بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مردم سالاری' به 'مردمسالاری') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = | | موضوع مرتبط = ولایت | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = | ||
| مداخل مرتبط = | | مداخل مرتبط = | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
== ادعای ناسازگاری [[الهام]] و [[ولایت باطنی]] [[امام]] با [[خاتمیت]] == | == ادعای ناسازگاری [[الهام]] و [[ولایت باطنی]] [[امام]] با [[خاتمیت]] == | ||
شیعیان معتقدند [[حضرت فاطمه زهرا]] {{س}} و [[دوازده امام]] با [[عالم غیب]] و [[فرشتگان]] مرتبط بوده و [[فرشتگان الهی]] بر آنان فرود میآیند. چنین توصیفی از [[ائمه اطهار]] - که در لسان [[روایات]] به "محدَّث"، "مُفهَّمون"، "مُلهَمون" تعبیر میشود<ref>کافی، ج ۱، کتاب الحجة، باب ان الأئمة محدثون، صص ۲۷۰، ۲۶۴، ۲۷۳ و نیز: بحارالأنوار، ج ۲۶، ص ۶۶، باب دوم، انهم محدثون....</ref>. با اصل [[خاتمیت]] [[نبوت]] تهافت دارد. | |||
[[شاه ولی دهلوی]] در این زمینه میگوید: شیعیان ... [[وحی]] باطنی در حق [[امام]] تجویز مینمایند. پس در حقیقت، [[ختم نبوت]] را منکرند... و این با پیامبری تفاوت چندانی ندارد <ref>التفهیمات الألهیه، ج ۲، صص ۲۹۴ و ۳۰۱.</ref>. یکی از نویسندگان نیز با اشاره به [[نزول جبرئیل]] برای [[حضرت زهرا]] {{س}} هنگام نماز، آن را منافی [[نبوت]] و [[خاتمیت]] وصف میکند. آیا [[جبرئیل]] برای غیر [[پیامبر]] [[وحی]] میآورد؟ <ref>برقعی، تضاد مفاتیح الجنان با قرآن، ص ۱۲.</ref>. یکی از به اصطلاح روشنفکران مسلمان میگوید: [[امامت]] را شرط [[کمال]] [[دین]] شمردن و [[امامان]] را برخوردار از [[وحی]] باطنی و [[معصوم]] و مفترضالطاعه دانستن "چنانکه [[شیعیان]] میدانند" چگونه باید فهمیده شود که با [[خاتمیت]] ناسازگار نیفتد؟ <ref>پاسخ اول سروش به بهمن پور، مورخه اول شهریور ۱۳۸۴، سایت بازتاب و سروش و نیز ر. ک: سخنرانی سروش در دانشگاه سوربن فرانسه، سایت سروش، با عنوان، «تشیّع و چالش [[مردمسالاری]]» ۳/۵/۱۳۸۴. وی در این سخنرانی محدّت و مفهّم بودن [[امامان]] را ناسازگار با خاتمیّت ذکر میکند.</ref> | |||
=== نقد و بررسی === | === نقد و بررسی === | ||
در نقد این [[شبهه]] نکات ذیل قابل توجه است: | |||
'''۱. وقوع [[الهام]] و [[ارتباط غیبی]] در غیر پیامبران:''' اولین نکته قابل تأمّل اینکه طرفداران [[شبهه]] فوق به مؤلفهٔ اساسی [[نبوت]] و پیغمبری توجّه نکردهاند، در صفحات پیشین ذکر شد که [[نبوت]] ارتباط مدّعی [[نبوت]] با [[عالم غیب]] و به صورت مشخص [[فرشته وحی]] و ادعای [[دریافت وحی]] و [[شریعت]] و یا حداقل ادعای [[مواجهه با فرشته]] [[وحی]] در [[ابلاغ پیام الهی]] مبنی بر [[تبلیغ]] و حمایت از [[شریعت]] پیشین است که برای [[پیامبران