سنت در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←قول، فعل و تقریر معصوم
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
سنت در اینجا همان روش و عمل غیرواجب است. گویا [[علامه طباطبایی]] کتاب خویش را به نام [[سنن النبی]] بر این معنا بنیان نهاده؛ زیرا بیشترین مواردی که در آن آورده، رفتارهای عملی و دستورهایی از پیامبر {{صل}} است که گونهای استمرار در آن گزارش شده که برخی از سنتهای هُدی و تعدادی از سنتهای زاید هستند<ref>علامه محمدحسین طباطبائی، سنن النبی، ص۱۵، مقدمه.</ref>. [[عبدالله بن مسعود]] از [[سنن]] [[هدی]]، [[نماز]] به [[جماعت]] در [[مسجد]] را ذکر کرده و [[مردم]] را از ترک مسجد [[نهی]] میکرد<ref>ابو داود سلیمان بن اشعث سجستانی ازدی، سنن ابی داوود، ج۱، ص۱۵۰؛ سلیمان بن احمد طبرانی، معجم الکبیر، ج۹، ص۱۱۷؛ ابن حبان، الصحیح، ج۵، ص۴۵۶.</ref>. مؤلف کتاب [[دستور]] العلماء بعد از تعریف [[سنت]] آن را به دو دسته سنن هدی و سنن زواید تقسیم کرده است، برابر تعریفی که ذکر شد. او نمونههای متعددی برای هر یک از دو قسم سنت آورده است. وی [[نماز تراویح]] را از سنتهای [[صحابه]] میداند نه [[سنت پیامبر]] {{صل}}؛ اما بر مواظبت بر آن تأکید دارد<ref>احمد نگری، جامع العلوم فی اصطلاحات الفنون، ج۲، ص۱۸۵-۱۸۶.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۴۹.</ref> | سنت در اینجا همان روش و عمل غیرواجب است. گویا [[علامه طباطبایی]] کتاب خویش را به نام [[سنن النبی]] بر این معنا بنیان نهاده؛ زیرا بیشترین مواردی که در آن آورده، رفتارهای عملی و دستورهایی از پیامبر {{صل}} است که گونهای استمرار در آن گزارش شده که برخی از سنتهای هُدی و تعدادی از سنتهای زاید هستند<ref>علامه محمدحسین طباطبائی، سنن النبی، ص۱۵، مقدمه.</ref>. [[عبدالله بن مسعود]] از [[سنن]] [[هدی]]، [[نماز]] به [[جماعت]] در [[مسجد]] را ذکر کرده و [[مردم]] را از ترک مسجد [[نهی]] میکرد<ref>ابو داود سلیمان بن اشعث سجستانی ازدی، سنن ابی داوود، ج۱، ص۱۵۰؛ سلیمان بن احمد طبرانی، معجم الکبیر، ج۹، ص۱۱۷؛ ابن حبان، الصحیح، ج۵، ص۴۵۶.</ref>. مؤلف کتاب [[دستور]] العلماء بعد از تعریف [[سنت]] آن را به دو دسته سنن هدی و سنن زواید تقسیم کرده است، برابر تعریفی که ذکر شد. او نمونههای متعددی برای هر یک از دو قسم سنت آورده است. وی [[نماز تراویح]] را از سنتهای [[صحابه]] میداند نه [[سنت پیامبر]] {{صل}}؛ اما بر مواظبت بر آن تأکید دارد<ref>احمد نگری، جامع العلوم فی اصطلاحات الفنون، ج۲، ص۱۸۵-۱۸۶.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۴۹.</ref> | ||
=== قول، فعل و | === قول، فعل و تقریر معصوم === | ||
