اخلاق: تفاوت میان نسخهها
←اخلاق حرفهای
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۳: | ||
[[اخلاق اسلامی]] گستره بسیار وسیعی داشته و در مسیر [[سعادت]] و [[کمال انسان]] در همه شئون زندگی برنامههایی را ارائه نموده است. در [[جهانبینی اسلامی]]، [[دنیا]] میدان اساسی [[وظیفه]]، [[مسئولیت]] و [[رسالت]] [[دین]] است و دین در این عرصه تلاش [[انسانها]] را جهت داده و [[هدایت]] میکند. تمام تلاشهای [[دنیوی]] از قبیل [[اقتصاد]]، [[سیاست]]، [[حکومت]]، [[حقوق]]، اخلاق و روابط فردی و [[اجتماعی]] انسان، وسیلهای برای [[رشد]] و [[تکامل]] و ابزارهایی برای تعالی اخلاق و معنویت است<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۱۴/۳/۱۳۸۴.</ref>. بنابراین قلمرو و گستره اخلاق، تمامی تلاشها و فعالیتهای دنیوی انسان را در بر میگیرد. رعایت [[تقوا]] در مسائل کاری و حرفهای [[ملت]] را برانگیخته و موجب شکوفایی و رونق در حرکت آنان میگردد<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۲/۳/۱۳۶۹.</ref>. این حوزه از اخلاق در گروههای مختلفی از [[جامعه]] قابل پیگیری است: | [[اخلاق اسلامی]] گستره بسیار وسیعی داشته و در مسیر [[سعادت]] و [[کمال انسان]] در همه شئون زندگی برنامههایی را ارائه نموده است. در [[جهانبینی اسلامی]]، [[دنیا]] میدان اساسی [[وظیفه]]، [[مسئولیت]] و [[رسالت]] [[دین]] است و دین در این عرصه تلاش [[انسانها]] را جهت داده و [[هدایت]] میکند. تمام تلاشهای [[دنیوی]] از قبیل [[اقتصاد]]، [[سیاست]]، [[حکومت]]، [[حقوق]]، اخلاق و روابط فردی و [[اجتماعی]] انسان، وسیلهای برای [[رشد]] و [[تکامل]] و ابزارهایی برای تعالی اخلاق و معنویت است<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۱۴/۳/۱۳۸۴.</ref>. بنابراین قلمرو و گستره اخلاق، تمامی تلاشها و فعالیتهای دنیوی انسان را در بر میگیرد. رعایت [[تقوا]] در مسائل کاری و حرفهای [[ملت]] را برانگیخته و موجب شکوفایی و رونق در حرکت آنان میگردد<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۲/۳/۱۳۶۹.</ref>. این حوزه از اخلاق در گروههای مختلفی از [[جامعه]] قابل پیگیری است: | ||
# '''فعالان [[اقتصادی]]:''' در [[نظام اسلامی]] کار اقتصادی، کاری اساسی و زیر بنایی است و بدون [[اقتصاد سالم]] امکان خدمترسانی به جامعه وجود ندارد با این حال اقتصاد باید توأم با اخلاق باشد تا [[سلامت]] آن را تأمین کند. تفاوت اقتصاد اسلامی با سایر اقتصادها در [[اخلاقی]] بودن آن است. رعایت اخلاق در اقتصاد و سلامت اقتصادی سلامت جامعه را نیز در بردارد<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۲۴/۷/۱۳۶۹.</ref>. | # '''فعالان [[اقتصادی]]:''' در [[نظام اسلامی]] کار اقتصادی، کاری اساسی و زیر بنایی است و بدون [[اقتصاد سالم]] امکان خدمترسانی به جامعه وجود ندارد با این حال اقتصاد باید توأم با اخلاق باشد تا [[سلامت]] آن را تأمین کند. تفاوت اقتصاد اسلامی با سایر اقتصادها در [[اخلاقی]] بودن آن است. رعایت اخلاق در اقتصاد و سلامت اقتصادی سلامت جامعه را نیز در بردارد<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۲۴/۷/۱۳۶۹.