تبلیغی]] اتفاق میافتد. | '''۱. وقوع [[الهام]] و [[ارتباط غیبی]] در غیر پیامبران:''' اولین نکته قابل تأمّل اینکه طرفداران [[شبهه]] فوق به مؤلفهٔ اساسی [[نبوت]] و پیغمبری توجّه نکردهاند، در صفحات پیشین ذکر شد که [[نبوت]] ارتباط مدّعی [[نبوت]] با [[عالم غیب]] و به صورت مشخص [[فرشته وحی]] و ادعای [[دریافت وحی]] و [[شریعت]] و یا حداقل ادعای [[مواجهه با فرشته]] [[وحی]] در [[ابلاغ پیام الهی]] مبنی بر [[تبلیغ]] و حمایت از [[شریعت]] پیشین است که برای [[پیامبران تبلیغی]] اتفاق میافتد. | ||
خط ۲۶: | خط ۲۷: | ||
'''۲. [[مقام امامت]] و [[ولایت]] فراتر از [[نبوت]] "نگاه عرفانی":''' "[[نبی]]" با نفس قدسی خویش و [[عنایت الهی]] میتواند با [[عالم غیب]] مرتبط شده و از طریق [[وحی]] [[شریعت]] آسمانی دریافت و به [[ابلاغ]] و [[تبلیغ]] آن بپردازد و یا حداقل با دریافت مأموریت آسمانی به تبلّغ و زدودن آفات [[شریعت]] پیشین دست زند که در اصطلاح از قسم اوّل به [[پیامبران تشریعی]] و از قسم دوم به [[پیامبران تبلیغی]] تعبیر میشود. | '''۲. [[مقام امامت]] و [[ولایت]] فراتر از [[نبوت]] "نگاه عرفانی":''' "[[نبی]]" با نفس قدسی خویش و [[عنایت الهی]] میتواند با [[عالم غیب]] مرتبط شده و از طریق [[وحی]] [[شریعت]] آسمانی دریافت و به [[ابلاغ]] و [[تبلیغ]] آن بپردازد و یا حداقل با دریافت مأموریت آسمانی به تبلّغ و زدودن آفات [[شریعت]] پیشین دست زند که در اصطلاح از قسم اوّل به [[پیامبران تشریعی]] و از قسم دوم به [[پیامبران تبلیغی]] تعبیر میشود. | ||
امّا در میان [[پیامبران]] برخی پیدا شدند که علاوه بر [[ارتباط غیبی]] و [[دریافت شریعت]] به ارتباط خاص با [[مقام]] قدسی الهی مفتخر شدند که آن [[مقام]] اعلی و کامل از [[کشف]] و مواجهه با تجلیّات الهی است. مصداق روشن آن اعطای [[مقام امامت]] توسّط [[خداوند]] به [[حضرت ابراهیم]] بعد از گذشت سالها از [[مقام امامت]] وی میباشد. از آن کاملاً برمیآید که [[مقام امامت]] مافوق [[مقام امامت]] می باشد. از این رو [[عارفان]] [[مسلمان]] نظریّه اصالت و گوهرانگاری [[مقام ولایت]] بر [[مقام امامت]] را مطرح کردند، به این صورت که [[انسان|انسانهای]] دارای [[مقام ولایت]] و [[امامت]] با اتصال و [[مواجهه با فرشتگان]] به تعبیر دینی و یا عقل مجرّده به تعبیر فلسفی و عرفانی میتوانند از طریق آنان اسرار و [[اخبار غیبی]] را دریافت کنند که آن شامل [[معارف دینی]] نیز میشود، این نوع مواجهه با امر قدسی مرهون داشتن نفس زکیه و تکاملیافته است که با [[عنایت الهی]] میسور میشود. این نوع مواجهه [[انسان کامل|انسانهای کامل]] با امر قدسی از طریق [[وحی]] اصطلاحی و [[دریافت شریعت]] نیست تا بر آن [[نبوت]] خصوصاً [[نبوت]] [[تشریع|تشریعی]] [[صدق]] کند و با اصل [[خاتمیت]] ناهمخوان باشد | امّا