پرش به محتوا

ابوسفیان بن حرب در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - 'حنظله' به 'حنظله')
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
خط ۳۰۵: خط ۳۰۵:


[[مرگ]] [[ابوسفیان]] را در دوره [[عثمان]] و بنا بر [[اختلاف روایات]]، در سال‌های ۳۱<ref>خلیفة بن خیاط، ص۳۹؛ طبرانی، ج۸، ص۵؛ یعقوبی، ج۲، ص۱۶۹.</ref>، ۳۲ [[ابن قتیبه]]، ۳۴۴، ۳۳<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۴۱.</ref> و ۳۴<ref>مدائنی به نقل ابن عبد البر، ج۲، ص۲۷۰.</ref> و در ۸۸ یا به قولی ۹۳ سالگی نقل کرده‌اند. عثمان و به گفته ابن عبدالبر<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۴۱.</ref> [[معاویه]] بر او [[نماز]] گزارد و در [[قبرستان بقیع]] [[خاک]] شد<ref>ابن عساکر، ج۲۳، ص۴۷۳.</ref><ref>[[حسین حسینیان مقدم|حسینیان مقدم، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوسفیان بن حرب قرشی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۳۴۶-۳۵۳.</ref>
[[مرگ]] [[ابوسفیان]] را در دوره [[عثمان]] و بنا بر [[اختلاف روایات]]، در سال‌های ۳۱<ref>خلیفة بن خیاط، ص۳۹؛ طبرانی، ج۸، ص۵؛ یعقوبی، ج۲، ص۱۶۹.</ref>، ۳۲ [[ابن قتیبه]]، ۳۴۴، ۳۳<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۴۱.</ref> و ۳۴<ref>مدائنی به نقل ابن عبد البر، ج۲، ص۲۷۰.</ref> و در ۸۸ یا به قولی ۹۳ سالگی نقل کرده‌اند. عثمان و به گفته ابن عبدالبر<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۴۱.</ref> [[معاویه]] بر او [[نماز]] گزارد و در [[قبرستان بقیع]] [[خاک]] شد<ref>ابن عساکر، ج۲۳، ص۴۷۳.</ref><ref>[[حسین حسینیان مقدم|حسینیان مقدم، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوسفیان بن حرب قرشی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۳۴۶-۳۵۳.</ref>
==ابوسفیان==
«ابوسفیان» نامش [[صخر بن اُمیة بن عبدالشمس بن عبدمناف]] است. یکی از مردان مشهور [[عرب]] بوده که گاهی وی را در [[صدر اسلام]] به [[کنیه]] «ابوحنظله» نیز می‌خوانده‌اند. [[تاریخ]] تولد او روشن نیست، لکن [[واقدی]] به استناد روایتی تولد ابوسفیان را پیش از [[عام الفیل]] (۵۶۰م) ذکر کرده است. مادرش [[صفیه]] «دختر حَزن بن بُجَیر بن هُزَم» بود و پدرش «[[حرب]]»، در [[روزگار]] خود پیشوای [[بنی‌امیه]] و [[فرمانده]] آنان در جنگ‌های فُجّار بوده است.
به رغم [[شهرت]] ابوسفیان در [[تاریخ صدر اسلام]]، از [[زندگی]] او، [[خاصه]] پیش از [[اسلام]] [[آگاهی]] دقیق و کاملی در دست نیست. از برخی اشارات [[مورخان]] چنین بر می‌آید که وی پیش از اسلام از [[بزرگان قریش]] بوده و پیشه [[بازرگانی]] داشته است.
با آغاز [[دعوت پیامبر]]{{صل}}، ابوسفیان جزء سرسخت‌ترین [[دشمنان]] او می‌شود، اما با این همه، شدت [[مخالفت]] او را از دیگر [[سران قریش]]، مانند [[ابوجهل]] و [[ابولهب]] کمتر دانسته‌اند. در دومین سال [[هجرت پیامبر]]{{صل}} از [[مکه]] به [[مدینه]]، ابوسفیان در رأس کاروانی [[تجاری]] از [[شام]] باز می‌گشت. [[پیامبر]]{{صل}} با سپاهیانی آهنگ [[حمله]] به آن کرد، اما ابوسفیان از یک سو از [[قریشیان]] مکه [[یاری]] خواست و از سوی دیگر، خود با [[زیرکی]] [[تغییر]] مسیر داده، کاروان را به مکه رساند.
با این که کاروان از خطر رسته بود، ابوجهل از [[تهدید]] پیامبر{{صل}} چنان در [[خشم]] ن شد که تصمیم گرفت به مکه باز نگردد، تا با پیامبر{{صل}} [[پیکار]] کند. در [[جنگ بدر]] قریشیان [[شکست]] خورده و «حنظله» پسر ابوسفیان کشته و پسر دیگرش «عمرو» [[اسیر]] شد، اما بعداً [[آزاد]] گردید. این شکست چنان بر قریشیان گران آمد که تصمیم گرفتند دوباره به پیکار با پیامبر{{صل}} و [[مسلمانان]] بروند. ابوسفیان با ۲۰۰ سوار از [[قریش]] آهنگ مدینه کرد و پس از [[مذاکره]] با [[رئیس]] [[بنی نضیر]] کسانی را به مدینه فرستاد و آنان در جایی به نام «عُریض»، نخلستان‌هایی را به [[آتش]] کشیدند و گریختند. پیامبر{{صل}} به تعقیب [[ابوسفیان]] پرداخت، اما به او دست نیافت.
