پرش به محتوا

خیانت در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۲۳: خط ۲۳:
# اجتناب از خیانت آگاهانه به [[خدا]] و [[پیامبر]] و یا خیانت به امانتی که پیش شما می‌گذارند، دارای پاداشی بزرگ است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَخُونُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَمَانَاتِكُمْ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! به خداوند و پیامبر خیانت نکنید و در امانت‌های خود دانسته خیانت نورزید» سوره انفال، آیه ۲۷.</ref>.... {{متن قرآن|وَأَنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ}}<ref>«و بدانید که دارایی‌ها و فرزندانتان مایه آزمونند و اینکه خداوند است که پاداشی سترگ نزد اوست» سوره انفال، آیه ۲۸.</ref>.
# اجتناب از خیانت آگاهانه به [[خدا]] و [[پیامبر]] و یا خیانت به امانتی که پیش شما می‌گذارند، دارای پاداشی بزرگ است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَخُونُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَمَانَاتِكُمْ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! به خداوند و پیامبر خیانت نکنید و در امانت‌های خود دانسته خیانت نورزید» سوره انفال، آیه ۲۷.</ref>.... {{متن قرآن|وَأَنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ}}<ref>«و بدانید که دارایی‌ها و فرزندانتان مایه آزمونند و اینکه خداوند است که پاداشی سترگ نزد اوست» سوره انفال، آیه ۲۸.</ref>.
# [[آگاهی]] مستمر [[پیامبر اسلام]] بر [[رفتار]] خیانتکاران [[بنی‌اسرائیل]] و [[عفو و گذشت]] از خائنان [[بنی اسرائیل]]، سفارش [[خداوند]] به [[پیامبر اسلام]]: {{متن قرآن|وَلَا تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَى خَائِنَةٍ مِنْهُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«پس، برای پیمان‌شکنی لعنتشان کردیم و دل‌هاشان را سخت گردانیدیم زیرا عبارات (کتاب آسمانی) را از جای خویش پس و پیش می‌کردند و بخشی از آنچه را بدیشان یادآور شده بودند از یاد بردند و تو پیوسته از خیانت آنان- جز شمار اندکی از ایشان- آگاهی می‌یابی؛ آنان را بب» سوره مائده، آیه ۱۳.</ref>.<ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱]]، ص ۵۰۵.</ref>
# [[آگاهی]] مستمر [[پیامبر اسلام]] بر [[رفتار]] خیانتکاران [[بنی‌اسرائیل]] و [[عفو و گذشت]] از خائنان [[بنی اسرائیل]]، سفارش [[خداوند]] به [[پیامبر اسلام]]: {{متن قرآن|وَلَا تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَى خَائِنَةٍ مِنْهُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«پس، برای پیمان‌شکنی لعنتشان کردیم و دل‌هاشان را سخت گردانیدیم زیرا عبارات (کتاب آسمانی) را از جای خویش پس و پیش می‌کردند و بخشی از آنچه را بدیشان یادآور شده بودند از یاد بردند و تو پیوسته از خیانت آنان- جز شمار اندکی از ایشان- آگاهی می‌یابی؛ آنان را بب» سوره مائده، آیه ۱۳.</ref>.<ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱]]، ص ۵۰۵.</ref>
==نقض پنهانی و عمدی [[عهد]] یا [[امانت]]==
«[[خیانت]]» مصدر از ریشه «خ ـ و ـ ن» است.
خَوْن در اصل به معنای [[نقص]] است، چنان‌که وفاء در اصل به معنای تمام است؛ سپس در ضد معنای امانت و [[وفا]] به کار رفته است؛ زیرا رعایت نکردن امانت و وفا نقصی به خیانت‌شونده وارد می‌سازد<ref>الکشاف، ج ۲، ص۲۱۳؛ تفسیر نسفی، ج ۲، ص۶۲؛ تاج العروس، ج ۱۸، ص۱۸۳، «خون».</ref>. خیانت را در [[عربی]] به [[مخالفت]] با [[حق]] به سبب پیمانشکنی نهانی<ref>مفردات، ص۳۰۵؛ مجمع البحرین، ج ۱، ص۷۱۵، «خون».</ref>، خودداری از ادای حقی که ضامن آن شده<ref>التبیان، ج ۵، ص۱۰۵.</ref> و ترک [[خیرخواهی]] در جایی که [[امین]] شمرده شده است<ref>لسان العرب، ج ۴، ص۲۵۲؛ تاج العروس، ج ۱۸، ص۱۸۳، «خون».</ref> و در [[فارسی]] به زنهارخواری، نااستواری، پیمانشکنی، [[بی‌وفایی]]، بی‌دیانتی، دغلی و ناراستی‌کردن معنا کرده‌اند<ref>لغت‌نامه، ج ۷، ص۱۰۱۸۷ ـ ۱۰۱۸۸، «خیانت».</ref>. خیانت و مشتق‌های آن ۱۶ بار در [[قرآن کریم]] به کار رفته‌اند و در [[آیات]] دیگری نیز از موضوع خیانت سخن به میان آمده است. در این آیات، به موضوع‌هایی مانند [[نهی]] از انواع گوناگون خیانت، پیامدهای خیانت و اسباب ترک خیانت پرداخته شده است.<ref>[[کاظم دلیری|دلیری، کاظم]]، [[خیانت (مقاله)|مقاله «خیانت»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۲، ص ۴۱۸.</ref>.