در میان [[پیامبران]] برخی پیدا شدند که علاوه بر [[ارتباط غیبی]] و [[دریافت شریعت]] به ارتباط خاص با [[مقام]] قدسی الهی مفتخر شدند که آن [[مقام]] اعلی و کامل از [[کشف]] و مواجهه با تجلیّات الهی است. مصداق روشن آن اعطای [[مقام امامت]] توسّط [[خداوند]] به [[حضرت ابراهیم]] بعد از گذشت سالها از [[مقام امامت]] وی میباشد. از آن کاملاً برمیآید که [[مقام امامت]] مافوق [[مقام امامت]] می باشد. از این رو [[عارفان]] [[مسلمان]] نظریّه اصالت و گوهرانگاری [[مقام ولایت]] بر [[مقام امامت]] را مطرح کردند، به این صورت که [[انسان|انسانهای]] دارای [[مقام ولایت]] و [[امامت]] با اتصال و [[مواجهه با فرشتگان]] به تعبیر دینی و یا عقل مجرّده به تعبیر فلسفی و عرفانی میتوانند از طریق آنان اسرار و [[اخبار غیبی]] را دریافت کنند که آن شامل [[معارف دینی]] نیز میشود، این نوع مواجهه با امر قدسی مرهون داشتن نفس زکیه و تکاملیافته است که با [[عنایت الهی]] میسور میشود. این نوع مواجهه [[انسان کامل|انسانهای کامل]] با امر قدسی از طریق [[وحی]] اصطلاحی و [[دریافت شریعت]] نیست تا بر آن [[نبوت]] خصوصاً [[نبوت]] [[تشریع|تشریعی]] [[صدق]] کند و با اصل [[خاتمیت]] ناهمخوان باشد. | ||
'''۳. اعتراف [[اهل سنت]] به اصل [[الهام]] و مکاشفه:''' اکثر [[عالمان]] [[اهل سنت]] اعمّ از متکلّم، محدّث و مفسّر به اصل وجود [[الهام]] و [[مکاشفه]] بر غیر [[پیامبران]] اعتراف نمودهاند؛ چراکه وقتی مسئلهای مورد [[نص]] [[آیات]] [[قرآن]] باشد، مخالفت با آن جایز نیست، لذا [[مفسران]] [[اهل سنت]] مانند [[مفسران]] [[شیعی]] در [[تفسیر]] [[آیات]] [[الهام]] و [[وحی]] بر غیر [[پیامبران]] - که در صفحات گذشته اشاره شد - [[وحی]] به غیر [[پیامبر]] را بر معنای [[الهام]] و [[القا در قلب]] و نوعی [[مکاشفه]] اخذ و [[تفسیر]] نمودند. [[ابن تیمه]]<ref>از علمای به نام [[اهل سنت]] که سلفیگری و مشرب ظاهرگرایی او معروف است</ref> [[الهام]] را برای آحاد [[مؤمنان]] ممکن میداند <ref>«الألهام یکون لآحاد المؤمنین»، (کتب و رسایل و فتاوی ابن تیمه، ج ۱۲، ص ۱۲۸).</ref>، لکن با مشرب سنیگرایاش این نکته را هم میافزاید که [[الهام]] و [[مکاشفه]] هیچکس به پای [[مکاشفه]] [[الهام]] [[عمر]] [[خلیفه دوم]] نمیرسد<ref>«فکل من کان اهل الألهام و المکاشفة لم یکن [[افضل]] من عمر»؛ کتب و رسایل و فتاوی ابن تیمه، ج ۱۳، ص ۷۴.</ref> | [[ابن عربی]] [[عارف]] نامور جهان [[اسلام]] در اینباره میگوید:{{عربی|" ان الولایة هی الفلک الحیط العالم و لهذا لم تنقطع و لها الأنباء العالم و امّا نبوة التشریع و الرسالة فمنقطعة و فی محمد {{صل}} قد انقطعت فلا نبی بعده، یعنی مشرّعاً او مشرّعاً له و لارسول و هو المشرع الا ان الله لطیف بعباده فأبقی لهم النبوة العامة التی لا تشریع فیها"}} <ref>فصول الحکم، فص عزیزی، صص ۱۳۴ و ۱۳۵ با تعلیقات عفیفی.