←پیشینه
(←پیشینه) |
|||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
== پیشینه == | == پیشینه == | ||
بحث از اخلاق و اصول اخلاقی از دیرباز مد نظر [[بشر]] بوده است. در یونان باستان سوفسطائیان بر اساس مبنای [[شک و تردید]]، در [[ارزش]] هنجارهای [[اخلاقی]] [[تردید]] و [[ضرورت]] و کلی بودن قضایای اخلاقی را [[نفی]] میکردند و آنها را نسبی میدانستند<ref>کاپلستون، تاریخ فلسفه، ۱/۹۹-۱۰۴.</ref>. [[فیلسوفان]] یونان مکتب اخلاقی خویش را بر بنیان [[حکمت]] و [[تعقل]] نهادند و بر ارزش [[معرفت]] و امکان شناخت و [[ثبات]] [[ارزشهای اخلاقی]] تاکید کردند و [[دانایی]] را اصل و اساس [[فضیلت]] و ارزش و [[جهل و نادانی]] را سرمنشا | بحث از اخلاق و اصول اخلاقی از دیرباز مد نظر [[بشر]] بوده است. در یونان باستان سوفسطائیان بر اساس مبنای [[شک و تردید]]، در [[ارزش]] هنجارهای [[اخلاقی]] [[تردید]] و [[ضرورت]] و کلی بودن قضایای اخلاقی را [[نفی]] میکردند و آنها را نسبی میدانستند<ref>کاپلستون، تاریخ فلسفه، ۱/۹۹-۱۰۴.</ref>. [[فیلسوفان]] یونان مکتب اخلاقی خویش را بر بنیان [[حکمت]] و [[تعقل]] نهادند و بر ارزش [[معرفت]] و امکان شناخت و [[ثبات]] [[ارزشهای اخلاقی]] تاکید کردند و [[دانایی]] را اصل و اساس [[فضیلت]] و ارزش و [[جهل و نادانی]] را سرمنشا ناهنجاری اخلاقی معرفی کردند<ref>کاپلستون، تاریخ فلسفه، ۱/۲۴۹.</ref>. | ||
[[هویت]] اخلاق در [[تمدن اسلامی]] ریشه در [[قرآن]] و [[سنت]] دارد. [[قرآن کریم]] در معرفی آسیبهای [[اخلاقی]]، به پیروی نکردن از عالمانی که در [[پیروی]] از [[هوای نفسانی]]، [[کلام الهی]] را [[تحریف]] میکنند، توصیه کرده است<ref>سوره بقره، آیه ۷۵.</ref>.<ref>ایزدپناه، درآمدی بر مبانی، ص ۱۶۲-۱۶۳.</ref> توجه به مباحث اخلاقی [[اسلام]] و بحث از مفاد و مبانی آن در میان [[مسلمانان]]، در سده اول هجری به دورانی بر میگردد که مسائلی مانند «[[عدل الهی]] و معیار [[عدالت]]»، «معنا و ملاک [[حسن و قبح]]»، «رابطه [[اعتقاد]] و عمل» و «[[جبر و تفویض]] و نظریه [[امر بین الامرین]]»، ذهن مسلمانان را مشغول کرده بود<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱/۴۱-۴۲ و ۶/۶۳۹.</ref>. بعدها دانشمندان مسلمانان در نگارش اخلاق [[روایی]] کوششهای فراوانی کردند. آثار [[اخلاقی]] به چند دسته تقسیم میشوند: | [[هویت]] اخلاق در [[تمدن اسلامی]] ریشه در [[قرآن]] و [[سنت]] دارد. [[قرآن کریم]] در معرفی آسیبهای [[اخلاقی]]، به پیروی نکردن از عالمانی که در [[پیروی]] از [[هوای نفسانی]]، [[کلام الهی]] را [[تحریف]] میکنند، توصیه کرده است<ref>سوره بقره، آیه ۷۵.</ref>.<ref>ایزدپناه، درآمدی بر مبانی، ص ۱۶۲-۱۶۳.</ref> توجه به مباحث اخلاقی [[اسلام]] و بحث از مفاد و مبانی آن در میان [[مسلمانان]]، در سده اول هجری به دورانی بر میگردد که مسائلی مانند «[[عدل الهی]] و معیار [[عدالت]]»، «معنا و ملاک [[حسن و قبح]]»، «رابطه [[اعتقاد]] و عمل» و «[[جبر و تفویض]] و نظریه [[امر بین الامرین]]»، ذهن مسلمانان را مشغول کرده بود<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱/۴۱-۴۲ و ۶/۶۳۹.</ref>. بعدها دانشمندان مسلمانان در نگارش اخلاق [[روایی]] کوششهای فراوانی کردند. آثار [[اخلاقی]] به چند دسته تقسیم میشوند: |