==ماهیت خیانت==
از برخی [[آیات قرآن کریم]] چنین برمی‌آید که خیانت در بیشتر موارد همراه نوعی [[پنهانکاری]] است، چنان‌که در جایی پس از اشاره به [[خشم]] گرفتن [[خدا]] به کسانی که پیوسته خیانت می‌کنند: {{متن قرآن|وَلَا تُجَـٰدِلْ عَنِ ٱلَّذِينَ يَخْتَانُونَ أَنفُسَهُمْ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ مَن كَانَ خَوَّانًا أَثِيمًۭا}}<ref>«و از آنان که به خویش خیانت می‌ورزند دفاع مکن که خداوند آن را که خیانتگر بزهکار است، دوست نمی‌دارد» سوره نساء، آیه ۱۰۷.</ref> در بیان احوال آنان، [[شأن]] خیانتکاران را این دانسته است که [[گناه]] خویش را از [[مردم]] پنهان می‌دارند: {{متن قرآن|يَسْتَخْفُونَ مِنَ ٱلنَّاسِ وَلَا يَسْتَخْفُونَ مِنَ ٱللَّهِ}}<ref> سوره نساء، آیه ۱۰۸.</ref><ref>تفسیر مراغی، ج ۵، ص۱۴۹.</ref>. برپایه آیه‌ای دیگر، خدا از خیانت [[چشم‌ها]] و آنچه [[دل‌ها]] پنهان می‌کنند [[آگاه]] است: {{متن قرآن|يَعْلَمُ خَآئِنَةَ ٱلْأَعْيُنِ وَمَا تُخْفِى ٱلصُّدُورُ}}<ref>«(خداوند) خیانت چشم‌ها و آنچه را درون‌ها پنهان می‌دارند می‌داند» سوره غافر، آیه ۱۹.</ref> از یاد شدن [[خیانت]] [[چشم‌ها]] کنار آنچه [[دل‌ها]] پنهان می‌کنند، چنین برداشت می‌شود که مراد از خیانت چشم‌ها همه [[گناهان]] [[چشم]] نیست، بلکه گناهانی است که از دیگران پوشیده می‌مانند<ref>المیزان، ج ۱۷، ص۳۲۰.</ref>. یوسف{{ع}} نیز خیانت پنهانی را از خود [[نفی]] کرده است: {{متن قرآن|ذَٰلِكَ لِيَعْلَمَ أَنِّى لَمْ أَخُنْهُ بِٱلْغَيْبِ}}<ref>«(یوسف گفت) آن (پرس و جو، از آن رو) است تا (عزیز مصر) بداند که من در نهان به وی خیانت نورزیده‌ام و اینکه خداوند فریب خیانت‌پیشگان را به جایی نمی‌رساند» سوره یوسف، آیه ۵۲.</ref>؛ همچنین در روایتی [[پیامبر اکرم]]{{صل}} خیانت را [[خصلت]] پنهانی [[بدی]] دانسته‌اند: «وأعوذ بک من الخیانة فإنها بئست البِطانة»<ref>عون المعبود، ج ۴، ص۲۸۴.</ref>. برخی از [[مفسران]] با [[اذعان]] به اینکه خیانت به معنای کم‌دادن [[حق]] به شکل پنهانی است، به این [[پرسش]] که چرا [[قرآن کریم]] تعبیر «خیانت به خود»: {{متن قرآن|أَنَّكُمْ كُنتُمْ تَخْتَانُونَ أَنفُسَكُمْ}}<ref> سوره بقره، آیه ۱۸۷.</ref> را به کار برده است و چگونه ممکن است که [[انسان]] با خود [[پنهانکاری]] کند، دو پاسخ داده‌اند:
#برخی از [[مسلمانان]] [[گناه]] خود را از بعضی دیگر پنهان می‌داشتند و این کار چندان تکرار شد که گویا از خود پنهان می‌داشتند.