</ref> وی در جای دیگر:{{عربی|"فالخلیفة عن الرسول من یأخذ الحکم بانقل عنه {{صل}} او بالأجتهاد الّذی اصله ایضاً منقول عنه {{صل}} و فینا من یأخذ عن الله فیکون خلیفة عن الله بعین ذلک فتکون المادة له من حیث کانت المادة لرسوله"}} <ref>فص داودیه، صص ۱۶۲ و ۱۶۳ و نیز: الفتوحات، ج ۲، صص ۱۴۳ و ۲۵۴؛ ج ۲، صص ۲۷۲ و ۴۲۹.</ref>. همو اشاره میکند که [[حضرت محمد]] {{صل}} در هر دو [[مقام]] یعنی [[مقام امامت]] و [[ولایت]] به نقطه [[کمال]] و اوج نائل آمده و دیگران تابع او هستند. بر این اساس ممکن است بعد از دورهٔ [[خاتمیت]] [[پیامبر اسلام]] بعض [[انسان]]ها پیدا شوند که به نقطه تکامل معنویّت و [[مقام ولایت]] نائل آمده و مورد توجّه و [[عنایت الهی]] قرار گیرند و در پرتو آن با [[عالم غیب]] و درجات مختلف آن ارتباط برقرار نموده و [[اخبار غیبی]] را از آن ناحیه دریافت کنند، که وجود چنین [[انسان|انسان هایی]] و پذیرش آن با اصل [[خاتمیت]] منافات ندارد؛ چراکه آنان مدّعی مقام [[نبوت]] و [[دریافت شریعت]] جدید یا [[ابلاغ وحی]] نیستند و اصل [[خاتمیت]] تنها به این ادّعا مهر پایان زده است. پس اصل ادّعای [[ارتباط با عالم غیبی]] و [[فرود فرشتگان]] امر ممکن و مطابق [[آیات]] نیز بر غیر [[پیامبران]] واقع هم شده است، امّا بحث دیگر تطبیق آن [[مقام]] بر مصادیق خود است که در نکته بعدی میآید. | ||
'''۳. اعتراف [[اهل سنت]] به اصل [[الهام]] و مکاشفه:''' اکثر [[عالمان]] [[اهل سنت]] اعمّ از متکلّم، محدّث و مفسّر به اصل وجود [[الهام]] و [[مکاشفه]] بر غیر [[پیامبران]] اعتراف نمودهاند؛ چراکه وقتی مسئلهای مورد [[نص]] [[آیات]] [[قرآن]] باشد، مخالفت با آن جایز نیست، لذا [[مفسران]] [[اهل سنت]] مانند [[مفسران]] [[شیعی]] در [[تفسیر]] [[آیات]] [[الهام]] و [[وحی]] بر غیر [[پیامبران]] - که در صفحات گذشته اشاره شد - [[وحی]] به غیر [[پیامبر]] را بر معنای [[الهام]] و [[القا در قلب]] و نوعی [[مکاشفه]] اخذ و [[تفسیر]] نمودند. [[ابن تیمه]]<ref>از علمای به نام [[اهل سنت]] که سلفیگری و مشرب ظاهرگرایی او معروف است</ref> [[الهام]] را برای آحاد [[مؤمنان]] ممکن میداند <ref>«الألهام یکون لآحاد المؤمنین»، (کتب و رسایل و فتاوی ابن تیمه، ج ۱۲، ص ۱۲۸).</ref>، لکن با مشرب سنیگرایاش این نکته را هم میافزاید که [[الهام]] و [[مکاشفه]] هیچکس به پای [[مکاشفه]] [[الهام]] [[عمر]] [[خلیفه دوم]] نمیرسد<ref>«فکل من کان اهل الألهام و المکاشفة لم یکن [[افضل]] من عمر»؛ کتب و رسایل و فتاوی ابن تیمه، ج ۱۳، ص ۷۴.</ref>. | |||
[[فخر رازی]] در ذیل آیه ۳۱ سوره فصّلت به تأثیر [[ملائکه]] در ارواح بشری از طریق [[الهام]]، [[مکاشفه]] و مقامات معنویّه تأکید داشته است <ref>ر. ک: تفسیر کبیر، ج ۱۴، ص ۱۲۴؛ ج ۶، صص ۱۳۶ و ۲۲۲.</ref>. | |||
