بیست و دوم ذیحجه: تفاوت میان نسخهها
←در مکتب امیرالمؤمنین {{ع}}
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
آشنایی میثم با مولایش علی {{ع}} برای او توفیقی بزرگ و سعادتی ارزشمند بود. از اینرو به شاگردی در مکتب علی گردن نهاد و دریچه قلبش را به روی معارف [[علوی]] گشود و [[جان]] تشنهاش را از چشمه زلال [[علوم]] آن حضرت سیراب کرد. | آشنایی میثم با مولایش علی {{ع}} برای او توفیقی بزرگ و سعادتی ارزشمند بود. از اینرو به شاگردی در مکتب علی گردن نهاد و دریچه قلبش را به روی معارف [[علوی]] گشود و [[جان]] تشنهاش را از چشمه زلال [[علوم]] آن حضرت سیراب کرد. | ||
آن حضرت هم با | آن حضرت هم با مشاهده [[استعداد]] [[روحی]] و زمینه مناسب وی [[دانش]] و آگاهیهای بسیاری را به او آموخت و میثم را با [[اسرار]] و رازهای نهانی آشنا ساخت. از اینرو میثم از علومی بهرهمند و برخوردار بود که [[فرشتگان مقرب]] و [[رسولان الهی]] از آن [[آگاه]] بودند<ref>سفینة البحار، ج۸، ص۲۱.</ref>. | ||
میثم، [[علم]] [[تفسیر قرآن]] را نزد [[حضرت علی]] {{ع}} فرا گرفت و از معارفی که از آن حضرت آموخته بود کتابی تدوین کرد که کتابش را پسرش از او [[روایت]] کرد. به همین جهت، میثم یکی از مؤلفان [[شیعه]] به حساب میآید. او صاحب سر امیرالمؤمنین {{ع}} بود و آن حضرت وی را به طریق فهمیدن حوادثی که در [[آینده]] اتفاق خواهد افتاد، آشنا کرده بود. | میثم، [[علم]] [[تفسیر قرآن]] را نزد [[حضرت علی]] {{ع}} فرا گرفت و از معارفی که از آن حضرت آموخته بود کتابی تدوین کرد که کتابش را پسرش از او [[روایت]] کرد. به همین جهت، میثم یکی از مؤلفان [[شیعه]] به حساب میآید. او صاحب سر امیرالمؤمنین {{ع}} بود و آن حضرت وی را به طریق فهمیدن حوادثی که در [[آینده]] اتفاق خواهد افتاد، آشنا کرده بود. | ||
میثم، گاهی برخی از آنها را برای [[مردم]]، بازگو میکرد و مایه اعجاب دیگران میشد. این دانش و [[آگاهی]] از | میثم، گاهی برخی از آنها را برای [[مردم]]، بازگو میکرد و مایه اعجاب دیگران میشد. این دانش و [[آگاهی]] از عاقبت افراد و [[پیشگوییها]] در اصطلاح، به [[علم منایا و بلایا]] معروف است، که [[امامان معصوم]] {{عم}} به کسانی که آمادگی و استعداد و [[رازداری]] و ظرفیت و کشش آن را داشتند، میآموختند. [[میثم تمار]]، دست پرورده این مکتب بود. هرچند که اشخاص [[فرومایه]] و مغرض، یا [[جاهل]] و [[نادان]] او را به [[دروغگویی]] متهم میکردند<ref>بحارالأنوار، ج۳۴، ص۳۰۲.</ref>. | ||
میثم برای گذران [[زندگی]] در بازار [[کوفه]] خرمافروشی میکرد؛ از اینرو، به او [[لقب]] تمار دادهاند<ref>مناقب ابن شهرآشوب، ج۲، ص۳۲۹.</ref>.<ref>[[حبیبالله فرحزاد|فرحزاد، حبیبالله]]، [[غدیر برترین پیام آسمانی (کتاب)|غدیر برترین پیام آسمانی]]، ص ۲۳۶.</ref> | میثم برای گذران [[زندگی]] در بازار [[کوفه]] خرمافروشی میکرد؛ از اینرو، به او [[لقب]] تمار دادهاند<ref>مناقب ابن شهرآشوب، ج۲، ص۳۲۹.</ref>.<ref>[[حبیبالله فرحزاد|فرحزاد، حبیبالله]]، [[غدیر برترین پیام آسمانی (کتاب)|غدیر برترین پیام آسمانی]]، ص ۲۳۶.</ref> |