش پیامبر در [[تبلیغ دین]] اهتمام به [[آموزش]] و دانستن است. این کار به طور مستقیم و غیر مستقیم انجام میگرفته و موضوع علم و مقابل آن ندانستن را مورد توجه قرار داده و با تعبیر‌های گوناگون مانند: نداشتن کری، کوری، [[جهل]]، اهمیت علم را در زبان [[وحی]] بازگو کرده است. مثلاً، آیاتی که به صورت غیر مستقیم بیان [[جایگاه]] علم کرده است: {{متن قرآن|إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ}}<ref>«بدترین جنبندگان نزد خداوند ناشنوایانی گنگند که خرد نمی‌ورزند» سوره انفال، آیه ۲۲.</ref> قطعاً بدترین جنبندگان نزد [[خدا]] کران و لالانی هستند که نمی‌اندیشند. بخشی از اندیشیدن به استفاده ازحواس است و این حواس از طریق علم به دست میآید. یا در جایی دیگر می‌گوید: {{متن قرآن|أَفَمَنْ يَعْلَمُ أَنَّمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمَى إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ}}<ref>«آیا کسی که می‌داند آنچه از پروردگارت بر تو فرو فرستاده شده حقّ است همگون کسی است که کوردل است؟ تنها خردمندان پند می‌پذیرند» سوره رعد، آیه ۱۹.</ref>. از سوی دیگر پس از اندیشیدن، و بستر اندیشیدن و [[تعقل]]، [[تشویق به علم]] و اهتمام به [[کسب علم]]، یکی از روش‌های [[تبلیغ پیامبر]] است. بی‌گمان [[عقل]] با چراغ علم رونق می‌گیرد. [[عقاید]] صحیح و منطقی در تعامل [[عقل]] و [[منطق]] [[علمی]] حاصل می‌گردد. بخشی از [[معارف]] و [[آموزه‌های دین]] به ویژه [[آیات قرآن کریم]]، آیاتی هستند که [[تشویق]] به [[کسب علم]] و [[دانش]] می‌کنند. یکی از هدف‌های [[قرآن کریم]] در [[دعوت]] [[مردم]] به [[تفکر]]، [[تشویق]] به [[آموزش]] و افزایش سطح [[دانش]] آنها است تا بتواند در بستری از علم و [[دانش]] عقایدش را مطرح و با [[خرافات]] و [[عقاید]] سخیف [[مبارزه]] کند. به [[حق]] میتوان یکی از روش‌های [[پیامبر]] را در طرح [[عقاید]] و [[معارف]] و [[احکام]] را [[تشویق به علم]] دانست. با چراغ علم هم میتوان به سراغ صحیح رفت، هم میتوان توسعه و تعمیق بخشید. و دیگری اهمیت عمل به علم و [[تشویق]] به آن و دیگری مبتنی بودن [[دین]] به [[اندیشه‌ورزی]] و [[علم‌آموزی]] و در نهایت حوزه [[خانوادگی]] علم چون [[یقین]] و [[اطمینان]] و یا [[عقل]] و [[تدبر]] و [[تفکر]] و نظر و [[رؤیت]] در مسائل و امور و [[تدبر]] در [[آیات]] [[کتاب]] [[تکوین]] و تدوین است.
در این مدخل از چند جهت مسئله علم نسبت به [[پیامبر]] توجه شده است. یکی این که [[پیامبر]] به علومی دست یافته که پیش از آن نمی‌دانسته و [[آگاهی]] نداشته است: {{متن قرآن|وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ}}<ref>«و به تو چیزی آموخت که نمی‌دانستی» سوره نساء، آیه ۱۱۳.</ref> منشأ [[هدایت]] او [[علوم]] اوست و پس از این [[علوم]] بوده که به او بارها گفته می‌شود: که [[حجت]] بر تو تمام شده است: {{متن قرآن|مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ}}<ref>«و اگر تو پس از (وحی و) دانشی که به تو رسیده است» سوره بقره، آیه ۱۴۵.</ref>. از سوی دیگر [[پیامبر]] [[معلم]] و [[مربّی]] داشته و دانسته‌های او توسط همین [[معلم]] حاصل شده است. همچنین این [[پیامبر]] هر [[مقام]] و دانشی دارد، باید بداند که [[معلم]] مخصوص دارد: {{متن قرآن|عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَى}}<ref>«آن (فرشته) بسیار توانمند به او آموخته است» سوره نجم، آیه ۵.</ref> و این [[معلم]] دارای ویژگی‌هایی است: {{متن قرآن|ذِي قُوَّةٍ عِنْدَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينٍ}}<ref>«توانمندی که نزد آن دارنده اورنگ (فرمانفرمایی جهان)، جایگاهی بلند دارد،» سوره تکویر، آیه ۲۰.