اصولیان سنت را عبارت از قول (سخن)، فعل (عمل) و تقریر ([[تأیید]]) [[پیامبر]] دانستهاند<ref>شیخ بهائی، زبدة الأصول، ص۱۸۰؛ مولا احمد محقق اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان، ج۳، ص۲۱۶: تعریف زبده: {{عربی|السنّة هي قول النبيّ {{صل}}، أو فعله، أو تقريره}}.</ref>. | اصولیان سنت را عبارت از قول (سخن)، فعل (عمل) و تقریر ([[تأیید]]) [[پیامبر]] دانستهاند<ref>شیخ بهائی، زبدة الأصول، ص۱۸۰؛ مولا احمد محقق اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان، ج۳، ص۲۱۶: تعریف زبده: {{عربی|السنّة هي قول النبيّ {{صل}}، أو فعله، أو تقريره}}.</ref>. علمای شیعه آن را به قول یا فعل و تقریر معصوم<ref>میرزا ابوالقاسم بن محمد قمی، قوانین المحکمة فی الأصول، ج۲، ص۳۳۸؛ علیاکبر غفاری، تلخیص مقباس الهدایة العلامه المامقانی، ج۳، ص۲۶.</ref> یا [[حجت]]<ref>شیخ مرتضی انصاری، فرائد الأصول، ج۱، ص۱۷۳: {{عربی|المراد بالسنة هو قول الحجة أو فعله أو تقريره}}.</ref> تعریف کردهاند. گروهی این سه را [[مقید]] به غیرعادی کردهاند<ref>علیاکبر غفاری، تلخیص مقباس الهدایة العلامه المامقانی، ج۳، ص۲۶.</ref>؛ یعنی سخنان و کارهای معمولی [[معصوم]] سنت نام نمیگیرد. صاحب [[قوانین]] سنت را مقید به کارهای غیرعادی کرده<ref>میرزا ابوالقاسم بن محمد قمی، قوانین المحکمة فی الأصول، ج۲، ص۳۳۸: {{عربی|السّنة و هو قول المعصوم {{ع}} أو فعله أو تقريره الغير العاديات}}.</ref> و [[شیخ بهایی]] آن را مقیّد به غیر [[قرآن]]<ref>این تعبیر در کتب اصول عامه هم آمده است. عبدالعلی محمد بن نظام الدین انصاری، فوات الرحموت بشرح مسلم الثبوت فی أصول الفقه، ج۲، ص۹۷: {{عربی|ما صدر و ظهر عن الرسول {{صل}} غير القرآن من قول و فعل و تقرير}}.</ref> و غیرعادی دانسته است<ref>شیخ بهائی، زبدة الأصول، ص۱۷۹: {{عربی|السنّة: و هي قول النبي {{صل}} أو فعله، او تقريره غير قرآن و لا عاديّ}}.</ref>؛ یعنی آنچه در [[قرآن]] آمده، گرچه مربوط به [[رسول خدا]] {{صل}} باشد، [[سنت]] نیست؛ اما اصولیان معاصر چنین قیدی را در تعریف سنت بیان نکردهاند<ref>محمدکاظم خراسانی، کفایة الأصول، ص۸؛ شیخ مرتضی انصاری، فرائد الأصول، ج۱، ص۱۷۳.</ref>. برخی به این نکته توجه کردهاند که سنت نفس و اصل سخن، عمل و [[تأیید]] [[معصوم]] است<ref>محمدکاظم خراسانی، کفایة الأصول، ص۸: {{عربی|المراد بالسنة منها هو نفس قول المعصوم أو فعله أو تقريره}}.</ref> و آنچه از این سه حکایت میکند، [[حدیث]] نامیده میشود. حدیث یعنی خبر و روایتی که از قول، عمل و تقریر معصوم حکایت میکند. به همین جهت حدیث را [[کلامی]] میدانند که از قول، فعل و تقریر معصوم حکایت دارد<ref>شیخ بهائی، زبدة الأصول، ص۱۷۹؛ میرزا ابوالقاسم بن محمد قمی، قوانین المحکمة فی الأصول، ج۲، ص۳۳۸: {{عربی|كلام يحكي قول المعصوم او فعله او تقريره}}.</ref>. از دیدگاه [[علمای شیعه]] سنت تنها گفته، عمل و امضای [[پیامبر]] {{صل}} و [[امام]] معصوم را در بر میگیرد؛ البته در روایاتی [[امامان]] به عملکرد افرادی مانند [[سلمان]] و [[ابوذر]] استناد کردهاند؛ زیرا آنان بدون [[دستور]] [[امیر مؤمنان]] {{ع}} کاری انجام نمیدادند<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۵۱.</ref>. | ||
== سنت از منظر اصولیان [[اهل سنت]] == | == سنت از منظر اصولیان [[اهل سنت]] == |