[[عبدالوهاب شعرانی]] تصریح میکند [[فرشته]] بر "ولی" اخبار [[شریعت]] [[پیامبر|محمّد]] {{صل}} را چنان مستقیماً گزارش میکند که گویا "ولی" این اخبار و معارف را از [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} اخذ نموده است:{{عربی|" القول فی الولی غایتة الالهام الموافق لشریعة محمد {{صل}} بعد الفتح فلایعمل به مستقّلاً لانّ نبوّة التشریع قد انقطعت بموت [[رسول الله]] {{صل}} فیصیر ملک الألهام ینبئهم ذلک الولی شریعة محمد {{صل}} و یطلعه اسرارها حتّی کانّه اخذها عن [[رسول الله]] {{صل}} بلا واسطة"}} <ref>الیواقیت و الجواهر، ج ۲، ص ۳۴۲.</ref>. | [[عبدالوهاب شعرانی]] تصریح میکند [[فرشته]] بر "ولی" اخبار [[شریعت]] [[پیامبر|محمّد]] {{صل}} را چنان مستقیماً گزارش میکند که گویا "ولی" این اخبار و معارف را از [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} اخذ نموده است:{{عربی|" القول فی الولی غایتة الالهام الموافق لشریعة محمد {{صل}} بعد الفتح فلایعمل به مستقّلاً لانّ نبوّة التشریع قد انقطعت بموت [[رسول الله]] {{صل}} فیصیر ملک الألهام ینبئهم ذلک الولی شریعة محمد {{صل}} و یطلعه اسرارها حتّی کانّه اخذها عن [[رسول الله]] {{صل}} بلا واسطة"}} <ref>الیواقیت و الجواهر، ج ۲، ص ۳۴۲.</ref>. | ||
علاوه بر آنکه در منابع [[روایت|روایی]] [[اهل سنت]] برخی از شخصیّتهای خودشان مانند [[عمر]] "محدّث" توصیف شده است<ref>صحیح بخاری، ج ۲، ص ۱۷۱؛ صحیح مسلم، باب مناقب عمر بن خطّاب.</ref> که لازمهٔ محدّث بودن [[الهام]] و فرود [[فرشته]] است. [[غزالی]] از [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} [[روایت]] نقل میکند که از [[امت اسلام]] "محدّثهایی" هست که [[عمر]] از شمار آنهاست <ref>المستصفی فی [[علم]] الأصول، ج ۱، | |||
علاوه بر آنکه در منابع [[روایت|روایی]] [[اهل سنت]] برخی از شخصیّتهای خودشان مانند [[عمر]] "محدّث" توصیف شده است<ref>صحیح بخاری، ج ۲، ص ۱۷۱؛ صحیح مسلم، باب مناقب عمر بن خطّاب.</ref> که لازمهٔ محدّث بودن [[الهام]] و فرود [[فرشته]] است. [[غزالی]] از [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} [[روایت]] نقل میکند که از [[امت اسلام]] "محدّثهایی" هست که [[عمر]] از شمار آنهاست <ref>المستصفی فی [[علم]] الأصول، ج ۱، ص۲۷۰.</ref> | |||
حال سؤال این است آیا [[الهام]] و [[فرود فرشتگان]] و [[مقام]] "محدّث" برای امثال [[عمر]] که عمری را در [[کفر]] گذراندند، با [[نبوت]] و [[خاتمیت]] منافات ندارد؟