</ref> و همواره باید در مسیر علم تکاملی باشد، و از [[خدا]] بخواهد که [[دانش]] او را افزون کند، هر چند این علم از قبیل اکتسابی آن نباشد: {{متن قرآن|وَقُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْمًا}}<ref>«و بگو: پروردگارا! بر دانش من بیفزای!» سوره طه، آیه ۱۱۴.</ref> یا باید بداند که آن‌چه می‌داند، در برابر آن‌چه نمی‌داند ناچیز است: {{متن قرآن|وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا}}<ref>«و به شما از دانش جز اندکی نداده‌اند» سوره اسراء، آیه ۸۵.</ref> البته آن‌چه می‌داند و [[تعلیم]] یافته دیگران نمی‌دانند: {{متن قرآن|فَعَلِمَ مَا لَمْ تَعْلَمُوا}}<ref>«بنابراین او چیزی را می‌دانست که شما نمی‌دانید» سوره فتح، آیه ۲۷.</ref> زیرا منشأ علم او از قبیل [[علوم]] دیگران نیست؛ زیرا [[دانش]] او مرزی دارد و آن مرز [[علم غیب]] است که بارها به او [[یادآوری]] می‌شوند، که بگو: {{متن قرآن|وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ}}<ref>«و غیب نمی‌دانم» سوره انعام، آیه ۵۰.</ref> حتی [[شاهد]] میآورد که اگر میدانست بسیاری از کارهای خیر و [[اموال]] را جذب کرده و به دست آورده بود: {{متن قرآن|وَلَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ}}<ref>«و اگر غیب می‌دانستم خیر بسیار می‌یافتم» سوره اعراف، آیه ۱۸۸.</ref>. از همه اینها گذشته، روش پیامبر در [[تبلیغ دین]] اهتمام به [[آموزش]] و دانستن است. این کار به طور مستقیم و غیر مستقیم انجام میگرفته و موضوع علم و مقابل آن ندانستن را مورد توجه قرار داده و با تعبیر‌های گوناگون مانند: نداشتن کری، کوری، [[جهل]]، اهمیت علم را در زبان [[وحی]] بازگو کرده است. مثلاً، آیاتی که به صورت غیر مستقیم بیان [[جایگاه]] علم کرده است: {{متن قرآن|إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ}}<ref>«بدترین جنبندگان نزد خداوند ناشنوایانی گنگند که خرد نمی‌ورزند» سوره انفال، آیه ۲۲.</ref> قطعاً بدترین جنبندگان نزد [[خدا]] کران و لالانی هستند که نمی‌اندیشند. بخشی از اندیشیدن به استفاده ازحواس است و این حواس از طریق علم به دست میآید. یا در جایی دیگر می‌گوید: {{متن قرآن|أَفَمَنْ يَعْلَمُ أَنَّمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمَى إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ}}<ref>«آیا کسی که می‌داند آنچه از پروردگارت بر تو فرو فرستاده شده حقّ است همگون کسی است که کوردل است؟ تنها خردمندان پند می‌پذیرند» سوره رعد، آیه ۱۹.</ref>. از سوی دیگر پس از اندیشیدن، و بستر اندیشیدن و [[تعقل]]، [[تشویق به علم]] و اهتمام به [[کسب علم]]، یکی از روش‌های [[تبلیغ پیامبر]] است. بی‌گمان [[عقل]] با چراغ علم رونق می‌گیرد. [[عقاید]] صحیح و منطقی در تعامل [[عقل]] و [[منطق]] [[علمی]] حاصل می‌گردد. بخشی از [[معارف]] و [[آموزه‌های دین]] به ویژه [[آیات قرآن کریم]]، آیاتی هستند که [[تشویق]] به [[کسب علم]] و [[دانش]] می‌کنند. یکی از هدف‌های [[قرآن کریم]] در [[دعوت]] [[مردم]] به [[تفکر]]، [[تشویق]] به [[آموزش]] و افزایش سطح [[دانش]] آنها است تا بتواند در بستری از علم و [[دانش]] عقایدش را مطرح و با [[خرافات]] و [[عقاید]] سخیف [[مبارزه]] کند. به [[حق]] میتوان یکی از روش‌های [[پیامبر]] را در طرح [[عقاید]] و [[معارف]] و [[احکام]] را [[تشویق به علم]] دانست. با چراغ علم هم میتوان به سراغ صحیح رفت، هم میتوان توسعه و تعمیق بخشید. و دیگری اهمیت عمل به علم و [[تشویق]] به آن و دیگری مبتنی بودن [[دین]] به [[اندیشه‌ورزی]] و [[علم‌آموزی]] و در نهایت حوزه [[خانوادگی]] علم چون [[یقین]] و [[اطمینان]] و یا [[عقل]] و [[تدبر]] و [[تفکر]] و نظر و [[رؤیت]] در مسائل و امور و [[تدبر]] در [[آیات]] [[کتاب]] [[تکوین]] و تدوین است.
۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش