اسم اعظم در قرآن: تفاوت میان نسخهها
←علم الکتاب و اسم اعظم
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
== [[علم الکتاب]] و [[اسم اعظم]] == | == [[علم الکتاب]] و [[اسم اعظم]] == | ||
رابطهٔ [[علم الکتاب]] با [[اسم اعظم]] با توجه به داستان [[وصی]] [[سلیمان]] و توصیف [[قرآن]] دربارهٔ او، به علاوهٔ تبیین [[روایات]] از چگونگی امکان حاضر نمودن تخت، روشن میگردد. [[قرآن کریم]] در آیهٔ چهلم سورهٔ نمل پس از ذکر داستانِ هدهد و [[سلیمان]] و [[آگاه]] شدن وی از گروهی از [[انسانها]] که به [[عبادت]] [[خورشید]] میپرداختند، به [[تدابیر]] [[سلیمان]] برای نشان دادن حقایق به آنها و رها نمودنشان از [[شرک]] نیز اشاره مینماید، از جمله [[سلیمان]] درخواست حاضر نمودن تخت [[سرپرست]] این [[قوم]] را از [[نزدیکان]] و [[خواص]] خود نمود تا قبل از حضور ملکهٔ | رابطهٔ [[علم الکتاب]] با [[اسم اعظم]] با توجه به داستان [[وصی]] [[سلیمان]] و توصیف [[قرآن]] دربارهٔ او، به علاوهٔ تبیین [[روایات]] از چگونگی امکان حاضر نمودن تخت، روشن میگردد. [[قرآن کریم]] در آیهٔ چهلم سورهٔ نمل پس از ذکر داستانِ هدهد و [[سلیمان]] و [[آگاه]] شدن وی از گروهی از [[انسانها]] که به [[عبادت]] [[خورشید]] میپرداختند، به [[تدابیر]] [[سلیمان]] برای نشان دادن حقایق به آنها و رها نمودنشان از [[شرک]] نیز اشاره مینماید، از جمله [[سلیمان]] درخواست حاضر نمودن تخت [[سرپرست]] این [[قوم]] را از [[نزدیکان]] و [[خواص]] خود نمود تا قبل از حضور ملکهٔ بلقیس، با این کار اسباب [[اندیشه]] و [[هدایت]] وی را ایجاد نماید. | ||
[[قرآن کریم]] فردی که اینگونه توصیف نموده، {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۰ سوره نمل علم غیب معصوم را اثبات میکند؟ (پرسش)|الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ]]}}<ref> آنکه دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت؛ سوره نمل، آیه ۴۰.</ref> را تحقق بخش این درخواست [[سلیمان]] آن هم در زمانی بسیار کوتاه و به شکلی [[خیره]] کننده معرفی مینماید. [[قرآن]] منشأ چنین کار و قدرتی را [[آگاهی]] داشتن او از بخشی از [[علم کتاب]] دانسته است. از جانب دیگر [[روایات]] با | [[قرآن کریم]] فردی که اینگونه توصیف نموده، {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۰ سوره نمل علم غیب معصوم را اثبات میکند؟ (پرسش)|الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ]]}}<ref> آنکه دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت؛ سوره نمل، آیه ۴۰.</ref> را تحقق بخش این درخواست [[سلیمان]] آن هم در زمانی بسیار کوتاه و به شکلی [[خیره]] کننده معرفی مینماید. [[قرآن]] منشأ چنین کار و قدرتی را [[آگاهی]] داشتن او از بخشی از [[علم کتاب]] دانسته است. از جانب دیگر [[روایات]] با ارتباط دادن [[دانایی]] نسبت به [[علم کتاب]] و [[اسم اعظم]] و تطابق این دو، تصریح دارند که بهرهٔ چنین شخصی از [[اسم اعظم الهی]] آن هم یکی از هفتاد و سه حرف آن زمینهٔ [[قدرت]] تحقق چنین عملی را برای وی فراهم نمود. | ||