در [[سال سوم هجری]] ابوسفیان در رأس سپاهی بزرگ، به قصد [[انتقام]] از [[مسلمانان]] به سوی [[مدینه]] [[حرکت]] کرد. در [[احد]]، در نزدیکی مدینه [[جنگی]] سخت روی داد که مسلمانان [[شکست]] خوردند و نخبگانی از آنان چون [[حمزه]]، [[عموی پیامبر]]{{صل}} به [[شهادت]] رسیدند. پس از [[نبرد]]، ابوسفیان بر فراز [[کوه]] برآمد و ضمن [[ستایش]] بتان، [[پیامبر]]{{صل}} را به نبردی دوباره در [[بدر]] [[وعده]] داد.
سال بعد پیامبر{{صل}} به بدر آمد، اما ابوسفیان پیش از رسیدن به وعده‌گاه، [[قریشیان]] را متقاعد کرد که به [[مکه]] باز گردند.
سال دیگر ابوسفیان با [[یاری]] [[یهودیان]] مدینه [[پیکار]] را بر ضد پیامبر{{صل}} ترتیب داد، اما با [[تدابیر]] و [[هوشمندی]] پیامبر{{صل}}، [[سپاه]] ابوسفیان و متحدان او ناکام بازگشتند و مدینه [[رهایی]] یافت. با آنکه در جریان [[صلح حدیبیه]] ابوسفیان [[مداخله]] آشکاری نداشت، پیش از [[فتح مکه]]، از سوی [[مشرکان]] به مدینه آمد تا درباره تمدید مدت [[صلح]] با پیامبر{{صل}} [[مذاکره]] نماید، اما کسی به او اعتنا نکرد و بی‌نتیجه به مکه بازگشت سرانجام پس از [[دشمنی]] و پیکارهای متعدد، ابوسفیان در [[سال هشتم هجری]] به هنگام فتح مکه به یاری و وساطت «[[عباس بن عبدالمطلب]]» نزد پیامبر{{صل}} آمد و به [[ظاهر اسلام]] آورد و پیامبر [[خانه]] او را [[پناه]] [[امن]] اعلام کرد. پس از آن ابوسفیان و خانواده‌اش در شمار مسلمانان درآمدند و پیامبر{{صل}} او را به امارت «[[نجران]]» فرستاد و در همان سال در [[جنگ حنین]]، ابوسفیان [[فرماندهی]] گروهی [[جنگجو]] را بر عهده داشت. از پاره‌ای [[روایات]] چنین برمی‌آید که هنگام [[رحلت پیامبر]]{{صل}} ابوسفیان [[والی]] نجران بود.
با آنکه او پس از فتح مکه به ظاهر، [[اسلام]] آورد، سخنی که در ماجرای «رده» به او نسبت داده شده، نشان از بستگی و علاقه او به [[آیین]] [[بت‌پرستی]] دارد<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۵، ص۵۵۶.</ref>.<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۷۶.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
خط ۳۱۳: خط ۳۲۵:
# [[پرونده:1100357.jpg|22px]] [[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[صخر بن حرب بن‌امیه (مقاله)|مقاله «صخر بن حرب بن‌امیه»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵ (کتاب)|'''دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵''']]
# [[پرونده:1100357.jpg|22px]] [[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[صخر بن حرب بن‌امیه (مقاله)|مقاله «صخر بن حرب بن‌امیه»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵ (کتاب)|'''دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵''']]
# [[پرونده:IM009657.jpg|22px]] [[حسین حسینیان مقدم|حسینیان مقدم، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|'''مقاله «ابوسفیان بن حرب قرشی»، دانشنامه سیره نبوی ج۱''']]
# [[پرونده:IM009657.jpg|22px]] [[حسین حسینیان مقدم|حسینیان مقدم، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|'''مقاله «ابوسفیان بن حرب قرشی»، دانشنامه سیره نبوی ج۱''']]
# [[پرونده:IM010703.jpg|22px]] [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|'''محمدنامه''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


۷۳٬۱۸۵

ویرایش