# کار آنان همانند کار مخفی‌کاران انجام می‌شد <ref>التبیان، ج ۲، ص۱۳۳؛ فقه القرآن، ج ۱، ص۲۰۱.</ref>. افزون بر معنای پنهانکاری، خیانت در جایی به کار می‌رود که نوعی [[تعهد]] پیشین به انجام دادن کاری باشد؛ یا شخص [[امین]] قرار گرفته و نوعی سکون و [[آرامش]] نسبت به او وجود داشته باشد<ref>تاویل مشکل القرآن، ص۴۷۷.</ref>؛ البته در تحقق خیانت لازم نیست حتما قراردادی بسته شده باشد، از این‌رو خیانت در برابر [[امانت]] قرار دارد نه [[ودیعه]]، چون ودیعه [[عقد]] خاصی است که شامل چیزهایی می‌شود که با قصد و انشاء در [[اختیار]] کسی قرار می‌گیرند؛ اما امانت عام است و مواردی را دربرمی‌گیرد که [[مالی]] با قصد [و انشاء] یا بی‌قصد [و انشاء] در [[اختیار]] دیگری قرار گیرد<ref>التعریفات، ص۲۶۲؛ مصطلحات الفقه، ص۵۵۵.</ref>، بدین جهت [[فقیهان]] [[امانت]] را به [[مالکی]] و [[شرعی]] قسمت کرده و در تعریف امانت شرعی گفته‌اند: مالی است که با [[اذن]] [[شارع]] در اختیار کسی قرار می‌گیرد، [اگرچه از سوی مالک اذنی در کار نباشد] و او شرعاً [[مکلف]] به نگهداری آن است؛ مانند اینکه باد [[لباس]] کسی را در [[خانه]] غیر مالکش بیندازد<ref>الروضة البهیه، ج ۴، ص۲۳۵ ـ ۲۳۶.</ref>. به گفته برخی از [[مفسران]]، [[خیانت]] دو معنای خاص و عام دارد: معنای خاص خیانت پیمانشکنی در جایی است که شخص [[امین]] قرار گرفته باشد و معنای عام آن، شکستن حقی است که در [[عهد]] یا امانت [[استوار]] شده است<ref>المیزان، ج ۹، ص۱۱۳.</ref>. به هر روی، در هر دو معنا نوعی [[تعهد]] پیشین به نگهداری و رعایت چیزی هست.
افزون بر این، شاید بتوان گفت که واژه‌های خیانت و امانت، همچون بسیاری از واژه‌های دیگر<ref>التطور الدلالی، ص۱۷۰، ۲۶۲، ۲۸۶، ۳۴۸؛ تحلیل زبان قرآن، ص۲۲۷ ـ ۲۴۶.</ref> هستند که [[قرآن کریم]] لباسی نو بر قامتشان پوشانده و نوعی [[توسعه]] در مفهوم آنها پدید آورده است؛ به این بیان که پیش از [[نزول قرآن]]، خیانت و امانت درباره عهد ‌ها و امانت‌هایی به کار می‌رفتند که در میان [[مردم]] رواج داشتند و قرآن کریم آن دو را به عهدها و [[امانت‌های الهی]] میان [[بنده]] و پروردگارش و [[پیمان]] [[مؤمنان]] با [[رسول خدا]]{{صل}} گسترش داده است.