، امّا وقتی از [[الهام]] شخصیتی چون [[امام علی|علی]] {{ع}} - که بر زلال وجودش غبار [[کفر]] ننشسته و از کودکی در دامن [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} تربیت شده - سخن به میان میآید، آیا آن با اصل [[خاتمیت]] در تعارض افتاده و امثال دهلوی و [[عبدالکریم سروش|سروش]] نگران اصل [[خاتمیت]] میشوند؟! | حال سؤال این است آیا [[الهام]] و [[فرود فرشتگان]] و [[مقام]] "محدّث" برای امثال [[عمر]] که عمری را در [[کفر]] گذراندند، با [[نبوت]] و [[خاتمیت]] منافات ندارد؟، امّا وقتی از [[الهام]] شخصیتی چون [[امام علی|علی]] {{ع}} - که بر زلال وجودش غبار [[کفر]] ننشسته و از کودکی در دامن [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} تربیت شده - سخن به میان میآید، آیا آن با اصل [[خاتمیت]] در تعارض افتاده و امثال دهلوی و [[عبدالکریم سروش|سروش]] نگران اصل [[خاتمیت]] میشوند؟! | ||
خط ۴۰: | خط ۴۴: | ||
'''۵. پاسخ نقضی به [[شاه ولی الله دهلوی|دهلوی]] و [[عبدالکریم سروش|سروش]]:''' [[شاه ولی الله دهلوی]] کوشید با مستمسکها و حیل مختلف [[الهام]] و [[وحی]] باطنی [[ائمه اطهار]] را نقد و [[جرح]] کند که کلامش پیشتر گزارش شد. وی سنگبنای استدلال خود را بر یک رؤیای خود گذاشته است که در آن موفّق شده است که [[روح]] [[پیامبر]] را مشاهده کند، وی میگوید:در عالم رؤیا از [[روح]] [[پیامبر]] دربارهٔ مذهب [[تشيع]] سؤال کردم و حضرت فرمود مذهب ایشان باطل است <ref>دهلوی، التفهیمات الالهیة، ج۲، صص ۲۹۴ و ۳۰۱.</ref>. | '''۵. پاسخ نقضی به [[شاه ولی الله دهلوی|دهلوی]] و [[عبدالکریم سروش|سروش]]:''' [[شاه ولی الله دهلوی]] کوشید با مستمسکها و حیل مختلف [[الهام]] و [[وحی]] باطنی [[ائمه اطهار]] را نقد و [[جرح]] کند که کلامش پیشتر گزارش شد. وی سنگبنای استدلال خود را بر یک رؤیای خود گذاشته است که در آن موفّق شده است که [[روح]] [[پیامبر]] را مشاهده کند، وی میگوید:در عالم رؤیا از [[روح]] [[پیامبر]] دربارهٔ مذهب [[تشيع]] سؤال کردم و حضرت فرمود مذهب ایشان باطل است <ref>دهلوی، التفهیمات الالهیة، ج۲، صص ۲۹۴ و ۳۰۱.</ref>. | ||
سؤال این است آیا رؤیای وی یک [[رؤیای صادق]] است که واقعاً وی به ارتباط با [[روح]] [[پیامبر اسلام]] {{صل}} مفتخر شده، به گونهای که موفّق شده از [[روح]] [[پیامبر]] سؤال نموده و پاسخ شنود؟ یا اینکه رؤیای وی کاذب است و دهلوی صرفاً دچار خیال شده که با [[روح]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} ارتباط برقرار نموده است؟ | سؤال این است آیا رؤیای وی یک [[رؤیای صادق]] است که واقعاً وی به ارتباط با [[روح]] [[پیامبر اسلام]] {{صل}} مفتخر شده، به گونهای که موفّق شده از [[روح]] [[پیامبر]] سؤال نموده و پاسخ شنود؟ یا اینکه رؤیای وی کاذب است و دهلوی صرفاً دچار خیال شده که با [[روح]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} ارتباط برقرار نموده است؟ | ||
پاسخ | |||
