پرش به محتوا

ابرهه حبشی در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = ابرهه حبشی | عنوان مدخل = ابرهه حبشی | مداخل مرتبط = ابرهه حبشی در قرآن - ابرهه حبشی در علوم قرآنی | پرسش مرتبط = }} == مقدمه == مرحوم طبرسی، صاحب تفسیر مجمع البیان فرموده است: راویان اخبار اتفاق نظر دارند که ...» ایجاد کرد)
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۷: خط ۷:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
مرحوم [[طبرسی]]، صاحب [[تفسیر مجمع البیان]] فرموده است: راویان [[اخبار]] [[اتفاق نظر]] دارند که [[زمامدار]] [[یمنی]] که قصد ویران [[ساختن کعبه]] را نموده، همان ([[ابرهه بن صباح]] الاشرم است) است<ref>تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۴۰.</ref>. گفته شده کنیه‌اش نیز ابویکسوم بوده است. وی از طرف [[نجاشی]] جد نجاشی معاصر [[پیامبر]]{{صل}} [[حاکم یمن]] بوده است.
مرحوم [[طبرسی]]، صاحب [[تفسیر مجمع البیان]] فرموده است: راویان [[اخبار]] [[اتفاق نظر]] دارند که [[زمامدار]] [[یمنی]] که قصد ویران ساختن کعبه را نموده، همان (ابرهه بن صباح الاشرم است) است<ref>تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۴۰.</ref>. گفته شده کنیه‌اش نیز ابویکسوم بوده است. وی از طرف [[نجاشی]] جد نجاشی معاصر [[پیامبر]]{{صل}} [[حاکم یمن]] بوده است.


زمانی که ابرهه حبشی از آن سوی [[دریای سرخ]] به این سوی آمد و بر [[یمن]] [[تسلط]] یافت، تصمیم گرفت [[آیین]] [[مسیح]] را در این منطقه [[ترویج]] نماید. از این رو کلیسایی را بنا کرد و مصمم شد تا [[مردم عرب]] را از [[زیارت]] [[کعبه]] باز دارد و آنان را وادار کند تا به کلیسای او بروند. شاید بتوان گفت که او در پی [[مسیحیت]] بوده است<ref>ابرهه کلیسایی که جامع تکلفات عظیمه بود ساخته، درون و بیرون آن را به جواهرات گوناگون تزیین و ترصیع و منبرهای بسیار که از درخت آبنوس و دندان فیل بود و بت‌های بسیار بزرگ که از نقره و طلا مصنوع و رنگ‌های جسیم بی‌بدیل وضع و تعلیق نموده که زائران بیت اعظم را از طواف و زیارت بیت الله منع نموده و به زیارت کلیسای مرقوم اجبار نمود. (مرأت الحرمین، ترجمه عبدالرسول، منشی، ص۳۷۰).</ref>. اما وقتی با [[مقاومت]] [[عرب‌ها]] رو به رو شد<ref>اعراب علاوه بر این که بر زیارت این بت خانه میل و توجه نکردند، هر کس نام او را به زبان می‌آورد، او را مکروه می‎داشتند، به همین جهت بود که قبائل کنانه مأموری را که ابرهه بن صباح الاشرم برای دعوت به مسکن آن قبایل فرستاده بود، با تیر زده و هلاک کردند. (مرأت الحرمین، ترجمه عبدالرسول، منشی، ص۳۷۰).</ref>، تصمیم گرفت به [[مکه]] [[حمله]] کند و کعبه را ویران سازد<ref>پس از آنکه مرد شجاعی از اهل نسئه به همراه یکی از رفقای خود به صنعای یمن رفتند و به داخل بیت القلیس (نام کلیسای مذکور) وارد شده و دیوارهای کلیسا را ملوث نمودند، ابرهه سوگند یاد کرد که مکه معظمه را منهدم و خراب نموده و از اعراب انتقام بگیرد (مرأت الحرمین، ترجمه عبدالرسول، منشی، ص۳۷۱)، طبق برخی از روایات گروهی آمدند و مخفیانه کلیسا را آتش زدند (تفسیر نمونه، ج۲۷، ص۳۳۱).</ref>.
زمانی که ابرهه حبشی از آن سوی دریای سرخ به این سوی آمد و بر [[یمن]] [[تسلط]] یافت، تصمیم گرفت [[آیین]] [[مسیح]] را در این منطقه ترویج نماید. از این رو کلیسایی را بنا کرد و مصمم شد تا [[مردم عرب]] را از [[زیارت]] [[کعبه]] باز دارد و آنان را وادار کند تا به کلیسای او بروند. شاید بتوان گفت که او در پی [[مسیحیت]] بوده است<ref>ابرهه کلیسایی که جامع تکلفات عظیمه بود ساخته، درون و بیرون آن را به جواهرات گوناگون تزیین و ترصیع و منبرهای بسیار که از درخت آبنوس و دندان فیل بود و بت‌های بسیار بزرگ که از نقره و طلا مصنوع و رنگ‌های جسیم بی‌بدیل وضع و تعلیق نموده که زائران بیت اعظم را از طواف و زیارت بیت الله منع نموده و به زیارت کلیسای مرقوم اجبار نمود. (مرأت الحرمین، ترجمه عبدالرسول، منشی، ص۳۷۰).</ref>. اما وقتی با [[مقاومت]] [[عرب‌ها]] رو به رو شد<ref>اعراب علاوه بر این که بر زیارت این بت خانه میل و توجه نکردند، هر کس نام او را به زبان می‌آورد، او را مکروه می‎داشتند، به همین جهت بود که قبائل کنانه مأموری را که ابرهه بن صباح الاشرم برای دعوت به مسکن آن قبایل فرستاده بود، با تیر زده و هلاک کردند. (مرأت الحرمین، ترجمه عبدالرسول، منشی، ص۳۷۰).</ref>، تصمیم گرفت به [[مکه]] حمله کند و کعبه را ویران سازد<ref>پس از آنکه مرد شجاعی از اهل نسئه به همراه یکی از رفقای خود به صنعای یمن رفتند و به داخل بیت القلیس (نام کلیسای مذکور) وارد شده و دیوارهای کلیسا را ملوث نمودند، ابرهه سوگند یاد کرد که مکه معظمه را منهدم و خراب نموده و از اعراب انتقام بگیرد (مرأت الحرمین، ترجمه عبدالرسول، منشی، ص۳۷۱)، طبق برخی از روایات گروهی آمدند و مخفیانه کلیسا را آتش زدند (تفسیر نمونه، ج۲۷، ص۳۳۱).</ref>.