از دیگر شرط‌های تحقق خیانت، چنان‌که از کاربردهای این واژه به دست می‌آید، این است که رعایت نکردن امانت از روی کوتاهی عمدی باشد، بنابراین اگر بی‌تقصیر [[حق]] امانت رعایت نشود، به آن خیانت نمی‌گویند. از خیانت<ref>جوامع الجامع، ج ۲، ص۲۰۴ ـ ۲۰۵؛ تفسیر المظهری، ج ۵، ص۵۴.</ref> و پیمانشکنی<ref>مجمع‌البیان، ج ۵، ص۳۸۹؛ فتح القدیر، ج ۳، ص۴۶.</ref> [[برادران یوسف]]، به [[تفریط]] تعبیر شده است: {{متن قرآن|وَمِن قَبْلُ مَا فَرَّطتُمْ فِى يُوسُفَ}}<ref> سوره یوسف، آیه ۸۰.</ref> برخی [[مفسران]] از قید {{متن قرآن|وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ}} در [[آیه]] {{متن قرآن|يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ لَا تَخُونُوا۟ ٱللَّهَ وَٱلرَّسُولَ وَتَخُونُوٓا۟ أَمَـٰنَـٰتِكُمْ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! به خداوند و پیامبر خیانت نکنید و در امانت‌های خود دانسته خیانت نورزید» سوره انفال، آیه ۲۷.</ref> برداشت کرده‌اند که [[خیانت]]، آگاهانه و از روی عمد، از [[انسان]] سرمی‌زند<ref>الکشاف، ج ۲، ص۲۱۳؛ روح البیان، ج ۳، ص۴۲۸؛ التفسیرالمنیر، ج ۹، ص۲۹۸.</ref>. [[فقیهان]] نیز با استناد به آیه {{متن قرآن|مَا عَلَى ٱلْمُحْسِنِينَ مِن سَبِيلٍۢ وَٱللَّهُ غَفُورٌۭ رَّحِيمٌۭ}}<ref> سوره توبه، آیه ۹۱.</ref> به عدم [[ضمان]] [[امین]] در صورت عدم [[تعدی]] یا کوتاهی در نگهداری [[امانت]] [[معتقد]] شده‌اند<ref>جواهرالکلام، ج ۲۷، ص۱۲۸؛ القواعد الفقهیه، ج ۲، ص۱۲.</ref>.<ref>[[کاظم دلیری|دلیری، کاظم]]، [[خیانت (مقاله)|مقاله «خیانت»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۲، ص ۴۱۹.</ref>.
==روابط معنایی خیانت==
میان خیانت و برخی واژه‌های دیگر، نوعی تقارب معنایی هست و گاه برخی از آنها از مصادیق خیانت دانسته شده‌اند. مصدر ثلاثی مجرد مضموم العین ماده [[غلول]]، به معنای خیانت در [[غنیمت جنگی]] و [[دزدی]] از آن، پیش از تقسیمش دانسته شده است<ref>غریب الحدیث، ج ۱، ص۲۰۰.</ref>. برخی آن را مرادف خیانت<ref>لسان العرب، ج ۱۱، ص۵۰۰، «غلل».</ref> و اختصاص معنای آن به غنیمت جنگی را به جهت کاربست [[عرفی]] آن در این معنا دانسته‌اند<ref>التفسیر الکبیر، ج ۳، ص۴۱۴.</ref>. واژه‌های خیانت و غَدْر، هر دو معنای پیمانشکنیِ ناحق را دربردارند و تفاوتشان تنها در پنهان بودن خیانت و آشکاربودن [[غدر]] است<ref>جامع البیان، ج ۱۰، ص۳۵؛ التبیان، ج ۶، ص۱۵۵.</ref>. همین تفاوت، میان واژه‌های خیانت و [[غصب]] نیز هست<ref>معجم الفروق اللغویه، ص۲۲۸.</ref>. تفاوت خیانت و خدیعه در این است که خدیعه تنها در [[حقوق]] [[معاشرت]] و [[روابط اجتماعی]] جریان می‌یابد<ref>المیزان، ج ۹، ص۱۱۸.</ref>. تفاوت خیانت و دزدی به این است که در خیانت، باید [[ودیعه]] [یا عهدی] در میان باشد<ref>مجمع‌البیان، ج ۳، ص۱۶۲.</ref>، پس شخصْ امین قرار می‌گیرد؛ ولی در دزدی همیشه این گونه نیست، از این‌رو هر خائنی دزد است؛ ولی هر دزدی [[خائن]] نیست<ref>تاویل مشکل القرآن، ص۴۷۷.</ref>. برخی [[خیانت]] و [[نفاق]] را مرادف و تفاوت آنها را در این می‌دانند که خیانت به دیده [[عهد]] و [[امانت]]؛ لیکن نفاق به نگره [[دین]] گفته می‌شود<ref>مفردات، ص۳۰۵، «خون».</ref>؛ اما بررسی موارد کاربرد این دو واژه نشان می‌دهد که نوعی [[پنهانکاری]] و پیمانشکنی در هر دو هست؛ ولی مترادف نیستند بلکه خیانت اعم بوده و نفاق مصداقی از خیانت است.<ref>[[کاظم دلیری|دلیری، کاظم]]، [[خیانت (مقاله)|مقاله «خیانت»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۲، ص ۴۲۱.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱''']]
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱''']]
# [[پرونده:000063.jpg|22px]] [[کاظم دلیری|دلیری، کاظم]]، [[خیانت (مقاله)|مقاله «خیانت»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


۷۲٬۷۷۷

ویرایش