</ref>. | ||
# '''[[زمامداران]] و [[کارگزاران]]:''' منظور از [[حاکمان]] و کارگزاران، کسانی هستند که نهاد حاکمیت و قوای سهگانه مجریه، مقننه و قضاییه را از بالاترین تا پایینترین مراتب آن، تشکیل میدهند، یعنی کسانی که [[مسئولیت]] انجام و [[اداره امور]] جاری [[کشور]] را بر عهده دارند. در نظام اسلامی همه مسئولاند و مسئولیت برای [[مسئول]] مسبوق به صیانت و [[سیاست]] نفس است. هر مسئولی قبل از آنکه دیگران را رعایت کند باید خود را رعایت کند و هر سیاستمداری نسبت به دیگران باید [[سیاستمدار]] نفس خود باشد. [[انسان]] سرشار از [[خواستهها]] و تمایلاتی است که اگر آن را [[تدبیر]] و تعدیل نکند، قبل از اینکه [[منجی]] دیگران باشد خود در مهلکه [[گمراهی]] و [[ضلالت]] به هلاکت میرسد<ref>جوادی آملی، عبدالله، مبادی اخلاق در قرآن، ص۲۶۴.</ref>. [[زمامدار]] باید از [[اعتقاد]] و اخلاق کاملی برخوردار بوده و به [[گناهان]] [[آلوده]] نباشد و برای اینکه گرفتار [[طغیان]] و [[سرکشی]] نشود باید نفس خود را [[تزکیه]] کند<ref>[[امام خمینی]]، ولایت فقیه، ص۴۹؛ ر.ک: [[امام خمینی]]، صحیفه امام، ج۱۴، ص۳۹۱.</ref>. در روش غالب زمامداران، اموری مانند [[تکبر]] ورزیدن، [[رفاهطلبی]]، [[تجملگرایی]] و [[خودرأیی]]، امری پذیرفته شده در مورد زمامداران است<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۲۳/۴/۱۳۶۸.</ref>. رفتار و گفتار [[مسئولان]] و کارگزاران مانند رعایت [[تقوا]] و [[امانت]]، اخلاق و [[احساس مسئولیت]]، میتواند تأثیر ماندگاری در جامعه داشته باشد و [[زندگی]] مردم را متأثر سازد<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۴/۱۰/۱۳۷۸؛ ۲۱/۹/۱۳۸۰؛ ۸/۳/۱۳۹۲.</ref>. رعایت نکردن اخلاقیات در میان [[مسئولان]] و رفتارهایی مانند تشنج، [[بغض]] و کمکاری، به تدریج در [[رفتار]] [[مردم]] نیز منعکس شده و موجب گسترش این | # '''[[زمامداران]] و [[کارگزاران]]:''' منظور از [[حاکمان]] و کارگزاران، کسانی هستند که نهاد حاکمیت و قوای سهگانه مجریه، مقننه و قضاییه را از بالاترین تا پایینترین مراتب آن، تشکیل میدهند، یعنی کسانی که [[مسئولیت]] انجام و [[اداره امور]] جاری [[کشور]] را بر عهده دارند. در نظام اسلامی همه مسئولاند و مسئولیت برای [[مسئول]] مسبوق به صیانت و [[سیاست]] نفس است. هر مسئولی قبل از آنکه دیگران را رعایت کند باید خود را رعایت کند و هر سیاستمداری نسبت به دیگران باید [[سیاستمدار]] نفس خود باشد. [[انسان]] سرشار از [[خواستهها]] و تمایلاتی است که اگر آن را [[تدبیر]] و تعدیل نکند، قبل از اینکه [[منجی]] دیگران باشد خود در مهلکه [[گمراهی]] و [[ضلالت]] به هلاکت میرسد<ref>جوادی آملی، عبدالله، مبادی اخلاق در قرآن، ص۲۶۴.</ref>. [[زمامدار]] باید از [[اعتقاد]] و اخلاق کاملی برخوردار بوده و به [[گناهان]] [[آلوده]] نباشد و برای اینکه گرفتار [[طغیان]] و [[سرکشی]] نشود باید نفس خود را [[تزکیه]] کند<ref>[[امام خمینی]]، ولایت فقیه، ص۴۹؛ ر.ک: [[امام خمینی]]، صحیفه امام، ج۱۴، ص۳۹۱.</ref>. در روش غالب زمامداران، اموری مانند [[تکبر]] ورزیدن، [[رفاهطلبی]]، [[تجملگرایی]] و [[خودرأیی]]، امری پذیرفته شده در مورد زمامداران است<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۲۳/۴/۱۳۶۸.</ref>. رفتار و گفتار [[مسئولان]] و کارگزاران مانند رعایت [[تقوا]] و [[امانت]]، اخلاق و [[احساس مسئولیت]]، میتواند تأثیر ماندگاری در جامعه داشته باشد و [[زندگی]] مردم را متأثر سازد<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۴/۱۰/۱۳۷۸؛ ۲۱/۹/۱۳۸۰؛ ۸/۳/۱۳۹۲.</ref>. رعایت نکردن اخلاقیات در میان [[مسئولان]] و رفتارهایی مانند تشنج، [[بغض]] و کمکاری، به تدریج در [[رفتار]] [[مردم]] نیز منعکس شده و موجب گسترش این ناهنجاریها در [[اجتماع]] میگردد<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۵/۶/۱۳۸۰؛ ۸/۳/۱۳۹۲.