[[امام جعفر صادق]] {{ع}} برای بیان | [[امام جعفر صادق]] {{ع}} برای بیان عظمت [[علم الکتاب]] با استنادِ به آیهٔ {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۰ سوره نمل علم غیب معصوم را اثبات میکند؟ (پرسش)|الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ]]}}<ref>آن که دانشی از کتاب آسمانی با خویش داشت؛ سوره نمل، آیه ۴۰.</ref> به سَدیر میفرماید: آیا میدانی چه مقدار از [[علم الکتاب]] در [[اختیار]] وی بود که چنین کاری را توانست انجام بدهد؟. [[سدیر]] از حضرت {{ع}} درخواست پاسخ این مطلب را مینماید و ایشان میفرماید: به مقدار قطرهای از آب دریا «دریای اخضر»، سپس حضرت برای [[تذکر]] به کوچک نشمردن این [[علم]] از او سؤال مینماید این قطره آب در برابر [[علم الکتاب]] چقدر است؟ [[سدیر]] آن را بسیار ناچیز میداند امّا حضرت به او توجّه میدهد که این [[علم الهی]] در برابر [[علوم]] عادی بسیار پرعظمت است: {{متن حدیث|فَقَالَ يَا سَدِيرُ مَا أَكْثَرَ هَذَا أَنْ يَنْسُبَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَى الْعِلْمِ الَّذِي أُخْبِرُكَ بِه}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۵۷، ح۳.</ref> در این [[روایت]] به مقدار و ثمرهٔ [[علم الکتاب]] اشاره و تصریح شده است که [[آصف]] با توجه به [[آگاهی]] از بخش کوچکی از [[علم الکتاب]] توانست چه [[توانایی]] را از خود نشان دهد. در [[روایات]] دیگر این [[توانایی]] [[آصف]] صراحتاً به بهره مندی او از یک حرف از [[اسم اعظم]] نسبت داده شده است. | ||
[[جابر]] از [[امام باقر]] {{ع}} [[نقل]] میکند: ایشان پس از اشاره به [[اسم اعظم]] و تشکیل آن از هفتاد و سه حرف فرمودند: {{متن حدیث|وَ إِنَّمَا كَانَ عِنْدَ آصَفَ مِنْهَا حَرْفٌ وَاحِدٌ فَتَكَلَّمَ بِهِ فَخُسِفَ بِالْأَرْضِ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ سَرِيرِ بِلْقِيسَ حَتَّى تَنَاوَلَ السَّرِيرَ بِيَدِهِ ثُمَّ عَادَتِ الْأَرْضُ كَمَا كَانَتْ أَسْرَعَ مِنْ طَرْفَةِ عَيْن}}<ref>همانا نزد آصف از اسم اعظم تنها یک حرف بود پس زبان به آن گشود و زمین ما بین خود و تخت بلقیس را شکافت تا با سدیر خود تخت را به چنگ کشید سپس زمین به حالت قبل خود برگشت در سریعتر از یک چشم به هم زدن؛ بصائرالدرجات، ج١، ص٢٠٨.</ref>. | [[جابر]] از [[امام باقر]] {{ع}} [[نقل]] میکند: ایشان پس از اشاره به [[اسم اعظم]] و تشکیل آن از هفتاد و سه حرف فرمودند: {{متن حدیث|وَ إِنَّمَا كَانَ عِنْدَ آصَفَ مِنْهَا حَرْفٌ وَاحِدٌ فَتَكَلَّمَ بِهِ فَخُسِفَ بِالْأَرْضِ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ سَرِيرِ بِلْقِيسَ حَتَّى تَنَاوَلَ السَّرِيرَ بِيَدِهِ ثُمَّ عَادَتِ الْأَرْضُ كَمَا كَانَتْ أَسْرَعَ مِنْ طَرْفَةِ عَيْن}}<ref>همانا نزد آصف از اسم اعظم تنها یک حرف بود پس زبان به آن گشود و زمین ما بین خود و تخت بلقیس را شکافت تا با سدیر خود تخت را به چنگ کشید سپس زمین به حالت قبل خود برگشت در سریعتر از یک چشم به هم زدن؛ بصائرالدرجات، ج١، ص٢٠٨.</ref>. |