[[ابرهه]] در [[زمان]] [[تسلط معنوی]] [[عبدالمطلب]] بر [[مکه]]، به این [[شهر]] [[حمله]] کرد، اما بر اساس آنچه در [[سوره فیل]] آمده به [[قدرت الهی]]، گرفتار [[عذاب]] شد و خود و سپاهش کشته شدند، به همین مناسبت این سال به نام [[عام الفیل]] [[شهرت]] یافت. پس از این ماجرا [[کعبه]] و [[قریش]] اعتبار بیشتری پیدا کردند و [[عرب‌ها]] [[احترام]] بیشتری به [[خانه خدا]] و ساکنان مکه می‌گذاشتند<ref>آثار اسلامی مکه و مدینه، رسول جعفریان، ص۴۴.</ref>. این واقعه در سال [[تولد رسول خدا]]{{صل}} رخ داده است.
[[ابرهه]] در [[زمان]] تسلط معنوی [[عبدالمطلب]] بر [[مکه]]، به این [[شهر]] حمله کرد، اما بر اساس آنچه در [[سوره فیل]] آمده به [[قدرت الهی]]، گرفتار [[عذاب]] شد و خود و سپاهش کشته شدند، به همین مناسبت این سال به نام [[عام الفیل]] [[شهرت]] یافت. پس از این ماجرا [[کعبه]] و [[قریش]] اعتبار بیشتری پیدا کردند و [[عرب‌ها]] [[احترام]] بیشتری به [[خانه خدا]] و ساکنان مکه می‌گذاشتند<ref>آثار اسلامی مکه و مدینه، رسول جعفریان، ص۴۴.</ref>. این واقعه در سال [[تولد رسول خدا]]{{صل}} رخ داده است.