پاسخ این سؤال از دو فرض بیرون نیست. اگر پاسخ مثبت باشد، معلوم میشود که [[ارتباط غیبی]] با عالم ملکوت آنهم ارتباط با [[روح]] [[پیامبر اسلام]] ولو از طریق یک [[رؤیای صادق]] امری ممکن است که بر شخصیتی مثل دهلوی اتّفاق میافتد و این را هم میدانیم که [[وحی]] بعضی [[پیامبران]] از طریق [[رؤیاهای صادق]] صورت میگرفت. | |||
در این فرض این سؤال را مطرح میکنیم، چرا آقای دهلوی خود با ادعای [[الهام]] برای خویش وقوع [[الهام]] و [[مکاشفه]] برای [[امامان]] [[شیعه]] - که [[اهل سنت]] نیز قطعاً اعتقاد دارند [[مقام]] [[امام]] {{ع}} و دیگر [[امامان]] از دهلوی بالاتر است - را برنمی تابد؟ آیا واقعاً فکر میکنید وی به [[مقام|مقامی]] از [[عرفان]] و [[ولایت باطنی]] دست پیدا کرده است که - العیاذ بالله - امثال [[امام علی]] {{ع}} از آن بهرهای ندارند؟! | در این فرض این سؤال را مطرح میکنیم، چرا آقای دهلوی خود با ادعای [[الهام]] برای خویش وقوع [[الهام]] و [[مکاشفه]] برای [[امامان]] [[شیعه]] - که [[اهل سنت]] نیز قطعاً اعتقاد دارند [[مقام]] [[امام]] {{ع}} و دیگر [[امامان]] از دهلوی بالاتر است - را برنمی تابد؟ آیا واقعاً فکر میکنید وی به [[مقام|مقامی]] از [[عرفان]] و [[ولایت باطنی]] دست پیدا کرده است که - العیاذ بالله - امثال [[امام علی]] {{ع}} از آن بهرهای ندارند؟! | ||
علاوه بر اینکه در این فرض "ادعای [[مکاشفه]] خود و رد [[الهام]] [[امامان]]" ادّعای وی نیز با [[رؤیا]] و استدلال خویس ناسازگار میافتد، آنجا که میگوید: چون از آن حالت افاقت دست داد در لفظ [[امام]] تأیل کردم [[شیعه]]... [[وحی]] باطنی در حق [[امام]] تجویز مینمایند؛ پس در حقیقت [[ختم نبوت]] را منکرند<ref>دهلوی، التفهیمات الالهیة، ج۲، صص ۲۹۴ و ۳۰۱.</ref>. | علاوه بر اینکه در این فرض "ادعای [[مکاشفه]] خود و رد [[الهام]] [[امامان]]" ادّعای وی نیز با [[رؤیا]] و استدلال خویس ناسازگار میافتد، آنجا که میگوید: چون از آن حالت افاقت دست داد در لفظ [[امام]] تأیل کردم [[شیعه]]... [[وحی]] باطنی در حق [[امام]] تجویز مینمایند؛ پس در حقیقت [[ختم نبوت]] را منکرند<ref>دهلوی، التفهیمات الالهیة، ج۲، صص ۲۹۴ و ۳۰۱.</ref>. | ||
در این استدلال [[دهلوی]] میکوشد هر نوع [[وحی]] باطنی را مخالفت [[نبوت]] و ختم آن معرّفی کند، امّا خود ادّعای [[وحی]] باطنی نموده است؟ | در این استدلال [[دهلوی]] میکوشد هر نوع [[وحی]] باطنی را مخالفت [[نبوت]] و ختم آن معرّفی کند، امّا خود ادّعای [[وحی]] باطنی نموده است؟ | ||
خط ۵۵: | خط ۶۳: | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:978964298273.jpg|22px]] [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|'''امامت''']]. | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:ولایت | [[رده:ولایت]] | ||
[[رده:امام]] | |||
[[رده:مدخل امامت پاسخ به شبهات کلامی]] | [[رده:مدخل امامت پاسخ به شبهات کلامی]] |