</ref>. | ||
# '''[[روحانیان]]:''' یکی از علمای معاصر در سفارش به روحانیت، فراگیر شدن تربیت اخلاقی در حوزه را موجب در [[امان]] ماندن آن از آسیبرسانی [[دشمنان]] و سبب ایجاد آیندهای [[نورانی]] برای [[کشور]] میداند<ref>[[امام خمینی]]، صحیفه امام، ج۱۹، ص۳۵۶–۳۵۷؛ ج۲۰، ص۱۹۱.</ref>. توجه به دو عنصر [[فقاهت]] و [[تهذیب اخلاق]]، در جهت خدمترسانی به [[اسلام]] و [[نظام اسلامی]] راهگشاست؛ اما اگر [[نفس انسان]] مهذب نباشد ممکن است نتیجهای معکوس حاصل شود<ref>ر.ک: [[امام خمینی]]، صحیفه امام، ج۱۴، ص۱۶۹؛ ج۱۹، ص۱۳۳-۱۳۵؛ [[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۲۲/۳/۱۳۶۸؛ ۲۰/۶/۱۳۷۳.</ref>. علما علاوه بر [[سعادت]] خود، عهدهدار سعادت مردم نیز هستند<ref>[[امام خمینی]]، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۳۵۰.</ref>. | # '''[[روحانیان]]:''' یکی از علمای معاصر در سفارش به روحانیت، فراگیر شدن تربیت اخلاقی در حوزه را موجب در [[امان]] ماندن آن از آسیبرسانی [[دشمنان]] و سبب ایجاد آیندهای [[نورانی]] برای [[کشور]] میداند<ref>[[امام خمینی]]، صحیفه امام، ج۱۹، ص۳۵۶–۳۵۷؛ ج۲۰، ص۱۹۱.</ref>. توجه به دو عنصر [[فقاهت]] و [[تهذیب اخلاق]]، در جهت خدمترسانی به [[اسلام]] و [[نظام اسلامی]] راهگشاست؛ اما اگر [[نفس انسان]] مهذب نباشد ممکن است نتیجهای معکوس حاصل شود<ref>ر.ک: [[امام خمینی]]، صحیفه امام، ج۱۴، ص۱۶۹؛ ج۱۹، ص۱۳۳-۱۳۵؛ [[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی]]، ۲۲/۳/۱۳۶۸؛ ۲۰/۶/۱۳۷۳.</ref>. علما علاوه بر [[سعادت]] خود، عهدهدار سعادت مردم نیز هستند<ref>[[امام خمینی]]، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۳۵۰.</ref>. | ||
# '''اخلاق معلمان و استادان:''' [[اعتماد به نفس]] شخصی و ملی، شاگردپروری و دانشجوپروری، پرکاری و خستگیناپذیری، اجتناب از [[تنبلی]]، [[شجاعت]] [[علمی]]، اجتناب از [[تقلید]]، [[باور]] ملی و علمی، داشتن زبان [[تشویق]] به جای زبان [[یأس]] و دلسردی ارتقاءدهنده هویت ملی و [[دینی]] و تلاش برای [[تربیت دینی]] و دانشجویان است<ref>سایهسار ولایت، ج۶، ص۱۲۲ – ۱۲۶.</ref>. یکی از [[وظایف]] معلمان [[نصیحت]] و [[موعظه]] است اما اخلاقی که [[معلم]] باید برای آن [[سرمایهگذاری]] کند آن اخلاقی که [[علم]] و در درون کتاب است، نیست، آن به درد [[زندگی]] نمیخورد، اخلاق یک عمل است، یک حالتی است، [[خلق]] یک خلق، یک کیفیت در من و شما، چگونه حاصل میشود. یک راه آن نصیحت و موعظه است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با انجمن اسلامی معلمان، ۶/۶/۱۳۶۲.</ref>. | # '''اخلاق معلمان و استادان:''' [[اعتماد به نفس]] شخصی و ملی، شاگردپروری و دانشجوپروری، پرکاری و خستگیناپذیری، اجتناب از [[تنبلی]]، [[شجاعت]] [[علمی]]، اجتناب از [[تقلید]]، [[باور]] ملی و علمی، داشتن زبان [[تشویق]] به جای زبان [[یأس]] و دلسردی ارتقاءدهنده هویت ملی و [[دینی]] و تلاش برای [[تربیت دینی]] و دانشجویان است<ref>سایهسار ولایت، ج۶، ص۱۲۲ – ۱۲۶.</ref>. یکی از [[وظایف]] معلمان [[نصیحت]] و [[موعظه]] است اما اخلاقی که [[معلم]] باید برای آن [[سرمایهگذاری]] کند آن اخلاقی که [[علم]] و در درون کتاب است، نیست، آن به درد [[زندگی]] نمیخورد، اخلاق یک عمل است، یک حالتی است، [[خلق]] یک خلق، یک کیفیت در من و شما، چگونه حاصل میشود. یک راه آن نصیحت و موعظه است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با انجمن اسلامی معلمان، ۶/۶/۱۳۶۲.</ref>. |