== [[هلاکت]] ابرهه ==
== هلاکت ابرهه ==
در شرایطی که [[ابابیل]] برای نابودی [[سپاه]] ابرهه [[مأموریت]] پیدا کردند، در این میان ابرهه ناچار افتان و خیزان به [[دیار]] [[حبش]] رفت، در حالی که ماجرا را به [[پادشاه]] [[نجاشی]] نقل کرده و هیأت و صورت مرغان را بیان و تعریف می‌کرد، نجاشی گفت: اینان چه گونه مرغی بودند؟ در این حال ([[ابرهة بن صباح]] الاشرم) در بالای سر خود یکی از آن مرغان را دید و گفت: شبیه این مرغ بودند، پس از این جواب، آن پرنده سنگ‎هایی را که برای ابرهه نگاه داشته بود به طرف او رها کرد و کار او را نیز تمام ساخت، در حالتی که دو عدد از سنگ‎های مزبور، دو دست او را از شانه و کتف و دو پای او را از بندها شکسته و یکی هم بر سرش افتاده، هلاک شد<ref>مرات الحرمین، ترجمه عبدالرسول منشی، ص۳۸۳.</ref>.
در شرایطی که [[ابابیل]] برای نابودی [[سپاه]] ابرهه مأموریت پیدا کردند، در این میان ابرهه ناچار افتان و خیزان به [[دیار]] حبش رفت، در حالی که ماجرا را به [[پادشاه]] [[نجاشی]] نقل کرده و هیأت و صورت مرغان را بیان و تعریف می‌کرد، نجاشی گفت: اینان چه گونه مرغی بودند؟ در این حال ([[ابرهة بن صباح]] الاشرم) در بالای سر خود یکی از آن مرغان را دید و گفت: شبیه این مرغ بودند، پس از این جواب، آن پرنده سنگ‎هایی را که برای ابرهه نگاه داشته بود به طرف او رها کرد و کار او را نیز تمام ساخت، در حالتی که دو عدد از سنگ‎های مزبور، دو دست او را از شانه و کتف و دو پای او را از بندها شکسته و یکی هم بر سرش افتاده، هلاک شد<ref>مرات الحرمین، ترجمه عبدالرسول منشی، ص۳۸۳.</ref>.


در برخی [[روایات]] محل هلاکت سپاه ابرهه همین مکانی است که امروز «وادی مُحسَّر» (جای [[حسرت]] [[اصحاب فیل]]) نامیده شده و وادی کم عرضی است که ما بین مشعر و [[منا]] قرار دارد، همان جایی که حُجاج باید صبح‎گاه روز دهم ذی حجه (یعنی [[عید قربان]])، پس از طلوع آفتاب، به سرعت آن وادی را طی کنند و وارد [[منا]] شوند؛ چراکه توصیه شده است که باید از سرزمین‎های [[عذاب]] دیده، به سرعت گذشت<ref>آثار اسلامی مکه و مدینه، رسول جعفریان، ص۴۴.</ref>.
در برخی [[روایات]] محل هلاکت سپاه ابرهه همین مکانی است که امروز «وادی مُحسَّر» (جای [[حسرت]] [[اصحاب فیل]]) نامیده شده و وادی کم عرضی است که ما بین مشعر و [[منا]] قرار دارد، همان جایی که حُجاج باید صبح‎گاه روز دهم ذی حجه (یعنی [[عید قربان]])، پس از طلوع آفتاب، به سرعت آن وادی را طی کنند و وارد [[منا]] شوند؛ چراکه توصیه شده است که باید از سرزمین‎های [[عذاب]] دیده، به سرعت گذشت<ref>آثار اسلامی مکه و مدینه، رسول جعفریان، ص۴۴.</ref>.


در [[تاریخ]] آمده است که [[ابرهه]] چند تن بوده‌اند که از [[ملوک یمن]] شمرده شده‌اند. یکی ابرهة بن الحارث، دیگر ابرهة بن الصباح و دیگری ابرهة الاشرم که صاحب فیل بوده است. این ابرهة الاشرم، جد آن [[نجاشی]] می‌باشد که در [[عهد]] [[پیغمبر]]{{صل}} بوده است<ref>راهنمای حرمین شریفین، ابراهیم غفاری، پاورقی ص۱۴۵.</ref>.<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۶۴.</ref>
در [[تاریخ]] آمده است که [[ابرهه]] چند تن بوده‌اند که از ملوک یمن شمرده شده‌اند. یکی ابرهة بن الحارث، دیگر ابرهة بن الصباح و دیگری ابرهة الاشرم که صاحب فیل بوده است. این ابرهة الاشرم، جد آن [[نجاشی]] می‌باشد که در [[عهد]] [[پیغمبر]]{{صل}} بوده است<ref>راهنمای حرمین شریفین، ابراهیم غفاری، پاورقی ص۱۴۵.</ref>.<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۶۴.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۳٬۰۷۵

ویرایش